تلاش برای گسترش امکانات و فضاهای فرهنگی کودک و نوجوان

بنا به آمارهای رسمی و غیررسمی بیش از پانزده میلیون کودک و نوجوان در ایران زندگی می‌کنند. مسایل حوزه‌ی کودک همیشه و در همه‌جای دنیا حساس و سرنوشت‌ساز بوده و در کشور ما نیز با توجه به جمعیت بالای کودکان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. گستردگی و تنوع نهادهای مرتبط با مسایل کودکان به خوبی نشان از اهمیت این حوزه دارد. برای مثال می‌شود از قوای سه گانه‌ی جمهوری سلامی، کانون پرورش فکری، آموزش و پرورش، بهزیستی، صدا و سیما و نیروی انتظامی نام برد.

با این اوصاف لزوم توجه به کودکان و نوجوانان و بهبود شرایط آن‌ها امری بدیهی است؛ علی‌الخصوص در حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی. تخصیص بودجه‌ی مناسب به حوزه‌های مربوط به کودکان و نوجوانان، سیاست‌گذاری درست و کارشناسی شده، راه‌اندازی و تامین محیط‌ها و تجهیزات مناسب جهت مجتمع‌های فرهنگی و هنری ویژه‌ی کودکان، بررسی شرایط کودکان خاص و پیش‌بینی نیازهای آن‌ها و در نهایت توزیع صحیح و متناسب امکانات در کشور از جمله اقدامات موثر در این زمینه است. سلسله‌ اقداماتی موثر که نیازمند دلسوزی و همکاری مدون نهادها و مسوولان مختلف است.
یکی از نهادهای قدیمی فعال در امور فرهنگی کودکان و شاید قدیمی‌ترین آن‌ها کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است. کودکان زیادی در کانون رشد یافته‌اند و بسیاری از آن‌ها امروز در مشاغل و مسوولیت‌های تاثیرگذاری در کشورمان فعالیت می‌کنند. کسانی که شاید به واسطه‌ی سابقه‌ی عضویت در کانون ارتباط بیش‌تر و شناخت بهتری از مسایل این حوزه و لزوم گسترش امکانات و محیط‌های فرهنگی‌هنری داشته باشند.
در استان‌ها به سراغ این مسوولانی رفتیم که خود تجربه‌ی حضور در یک محیط فرهنگی‌هنری (کتاب‌خانه‌های کانون) را داشته‌اند، و از شرایط حوزه‌ی کودک و نوجوان در محل خدمت‌شان پرسیدیم. از این‌که چه اقداماتی برای کودکان منطقه‌ی خود انجام داده‌اند، چه برنامه‌هایی برای آینده دارند، و چه‌قدر می‌توانند در این زمینه موثرتر باشند.
در ادامه مجموعه‌ی یادداشت‌های کتبی و شفاهی «مسوولان امروز، اعضای دیروز» را با هم می‌خوانیم.
****

عباس دانشی، مدیرکل اداره‌ی فرهنگ و ارشاد اسلامی سیستان و بلوچستان
من در سال 1353 عضو کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در شهرستان راور کرمان شدم. در مدت عضویتم در بخش کتاب‌خوانی، تئاتر و سرود از اعضای فعال آن کتاب‌خانه بودم و خاطرات شیرینی از آن دوران به یاد دارم. به همین خاطر هم نام کانون برای من نامی دوست‌داشتنی است. با این‌که چهل سال از اولین حضور من در کانون شهرمان می‌گذرد هنوز هم خاطرات کانون از بهترین خاطرات من است. در کانون بود که با تاثیرات شگرف کتاب و کتاب‌خوانی آشنا شدم، برای اولین‌بار فیلمی از حوزه‌ی کودک و نوجوان به نام «هفت‌تیرهای چوبی» را در سینمای کانون دیدم و اولین تجربه‌ها در حوزه‌ی تئاتر و نمایش را در کانون داشتم. اگر مدرسه را به عنوان خانه‌ی دوم بشناسیم، کانون پرورش فکری برای من خانه‌ی سوم بود. به همین واسطه مجموعه‌ی کانون و فعالیت‌های آن را بسیار دوست دارم و در طول مسوولیت‌ها و خدماتم مایل بوده‌ام در کنار کانون باشم و به این مجموعه‌ی ارزشمند خدمت کنم.
قسمتی از مخاطبان فعالیت‌های مجموعه‌ی اداره‌ی کل فرهنگ و ارشاد اسلامی در امور فرهنگی و هنری، کودکان هستند که برای مثال می‌شود از حوزه‌ی کتاب نام برد. طبیعتا بخشی از منشورات اداره‌ی کل فرهنگ و ارشاد اسلامی هم مخاطب خاص کودک دارند. البته باید عرض کنم که در سیستان و بلوچستان ناشر فعال حوزه‌ی کتاب کودک نداریم و همیشه توجه ناشران به این حوزه از دغدغه‌های ما بوده است. سیستان و بلوچستان استانی با تاکید خاص قومی و مذهبی است و لذا منشورات و کتاب‌ها بیش‌تر تحت تاثیر همین مسایل است و کم‌تر به ادبیات کودک و نوجوان توجه می‌شود. البته مواردی در این حوزه داشته‌ایم ولی نیازمند توسعه‌ی این فعالیت‌ها هستیم. در حوزه‌ی سینما تنها سینمای استان را در مجموعه‌ی فرهنگ و ارشاد اسلامی راه‌اندازی کردیم که یکی از دلایل آن دسترسی کودکان و نوجوانان به فیلم‌های روز سینمای ایران بود و اکران فیلم‌های کودکان و نوجوانان یکی از اولویت‌های ما است. در زمینه‌ی آموزش‌های هنری مثل تئاتر هم کودکان و نوجوانان می‌توانند در انجمن‌های موجود در مجموعه‌های ارشاد حضور پیدا کنند و آموزش ببینند. تئاتر کودک و نوجوان را مورد توجه قرار دادیم و خوشحالیم یکی از تئاترهای راه‌یافته به جشنواره‌ی فیلم کودک و نوجوان همدان، کاری از اداره‌ی فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان سرباز است. در بخش هنرهای تجسمی هم آموزش‌های خوبی برای کودکان و نوجوانان داریم و عزیزان ما می‌توانند در کلاس‌های نقاشی، گرافیک و خوش‌نویسی آموزش ببینند. در ارتباط با کانون‌های مساجد هم حدود هشت‌صد کانون در سراسر استان داریم و در بخش آموزش‌ حفظ، ترتیل و تفسیر قرآن کریم برای کودکان و نوجوانان بستر مناسبی فراهم کرده‌ایم. طرح ملی تلاوت قرآن هم توسط موسسه‌ی جامعه‌القرآن به سفارش اداره‌ی کل فرهنگ و ارشاد اسلامی اجرا می‌شود که کودکان و نوجوانان را در مسیر ترتیل و تلاوت قرآن تربیت می‌کند. هم‌اکنون نتایج این طرح در شهر زاهدان محسوس است و کودکان تربیت شده‌ در محافل و مجالس قرآنی درخشش خوبی داشته‌اند.
همکاری‌های خوبی هم بین اداره‌ی فرهنگ و ارشاد اسلامی و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان وجود دارد. عزیزان ما در کانون پرورش فکری بخشی از جشنواره‌ی بین‌المللی امام رضا (ع) را در استان اجرا می‌کنند، چند سال برگزارکننده‌ی دوره‌ی کتاب‌سازی رضوی بودند و امسال هم در زمینه‌ی داستان کوتاه رضوی فعالیت کردند که به‌حمدالله در نتیجه‌ی این تعامل آثار خوبی فراهم شده است.
ما در حوزه‌های مختلف فرهنگی، هنری و به‌ویژه قرآنی به کودکان و نوجوانان توجه داریم. معتقدیم که برای تامین زیرساخت‌های توسعه‌ی فرهنگی، هنری و قرآنی باید در برنامه‌ریزی‌ها و طرح‌های مختلف به کودکان نگاه ویژه داشته باشیم. تمرکز ما به واسطه‌ی انجمن‌های مختلف هنری، موسسات فرهنگی و ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی سراسر استان به موضوع آموزش فرهنگی‌هنری کودکان است. بنا داریم استعدادهای ناشناخته در این عرصه را در تعامل با کانون پرورش فکری، آموزش و پرورش (به ویژه معاونت ورزشی و پرورشی آن)، نهاد کتاب‌خانه‌های عمومی استان و حوزه‌ی هنری سازمان تبلیغات اسلامی شناسایی کنیم، آن‌ها را از آموزش لازم بهره‌مند کنیم و زمینه‌ی رشد کودکان را به عنوان عامل اصلی فرهنگ و هنر در سیستان و بلوچستان پی‌گیری نماییم. به همین منظور جشنواره‌ی سرود کودکان و نوجوانان را پیش رو داریم، جشنواره‌ی تئاتر بچه‌های مسجد را دنبال خواهیم کرد، مسابقات قرآنی را در دو شهر استان برگزار کردیم و در چند شهر دیگر هم برگزار خواهد شد. این‌ها مواردی است که به عنوان روی‌کرد اداره‌ی کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و در رهگذر تعامل و همکاری با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در راستای تعالی کودکان و نوجوانان امیدواریم به سامان برسد.

