کد خبر: 259771
تاریخ انتشار: ۲۰ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۳:۲۰
از نجات یافتگان آنلاین تا دنیای زیبا

نگاهی کوتاه به برگزاری هفدهمین جشنواره استانی نمایش عروسکی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آذربایجان غربی

چندی پیش تصاویر دلخراشی از دستگیری یک کودک فلسطینی در رسانه های جهان بازتاب گسترده ای داشت. در این تصاویر کودکی همراه خانواده اش در اعتراض به شهرک سازی های غیر قانونی رژیم اسرائیل در کرانه باختری شرکت کرده و دستگیر شده است. متاثرترین نکته این است که دست پسرک گچ گرفته شده است و با آن تن نحیف و دست گچ گرفته چقدر می توانسته خطرناک باشد که سرباز اسرائیلی گردنش را بین ساعد و بازوی عضلانی و زمختش فشار می دهد.
پسرک فلسطینی ترسیده است،گریه می کند و در تقلاست از دست سرباز اسرائیلی فرار کند. خانواده اش نیز – که همگی زن و دختر هستند- تلاش می کنند او را از سرباز پس بگیرند اما نظامی صهیونیست سخت تر و دردناک تر گردن پسرک را می فشارد.
سرانجام در آخرین تصویر هنوز کودک در چنگ سرباز اسرائیلی اسیر است و مادر و مادربزرگ و خواهرش که به شدت از سرباز کتک خورده اند جایی خارج از زاویه دید عکاس رویترز ایستاده اند و برای طفل شان که معلوم نیست چه سرنوشتی خواهد داشت، اشک می ریزند.
 کیست که سال قبل در چنین روزهایی با تصویر بی نفس آیلان کودک سوری متاثر نشده بود.درد دارد که مردم دنیا، نهنگ های افتاده به ساحل را، با اشک و بهت تا آغوش دریا می رسانند اما هیچکس نخواست آیلان، پسرک سه ساله سوری را از دریا، زنده به ساحل برساند.
این شد که او، مثل یک ماهی کوچولوی نقره ای، روی موج ها هی دست به دست شد؛ هر هر ترسناک آب، صدای مادرش را که به کردی برایش لالایی می خواند از گوش هایش دزدید و آبی گل گرفته و کدر دریا ، خاطره هایش را گنگ و لرزان کرد؛ همانوقت فهمید آدم بزرگ ها وقت سوار شدن به قایق به او دروغ گفته اند که دریا ترس ندارد و آب همیشه پر از پری های مهربانیست که مراقب بچه ها هستند، آیلان فکر کرد پری ها اگر بودند اصلا نمی گذاشتند قایق او و خانواده اش و باقی پناهندگان آواره کرد که از سوریه به قصد یونان جلای وطن کرده بودند غرق شود، پری ها اگر بودند….آخ چه خوب می شد پری ها اگر….
پسرک که بی نفس شد، دریا ، شبیه کودکی که از بازی با عروسک کهنه ای خسته شده باشد ، بی رحم و خشمگین ، پرتش کرد روی پیشانی ساحل؛ ساحلی که توریستی بود، ساحلی که گردشگران سرخوش و ثروتمند روی آن قدم می زدند و به غروبش خیره می شدند و برای هم عاشقانه می خواندند آیلان اما، تک و تنها، با آن تن کوفته از آب و صورت فرورفته در ماسه ها و دهان نیمه باز پر از شن و لباس های خیسش، نمای شاعرانه ساحل ترکیه را آشفت، زمین و زمان رنگ مرگ گرفت و جهان، دمی ، فقط دمی، از خواب خرگوشی پرید تا میلیون ها میلیون چشم باز شوند رو به آن تن نحیف که دهانش پر از شن و شکمش پر از آب بود در آرزوی سرزمینی که آتش روی سرش نبارد.
بهناز حسنی آهنگساز نمایش عروسکی دنیای زیبا  و دوستانش به خوبی این تصاویر را دیده واز آن متاثر شده بودند. آنجا که بهناز حسنی وقتی در هفدهمین جشنواره نمایش عروکسی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آذربایجان غربی هنگامی که با گیتارش بر روی سن آمد تا از تماشاگران قدرانی کند گفت که « این نمایش را به همه بچه های دنیا تقدیم می کنند. بویژه بچه های جنگ.» و ابراز امیدواری کرد تا همه جای دنیا صلح و آرامش برقرار باشد.
