ارزیابی چشم‌اندازهای معرفی متون کهن ایرانی به کودکان

در نخستین نشست تخصصی نوزدهمین جشنواره بین‌المللی قصه‌گویی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان «شیوه‌های استفاده از متون کهن در قصه‌گویی» به بحث گذاشته شد.

به ‌گزارش اداره کل روابط‌ عمومی و امور‌ بین‌الملل کانون، ساعد باقری، دکتر مسعود میری و یزدان سلحشور عصر روز 19 بهمن در فرهنگ‌سرای ارسباران به بررسی متون کهن ایران، زبان این آثار و شیوه‌های نقل این متون برای کودکان و نوجوانان پرداختند.
این نشست با سخنان ساعد باقری آغاز شد. او در ابتدا مقدمه‌ای را مطرح کرد: «متون کهن ایران ذخیره‌ای بزرگ و انبوه است که تا به حال تلاش‌‌هایی برای شناسایی و حفظ آن صورت گرفته است اما تصور می‌شود ما همچنان موفق به گذر از کنار این گنجینه نیز نشده‌ایم. تصور می‌شود معرفی این ذخیره به کودکان و نوجوانان اگر سبب افتخار آن‌ها به ایران شود و سبب آن نشود که در گذشته‌ ایست کنیم اتفاقی مطلوب خواهد بود. اما دشواری‌های زبان مانع این اقدام شده است. ارزیابی من این است که استفاده‌ی ما از متون کهن در قلمرو کودک و نوجوان چشم‌انداز خوبی ندارد.»
این شاعر و نویسنده عنوان کرد که شیوه‌ی نگارشی نویسنده‌های گذشته به گونه‌ای است که نمی‌توان به صورت خام از قلم آن‌ها برای آموزش به مخاطبان کوچک‌تر استفاده کرد و این آثار نیاز به فرآوری دارند: «راه ارتباط با متون کهن هموار نیست. مخاطب بزرگسال ما نقلی را می‌شنود و می‌گوید چه جذاب اما وقتی به اصل متن مراجعه می‌کند قادر به خواندن آن نیست. دشواری‌ای که او متحمل می‌شود تغییر زبان در طی قرن‌هاست. این بدان معنا نیست که زبان در قدیم دشوار بوده است؛ خیر. اتفاقا زبان امروز دچار گره‌افکنی شده و زبان گذشته آسان بوده است.»
باقری اشاره کرد که زبان فارسی در قرن اخیر دچار دگرگونی‌های زیادی شده است تا بدان‌جا که درک مفهومی که پیش‌تر برای افرادی با شش کلاس تحصیلات آسان بود حالا غیرممکن شده است. او بار دیگر بر نثر در زبان تاکید کرد و ادامه داد: «نثر فارسی در دوره پیدایش بسیار بسیار نثر ساده، روان و قابل فهمی بوده است چون به ساز و کار فکر کردن نزدیک بوده است. در گذشته فعل‌ها به هم نزدیک‌تر و جمله‌ها کوتاه‌تر بوده‌اند و امروز ما به دلیل عادت کردن گوش، بسیاری از کلمات روان را اشتباه می‌پنداریم.»
وی با ذکر مثال‌هایی از شعرهای قدیمی و آثاری از سعدی و تاریخ بلعمی درک آنان را ساده عنوان کرد و به بیان دو راهکار برای آشناسازی کودکان و نوجوانان با متن‌های قدیمی پرداخت: «اولین گام این است که فرزندانمان را تربیت کنیم تا با زبان فارسی درست آشنا شوند. دومین راه این است که در تغییر و بازآفرینی و بازنویسی دست از تک محوری برداریم و فعالیت‌های گروهی را جایگزین کنیم. کسی که داستانی را برمی‌گزیند لزوما نباید نویسنده‌ی آن هم باشد. انتخاب و کارشناسی یک اثر می‌تواند امری جداگانه باشد که متاسفانه در ایران جدی گرفته نشده است.»
دکتر مسعود میری که سال گذشته نیز از سخنرانان جشنواره بین‌المللی قصه‌گویی کانون بوده است دیگر سخنران این برنامه بود. او در این نشست به چرایی و چگونگی رجوع به متون کهن اشاره کرد. این مولف گفت: «در باب متون کهن باید به دو نکته توجه داشت. نخست این‌که زبان می‌تواند به قصه، شعر، نیایش و... تبدیل شود. امکان تغییر و جابجایی دارند و برای کشف آن باید به متون بیشتری مراجعه کرد و درباره‌اش بیشتر خواند. دوم این‌که لازم است ما به تفاوت‌های متن صامت و متن سخنگو احاطه داشته باشیم.»
