قصه‌گویی بهترین شیوه برای ارایه محتوای فلسفی به کودکان است

پژوهش‌گر و مدرس دانشگاه در نشست علمی‌ترویجی یافته‌های پژوهشی، قصه‌گویی را یکی از بهترین شیوه‌های تشویق و تقویت قدرت پرسش‌گری در کودکان و طرح مباحث محتوایی فلسفی عنوان کرد.

به گزارش اداره‌کل روابط عمومی و امور بین‌الملل کانون، نرگس سجادیه که به عنوان سخن‌ران این نشست دعوت شده بود با بیان این مطلب گفت: قصه‌هایی که هنری‌تر، چالش برانگیز، نزدیک به موقعیت‌های زندگی و دارای پایان باز‌ باشد موجب شکسته ‌شدن فضای خشک میان مربی و کودک شده و بهترین فضا برای طرح مباحث فلسفی کودکان را ایجاد و حس پرسش‌گری آن‌ها را فعال‌تر می‌کند.
 این پژوهش‌گر، مراکز فرهنگی‌هنری کانون پروش فکری کودکان و نوجوانان را محلی دانست که از فرصت‌های بیشتری نسبت به نظام رسمی آموزشی کشور برای طرح مباحث فلسفی کودکان برخوردار است.
وی که در زمینه «فلسفه برای کودکان در تربیت نیمه‌رسمی و افق‌های پیش‌رو و چالش‌های پیش پا» صحبت می‌کرد، افزود: باید تلاش کنیم نگاه‌مان به کودکان مانند نگاه به ظرف خالی نباشد و با استفاده از شیوه‌های علمی مناسب آن‌ها را به کاوش‌گری و کنجکاوی تشویق کنیم تا به دنبال راه حل شخصی خود باشند.
سجادیه در مورد افق‌هایی که می‌تواند در این زمینه پیش روی کانون قرار گیرد یادآور شد: بهبود توانایی تعقل، پرورش خلاقیت، رشد فکری، پرورش درک اخلاقی و توانایی مفهوم‌یابی در تجربه را می‌توان از اهداف مباحث فلسفی عنوان کرد.
وی هم‌چنین تصریح کرد اگر بخواهیم «منش تفکری» در جامعه داشته باشیم باید کودکان را از سنین پایین  به سمتی سوق دهیم که با تفکر و تعقل به پرسش‌هایی برسند و برای یافتن پاسخ آن تلاش کنند و ازحرکت به سمت القای مباحث به آن‌ها پرهیز کنیم.
مدرس دانشگاه هم‌چنین خاطر نشان کرد:  با استفاده از فعالیت‌های هنری مانند: نمایش خلاق، بازی‌های مختلف، نمایش عروسکی و... می‌توان میزان کنجکاوی را در کودکان و نوجوانان افزایش داد.
وی با بیان این‌که شناساندن قواعد ساده گفت‌وگو مثل گوش کردن و ارتباط در فضای شاد و صمیمی می‌تواند   به تقویت مشارکت در فعالیت‌های گروهی کمک کند، افزود: پرورش درک اخلاقی از قواعد اخلاقی جداست و گاهی برخی قواعد در پیچ و خم‌های زندگی کارآمد نیست و با تمرین کاوش‌گری و شناسایی فضای موجود می‌توان تا حدودی به آن دست پیدا کرد.
سجادیه پرورش توانایی مفهوم‌یابی در تجربه را یکی از معضلات در جامعه مدرن عنوان کرد و اظهار داشت حس پوچی و بی‌معنایی زندگی، بحرانی است که در میان جوانان گسترش پیدا کرده و باید تلاش کنیم با شناسایی ارتباط‌ها، فضا‌های موجود را معنادار کنیم.
وی در ادامه گفت فلسفه برای کودکان، تلاش می‌کند آن‌ها را به معنایابی و معناسازی تشویق کند و یکی از ویژگی‌های کانون این است که با استفاده از فعالیت‌های فرهنگی‌، هنری و ادبی می‌توان به طرح مباحث فلسفی ورود پیدا کرد.