عروسک های بی جانی که 20 گروه نمایشی در جشنواره عروسکی استان به آنها جان بخشیدند حرف های زیادی برای گفتن داشتند. از توجه به فضای مجازی و طبیعت گرفته تا احترام به والدین و حادثه بمباران شیمیایی سردشت.  فروزان امینی،فریبا جوانمردی، رویان قادری، صبا قریشی ثنا تقی نژاد و خیلی از بچه های دیگر نشان دادند که اگر روزی روزگاری فراغت، چتری بود گشاده روی سر والدین اما آنها تا دل تان بخواهد فرصت دارند توی عالم کودکی، با خودشان و اسباب بازی های شان حرف بزنند، بدوند، بخندند، بازی قهر و آشتی راه بیندازند و سفر بروند که بشود وصف انشای « تابستان خود را چگونه گذراندید؟»
مدیرکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آذربایجان غربی نیز معتقد است نمایش عروسکی به علت داشتن حرکت و باور پذیر بودن آن توسط کودکان می تواند نقش موثری در ایجاد خلاقیت در کودکان و یادگیری در آنها ایفا کند.
جواد زاهدی افزود: در نمایش عروسکی حس کنجکاوی کودکان بر انگیخته می شود و تمرکز بر موضوعی خاص در ذهن آنها تاثیر شگفت انگیزی خواهد گذاشت.
وی عروسک ها را ساخته و پرداخته ذهن خلاق و ترکیب فن و هنر اعضا و مربیان دانست و گفت: همواره آموزش های غیر مستقیم ماندگارترین آثار را در کودکان و نوجوانان دارد و نمایش عروسکی یک ابزار مهم و مناسب و در عین حال تاثیر گذار است.
دست های کوچک، روی کاغذهای نقاشی، رنگ می کارند، رنگ ها می شکفند، در هم گره می خورند، پیچ و تاب می خورند، می رقصند، خانه ها رنگی می شوند، شهرها رنگی می شوند، گنجشگان، رنگی می شوند، درخت ها رنگی می شوند، خورشیدکان رنگی می شوند، بچه های شاد، رنگی می شوند و سرانجام ، کاغذها جان می‌گیرند؛ کاغذها، از عشق، جان می گیرند؛ کاغذها از عشق و رنگ و زندگی، سنگین می شوند و نمایشی شکل می گیرد که خیلی ها در احترام به آن می ایستند و تشویق می کنند.
کاری که برای خیلی از نمایش های به روی صحنه رفته جشنواره عروسکی کانون اتفاق افتاد. چه آن وقت که نمایش تمنای باران و ناقوس باران به روی صحنه رفت و چه آن هنگام که نمایش های دیو و نمکی و دوستی زیباست حاضرین را به تشویق واداشت.
دلت نمی خواهد حرفی بزنی، فقط دوست داری ساعت ها در سکوت تماشای شان کنی که چگونه سرصبر عروسک های جان بخشیده را از پشت پرده نمایش، به بازی گرفته اند و با وسواس، بارها و بارها دیالوگ ها را مرور می کنند. فریبا صحرانورد مربی دو گروه نمایشی نجات یافتگان آنلاین و آوای گل نیز از وسواس بچه ها به استرس افتاده بود. طوری که استرس اجازه نمی داد مصاحبه کند.
آیسو دین پرست تعریف می کند که « از اول ماه رمضان مشغول تمرین هستند تا بتوانند نمایش خوبی در جشنواره ارائه کنند. عشق خاصی به نمایش دارم. بازی کردن در نقش یک انسان دیگه حس خاصی دارد.
سه سالی می شود عضو کانون هستم و این نمایش هم سومی نمایشی است که در آن بازی می کنم.»
سارا حسن زاده هم که در نقش پسرک عاشق فضای مجازی بازی در نمایش نجات یافتگان آنلاین به ایفای نقش می پردازد تعرف می کند که این اولین تجربه نمایشی اوست و قصد دارد بیش از اینها در این حوزه فعالیت کند.
مرحله استانی هفدهمین جشنواره نمایش عروسکی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آذربایجان غربی با معرفی نمایش دنیای زیبا به مربی گری شادی پاکزاد از کانون شماره دو مهاباد، تمنای باران به مربی گری رعنا خضرنیا از کانون سردشت و نمایش ناقوس باران به مربی گری سیمه حسین نژاد از کانون مجتمع شهید رسول فرخی ارومیه به کار خود پایان داد.
گزارش از اسکندر خنجری خبرنگار اجتماعی