کد خبر: 245513
تاریخ انتشار: ۲ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۱:۰۹
بازدید 4370
بازخوانی مفهوم خلاقیت

                            بازخوانی مفهوم خلاقیت
              در فعالیت تئاتر عروسکی مراکز کانون
داریوش علومی گیلانده
کارشناس هنری
کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان استان اردبیل
 
چکیده
امروزه اهمیت هنر در پرورش خلاقیت بر کسی پوشیده نیست. کانون پرورش فکری، بعنوان یک نهاد مهم فرهنگی با وقوف بر این اهمیت، از نمایش عروسکی بعنوان ابزاری برای پرورش خلاقیت استفاده می کند. منتها طی اجرای فعالیت در سالیان متمادی، با فراز و نشیبهای زیادی روبرو بوده است. مقاله مذکور سعی کرده، با بازخوانی دوباره مفهوم خلاقیت در تئاتر عروسکی به بررسی و تحلیل این فراز و نشیبها بپردازد و به دنبال ارایه راه حل هایی مناسب باشد. مقدمه­ی مقاله به یافته های مهم محققان، در مورد خلاقیت و نقش هنر در پرورش خلاقیت اختصاص یافته است. بر این اساس، در متن اصلی مقاله، طبقه بندی تورنس، برای تحلیل انواع خلاقیت در نمایش عروسکی، انتخاب شده است و سه نوع خلاقیت کلامی، تصویری و حرکتی در اجزای یک اثر عروسکی تحلیل گردیده و چالشهای هر بخش، توضیح داده شده است.
در نتیجه گیری نیز، پیشنهادات لازم برای کاهش اثرات عوامل آسیب زای خلاقیت ارایه شده است.
واژگان کلیدی
خلاقیت، فعالیت، نمایش عروسکی، اعضا، مراکزکانون       
مقدمه
       خلاقیت، مفهومی پیچیده دارد؛ به همین خاطر تا بحال تعاریف مختلفی از آن ارایه شده است. البته این تعاریف هیچ یک جامع و کامل نیستند و تنها منعکس کننده بخشی از ساختار پیچیده و چندوجهی این پدیده هستند.
یکی از مهمترین نظریه های خلاقیت، نظریه ودیعه الهی است. "در این نظریه پیش فرض اساسی آن است که خلاقیت یک موهبت الهی و بصورت مرموز و معمایی به بشر اعطا شده است و این همان توانایی حقیقت یابی و قوه کنجکاوی برای شکافتن راز و رمزهای جهان است که خلاقیت نامیده می شود.(جهانی: 1387: 4)"
یکی از روانشناسان این حوزه گیلفورد است. "از نظر او خلاقیت از سه مهارت بنیادی بدیع، انعطاف پذیری و مهارت در کشف و حل مسئله تشکیل شده است. (همان:4)
"در دهه 1980 خانم آمابیلی یکی از دیدگاههای معروف درزمینه خلاقیت را ارایه کرد. در این دیدگاه آمابیلی نظریه انگیزه ذاتی را مطرح کرد. بر این اساس، عشق عامل اصلی بروز خلاقیت است. شور وعلاقه و انگیزه درونی سبب می شود؛ انسان جستجو کند و با پدیده هایی روبرو شود که قبلاً برایش نامأنوس بوده اند. (همان:4)"
 "از نظر میلگرام، خلاقیت به دو نوع طبقه بندی شده است: تفکر عمومی ابتکاری خلاق[1] و قریحه ویژه خلاق[2].  تفکر عمومی ابتکاری خلاق یک توانایی عمومی است که به وسیله آن فرد خلاق، ایده های تخیلی، زیرکانه، ظریف و تعجب برانگیز می کند. حوزه عمل آن، معلومات عمومی در زندگی، شغل، خانواده و تحلیل و . . . است که راه حلهای ابتکاری آن از ذهن اکثر آدمیان بیرون می تراود. قریحه ویژه خلاق، یک فکر کامل است که به یک موضوع خاص و ویژه علاقه نشان میدهد این نوع خلاقیت ویژه افراد بسیار خلاق است در این سبک چیزی نو و جدید به جامعه بشری عرضه می شود که می توان آنرا یک آفرینش، شاهکار و الگو به شمار آورد. (پیرخائفی:86:1379)"