عابد فتاحی، نماینده‌ی ارومیه در مجلس
ابتدا آغاز سال تحصیلی را به تمام دانش‌آموزان کشور تبریک عرض می‌کنم و برای‌ ایشان آرزوی توفیق، سلامتی و سربلندی دارم. بچه‌ها بزرگ‌ترین ثروت هر کشوری هستند و اگر خوب تربیت شوند می‌توانند باعث پیشرفت و سربلندی باشند. پیشرفت فرهنگی، اقتصادی و سیاسی کشورها در تربیت کودکان و نوجوانان نهفته است. من به عنوان نماینده‌ی مردم ارومیه در مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون بهداشت و درمان هرچه در توان داشته باشم در این راه انجام می‌دهم چراکه به آن اعتقاد دارم. من در کنار و همراه کانون هستم و آمادگی دارم در تمام امورات مربوط به کودکان در سطح کشور و یا استان همکاری کنم.
فکر می‌کنم یکی از بزرگ‌ترین نیازهای کودکان امروز مدارس استاندارد است. مدارس باید فضای کافی و مناسب داشته باشند. مساله‌ی دیگر نسبت دانش‌آموزان به معلم است. این نسبت باید به شکلی باشد که معلم از وضعیت دانش‌آموزانش باخبر شود و بداند خدای ناکرده دانش‌آموزش کجا به بی‌راهه کشیده می‌شود. آموزش معلمان ما هم باید به‌روز و استاندارد باشد. باید برای چهل پنجاه سال آینده‌ی خودمان برنامه داشته باشیم. یکی از بزرگ‌ترین مشکلات امروز ما وضعیت آموزش و پرورش است. بودجه و امکانات مورد نیاز مدارس ما تامین نیست. ما مدارس غیرانتفاعی را قبول داریم ولی باید بر آن‌ها نظارت شود و پالایش گردند. چه‌طور می‌شود که در بعضی مدارس غیرانتفاعی به دانش‌آموزان در تمام دروس بیست می‌دهند؟ در شرایطی که هر کسی ساختمانی بگیرد و تعدادی از بچه‌ها را جمع کند آینده‌ی کشور ایده‌آل نخواهد شد. مدارس، آموزش و معلمان ما باید استاندارد باشند. شاید لازم است دانش‌آموزان در مدارس لباس‌های متحدالشکل بپوشند تا در بین آن‌ها اختلاف ایجاد نشود و خودشان را با دیگران مساوی ببینند. گاهی معلمی به من رجوع می‌کند و می‌گوید می‌خواهیم امتحان بگیریم ولی برگه‌ی امتحان نداریم یا دانش‌آموزان باید با خودشان برگه بیاورند. این چه‌طور ممکن است؟ مدرسه‌ای دیده‌ام که فکر نمی‌کنم در هیچ جا مدرسه‌ای تا این حد بی‌سامان باشد. ما که در همه جا قدرت داریم چرا باید در مدرسه‌سازی مشکل داشته باشیم؟ من به عنوان آدمی 56 ساله که دانشگاهی و دکتر جراح چشم هستم، دو دوره نماینده‌ی مجلس بوده‌ام و دنیا را گشته‌ام، فقر بعضی از مدارس کشور را در جای دیگری ندیدم. ما باید به این‌ها رسیدگی کنیم. اگر بخواهیم فقط شعار بدهیم جوانان ما برمی‌گردند. دیگر مثل قدیم نیست، بچه‌ها ارتباطات جهانی دارند و به حداقل راضی نمی‌شوند.
در پایان باز هم به عنوان نماینده‌ی مجلس شورای اسلامی می‌گویم که با تمام ظرفیت برای تامین رفاه و رفع مشکلات کودکان در حوزه‌های مختلف همکاری خواهم کرد. به صورت جزیی‌تر و در سطح استان هم فکر می‌کنم کانون پرورش فکری و نهادهای دیگر باید با نمایندگان و مسوولان استان ارتباطات نزدیک‌تری برقرار کنند و نیازها و کاستی‌ها را به گوش مسوولان برسانند. برای آرامش و آبادانی کشورمان نیاز به آموزش درست داریم. لازم است همه با هم به فکر حل مشکلات کودکان باشیم تا بتوانیم آینده‌ی کشورمان را تامین کنیم.

احمد برادران، معاون استاندار خراسان رضوی
زمانی که دانش‌آموز چهارم و پنجم ابتدایی در سال‌های 57 و 58 بودم، عضو کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شدم و شخصیت و توانمندی خود را مرهون حضور در برنامه‌های کانون می‌دانم. کانون از مجموعه‌های بسیار موفقی است که در حوزه‌ی مسایل هنری، اجتماعی، دینی، پژوهشی و آموزشی عمل‌کرد مثبتی داشته است. بسیاری از چهره‌هایی که با من در کانون بودند امروز جزو افراد موفق در حوزه‌های مختلف مسوولیتی یا علمی و پژوهشی هستند.
در ارتباط با مسایل کودک ابتدا باید یادآور شوم دوران کودکی در تقسیم‌بندی ادوار مختلف زندگی انسان از منظر دین، زمان پرورش است و باید به آن توجه ویژه داشت. به همین واسطه موضوع کودک و نوجوان یکی از مهم‌ترین مباحثی است که در حوزه‌ی تعلیم و تربیت اسلامی به آن پرداخته شده است. روایات و سیره‌ی پیامبر گرامی اسلام در ارتباط با چگونگی تربیت و پرورش این نسل بسیار گسترده است و تاکیدات کارشناسان دین و روان‌شناسان کودک و نوجوان هم بسیار زیاد است. کودک در مرحله‌ای قرار دارد که می‌توانیم با شکل‌دهی، تربیت و پرورش مناسب زمینه‌ی رشد و تعالی او را در در حوزه‌ی جسم، تغذیه، تحرک، مسایل اعتقادی و تربیتی ایجاد کنیم. به‌حمدالله مجموعه‌ی موفقی در کشور در ارتباط با این موضوع داریم، از جمله کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان که مجموعه‌ی تخصصی این حوزه است و همچنین دیگر سازمان‌های متولی مثل بهزیستی و آموزش و پرورش. باید بتوانیم با برنامه‌ریزی دقیق و تصمیم‌سازی مناسب زمینه‌ی ارتباط بیش‌تر خانواده‌ها و بچه‌ها را با این مراکز ایجاد کنیم. گاهی با برنامه‌های فرهنگی، گاهی با برنامه‌های هنری و گاهی با برنامه‌های دینی که متناسب با سن آن‌ها تنظیم شده باشد. بچه‌ها در این سن مانند زمینی هستند که می‌توانیم آن‌ها را به هر شکلی بسازیم. طبیعتا هدف نهایی ما تربیت افراد مطابق دستورات دین اسلام و نظام جمهوری اسلامی ایران است و برنامه‌هایی هم برای رسیدن به این اهداف در استان در جریان است. آرزومندیم کانون و تمام سازمان‌های مسوول در این امر به یاری خدا موفق باشند.

