گفت‌و‌گوی تلفنی اعضای کانون خلخال با هدی حدادی

هدی حدادی نویسنده‌ی رمان «دلقک» در گفت‌وگوی تلفنی به سئوال‌های اعضای نوجوان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خلخال پاسخ گفت.

در این گفت‌گوی تلفنی اعضای نوجوان مرکز با مطالعه‌ی رمان دلقک نقد آن مشتاقانه پای صحبت‌های نویسنده‌ی محبوب خود نشستند و سئوال‌های خود را مطرح کردند.
لیلا علیزاده اولین نفری بود که از نویسنده‌ی رمان دلقک پرسید: شما در کار نوشتن مشوق هم داشتید؟
هدی حدادی گفت: کسی به من کمک نکرد و مشوقم نبود، خودم می‌نوشتم، پدرم شدید مخالفت می‌کرد، اما من کار خودم را می‌کردم و سرانجام موفق شدم.
علیزاده پرسید: آیا خودتان در کودکی یا نوجوانی عضو کانون بودید؟ و یا با کانون و فعالیت‌های آن آشنا هستید؟
نویسنده‌ی رمان نوجوان پاسخ داد: من هیچ وقت عضو کانون نبودم، یکی از آشناهایمان کتاب‌های کانون را برای من می‌آورد و من مرتب آن‌ها را مطالعه می‌کردم و از این راه بود که کانون را شناختم اول به خواندن کتاب و بعدها به نوشتن علاقمند شدم.
سارا فرج‌پور عضو دیگر کانون خلخال از هدی حدادی پرسید: ماجرای عروسکی که در عکس بغل کرده‌اید، چیست ؟
هدی حدادی خندید و پاسخ داد: این عروسک دوران بچگی من است، آن را بسیار دوست دارم، وقتی خواستم برای رمانم عکس بگیرم، آن را بغل گرفتم.
فرج‌پور در قالب سئوال دیگری جویا شد: در حال حاضر به چه کاری مشغول هستید؟ آیا رمان جدیدی در دست دارید ؟
نویسنده مژده داد:  بله، الان مشغول نوشتن رمان دیگری هستم که اگر تنبلی نکنم، تا عید تمام می‌شود و سال بعد به دست شما خواهد رسید. رمانی هست به اسم « دویدن با کفش‌های کاغذی»
محدثه شربتی عضو ادبی مرکز در ادامه با نویسنده‌ی دلقک گفت‌وگو کرد و پرسید: آیا طراحی روی جلد کار خودتان است، با توجه به این‌که خودتان نقاش هم هستید؟
نویسنده گفت: نه، کار تصویرگران کانون است. در کانون به تصویرگران گفتم تا برای کتاب دلقک، چند طرح بزنند، که از بین آن‌ها، این طرح را انتخاب کردم.
مریم بختیاری بعد از احوال‌پرسی از نویسنده پرسید: ایده‌ی دلقک از کجا به ذهن شما رسید؟ خودتان تا چه حدی به «دلقک‌ها» اعتقاد دارید؟
نویسنده‌ی رمان پاسخ داد: ایده‌اش یک روز توی صف اتوبوس به ذهنم رسید. اینکه دلقک‌ها از زمان‌های قدیم در زندگی ما وجود داشته‌اند و من همیشه از دلقک‌ها خوشم می‌آمد، ولی نمی‌توانم گفت که به وجود دلقک‌های واقعی اعتقاد دارم، فقط از آن خیلی خوشم آمد.
مریم بختیاری در ادامه پرسید: فال سیب‌زمینی تا چه اندازه واقعی است؟
هدی حدادی گفت: هیچ چی! خیالیه خیالی است، فقط خواسته‌ام یک چیز جدید و متنوع در رمان باشد و همه‌ی آن ساخته و پرداخته‌ی ذهن خودم است.
فاطمه عظیمی پرسید: آیا داستان‌های کوتاه هم می‌نویسید؟ این داستان‌ها را هم جایی چاپ کرده‌اید؟
حدادی پاسخ داد: داستان کوتاه هم می‌نویسم، رمان، کار اولم است. داستان کوتاه زیاد نوشتم و حتی دو مجموعه داستان هم دارم به نام‌های « کوپه‌ی 11 » و « دوست و رفیق »
سیده حمیده میرمرسلی مربی ادبی کانون پرورش فکری خلخال با تشکر از هدی حدادی برای ایشان آرزوی موفقیت کرد و از این که وقت خود را در اختیار اعضای کانون قرار دادند قدردانی نمود.