"آخرین طبقه بندی خلاقیت به تورنس مربوط می شود. تورنس در طبقه بندی خود از خلاقیت به دو نوع تفکر خلاق اشاره می کند. خلاقیت تصویری و خلاقیت کلامی. به نظر تورنس خلاقیت تصویری خود را در قالب محصولات تجسمی و نمایشی عرضه می کند. ساخته شدن انواع و اقسام فیلمهای سینمایی، تئاتر، نقاشی، طراحی، کاریکاتور، کارهای حجمی نظیر مجسمه سازی، سفالگری و خلاصه هر موضوعی که بتواند؛ خاصیت تصویری، نمایشی و تجسمی پیدا کند، قابلیت خلاقیت تصویری دارد. همراه با تورنس، بسیاری از نظریه پردازان معتقدند، خلاقیت از نوع تصویری ناب ترین نوع خلاقیت است. در قالب کلامی، قسم دیگری از خلاقیت بروز می کند. در این حالت، تفکر خلاق خود را در قالب واژه ها، جملات، گفتار و مفاهیم خلاقه معرفی می کند. توانایی سخنوری و مباحثه، شعر، نویسندگی و تحریر، توانایی برقراری ارتباط با دیگران، طنزگویی، نظریه پردازی و مفهوم سازی از مهمترین جلوه های خلاقیت کلامی هستند. البته تورنس در اواخر تحقیقات خود، خلاقیت حرکتی را نیز به مجموعه خلاقیتهای خود افزود. (همان:87)"
"هیکمن سه رویکرد را در مفهوم پردازی هنر مطرح می کند . در تعریف نخست هنر یک محصول فیزیکی است که می تواند لمس شود، به دیوار نصب شود یا در موزه مورد تماشای عام قرار گیرد. در دومین تعریف بر فرایند تولید اثر هنری تأکید می شود. تعریف سوم متمرکز بر فرایند خلاقه و ابتکاری است که منجر به تولید اثر منحصر به فردی می شود. تعریف سوم از هنر مقارن با تعریف خلاقیت نیز هست. (افراشته:3:1390)"
"شری دوپونت طی پزوهشی نشان داد که وقتی کودکان در فرایند نمایش خلاق برای خواندن درگیر می شوند؛ نه تنها می توانند؛ آنچه را خوانده و بازی کرده اند؛ بهتر بفهمند؛ بلکه می توانند؛ آن چه را که می خوانند ولی بازی نمی کنند، مثل فیلمنامه هایی را که در تست های استاندارد شده به آنها بر می خورند نیز بهتر بفهمند.(دوپونت، 2:1388) "
فعالیت نمایش عروسکی در کانون و نقش آن در پرورش خلاقیت اعضا
     "سابقه فعالیت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان که با هدف ایجاد امکانات لازم جهت رشد و پرورش فکری و ذوقی کودکان و نوجوانان تاسیس شده است به میانه دهه چهل شمسی در سال 1344 باز می گردد و عرصه فرهنگ، ادب، تعلیم و تربیت و هنر ایران در این سالها شاهد رشد، بالندگی و تکامل این نهاد تاثیر گذار بوده است. (به نقل از سایت کانون)"
"هدف کانون ایجاد امکانات لازم جهت رشد و پرورش فکری و ذوقی کودکان و نوجوانان و کمک به شکوفایی استعدادهای ایشان، بر اساس ارزشها و تعلیم و تربیت اسلامی در اوقات فراغت است.          ( اطلاع رسانی وکتابداری:2:1378)"
"مهمترین ویژگیهای کانون: 1ـ ارایه آموزش غیر مستقیم 2ـ اهمیت دادن به مسائل تربیت، اخلاقی و مذهبی 3ـ پرورش قدرت تعقل و تفکر در کودکان و نوجوانان 4ـ ایجاد رغبت به مطالعه و اموزش مطالعه هدفمند به مخاطبان 5ـ وجود تنوع در فعالیت 6ـ پرورش خلاقیت و نوآوری 7ـ محوریت کودکان و نوجوانان در برنامه ریزی 8ـ تقدم کیفیت بر کمیت (رحیمی:4:1387)"
 واژه فعالیت در کانون چنین تعریف شده است: "اقدامی هدفمند وبرنامه ریزی شده هست که مربیان به منظور شناخت وپرورش استعدادهای فکری و ذوقی کودکان ونوجوانان، باحضور ومشارکت آنان در زمان و مکان معین و با روش خاصی انجام می دهند.( کیومرثی:2:1379)"
هنر در فعالیتهای کانون اهمیت زیادی دارد و تقریباً اکثر هنرها در مراکز در قالب فعالیت آموزش داده می شوند. فعالیتهای هنری کانون شامل نقاشی، خوشنویسی، سرود، سفالگری، نمایش عروسکی، پویانمایی، هنرهای دستی و بومی هستند در میان فعالیتهای هنری، نمایش عروسکی در جایگاه خاصی قرار دارد؛ چرا که هنری جامع می باشد و مجموعه ای از فعالیتهای دیگر همچون نقاشی، داستان نویسی، کاردستی، موسیقی و . . . را در خود جای داده است.