علی تعالی، فرماندار همدان
خانواده‌ی من از سال 1350 به تهران منتقل شد و از آن زمان در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان عضو شدم. در آن دوران معمولا کودکان برای مطالعه عضو کانون می‌شدند که هم به توصیه‌ی مدارس بود و هم به خاطر فضای مناسب آن برای کتاب‌خوانی. خاطرات خیلی خوبی از کتاب‌هایی که در آن دوران می‌خواندیم دارم و بسیار تاثیرگذار بودند. زمانی خود ما کودک بودیم و نیازمند حمایت و تربیت، امروز باید توان‌مان را برای تربیت درست کودکان‌مان بگذاریم.
به نظرم مسوولیت اصلی در بحث کودک و حقوق کودک به عهده‌ی خانواده‌ها است. پدر و مادر باید از زمان تولد زمینه‌ی رشد و پرورش کودک‌شان را فراهم کنند. البته نارسایی‌ها و نقض حقوق کودکان در کشورهای مختلف به اشکال گوناگون وجود دارد. در کشورهای توسعه‌نیافته، فقر، مشکلات تغذیه، کمبود امکانات بهداشتی، درمانی و تحصیلی از موارد نارسایی و نقض حقوق کودکان است. کشورهای توسعه یافته هم که از لحاظ اقتصادی وضعیت بهتری دارند بعضا با مشکلات عاطفی و روانی مواجه‌اند. رقیق شدن بنیان عاطفی خانواده در کشورهای توسعه‌یافته باعث شده است کودکان، بی‌سرپرست شوند و از نظر عاطفی کم‌تر مورد توجه قرار بگیرند. خوش‌بختانه در کشور ما به سبب اعتقادات دینی و استحکام در بنیاد خانواده وضعیت حقوق کودکان به لحاظ روانی و تربیتی جایگاه مناسب‌تری دارد. در اسلام بهترین دستورات در مورد حقوق کودک داده شده است، از انتخاب نام گرفته تا تربیت، تحصیل، تغذیه و ورزش. از طرفی پیش‌زمینه‌ی فرهنگی ما هم حقوق کودکان را پوشش می‌دهد.
بستر بعدی حضور کودکان مهدکودک‌ها و مدارس است که باید بر آن‌ها نظارت داشته باشیم. گاهی اخباری نگران‌کننده در مورد کودک‌آزاری در جامعه منتشر می‌شود، ولی این موارد استثنا هستند. این اتفاقات برای جامعه‌ی ایران مناسب نیست. این‌ها تلنگری برای جامعه است که باید توجه و نظارت بیش‌تری بر محل حضور کودکان داشته باشیم تا حقوق آن‌ها رعایت شود. در مکان‌هایی مثل تفرجگاه‌ها باید مباحث حفظ امنیت و تربیت کودکان لحاظ شود. در استان همدان به این موضوع دقت داریم و در سرکشی به مناطق مختلف استان به آن توجه می‌کنیم. به یاری خداوند در کارگروه‌ها هم روی مباحث موجود در قوانین اسلامی و کنوانسیون‌های حقوق کودک کار می‌کنیم. آسیب‌های موجود در کشور برای ما تجربه‌ای است که بتوانیم از بروز مشکلات در آینده پیش‌گیری کنیم.
در زمینه‌ی امور فرهنگی عمدتا شهرداری‌ها متولی هستند. شهرداری همدان بودجه‌ی خوبی در مباحث فرهنگی دارد. برای مثال بودجه‌ی امسال چیزی حدود 36 میلیارد تومان است. شاید حدود بیست تا سی درصد برنامه‌های اجرایی معاونت فرهنگی شهرداری مربوط به کودکان است. در حال حاضر جشنواره‌ی تئاتر کودکان و نوجوانان از 15 تا 21 مهر در همدان برگزار می‌شود. از جمله اجرای تئاترهای خیابانی کودک و نوجوان و تئاتر سیار را در نظر داریم که در روستاها هم برنامه اجرا می‌کنند. برنامه‌های متفاوتی برای کودکان در نظر گرفته شده که کانون پرورش فکری در آن‌ها نقش مهمی دارد.
در جلسه‌ی انجمن کتاب‌خانه‌های عمومی که رییس آن هستم تاکید کردم که در تمام کتاب‌خانه‌ها بخش مهمی به کودکان اختصاص داده شود و از موارد مورد تاکید هم توجه به مناطق محروم بود؛ در یکی دو افتتاحیه‌ای که در هفته‌ی دولت داشتیم دیدیم به این توصیه عمل شده است. در همه‌ی کتاب‌خانه‌های عمومی و حتی کتاب‌خانه‌ی مرکزی استان هم بخشی را به محل حضور فرزندان و مادران اختصاص داده‌ایم. ایجاد چنین فضایی برای مادران و فرزندان مایه‌ی مسرت بود. این فضاها ایجاد شده است اما کافی نیست و باید کار بیش‌تری انجام شود.
در مبحث لوازم آموزشی هم سعی می‌کنیم دفاتر و کیف‌های مورد استفاده‌ی کودکان منقوش به تصاویر ملی و مذهبی ما باشد. در آغاز مهر نمایشگاهی داشتیم که این وسایل را برای کودکان عرضه کردیم. این‌ها مجموعه‌ای از اقدامات انجام شده برای کودکان شهرستان بود و ان‌شاالله بتوانیم فعالیت‌ها بیش‌تری در این زمینه انجام دهیم.

محمد خادمی، فرماندار شهرستان انار
ابتدا هفته‌ی ملی و روز جهانی کودک را خدمت تمام بچه‌های ایران و زحمت‌کشان این عرصه تبریک عرض می‌کنم. کانون پرورش فکری به عنوان یکی از نهادهای تاثیرگذار اهمیت بسیاری در رشد و شکوفایی کودکان ایران دارد. شاید این موضوع برای کسانی که در کودکی عضو کانون بوده‌اند ملموس‌تر باشد چراکه با کارها و اثرگذاری مثبت آن آشناترند. در همین راستا تلاش کردیم قدم کوچکی برای کودکان شهرستان انار برداریم.
در بدو انتصابم به عنوان فرماندار انار از آقای فرشید فلاح مدیرکل اداره‌ی فرهنگ و ارشاد اسلامی استان، آقای محمدرضا علیزاده مدیرکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان و آقای حسین‌زاده مدیرکل کتاب‌خانه‌های عمومی استان جهت بازدید از شهرستان انار دعوت کردیم. در این دیدار از مرکز کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان انار هم بازدید شد. با توجه به دغدغه‌های فرهنگی و استقبال مردمان نجیب شهرستان انار و رسالت کانون پرورش فکری، توسعه‌ی مراکز کانون در دستور کار قرار گرفت. از آقای حسین‌زاده قول گرفتیم تا کتاب‌های مورد نیاز کانون را تامین کنند. آقای علیزاده هم قول دادند احداث ساختمان جدید کانون و تامین وسایل مورد نیاز آن در اعتبارات سال آینده لحاظ شود.
لزوم توجه به کودکان و امور مربوط به آن‌ها اصلی اساسی در رشد و پیشرفت هر جامعه‌ای است و امیدواریم بتوانیم در این مسیر به یاری خداوند موفق باشیم.