این پژوهش‌گر فعال در حوزه تعلیم و تربیت، ارتباط دوستانه میان مربیان و بچه‌ها و حضور تعداد کمتر کودکان نسبت به کلاس‌های درس مدرسه را از دیگر ویژگی‌های مراکز کانون دانست که فضا را برای طرح بحث‌های فلسفی مناسب‌تر می‌کند.
وی در مورد چالش‌های پیش‌پا در این زمینه نیز گفت، اطمینان نداشتن از حضور دایمی اعضا در نشست‌های فلسفی، شناخت کم‌تر کودکان و نوجوانان از  شرایط و موقعیت یک‌دیگر‌  و نداشتن آشنایی‌های لازم مربیان با بینش‌ها و روش‌های بحث فلسفی از چالش‌های اجرای این برنامه در کانون است.
سجادیه گسترش فعالیت‌های گروهی، طرح مباحث مناقشه‌برانگیز، حیرت‌افزایی در کودکان، استفاده از پاسخ‌های شرطی و باز به جای پاسخ قطعی و بسته به پرسش‌های بچه‌ها و فراهم کردن زمینه بحث و گفت‌گو با توجه به ظرفیت‌های موجود را روزنه‌هایی برای ورود به مباحث فلسفی کودکان دانست.
بخش دوم پانزدهمین نشست علمی‌ترویجی یافته‌های پژوهشی ارایه گزارش پایان‌نامه‌ی دکتری مهدی وارث با موضوع «طراحی و اعتبارسنجی الگوی مطلوب برنامه درسی آموزش فلسفه به کودکان در دوره ابتدایی به منظور پرورش تفکر فلسفی در آن‌ها» بود.
 در این پایان‌نامه وارث با نگاهی تازه به شیوه‌های پیدا کردن راه حل مناسب برای مسایل از سوی افراد، پرداخته و  مبانی روانشناختی، اجتماعی و فلسفی این موضوع را مورد تحقیق و پژوهش قرار داده است.
در این پژوهش، دوره دبستان برای شکل‌گیری قوه تفکر و روحیه کاوش‌گری در کودکان از نگاه پژوهش‌گر  به عنوان مهم‌ترین مقطع سنی معرفی شد که امروزه در نظام آموزشی کشور مورد غفلت واقع شده است.
به گفته‌ی وی لازمه‌ی داشتن شهروندانی آگاه و جامعه‌ای رشد یافته وجود نیروی انسانی متفکر، ژرف‌نگر، اندیش‌مند و دارای روحیه پرسش‌گری است.
وارث در پژوهش خود یک برنامه درسی را تشکیل شده از 5 عنصر هدف، محتوا، فعالیت‌های یاد‌گیری و یاددهی، راهبرد تدریس و شیوه‌ی ارزش‌یابی عنوان کرد و افزود: آمادگی ذهنی، پیوستگی و تجربه‌های یادگیری، کنترل اجتماعی، آزادی یادگیری، هدف‌داری و سازمان مناسب و مواد درسی می‌تواند به عنوان مبانی فلسفی تلقی شود.
وی هم‌چنین مبانی اجتماعی را شامل: همکاری، سازگاری، رقابت، قدرت، رهبری، صمیمیت و روابط غیر رسمی عنوان و فعال بودن، هدف‌مندی، توجه به رغبت، فهم در یادگیری، تعلق به گروه و احتیاج به محبت را از مبانی روان‌شناختی برنامه درسی فلسفه برای کودکان دانست.
این پژوهش‌گر، برگزاری دوره آموزشی مباحث فلسفی به مربیان و معلمان را پیش از پرداختن به موضوع فلسفه برای کودکان، ضروری دانست و اظهار امیدواری کرد در پژوهش‌های بعدی شاخص‌ها و معیارهای بومی و متناسب با فرهنگ کشور در مقاطع مختلف سنی مورد توجه  قرار گیرد تا فلسفه حاکم بر جامعه در کنار مبانی فلسفی، اجتماعی و روانشناختی دنبال شود.
پانزدهمین نشست علمی‌ترویجی یافته‌های پژوهشی از سوی اداره‌کل آموزش و پژوهش کانون روز 11 شهریور در سالن مرکز آفرینش‌های فرهنگی‌هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان واقع در خیابان حجاب تهران برگزار شد.