 این فعالیت در کانون چنین تعریف شده است:
" یک فعالیت گروهی است که طی آن مربی در نقش باتجربه ترین و آگاه ترین عضو گروه و با مشارکت اعضا، با استفاده از اشیا، ابزار و مواد، بعنوان عروسک، بر اساس یک متن نمایشی، زمینه های مساعدی برای انتقال مفاهیم تربیتی و آموزشی فراهم می سازد. (شیوه نامه عروسکی:1:1391)
در نمایش عروسکی، جنبه های فرایندی از برآیند کار، مهمتر است. بعبارت دیگر، اهمیت زیادی ندارد؛ اثر نمایشی به صحنه برود. آنچه مهم است؛ خلاقیتهایی است که در طول شکل گیری نمایش، پرورش پیدا می کند و به تدریج بروز و ظهور می یابد.
همانطور که در مقدمه گفته شد؛ از نظر تورنس، خلاقیت به سه نوع کلامی ، تصویری و حرکتی تقسیم بندی می شود.
نمایش عروسکی، به خاطر چند بعدی بودنش، قابلیت پرورش هر سه نوع خلاقیت (کلامی، تصویری، حرکتی) را در خود دارد. آنچه در پی می آید؛ تحلیل این خلاقیتها در قالب اجزای یک اثر عروسکی است :
الف ـ خلاقیت کلامی
" تقریباً بخش بزرگی از خلاقیت بشری را خلاقیت­های کلامی تشکیل می­دهد. هسته اصلی این نوع خلاقیت را ایده­هایی با ماهیت کلامی، نوشتاری و نمادهای زبانی می­سازد. در این رابطه فعالیت­های متعددی نظیر سخنوری، نویسندگی، شاعری، نظریه پردازی علمی، موسیقی و ... وجود دارد که فرهیختگان آنها قابلیت فوق العاده­ای را در خلاقیت کلامی از خود نشان می­دهند. (پیرخائفی: 1379: 175)"
در نمایش عروسکی، این خلاقیت می تواند در قالب نمایشنامه نویسی، گویندگی و موسیقی و افکت بروز پیدا کند.
1ـ نمایشنامه نویسی
در نوشتن یک متن خلاق، نخستین کار اینست که اعضا از آوردن متنهای آماده خودداری کنند.  پس از آن، به فکر نمایشنامه هایی باشند که کوتاه بوده و ایده اش، از اتفاقات زندگی خودشان باشد. در حقیقت، انتخاب ایده شروع نمایشنامه نویسی است و اگر مربی، پرورش خلاقیت را از این مرحله آغاز کند؛ بدون تردید، جوهره و خمیرمایه متن، خلاقانه خواهد بود.
 در منابع ایده، خود اعضا بهترین و مهمترین منبع هستند. آنها میتوانند با استفاده از لطیفه ها، خاطرات و قصه هایی که می دانند؛ ایده پیدا کنند و یا آرزوها و تخیلات و نیز رویاهایی را که در خواب می بینند؛ تبدیل به سوژه ای مناسب برای نمایش عروسکی کنند.
"ما باید اهمیت را به جستجوگری درشخصیت خود اعضا بدهیم. یعنی بچه ها باید به صورت عملی در زندگی خود جستجو داشته باشند. همه اش نروند اقتباس کنند. اینطور نباشد که ما اعضا را فقط طرف کتابها و مطالعه در آثار دیگران هل بدهیم و زندگی خودشان را فراموش کنند. ما می خواهیم آنها را به خودشان نزدیک کنیم. در خودشان جستجو کنند به کارها و رفتارشان فکر کنند. وکمی هم به رفتار دوستان و خانواده شان. (فرد مقدم :13:1390)"
به غیر از ایده های اعضا، ایده هایی هم هستند که از منابع کتابخانه ای[3] و غیر کتابخانه ای استخراج می شوند در این منابع، موضوعات و مفاهیم مختلفی چون، داستانهای عامیانه، ضرب المثلها، ادبیات فولکلور، افسانه ها، قصه های مذهبی، اجتماعی، تاریخی و . . . وجود دارد. مربی به منظور استفاده از خلاقیت اعضا، می تواند آنها را طوری راهنمایی کند که منابع مذکور را بازآفرینی کرده و فکر و سلیقه ی خودشان را لحاظ نمایند.
البته، اگر اعضا مایل باشند؛ یکی از این منابع را بدون بازآفرینی، تبدیل به نمایشنامه کنند؛ نباید به اجبار آنها را از این کار منع کرد؛ چرا که مربی می تواند در فرایند تبدیل داستان به متن، روشهایی بکار گیرد که خلاقیتهای کلامی عضو، پرورش یابد. مثلاً از آنها بخواهد؛ گروهی، نمایشنامه بنویسند. به این صورت که پس از مشخص شدن طرح داستان، یکی شخصیت اصلی را بنویسد و دیگری شخصیت مانع را. این روش باعث می شود که تضادها تشدید شود و نمایش جذاب و خلاقانه شود.
همچنین بداهه[4] پردازی نیز ابزار مناسبی برای پرورش خلاقیتهای کلامی اعضا می تواند؛  می باشد.