محمد بشیری‌زاده، فرماندار درمیان
بحث کودکان بحث فرزندان انقلاب است. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به عنوان یکی از متولیان این حوزه برای ما که روزگاری عضو آن بودیم بسیار عزیز است. از کلاس اول راهنمایی عضو کانون شدم. معلمی داشتیم به نام خانم شریفی که ایشان به ما گفتند در کانون عضو شوید. من هم بسیار علاقه‌مند بودم، کتاب‌های خوبی به ما می‌دادند و اوقات فراغت‌مان را در آن‌جا می‌گذراندیم. خوش‌حالم که امروز این فرصت فراهم شد تا شاید بتوانم بیش‌تر در خدمت کودکان باشم.
شهرستان درمیان به لحاظ موقعیت استراتژیک مرزی و جمعیت زیاد، شرایط ویژه‌ای دارد که با توان و استعداد بالقوه‌ای همراه شده است. در همین مدت کوتاهی که مشغول خدمت شده‌ام در حال زمینه‌سازی برای همکاری با نهادهای مختلف، به خصوص کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، در امور مربوط به کودکان هستم. از هر اقدامی که بتوانم در این زمینه انجام دهم کوتاهی نخواهم کرد و امیدوارم کانون خوب و با محبتی برای کودکان عزیزمان بسازیم.
در سطح شهرستان، در حد مقدور، امکاناتی برای کودکان فراهم است و اگر کاستی‌هایی وجود داشته باشد علاقه‌مندم در حد توان به رفع آن‌ها کمک کنم. از آقای صمدی، مدیر کل کانون پرورش فکری استان، هم به خاطر دید خوب‌شان به پرورش کودکان تشکر می‌کنم و امیدوارم به عنوان نماینده‌ی دولت، در این زمینه موثر باشم.
در بحث مسایل آموزشی هم با آموزش و پرورش و کانون همراه هستیم و تلاش می‌کنیم با انرژی تازه‌ای برای خدمت‌رسانی در این مسیر قدم برداریم. شهرستان درمیان 90 کیلومتر مرز مشترک با کشور افغانستان دارد. به دلیل گستردگی منطقه و پراکندگی جمعیت نیاز است از طریق کتاب‌خانه‌های سیار به روستاهای منطقه برویم تا آن‌ها هم از این خدمات بهره‌مند شوند. این قوه در شهرستان ما هست و ان‌شالله در آینده‌ی نزدیک اقدامات موثری انجام خواهد شد.

شریفه حق شناس، مدیرکل امور بانوان و خانواده‌ی استانداری کرمانشاه
در نوجوانی عضو کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بودم و بهترین خاطرات آن ایامم در بحث مطالعه با کانون پیوند خورده است. بعدها بچه‌هایم را به کانون بردم تا آن‌ها هم از امکانات کانون استفاده کنند. به دلیل دغدغه‌هایی که به عنوان مادر و یا به عنوان مسوول داشتم همیشه به مباحث کانون پرورش فکری اهمیت داده‌ام و در حد بضاعتم با کانون همکاری و همراهی داشتم. تلاش برای جذب اعتبارات و کمک به بودجه‌ی محدود کانون و فضاهایی از این‌دست، سیاست‌گذاری برای افزایش امکانات سخت‌افزاری و نرم‌افزاری آن از جمله کارهای انجام شده در این زمینه است. خوش‌بختانه از سال 1382 به بعد وضعیت فضاها و امکانات سخت‌افزاری کانون در استان کرمانشاه مورد توجه مسوولان وقت قرار گرفت و کمک‌ شایانی کردند. ما هم در حوزه‌ی کاری خودمان برنامه‌های مشترکی با کانون انجام داده‌ایم که به عنوان مثال می‌شود از اجرای اولین جشنواره‌ی قصه‌گویی مادران روستایی در استان نام برد. علاقه‌مند بودیم فرهنگ نسل گذشته‌ی ما حفظ شود و قصه‌گویی که در خانواده‌ها تحت شعاع قرار گرفته است دوباره احیا گردد. وقتی کودک بودم پدرم اکثر قصه‌های شاهنامه را برای ما تعریف می‌کرد، روزگاری که تلوزیون کم بود یا اصلن نبود. ولی متاسفانه امروز در خانواده‌ها قصه‌ای گفته نمی‌شود. آداب و رسوم فرهنگی ما به دلیل شرایط جدید و رسانه‌هایی که در اختیار بچه‌ها قرار دارد کم‌رنگ شده‌اند. شاید اگر قصه‌ها را در قالب تولیدات جدید و چند رسانه‌ای با کیفیت خوب برای بچه‌ها تدوین و طراحی کنیم علاقه‌مندی و انگیزه‌ی آن‌ها هم تقویت می‌شود. امروز تولیدات موجود در بازارهای داخلی و جهانی آن‌قدر زیاد است که شاید فضای چندانی برای تولیدات داخلی ما باقی نگذارد. ما باید به عنوان مدیران و مسوولان تاثیرگذار در این موارد زمینه‌سازی کنیم.
در بخش‌های شهری و روستایی بحث توزیع عادلانه‌ی امکانات مطرح است که باید با دقت و حساسیت بیش‌تری به آن رسیدگی کرد. خوش‌بختانه کانون پرورش فکری دست کم در استان کرمانشاه مناطق محروم و پرجمعیت را پوشش داده است و مراکزی در آن نواحی دارد. یکی از راه‌کارهای مناسب برای ما، توسعه‌ی فضاهای سیار کتاب‌خانه‌ای و برنامه‌های سیار مثل نمایش‌های عروسکی و تئاتر است. باید از تمام مواردی که ممکن است اثرگذاری مناسب روی کودکان‌مان داشته باشد استفاده کنیم و فرهنگ مناسبی به بچه‌ها ارایه دهیم. اگر بتوانیم مطالبی مناسب سن کودکان و منطبق با فرهنگ و دین‌مان برای آن‌ها تولید کنیم بسیار مفید است. گاهی شاهدیم در برنامه‌های کودک آن‌چنان مستقیم به مباحث مذهبی تکیه می‌کنند که اثرگذاری مناسبی ندارد. آموزش‌ کودکان باید غیرمستقیم و با نظارت کارشناسان کودک باشد. در همین زمینه لازم است کانون پرورش فکری هم خلاقیت‌ها و ایده‌های جدیدی عرضه کند.
در بحث آموزش فرهنگی کودکان روستایی هم باید برنامه‌ریزی جدیدی داشته باشیم. رسانه‌های خارجی با توجه به گسترش تکنولوژی تا روستاهای ما نفوذ کرده‌اند. این که به شکل مستقیم با ابزار ارتباطی مخالفت کنیم اثر زیادی ندارد، پایه‌ی برنامه‌ریزی‌های ما باید آگاهی کودکان باشد تا تاثیر مثبتی بسازیم. کارشناسی ارشد من در رشته‌ی تکنولوژی آموزشی است، با توجه به شناخت شخصی‌ام می‌دانم که دانشجویان این رشته توانمندی زیادی برای تدوین مباحث کودکان در قالب‌ تولیدات چندرسانه‌ای دارند. ارتباطات معمولا وجود دارد ولی اگر گسترش یابد و از توان و تخصص این افراد بیش‌تر استفاده کنیم به نتیجه می‌رسیم. ما به عنوان والدین و به عنوان مدیران و مسوولان کشور باید نگاه دقیق‌تری به این بحث داشته باشیم و بیش از این فضا را به دیگران واگذار نکنیم. لازم است با همکاری و برنامه‌ریزی درست در این مسیر حرکت کنیم و برنامه‌های کارشناسی شده و دقیقی برای نهادهای اثرگذار داشته باشیم. گاهی ساده‌ترین برنامه‌ها تاثیرگذاری مطلوب‌تری از شعارهای تند و مستقیم دارند. باید افکار خوب گروه‌های مختلف را جمع کنیم و با چندصدایی کردن فضا، برای رسیدن به هدف‌مان فرهنگ‌سازی کنیم.