وی به تفصیل این موارد را برای مخاطبان حاضر در سالن اصلی فرهنگ‌سرای ارسباران بیان کرد. در بخشی دیگر او به مساله‌ی میانجی در نقل قصه پرداخت و آن را مضر خواند: «میانجی به مخاطب صدمه می‌زند. این حرف به معنای رد بازآفرینی نیست. بلکه باید گفت بیان فاصله سنی، خردمندی، دانایی و حجم اطلاعات برای مخاطب هراس‌انگیز است. باید بدانیم که دانایی دست ما نیست و سرگرمی دست ما نیست. ما در واقع می‌خواهیم در 10 دقیقه فرصتی که داریم توجه شخص را جلب کنیم و نباید نقش استاد را بر عهده بگیریم.»
آخرین سخنران نشست «شیوه‌های استفاده از متون کهن در قصه‌گویی» یزدان سلحشور بود. او به سبقه‌ی قصه‌‌گویی در ایران اشاره داشت و با بیان تاریخچه‌ای از شمایل‌خوانی و بعد نقالی، استنداپ کمدی را گونه‌ی دیگری از قصه‌گویی بین‌المللی دانست که در ایران نیز رواج پیدا کرده است. این کارشناس همچنین نگرانی خود را حذف متون کهن از کتاب‌های درسی پس از سال 1356 بیان کرد: «قصه‌گویی در واقع مونولوگ نیست. یک بازی است و جای شخصیت‌ها در آن مشخص است و همین قصه را باورپذیر می‌کند. وقتی ما قرار است یک متن کهن را اجرایی کنیم اول باید مخاطب‌مان متن را درک کند. اما این درک با حذف متون از کتاب‌های مدرسه از بین رفته است. نسل جدید از قصه‌های هزار ساله جدا شده است.»
او حذف حافظه‌ی تاریخی – زبانی از ذهن متولدان دهه هفتاد به بعد را یک آسیب خواند: «نکته‌ی اول فهم قصه‌گو از داستان است. وقتی خود قصه‌گو داستان را درک نکرده باشد قادر به اجرای درست نیست. از سویی حافظه‌ی تاریخی- زبانی ما در حال از بین رفتن است. این اتفاق از دهه‌ی شصت و از سوی آموزش و پرورش آغاز شد، اما برنامه‌ای همچون «در انتهای شب» به کمک آن نسل آمد و آن نسل توانستند لذت ادبیات هزار ساله را درک کنند. به همین دلیل بایستی توجه داشت که این روزها با مشکل بزرگی گریبان‌گیر هستم.
این روزنامه‌نگار سخنان خود را با بررسی زبان و جداسازی آن از ادبیات ادامه داد: «گرچه ادبیات در دل زبان تعریف می‌شود، اما زبان برای درک و ارتباط است و ادبیات به آن فضا داده است. ادبیات به مخاطب این قدرت را می‌دهد که وارد حوزه‌ی زبان شود و آنچه را که می‌خواهد از آن برداشت کند. با این حال باید توجه داشت که زبان بسیاری از متون کهن ما قابل درک‌اند و برای نسلی که گفته شد غیر قابل درک. حال باید چه کرد؟»
سلحشور در ادامه راه حل‌هایی را ارایه کرد: «ما می‌توانیم متن را ساده کنیم مثل کاری که صبحی، آذریزدی، حمید عاملی و... انجام دادند. دیگر راه حل این است که نسل جدید را در کلاس‌های آموزشی ثبت‌نام کنیم. این اتفاق در انگلستان نیز رخ می‌دهد و کلاس‌های آموزش شکسپیرخوانی وجود دارد. یا راه حل بعد این است که متونی را ساده کنیم و در اختیار نوجوان‌ها قرار بدهیم. اما به نظر من راه ساده‌تری هم وجود دارد. کاری شبیه به علی حاتمی که متون گذشته را جمع و زبان حال را درک کرد و به بیان جدیدی رسید. رسیدن به محصول جدید برای درک زیبایی های گذشته می‌تواند راه حل بهتری باشد.»
گفتنی است که دومین نشست نوزدهمین جشنواره‌ی قصه‌گویی هفته‌ی آینده روز شنبه 23 بهمن در مرکز آفرینش‌های فرهنگی هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار خواهد شد.