"این اصل به طور مستقیم با رشد خلاقیت کودک و نوجوان در ارتباط است. اظهار وجود او از این طریق بروز می نماید. کودک و نوجوان با بداهه پردازی آنچه دل تنگش می خواهد؛ می گوید. او از زاویه سخن گفتن، چگونه گفتن، و از زبان چه کسی گفتن را می آموزد و از این راه درست گفتنش پرورش می یابد(کیانیان:4:1388)"
در اجرای نکات مذکور نقش مربی بسیار مهم است. او باید مراقب باشد؛ ایده در دهان اعضا نگذارد. اعمال سلیقه نکند و تنها هدایتگر آنها باشد.
2ـ موسیقی و افکت
"موسیقی از جمله فعالیتهایی است که شاید بطور مستقیم توانایی کلامی در آن دخالتی نداشته باشد، اما به دلیل آنکه به نمادهای زبانی وابسته است؛ با خلاقیت کلامی ارتباط پیدا می کند. در دنیای خلاقیت این قابلیت کاملاً به ذهن خلاق وابسته است؛ اگر ذهن از قابلیت تولید و ترکیب خلاقی برخوردار نباشد؛ قادر به تولید ریتم، ملودی و هارمونی در موسیقی نخواهد بود. پس همانند نقاشی، نویسندگی و شعر، موسیقی را باید محصول خلاقه ذهن به شمار آورد. در این رابطه آشنایی کودکان و نوجوانان با سازهای موسیقی نظیر پیانو، سنتورهای چوبی، فلوت، ملودیکا و نظایر اینها از یک طرف و آشنا شدن با مفاهیم موسیقی از طرف دیگر تجربه خوبی را نصیب آنها می سازد (پیرخائفی:181:1379)"
در هنر عروسکی، موسیقی و افکت اهمیت بسزایی دارند؛ طوری که در نمایشهای موزیکال، جز اصلی نمایش محسوب می شوند.
در فعالیت نمایش عروسکی، قاعده بر اینست که از آهنگها و افکتهای کلیشه ای استفاده نشود. این کار مانع پرورش خلاقیتهای موسیقیایی اعضا می شود. از این رو صدا سازی بهتر است با دهان و اشیاء خاصی انجام شود. یعنی مربی کاری کند که اعضا با تکیه بر تواناییهای خود، افکت درست کنند. مثلاً افکتهای حاصل از برخورد و یا ساییدن اجسام به همدیگر را بیازمایند و یا از صدای خودشان برای ایجاد افکت استفاده نمایند.[5] البته در مواردی که تهیه افکت، با چنین روشهایی مقدور نباشد؛ می توان از افکتهای آرشیوی استفاده کرد.
در زمینه موسیقی، سازهای اُرف[6] و آلاتی چون، شیپور، طبل، سنج و . . که مناسب اعضا هستند؛ می تواند به پرورش خلاقیت کمک زیادی کند. یکی از مشکلاتی که در زمینه خلاقیت موسیقیایی، وجود دارد؛ فقدان مربی موسیقی در مراکز است؛ به همین خاطر مربیانی که کار عروسکی انجام می دهند؛ به دلیل فقدان تجربه، اعضا را به سمتی سوق می دهند که از افکتها و آهنگهای انتخابی استفاده کنند. این امر سبب می شود؛ خلاقیت موسیقیایی اعضا، پرورش پیدا نکند. تنها راه حل این مشکل، اینست که مربی کاری کند؛ که آنها انتخاب درستی داشته باشند. چرا که یک انتخاب مناسب می تواند؛ بچه ها را در مراحل بعدی کار همچون عروسک گردانی کمک کند و زمینه ی پرورش، خلاقیتهای دیگر مانند خلاقیت حرکتی را فراهم نماید. البته عکس این قضیه هم ممکن است؛ اتفاق بیفتد. بطور مثال اگر اعضا از آهنگهایی استفاده کنند که بسیار کلیشه ای است؛ در این صورت، موسیقی بعنوان یک اثر مستقل عمل خواهد کرد و در خدمت نمایش نخواهد بود.
3ـ گویندگی
عضوی که به جای شخصیت عروسکی حرف می زند؛ در حقیقت نقش گویندگی آن شخصیت را بازی می کند. او قبل از آن که کلمات را با حس بگوید؛ می بایست آنها را درست تلفظ کند و سپس متناسب با ویژگی شخصیت نظیر سن، جنسیت، فیزیک بدن و . . . حرف بزند. مربی نیز علاوه بر آموزش گویندگی، باید اجازه دهد؛ خلاقیت­های کلامی عضو پرورش یابد. مثلاً یک تکیه کلام مناسب که از خلاقیت بچه ناشی می شود؛ می تواند زیبایی فوق العاده ای به اثر ببخشد. یا صدای گریه و خنده­ی  که با ابتکار خودش ایجاد می کند؛ به تازگی و بدیع بودن نمایش، تأثیر مثبت می گذارد. البته عکس قضیه هم می تواند اتفاق بیفتد. مثلاً ممکن است؛ ویژگیهای صدای خود را فراموش کند و صدای شخصیتهای معروف تلویزیون و سینما را تقلید کند[7] یا از صدای همگروهیهای خود و حتی والدین و مربی تقلید کند. در هر حال اینها برای خلاقیت آسیب زا هستند. (در بعضی موارد، برای جذاب شدن نمایش می توان، تقلید را اگر محدود به چند کلمه یا جمله باشد؛ نادیده گرفت.)