ناصر رضایی، فرماندار سابق و دبیر شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر استان کهگیلویه و بویر احمد
یکی از اتفاقات خوبی که در زندگی من افتاد آشنایی با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود. این آشنایی در روند آموزشی و علمی ما تاثیر خوبی گذاشت. در سال‌های پایانی دبستان در دهه‌ی شصت بود که با کانون آشنا شدم و به سمت کتاب‌خوانی و مسایل فرهنگی و هنری رفتم. کانون بخشی از زندگی و فضای فکری من را تحت تاثیر قرار داد و از این بابت خودم را قدردان کانون می‌دانم. در شرایط حاضر با توجه به ساختاری که بر کانون حاکم است باید تلاش کنیم که این سازمان برای مردم نهادینه شود و امکان استفاده از خدمات آن برای تعداد بیش‌تری از خانواده‌ها فراهم گردد. آشنایی با کانون به خانواده‌ها کمک می‌کند استعداد فرزندان‌شان را بشناسند و در رشد و شکوفایی آن‌ها بیش‌تر تلاش کنند. مسلما در آینده‌ی نه‌چندان دور همین بچه‌ها آینده‌ی کشور را به عهده می‌گیرند و برای آبادانی آن می‌کوشند. در نتیجه برعهده‌ی مسوولان است که به امور کودکان بیش‌تر توجه کنند. این باور وجود دارد که کودک و نوجوان امروز در حال شکل‌دهی به شخصیت خود است، اگر بتوانیم مفاهیم و مسایل فرهنگی را وارد اندیشه‌های او کنیم آینده‌ی خوبی در پیش خواهد داشت. بسیاری از مدیران ما متناسب با موقعیت‌شان می‌توانند کمک کنند که کانون به وظایف پیش‌بینی‌شده‌اش عمل کند. کانون هرچه‌قدر بهتر و بیش‌تر فعال باشد کودکان شکوفاتر، اندیشمندتر و خلاق‌تری تحویل جامعه خواهد داد. تامین فضاهای فیزیکی فرهنگی‌هنری مثل کانون و بهبود امکانات آن باعث می‌شود خروجی موفق‌تری داشته باشیم. امیدواریم بتوانیم بسیاری از مسایل، مفاهیم، ارزش‌ها و هنجارهای مطلوب جامعه‌ی اسلامی و ایرانی را در تعامل با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نهادینه کنیم تا در آینده آسیب و ناهنجاری کم‌تری داشته باشیم. کمک به کانون‌های این‌چنینی مسلما یک نوع سرمایه‌گذاری پرسود است که موجب کنترل آسیب‌ها می‌شود. یکی از افتخارات من این است که زود با کانون آشنا شدم و زمانی که به عنوان خادم مردم در مسوولیت بودم هم سعی کردم تعاملم را با آن حفظ کنم. فرزند خودم را هم در اولین فرصت ممکن با کانون آشنا کردم تا از آموزش‌ها و خدمات آن بهره‌مند شود.
در حوزه‌ی مسوولیت ما، یعنی مبارزه‌ با مواد مخدر، به عنوان یکی از آسیب‌های اجتماعی، پیش‌گیری از درمان‌های بعدی مفیدتر است. در این راستا اقداماتی انجام شده است و تعاملاتی با بعضی از مهدکودک‌ها و مراکز کانون داشتیم تا با آموزش مهارت‌های لازم زندگی مثل «نه گفتن» و «تصمیم‌گیری مناسب» به کودکان از آسیب‌های احتمالی پیش‌گیری کنیم. فکر می‌کنم می‌توانیم در زمینه‌ی مسایل فرهنگی و هنری و کلاس‌ها مختلفی که در کانون برگزار می‌شود این مفاهیم را وارد کنیم. با استفاده از این فضا می‌توانیم هم مهارت‌های لازم زندگی را آموزش دهیم و هم در زمینه‌ی خطرات موجود اطلاع‌رسانی کنیم.

روح‌الله براتیان، شهردار بجنورد
42 سال قبل عضو کانون بجنورد در خیابان چمران بودم. بعد از آن پسرم را به کانون می‌بردم و الان هم دخترم عضو کانون زبان است. به همین خاطر با فعالیت‌های کانون به خوبی آشنا هستم.
در زمینه‌ی فعالیت‌های مربوط به کودکان از سه سال پیش همایش‌ها و کلاس‌هایی داشتم با موضوع آموزش مهارت‌های ضروری زندگی به خانواده‌ها. در حال حاضر هم که مسوولیت شهرداری را به عهده گرفته‌ام این فعالیت‌ها بیش‌تر شده است. کاری که در این هفت هشت ماه شروع کرده‌ایم بحث نهادینه کردن مشارکت اجتماعی برای کودکان است. برای مثال همایشی برگزار شد به اسم دوچرخه‌ی من که پدر و مادر هم باید همراه کودکان‌شان می‌آمدند. همایش خیلی خوبی بود و خود پدر مادرها می‌گفتند تا به حال این همه لذت نبرده بودیم.
ما معتقدیم وقتی روحیه‌ی مشارکت از سنین پایین ایجاد شود ماندگار می‌شود. کمبود روحیه‌ی مشارکت را به عنوان آسیب اجتماعی شهرمان شناسایی کردیم و به روش‌های مختلف داریم روی آن کار می‌کنیم.
فعالیت دیگر ما برپایی همایشی بود که در ماه مبارک رمضان به نام فرزندان آسمانی برگزار کردیم. سن بچه‌ها طوری نبود که بخواهند روزه بگیرند اما همایش را برگزار کردیم و یک سری از مباحث اعتقادی و اخلاقی را به آن‌ها آموزش دادیم.
در ادامه در نظر داریم بحث قانونمندی را به تناسب سن‌ در بچه‌ها نهادینه کنیم. بچه‌ها در این سن حوصله‌ی سخنرانی و آموزش مستقیم ندارند و باید به صورت رفتاری و غیرمستقیم یاد بگیرند. در همین راستا یکی از پارک‌های شهر را تحت عنوان پارک ترافیک نوسازی کردیم. امکانات ایجاد کردیم، سالن آموزش زدیم، کلی ماشین بنزینی و برقی به آن‌جا منتقل کردیم، خط کشی کردیم، پل عابر پیاده زدیم و یک شهر کوچک ساختیم. در تابستان با کمک افسر راهنمایی و رانندگی به بچه‌ها در کنار خانواده‌هاشان آموزش رایگان می‌دادیم و در سال تحصیلی هم به مدارس آموزش خواهیم داد. برای کودکان ماشین‌های برقی و برای نوجوانان ماشین‌های بنزینی قرار داده‌ایم، و آن‌جا عملا رانندگی می‌کنند که هم تفریح است و هم آموزش.
در بحث شهروندمداری هم برنامه‌هایی تحت عنوان شهروند کوچک برای نیمه‌ی دوم سال داریم. بچه‌ها الان به پیش‌دبستانی و دبستان می‌روند و امیدواریم برنامه‌هایی هم در آن‌جا اجرا کنیم. اعتقاد من این است که ترکیب شخصیتی کودکان تا هفت سالگی شکل می‌گیرد و بعد از آن هم می‌تواند تعدیل شود. سعی‌مان این است که این مباحث را با حضور والدین داشته باشیم تا روی کل خانواده تاثیر بگذاریم. خصوصا در تابستان گذشته کلاس‌های خوبی در خانه‌ی فرهنگ فرهنگ‌سرای شهرداری برگزار شد. در رشته‌های نقاشی، سفال‌گری، خطاطی، احکام و قرآن آموزش‌هایی داشتیم اما با شیوه‌هایی که بچه‌ها جذب شوند و به خواست خودشان پیش ما بیایند. در این سن باید بچه‌ها را با تفریح و شادابی پای آموزش کشاند. برای مثال مسابقات دومینو را برای اولین‌بار برگزار کردیم. نزدیک به شصت هزار دومینو خریداری کردیم، خانواده‌ها می‌آمدند، یک گروه می‌شدند و با خانواده‌ای دیگر مسابقه‌ی دومینو می‌دادند. فکر می‌کردیم اولین مسابقه،‌ دو ساعته جمع می‌شود ولی شش ساعت طول کشید! شطرنج با خانواده‌ را هم در شهر باباامان برگزار کردیم که مردم خصوصا در ماه مبارک رمضان تا اذان سحر آن‌جا می‌ماندند. به‌طور کلی هدف‌مان این است که روحیه‌ی بچه‌ها را شاداب و اعتماد به‌نفس‌شان را زیاد کنیم، همراه با آموزش باورهای اعتقادی.
در زمینه‌ی همکاری با کانون پرورش فکری بحث تامین زمین برای ساخت فرهنگ‌سرای کانون را داریم. با آموزش و پرورش و بهزیستی هم فعالیت‌های مشترکی داریم که در حال انجام است. عموما امکانات از طرف شهرداری است و اجرای برنامه از طرف آن‌ها. در بحث تفرجگاه‌ها، در بحث امکانات حمل و نقل و غیره هم با این سازمان‌ها همکاریی داریم.