ب ـ خلاقیت تصویری
به عقیده تورنس، خلاقیت تصویری جزو ناب ترین خلاقیتهاست و در قالب محصولات تجسمی و نمایشی بروز پیدا می کند. در این مقاله، خلاقیت مذکور، به عناصر تجسمی و گرافیکی تقلیل یافته است تا تحلیل بهتری از اجزای یک اثر عروسکی صورت گیرد. عناصر تصویری و گرافیکی در نمایش عروسکی، شامل: 1ـ طراحی و ساخت عروسک 2ـ طراحی و ساخت دکور و صحنه      3ـ  تهیه آفیش و بروشور است. البته در کنار خلاقیت تصویری، خلاقیت دیگری بنام خلاقیت مکانیکی وجود دارد که در طراحی صحنه،  طراحی عروسکها، تنظیمات پیشرفته نور و . . . دیده می شود که مبحث این گفتار نیست.
1ـ طراحی و ساخت عروسک
در نمایش عروسکی، تعریف عروسکها دامنه وسیعی دارد. در این تعریف، ساده ترین اشیا نیز می توانند بعنوان عروسک تعریف شوند. مثلاً خودکارها و مدادهایی که در کنار مربی و عضو هستند؛ می توانند؛ بعنوان شخصیت عروسکی تلقی شده و جان پیدا کنند. در اینجا مربی باید کاری کند که اعضای خلاق جستجو کنند و قابلیتهای حرکتی اشیای مختلف را کشف کنند. این امر سبب می شود؛ آنها با دنیای اطراف خود را بهتر ببینند و خلاقیتهای تصویری شان را بیشتر پرورش دهند. همچنین استفاده از مصالح کتابخانه ای (مواد دورریختنی) می تواند برای پرورش خلاقیت تصویری اعضا مفید و سازنده باشد.
"قبل از هر چیز به ابتکارات ساده ولی جالب بیندیشید. سر یک عروسک که با یک سیب، سیب زمینی، هویج یا روزنامه های گلوله شده ساخته شده، بسیار جالب خواهد بود. می توان با یک جوراب کهنه، گلوله ای از کاغذ باطله ها، چند دکمه و چند تکه پارچه، عروسکهای زیبایی ساخت.             ( اکبرلو:80:1391)"
تکنیکهای طراحی و ساخت عروسک، با توجه به انواع شیوه های عروسکی یعنی بن راکو، نخی، میله ای، دستکشی و سایه ای، دامنه و طیف وسیعی را شامل می شود. در فعالیت نمایش عروسکی، مانور دادن روی عروسکهایی مجاز است که عضو توانایی طراحی آنها را داشته باشد. بطور مثال طراحی عروسکهای پیچیده فک زن یا نخی که قابلیتهای حرکتی زیادی داشته باشد؛ نمی تواند کار عضو باشد. در مجموع نمایشی که عروسک آن توسط بزرگسالان، اعم از مربی و غیر مربی ساخته باشد؛ برای پرورش خلاقیت عضو، مثمر ثمر نخواهد بود.
مربی باید کاری کند که ساخت عروسک برای عضو پیچیده نباشد و او با انگیزه و اعتماد به نفس، عروسک بسازد. بهترین مثال در این زمینه سایه بازی با دست[8] است. این روش، قابلیتهای زیادی در پرورش خلاقیتهای تصویری عضو دارد. زیرا طراحی شخصیتها بیشتر از آنکه به مهارت فنی، نیاز داشته باشد؛ به فکر خلاق نیازمند است. یک عضو می تواند با سایه دستانش، اشکال بیشماری روی پرده نمایش ایجاد کند؛ نمایش کاغذی را هم تا حدود زیادی این قابلیت را دارد. مربی می تواند از اعضایی که خلاقیت گرافیکی دارند؛ درطراحی عروسکها استفاده کند.
در صورتی که اعضا برای کارشان به عروسکهای سه بعدی نیاز داشته باشند؛ باید به سمتی سوق داده شوند که از الگو[9] استفاده نکنند و با مواد ساده ای چون چوب، پارچه و اسفنج، شخصیت مورد نظرشان را طراحی کنند.
یکی از عواملی که به خلاقیت بچه ها صدمه می زند؛ برگزاری جشنواره های متعدد استانی، کشوری و منطقه ای است. با توجه به اینکه ماهیت این نوع برنامه ها نتیجه گرایی است؛ تلاشها و انرژی ها را به سمتی سوق می دهد که مربی مجبور می شود؛ برای بالا بردن کیفیت کار در طراحی و ساخت عروسکها دخالت کند. این دخالت گاهی در حد اعمال سلیقه است و گاهی هم تا آنجا پیش می رود که کل کار را مربی انجام می دهد و فقط نام عضو روی آن نوشته می شود.