فریدون سید مصطفوی، مدیرکل آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی
در طول سالیان قبل عمدتا در حوزه‌های تربیتی حضور داشتم و بیش‌تر فعالیت‌هایم مربوط به امور کودکان بوده است. متاسفانه در زمان‌های دور با آزمون و خطا پیش رفتیم و در بعضی موارد نتوانستیم به اهداف مورد نظر برسیم. امروز با توجه به تجارب سنوات قبل و اشراف به نیاز بچه‌ها فکر می‌کنم عمده‌ی دغدغه‌ در امور مربوط به کودکان بحث مسایل تربیتی و آموزش سبک زندگی به آن‌ها است. ما در خیلی از موارد غافل بودیم و فکر می‌کردیم چون خانواده‌ها حضور دارند لازم نیست بعضی از مسایل را با بچه‌ها درمیان بگذاریم. یکی از مسایلی که در مدت مسوولیتم در کانون یاد گرفتم استفاده از روش‌های غیرمستقیم برای آموزش بود. کانون تمام فعالیت‌ها و حرف‌هایش را در قالب بعضی فعالیت‌های فرهنگی و هنری به بچه‌ها القا می‌کرد و آن‌ها هم خوب یاد می‌گرفتند. ما آن‌جا می‌دیدیم که بچه‌ها عملا از گروه همسن‌های خودشان بهتر مسایل را می‌فهمند و در جامعه حضور موثرتری دارند. الان در آموزش و پرورش هم به این نتیجه رسیده‌ایم که مسایل تربیتی را باید با روش‌های غیرمستقیم کار کنیم.
به نظرم لازم است فضاهای آموزشی را آن‌طور که نیاز بچه‌ها است آماده کنیم، چه در خصوص رنگ‌آمیزی مدارس و چه در خصوص ابزاری که در اختیار دارند. با معلمان هم باید بیش‌تر کار شود، در دوره‌هایی که آموزشی باید معلمان را متوجه کنیم که هدف فقط استخدام نبوده است و بچه‌ها از آن‌ها انتظار دارند. شور و اشتیاق لازم برای معلم را باید در او ایجاد کنیم تا با انرژی بیش‌تری کار کند و بچه‌ها هم این حس را بگیرند. دانش‌آموزان وقتی به چشم معلم نگاه می‌کنند می‌فهمند که حرف دلش را می‌زند یا تنها به تکلیف عمل می‌کند.
از دیگر موارد مورد توجه ما فعالیت‌های مغفول‌مانده مثل کتاب و کتاب‌خوانی است. عمده‌ی فعالیت‌های آموزش و پرورش روی محور کتاب است، بچه‌ها باید کتاب را دوست داشته باشند و از کتاب‌خواندن لذت ببرند. کتاب خواندن برای بچه‌های امروز سخت است چراکه با آن آشنا نیستند. در حوزه‌های مختلف تربیتی و مخصوصا در کانون پرورش فکری محور عمده‌ی فعالیت‌ها کتاب است، وقتی مربی قصه می‌گوید یا وقتی نمایش عروسکی اجرا می‌شود از کتاب استفاده می‌کنند. مربی ما باید به لحاظ روان‌شناسی نیازهای بچه‌ها را بشناسد؛ آن‌ها گاهی نیاز به بازی دارند و گاهی نیاز به گفت‌وگو، مربی باید این‌ها را بداند. امسال در ارتباط با بیش‌تر این مباحث همگام با مربیان پرورشی و مشاوران و همکاران فرهنگی برنامه‌ریزی کرده‌ایم که ان‌شالله نتیجه‌بخش باشد.
در پایان امیدوارم خانواده‌های محترم بیش از پیش با فعالیت‌های مراکز فرهنگی‌هنری مثل کانون آشنا شوند و کودکان‌شان را به کانون بسپارند چراکه کانون خانه‌ی مهربانی است.

جواد هروی، نماینده‌ی مردم قاینات و زیرکوه و رییس کمیسیون تحقیقات و آموزش مجلس
خلعی که در جامعه‌ی امروز ما احساس می‌شود عدم برنامه‌ریزی برای کودکان و نوجوانانی است که باید از آبشخور فکری و فرهنگی همین سرزمین سیراب شوند نه از آبشخور فرهنگ غرب و تمدن بیگانه. هر کاری که در رابطه با بحث کودکان و نوجوانان انجام دهیم جای دوری نمی‌رود و پتانسیل‌های صرف شده هرز نمی‌شود. ما باید تجانس فکری خودمان را به نسل‌های بعدی انتقال دهیم و به کودکان و نوجوانان بیاموزیم که به چه سرزمینی تعلق دارند. آینده از آن ملتی است که با گذشته‌ی خودش آشنا باشد، فلذا کودکان امروز ما باید بدانند که برخودار از چه تاریخ و فرهنگی هستند.
از سوی دیگر، انتظار از کودکان باید بر اساس زمینه‌هایی باشد که برای آن‌ها فراهم می‌کنیم. جامعه‌ای که با نسل کودک خودش بیگانه است نباید انتظار خلاقیت و آفرینش داشته باشد. کسی می‌تواند آفرینش‌گر باشد که به مرزهای خودباوری و اعتماد به‌نفس رسیده است. آیا ما در جامعه‌ی خودمان برای رشد کودکان به اندازه‌ی کافی سرمایه‌گذاری کرده‌ایم؟ آیا جامعه‌ی خودمان را خارج از جناح‌بندی‌های سیاسی به سمت جریان‌های رشدیافته‌ی فکری حرکت داده‌ایم؟ تصور می‌کنم یکی از چیزهایی که باید فورا به آن پرداخته شود توجه به خواسته‌ها و نیازهای نسل کودک و نوجوان است، به خصوص خواسته‌های فکری و تغذیه‌ی فکری آن‌ها. تغذیه‌ی فکری نسل کودک و نوجوان باید کاملا حساب شده و درخور باشد. در این راستا باید شرایط مناسبی برای کانون پرورش فکری که توامان فرهنگ، تمدن و تاریخ سرزمین ما را با خود یدک می‌کشد فراهم کنیم. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان یکی از افتخارات کشور ما است که توانسته ره‌آوردهای عظیمی با خودش به همراه بیاورد.
هیچ‌گاه فراموش نمی‌کنم که در دوران کودکی، کانون برای من پناهگاه بود، جایی که می‌توانستم از آموزش‌ها، کتاب‌خانه و محصولات آن استفاده کنم. هرگز تاثیر عمیق این ره‌آوردهای فکری را فراموش نمی‌کنم. لذا امروز باید برای کودکان و نوجوانان پایگاه‌های عظیم فکری فراهم کنیم که در این راه می‌توانیم از تجربیات کانون پرورش فکری بهره‌مند شویم و ههگام با آن پیش برویم. در این زمینه حرکت‌های شایسته‌ی زیادی نمی‌بینم، شاید این موضوع در کشور ما توجه بیش‌تری می‌طلبد. باید نسبت به آن‌چه برای کودکان و نوجوان‌مان انجام می‌دهیم بازنگری کنیم و ببینیم آیا این‌ها منطبق بر آینده و فضای آتی جامعه‌ی ما هم هست یا نه. به همین خاطر فکر می‌کنم پرداختن به زمینه‌های رشد کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان امری کاملا بایسته است.
در روزهای گذشته بازدیدی از کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شهر قاین داشتم. دو نفر از کودکان کانون این شهر موفق به کسب دیپلم افتخار از مسابقات هنرهای زیبای کشور چک شده‌اند که با آن‌ها به همراه خانواده‌هایشان دیدار کردیم. از قرار گرفتن این کودکان در این فضا بسیار خوشحالم چراکه فضای کودکان ما نباید حقیر باشد. حقارت این‌گونه فضاها حقارت تمدن ما را به دنبال خواهد داشت. به عنوان کسی که در عرصه‌ی فرهنگ فعالیت می‌کنم می‌گویم باید کارهای اساسی‌تری در این زمینه انجام دهیم. به شخصه بعد از سال‌های زیادی که دستی به قلم داشته‌ام و کتاب‌های متنوعی هم نوشته‌ام، به تالیف داستانی برای نسل نوجوان مبادرت کردم. این کتاب که تحت عنوان «چهل حکایت از تاریخ سامانیان» توسط انتشارات امیرکبیر منتشر شده است مجموعه‌ای از داستان‌های کتاب‌های قبلی من است که آن را برای توضیح تاریخ ایران به زبان کودکانه گرد آورده‌ام. تهیه‌ی این کتاب به این خاطر برای من مهم بود که بتوانم با نسل نوجوان ارتباط بگیرم و به زبان خود او حکایت سرزمینش را از منظر دانشمندان و نخبگان بازگو کنم. برایم جالب بود که کتاب چندین بار تجدید چاپ شد و مورد استقبال قرار گرفت. فکر می‌کنم عطش نسل کودک و نوجوان ما برای دسترسی به فضای ناب فکری همچنان وجود دارد و در این راه نیاز به کمک نخبگان و مراکز علمی داریم. امروز هم که در مجلس شورای اسلامی و کمیسیون آموزش و تحقیقات هستم همچنان احساس می‌کنم باید به این مساله توجه اساسی شود. به عقیده‌ی من هم مسوولان محترم کانون باید به سمت طراحان و برنامه‌ریزان آینده‌ی جامعه بروند و هم ما به سمت آن‌ها، تا بتوانیم اعتبارات و امکانات لازم را برای کانون تهیه کنیم. مسیر هر دو گروه به یک سمت معطوف می‌شود و آن توجه به کودک و نوجوان و رشد فکری او است. آینده‌ی هر جامعه‌ای در قبال رشد کودکان آن جامعه است و ضمانت توسعه‌ی جامعه به نسبت رشد کودکان آن جامعه خواهد بود. بی‌شک در دنیای امروز سرمایه‌گذاری در بخش کودکان امری کاملا پسندیده است و کسی منکر نمی‌شود که هرچه‌قدر در این عرصه سرمایه‌گذاری کنیم صد چندانش را در آینده‌ برداشت خواهیم کرد.
در مجلس به عنوان قانون‌گذار بارها و بارها تلاش کردیم مدیران را بخواهیم و از آن‌ها بپرسیم در عرصه‌ی مدیریت‌شان چه کرده‌اند. در کمیسیون‌هایی مثل کمیسیون تلفیق هم تلاش کردم در عرصه‌ی مباحث فکری نسل جوان‌مان اعتبارات درخوری تامین کنیم. با این حال احساس می‌کنم این‌ اقدامات سنجیده و برنامه‌ریزی شده نبوده است و در سیستم برنامه‌ریزی ما اختلال دیده می‌شود درحالی‌که قدرت‌های بیگانه و استکباری روی این قضیه به شدت کار می‌کنند. هرچه‌قدر ما نسبت به این قضیه کم‌تر توجه می‌کنیم دشمنان ما مغرض اند و برنامه‌ریزی‌شده پیش می‌روند. نتایج ناگوار این اتفاقات اگر امروز هم دیده نشود در سال‌های بعد دیده خواهد شد. پس باید به نسل‌های کودک و نوجوان بیش‌تر توجه کنیم. در این راه از نظر فردی تلاش‌هایی کرده‌ام اما در میدان قانون‌گذاری متاسفانه دیدگاه و خواسته‌ی تازه‌ای از جانب کارشناسان ندیده‌ام که بتوانیم اجابت کنیم. خیلی از صاحب‌نظران ما در عرصه‌های کودک و نوجوان سراغ ما نمی‌آیند و ما هم به دلیل مشغله‌ی فراوان شاید به این مقولات توجه نکرده‌ایم. بسیار خوب است که صاحب‌نظران بیایند، جلساتی بگذارند و درخواست‌هایشان را از نمایندگانی مثل اعضای کمیته‌ی آموزش مطرح کنند. اعلام می‌کنم که اگر جلساتی برگزار شود و صاحب‌نظران درخواستی داشته باشند حاضریم نشست‌هایی را در خود مجلس برگزار کنیم، دوستان صحبت کنند و نقطه‌نظرات آن‌ها را به مدیران مربوطه انتقال دهیم. امیدوارم بتوانیم در این راه موفق باشیم و به کودکان عزیزمان خدمت کنیم.