2ـ طراحی و ساخت صحنه
صحنه و دکور در فعالیت نمایش عروسکی مفهومی ساده دارد و پیچیدگیهای آن نباید از توانایی عضو فراتر برود. بنابراین اولین شرط برای پرورش خلاقیت تصویری عضو آنست که طراحی و ساخت صحنه، کار او باشد و مربی صرفاً راهنمایی کند.
" با آویزان کردن یک پتو، پارچه یا پرده می توان صحنه ای بزرگ فراهم کرد که تعداد زیادی عروسک در آن بازی خواهند کرد (همان:80)"
روشهایی هم وجود دارند که می توانند؛ در طراحی یک صحنه ی کتابخانه ای به اعضا کمک کنند. مثلاً در روش اومبرومانیا، چیز زیادی برای صحنه لازم نیست. کافی است نور یک چراغ قوه لنز دار، روی دیوار بیفتد؛ آن وقت همان محدوده دیوار، صحنه نمایش می شود و اجزای صحنه با سایه بازی اعضا، بصورت خلاقانه ایجاد می شوند.
یکی از ویژگیهای صحنه، اینست که قابل حمل باشد و به عناصری محدود شود که در خدمت القای نمایش هستند. از این رو دکورهای حجیم و واقع گرا، زیاد به درد اعضا نمی خورد و در لابلای آنها نمی توان برای خلاقیت عضو، چیزی متصور شد. البته اگردر مراحل دیگری از کار که اعضا بخواهند؛ اشیایی سه بعدی مانند درخت، ابر، کوه و . . . در صحنه داشته باشند؛ در آن صورت هم، نباید از تصاویر کلیشه ای که در کتابهای مصور وجود دارد؛ الهام بگیرند. در این جا اعضا می توانند؛ با تکیه بر طرح هایی که در نقاشیهایشان می کشند؛ صحنه ای خلاقانه طراحی کرده و بسازند. 
همچنین در نورپردازی صحنه، باید به ساده ترین شیوه ها فکر شود و از ابزارهایی استفاده گردد که عضو توانایی بکارگیری آنها را داشته باشد. آنها با وسایل ساده ای چون چراغ قوه و طلق های رنگی، می توانند کارهای ابتکاری زیادی انجام دهند.
طراحی صحنه هم مانند طراحی و ساخت عروسک، با بعضی معضلات جشنواره ها روبروست و مربی گاهی بخاطر کسب رتبه و دریافت تشویق از سوی مسئولان، مجبور می شود؛ در کار عضو دخالت کند و اهداف مربوط به پرورش خلاقیت را نادیده بگیرد.
3ـ آفیش و بروشور
آفیش و بروشور در فعالیت عروسکی، جایگاهی فرعی دارد. با این حال هدایت مناسب مربی، به پرورش خلاقیتهای تصویری اعضا می تواند؛ کمک کند. خلاقیت در این زمینه، باید تابع اصول و قواعدی باشد. مثلاً تهیه بروشور در قالب فرمهای تزیینی و بزک شده و گاه حتی سه بعدی باعث می شود؛ نتیجه کار چیزی شبیه به کاردستی شود. شاید در نگاه اول، محصول به وجود آمده خلاقانه به نظر برسد؛ ولی چون اصول و قاعده[10] رعایت نشده به همین خاطر مورد قبول واقع نمی شود. بنابراین چنین کاری به خلاقیت در کاردستی کمک می کند تا خلاقیت در تهیه بروشور!
برای پرورش خلاقیت، بهتر است؛ اعضایی که نقاش و خوش نویس هستند؛ با همکاری یکدیگر، آفیش و بروشور را تهیه کنند. البته اعضایی که با نرم افزارهای گرافیکی کار می کنند؛ می توانند به شرط هدایت مناسب مربی و دوری از کلیشه های رایانه ای، بروشور یا آفیش تهیه نمایند.
ج ـ خلاقیت حرکتی
 "خلاقیت حرکتی دارای ریشه های عمیق در زندگی انسانهاست. نشانه های این نوع خلاقیت فراوان و فوق العاده متنوع است. اختراع یا خلق ورزشهای گوناگون و بازیهای ورزشی، خلق حرکات مسحور کننده در نمایشهای نظیر پانتومیم یا سیرکها، تئاتر و سینما در عرصه هنر، و ابداع بازیهای گوناگون در عرصه های عمومی و اجتماعی از مهمترین زمینه هایی هستند که خلاقیت حرکتی را به نمایش می گذارد. (پیرخائفی: 1379: 182)"
در فعالیت نمایش عروسکی ، حرکت در جایگاه نخست قرار دارد؛ به همین خاطر پرورش خلاقیت حرکتی، از دیگر خلاقیتها مهم تر است.