رحیم شهرتی‌فر، فرماندار تبریز
در دوران نوجوانی به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان رفتم و خاطرات خوبی هم از آن دوران دارم. خوش‌بختانه کانون پرورش فکری موافق سیاست‌های قبل از انقلاب نبود و مربیان کانون در روشن‌گری بچه‌ها و آشنایی ما با عالم فرهنگ، هنر و کتاب‌خوانی نقش پررنگی داشتند. وقتی نوجوان با علم و هنر آشنا شد و با کتاب مانوس گشت عنصر آگاهی در او شکوفا می‌شود. به همین خاطر کانون پرورش فکری قبل از انقلاب هم نتیجه‌ی خوبی داد. یادم است در یکی از تابستان‌ها دانشجویی به عنوان مربی عکاسی برای آموزش ما آمده بود. ایشان در کنار عکاسی سوژه‌هایی به بچه‌ها نشان می‌داد که حقیقت حاکم بر جامعه‌ی آن روز را فاش می‌کرد. فعالیت مربیان آگاهی‌بخش بود و صمیمیت بین مربی و بچه‌ها باعث می‌شد راهنمایی‌های آن‌ها دلنشین و اثرگذار باشد. متاسفانه بعد از انقلاب کانون پرورش فکری به اندازه‌ی کافی گسترش پیدا نکرد. انتظار این بود که این نهاد که نقش موثری در شکوفایی استعداد بچه‌های ما دارد خیلی گسترده‌تر شود ولی به آن‌چه که بود بسنده کردند. در حال حاضر کانون پرورش فکری حداقل در استان ما به جز در مراکز شهرستانی، شعبه‌ ندارد. مثلا در همین شهرستان تبریز غیر از شهر تبریز سه شهر بزرگ دیگر به نام‌های خسروشاه، سردرود و باسمنج داریم. این شهرها جمعیت بالای سی هزار نفر و اداره‌ی آموزش و پرورش مستقل دارند ولی کانون پرورش فکری در آن‌جا مرکزی ندارد. مراکز موجود هم با محدودیت‌های بسیاری از نظر استخدام و به کارگیری مربیان و پرسنل مواجه اند و نمی‌توانند فعالیت‌شان را گسترش دهند. شهر تبریز یک میلیون و 720 هزار نفر جمعیت دارد که نزدیک به 700 هزار نفر از آن‌ها دانش‌آموز هستند. شش مرکز در این شهر چه‌طور جواب‌گوی نیاز کودکان خواهد بود؟ مراکز کانون باید کتاب را به دست کودکان برسانند. تا جایی که من اطلاع دارم در استان آذربایجان شرقی دو کتاب‌خانه‌ی سیار وجود دارد، یکی در هشترود و یکی در تبریز. متاسفانه اتوبوس کتاب‌خانه‌ی سیار هشترود خراب شده است و کتاب‌خانه‌ی سیار تبریز هم پاسخ‌گوی جمعیت تبریز نیست. حالا بگذریم از این‌که جمعیت روستایی شهرستان تبریز 250 هزار نفر است و امکاناتی برایشان در نظر گرفته نشده است. متاسفانه در سال‌های قبل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تبریز از ضعف مدیریت هم رنج می‌برد به‌طوری‌که اعتماد اولیا نسبت به کانون خدشه‌دار شد. از مسوولان کانون پرورش فکری در کشور خواهش می‌کنم برای بازسازی اعتماد اولیا نسبت به مراکز کانون اهتمام به خرج دهند، فعالیت‌های مراکز را گسترش دهند و در عمل مشاهده کنیم که کانون مجددا می‌خواهد برنامه‌های مفیدش را احیا کند. من تغییر مدیریتی را که در کانون استان صورت گرفت به فال نیک می‌گیرم و امیدوارم در ادامه اقدامات موثری انجام شود.
خواهشی که از مدیریت جدید کانون در استان داشتم این بود که شهرستانی با جمعیت تبریز نیاز به اداره‌ی کانون پرورش فکری و رییس اداره دارد تا با نهادهای دیگر در جلسات و شوراهای فرهنگی ارتباط برقرار کنند. مقدور نبود و قرار شد که خود مدیرت محترم استان یا معاونین‌شان بیش‌تر با ما در تماس باشند.
آموزش کلاسیک کتاب‌های درسی در مدارس ما روند خوبی دارد اما از نظر آموزش‌های فوق برنامه و مخصوصا آشنایی بچه‌ها با هنر، کمبودهای اساسی احساس می‌شود. درس هنر در مدرسه‌ها مورد بی‌عنایتی قرار گرفته و معلم هنری که هنرمند و مربی واقعی باشد نداریم. از کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان انتظار داریم که این خلع را پر کند. مساله‌ی بسیار مهم دیگری که نیاز داریم مورد توجه قرار بگیرد مساله‌ی حب وطن و عرق ملی است. بچه‌ها باید یاد بگیرند نسبت به کشورشان علاقه‌مند باشند، بزرگان کشور را بشناسند. در این زمینه نمی‌توانیم صرفا به آموزش‌های کلاسیک درسی متکی باشیم و لازم است کودکان را با تاریخ گذشته‌ی کشورمان آشنا کنیم. باید برای بچه‌ها ملموس باشد که اقتدار و طراوت ایران اسلامی امروز در نتیجه‌ی رشادت‌ها و ازخودگذشتگی‌ها و همین‌طور تلاش علمی و مجاهدت‌های فرهنگی چه کسانی است. این‌ها باید آموزش داده شود و جای مناسب آن کانون است. البته این آموزش‌ها باید با روش‌ و متدهای امروزی و با استفاده از تکنولوژی آموزشی متناسب با سن بچه‌ها انجام شود و جذاب باشد.
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نیاز دارد به مجموعه‌ی خودش نیرو اضافه کند و این نیروها باید از اهالی فرهنگ و هنر و متخصص در زمینه‌ی آموزش کودکان و نوجوانان باشند.‌ متاسفانه ارتباط کانون با رادیو و تلوزیون هم بسیار کم است و رابطه‌ای بین کانون و صدا و سیمای استان‌ها نمی‌بینیم. پیشنهاد می‌کنم که کانون در استان‌ها نشریه‌ی ویژه‌ی کودکان ونوجوانان راه بیندازد و به شکل گسترده در اختیار بچه‌ها بگذارد، چراکه لازم است بچه‌ها از روزنامه و نشریه‌ی فرهنگی مخصوصی که محتوایش توسط مختصصان امر تهیه شده است استفاده کنند.
در استان و در شروع کار به آقای لطف‌الله‌پور، مدیر محترم کانون استان، پیشنهادی دادم و آن را با رییس شورای اسلامی شهر تبریز هم مطرح کردم. پیشنهادم این بود که مدیر محترم کانون در جلسه‌ی کنترل فرهنگی شورای اسلامی شهر حاضر شود و نیازهای اورژانسی مناطق شش‌گانه را تعریف کنند. در تبریز ده منطقه‌ی شهرداری وجود دارد که لازم است در هر کدام از این مناطق حداقل یک مرکز کانون داشته باشیم. می‌خواهیم کانون‌های موجود را اصلاح کنیم، اگر زمینه‌ی توسعه داشته باشند از امکانات شهری هم بهره بگیریم و در مناطقی که مرکزی ندارند با مشارکت شهرداری مرکز بسازیم. همین‌طور برای احداث مراکزی در سه شهر تابع تبریز باید با شورای اسلامی و شهرداری آن مناطق همکاری کنیم که البته پیشگامی کانون پرورش فکری بسیار مهم است. راجع به کتاب‌خانه‌ی سیار هم می‌توانیم از امکانات اتوبوس‌رانی تبریز استفاده کنیم، اتوبوس یا اتوبوس‌هایی را بازسازی کنیم و در اختیار کانون بگذاریم، به شرطی که خود کانون هم امکانات اولیه‌ی و آمادگی اجرای این طرح را داشته باشد.
پیشنهاد دیگری که برای توسعه‌ی فرهنگ کتاب‌خوانی و مراجعه‌ی بچه‌ها به مراکزی مانند کانون دارم شروع طرحی برای فرزندان کارکنان ادارات دولتی است. برای مثال کانون استان با فرمانداری مکاتبه کند و ما از طریق شورای اداری از بچه‌های کارکنان دولتی در شهرستان تبریز دعوت کنیم در مراکز کانون عضو شوند. البته کانون هم باید با محتوا و برنامه‌هایش رضایتمندی ایجاد کند، در غیر این صورت این کارها فایده‌ای نخواهد داشت.
کانون پرورش فکری برای ما بسیار مهم و تاثیرگذار است. از دوران نوجوانی که عضو کانون بودم تا امروز همیشه ارتباطم را با آن حفظ کردم. در شهرهایی که مسوولیتی داشتم هم سعی می‌کردم حتما از کانون بازدید کنم. بچه‌های خودم هم در دوران کودکی و نوجوانی با کانون در ارتباط بودند، چه در تبریز و چه در شهرهای تابع. امسال به نام سال فرهنگ و اقتصاد نامیده شده است و باید به دغدغه‌های فرهنگی هم توجه کنیم. زیرساخت تربیت فرهنگی جامعه از دوران کودکی شروع می‌شود، خوش‌بختانه کانون را داریم ولی باید گسترش یابد و تقویت شود. ان‌شالله که بتوانیم در این راه موفق باشیم.