در این فعالیت، خلاقیت حرکتی، در عروسک گردانی[11] بروز و ظهور پیدا می کند. در این اینجا مربی نباید به اعضای نوجوان الگوی حرکت بدهد و سلیقه خود را به آنها تحمیل کند. بلکه باید ابزارهای لازم را در اختیار آنها قرار دهد و صرفاً راهنمایی کند. بطور مثال، اصول تقطیع حرکتها را آموزش دهد و یا با در اختیار قراردادن آینه، تمهیدات لازم را برای تمرینهای خلاقانه فراهم کند.
یکی از روشهایی که می تواند؛ خلاقیتهای حرکتی عضو را پرورش دهد؛ تمرینات پانتومیم است. معادل این کلمه، همان بازی در سکوت می باشد که باعث می شود؛ اعضا زبان بدنشان را بهتر بشناسند و با آن حرکات فانتزی مانند آدم ماشینی، کفش جادویی، حرکات عروسکی و . . . را تمرین کنند و این تمرینها را بعداً به عروسک انتقال دهند.
"پانتومیم، بهترین روش آموزش بازیگری است. میخواهی یک سوزن نخ کنی، می بایست آنرا انجام داده باشی و خوب در دست یک خیاط مشاهده کرده باشی تا با یاد آوری اطلاعات و مشاهدات، آنرا دقیق و با مبالغه تقلید کنی. این عمل به خاطر عدم وجود ابزارهای عمل و ایجاد تصور اشیاء، قوه تخیل بیننده را به کارمی اندازد و او را وادار به کشف میکند که هم نوعی تفریح است و بازی و هم نوعی کنترل رفتار و به دست آوردن اعتماد به نفس وکسب مهارت نمایش خلاق. شناخت اینها در پانتومیم و انتقال آن به نمایش می تواند خلاقیتهای بچه ها را نیز بارور کند. پانتومیم می تواند آموزشی در کتابخانه ها باشد که بچه ها بتوانند به حرکت بهای بیشتری بدهند و ظرافتهای آنرا که لازمه انیمیشن و نمایش عروسکی است بهتر بشناسند. (فرد مقدم:15:1390)"
استفاده از نمایشهای بی کلامی که مدت زمان بسیار کوتاهی دارند؛ فرصت مناسبی برای پرورش خلاقیتهای حرکتی اعضا به وجود می آورد. آنها با این نمایشها پی می برند که حرکت عروسک باید ساده، روشن و قابل فهم باشد و برای رسیدن به این امر باید تمرینات زیادی داشته باشند.
"گاهی اوقات استفاده از اشیای متحرک در صحنه می تواند؛ سبب جذب بیشتر تماشاگر شود. حضور قطار، هواپیما، قایق و یا . . . می تواند؛ صحنه نمایش را هیجان انگیزتر کند. نیازی به حضور یک خودروی اسباب بازی نیست. فقط با ساختن یک طرف یک خودروی مقوایی، عروسکتان می تواند در صحنه رانندگی کند.( اکبرلو:79:1391)"
یکی از عواملی که به خلاقیت حرکتی، آسیب می زند؛ الگو گرفتن اعضا از حرکات کاراکترهای معروف عروسکی و انیمیشنی است. نقش مربی در اینجا مهم است. او می تواند؛ بهترین الگوی حرکت، یعنی حرکات واقعی حیوانات و خود انسان را به اعضای نوجوان معرفی کند و با برنامه های لازم، کاری کند که اعضا این حرکات را به فانتزی تبدیل کنند.
نتیجه گیری
ـ براساس طبقه بندی تورنس سه نوع خلاقیت کلامی، تصویری وحرکتی وجود دارد. در کتابخانه­های کانون پرورش هر سه نوع این خلاقیت با استفاده از 43 فعالیت مختلف فرهنگی، هنری و ادبی، برای اعضای کودک و نوجوان صورت می پذیرد. در بین این فعالیتها، نمایش عروسکی جزو معدود فعالیت هایی است که قابلیت پرورش تمامی خلاقیتهای کلامی، تصویری و حرکتی را در خود دارد. بنابراین جایگاه ممتازی در مراکز کانون دارد.
ـ خلاقیتهای کلامی، مربوط به نمایشنامه نویسی، گویندگی و موسیقی و افکت می باشد. خلاقیتهای تصویری شامل طراحی و ساخت عروسک، صحنه و آفیش و بروشور است و خلاقیت حرکتی در عروسک گردانی خلاصه می شود.
ـ نمایش عروسکی از ظرافتها و پیچیدگیهای زیادی برخوردار است و کار در این حوزه، به تجربه و دانش زیادی نیاز دارد. به همین خاطر مربیان، جهت پرورش بهتر خلاقیتهای ذکر شده، می بایست آموزشهای لازم را ببینند و به سطحی برسند که بتوانند با دانش کافی و به واسطه ابزارهای ساده و کتابخانه ای، کارهای خلاقانه ای با عضو انجام دهند.