سعید زمانیان، نماینده‌ی شهر کرد در مجلس
ابتدا باید بگویم خوشحالم از این‌که همیشه ارتباط نزدیکی با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان داشته‌ام؛ چه به عنوان عضو قدیم، چه حالا به عنوان یک نماینده در مجلس شورای اسلامی. در بحث سرکشی، تعیین بودجه، تامین اعتبارات، رفع مشکلات، تقویت زیرساخت‌ها، تقویت نیروهای کانون، ارتباط با مربیان، شرکت در جلسات و شنیدن مطالبات آن‌ها همکاری کرده‌ام. اعتقاد دارم در شرایط حاضر باید به کانون پرورش فکری توجه ویژه‌ای شود. فکر می‌کنم کار آن‌طور که باید و شاید انجام نشده است و تامین اعتبارات مناسبت نیست. اگر عزم ملی جزم شود و مجلس و دولت به کانون پرورش فکری توجه بیش‌تری کنند، حرکت مناسبی در کشور صورت می‌گیرد. می‌دانیم که امروز اعتبارات و امکانات ضعیف است و بخشی از نیروها بلاتکلیف اند. از روز اولی که در خدمت دوستان در مجلس بودیم مواردی را که به ما اطلاع دادند پی‌گیری کردیم و امیدواریم به لطف پروردگار در این رابطه به نتیجه برسیم. مدیر کل کانون پرورش فکری استان هم از روز اول با ما ارتباط نزدیکی داشت، چندین‌بار به مجلس آمد و مسایل را پی‌گیری کرد. مشکلاتی از قبیل اعتبارات، بودجه، ساختمان و مسایل مربوط به پرسنل به شکل جدی دنبال شده و الان هم در کمیسیون‌های مختلف و بعضا در بحث برنامه و بودجه در حال پی‌گیری است.
فکر می‌کنم برای تامین زیرساخت‌ها و رفع اساسی مشکلات کانون پرورش فکری لازم است دولت پیشنهادات مناسب‌تری ارایه کند، چراکه کانون می‌تواند زیرساخت فرهنگی شایسته‌ای برای شکوفایی کودکان ما باشد. کانون می‌تواند مدارس، مهدکودک‌ها و حتی خانواده‌ها را تحت پوشش قرار دهد. کانون می‌تواند مهارت‌های زندگی را در ابعاد مختلف به تمام کودکان و نوجوانان ایران آموزش بدهد. این کارها واقعا اثرات مثبتی دارند. کانون پرورش فکری پتانسیل و فرصت بسیار مناسبی برای نظام است که متاسفانه به آن توجه کافی نشده. اگر به کانون توجه شود، اعتبارات مناسب در اختیارش قرار بگیرد، برنامه‌ریزی اصولی صورت گیرد و دولت و مجلس و دیگر نهادهای تاثیرگذار نیم‌نگاهی به آن داشته باشند مطمئن باشید می‌توان انقلابی فرهنگی کرد که تا قیامت اثرش باقی بماند. در این راستا و برای رفع کمبودها و مشکلاتی که ذکر شد لازم است تعاملی همه‌جانبه از طرف نهادهای مسوول با کانون انجام شود که تنها با اراده‌ی عمومی می‌توانیم به آن نقطه برسیم.
در پایان از زحمت‌های شبانه‌روزی دوستان تقدیر و تشکر ویژه می‌کنم و امیدوارم کانون رسالتش را در زمینه‌های مختلف با هماهنگی و کمک دولت و مجلس انجام دهد.

  تهیه و تنظیم گزارش علی‌اکبر امینی منتشر شده در ویژه‌نامه هفته‌ی‌ملی کودک