ـ علیرغم تلاشهایی که برای پرورش خلاقیتهای کلامی، تصویری و حرکتی صورت گرفته است. عوامل آسیب زای زیادی، باعث شده اند؛ روند آنها کند و مختل شود. در این میان، بیشترین مشکلات مربوط به خلاقیت موسیقیایی بوده است چرا که فقدان مربی موسیقی و نبود آموزشهای لازم برای مربیان فرهنگی، سبب شده؛ اعضا به انتخاب افکتها و آهنگهای آماده روی بیاورند و عملاً محصول خلاقه ای تهیه نکنند.
ـ برگزاری جشنواره ها و نتیجه گرایی، یکی دیگر از عواملی است؛ که بیشتر به خلاقیتهای تصویری صدمه زده. در بسیاری اوقات، مربی به خاطر کسب رتبه و دریافت تشویق مجبور می شود در طراحی و ساخت عروسک و صحنه و یا حتی آفیش و بروشور، دخالت کند. در نتیجه اثری که تولید می شود؛ در آن از خلاقیتهای تصویری عضو چیزی دیده نمی شود. به همین خاطر لازم است؛ در برگزاری جشنواره ها مجدداً بازنگری شود و سیاست های تازه ای در راستای پرورش خلاقیت اعضا اتخاذ گردد.
 
منابع فارسی:
1ـ آمابلی، ترزا ( 1381) ؛ شکوفایی خلاقیت؛ مترجمان : دکتر حسن قاسم زاده ـ پروین عظیمی ؛ تهران ؛ نشر دنیای نو چاپ سوم
2ـ پیر خائفی، علی رضا(1379) ؛ پرورش خلاقیت ؛ محموعه کتابکهای آموزش از راه دور ـ 23 ؛ مرکز آموزش کانون پرورش فکری کودکان و نو جوانان ؛ تهران تابستان
3ـ جهانی، جعفر(1387)، آموزش تفکر خلاق به نوجوانان، رویکرد پژوهش محور، شماره 16، اندیشه های نوین تربیتی
4 ـ فرد مقدم، وجیه الله(1390) ؛ چیستی و چرایی پویانمایی کودکان و نوجوانان، مصاحبه گر؛ داریوش علومی گیلانده؛ اردیبهشت
5 ـ کیومرثی، غلامعلی(1379)، جزوه تعاریف، اهداف و روشهای چند فعالیت فرهنگی؛حاصل بحث و بررسی همایش کارشناسان فرهنگی؛ مدیریت هماهنگی امور استانها ـ کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
6 ـ یوسفی افراشته، مجید/شیخی فینی، علی اکبر/مظفری صالح، سلطان حسین/رشیدی، مهران (1391)، تأثیر آموزش مؤثر هنر در پرورش خلاقیت دانش آموزان، شماره یک، علوم تربیتی دانشگاه شهید چمران اهواز
7 ـ رحیمی، فروغ(1387)، تاریخچه،ساختاروتشکیلاتکانونپرورشفکریکودکانونوجوانان، شماره 7، اطلاع رسانی و کتابداری
8ـ شیوه نامه مقدماتی فعالیت فرایند محور عروسکی، (1391)، مدیریت آفرینشهای هنری و تئاتر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
9ـ غریب پور بهروز،1379، نمایش عروسکی گام به گام، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، چاپ دوم
10ـ دوپونت شری، مترجم یداله آقا عباسی، 1388، تأثیر نمایش خلاق به عنوان تدبیری آموزشی، نشریه تک، مدیریت تئاتر وتئاتر عروسکی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
11ـ کیانیان داوود، 1388، نمایش کودک و شیوه فطری اجرا، نشریه تک، مدیریت تئاتر وتئاتر عروسکی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
12ـ آقائی ناصر، 1379، پانتومیم، سروش، انتشارات صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
13ـ اکبرلو، منوچهر، 1391، نمایش عروسکی، توصیه هایی که با تجربه نیز کسب می شوند، نشریه پیرنگ، مدیریت آفرینشهای هنری و تئاتر، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
 
 
منابع اینترنتی:
1ـ آشنایی با کانون، اساس نامه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان
2- سایت موسسه فرهنگی آموزشی نسل هوشمند فردا
http://www.smartcomplex.org/content-music.html
 


[1]General original creative thinking
[2]Specific creative talent
[3] منظور از کتابخانه ای، کتب و نشریات موجود در مرکز فرهنگی و هنری کانون می باشد.
[4] بداهه یعنی در لحظه بودن                                                                                                   
[5] "با به هم مالیدن نوار صدای غیر قابل مصرف، صدای شعله کشیدن ایجاد می شود؛ با مالش لبه استکان، صدای نعره شیر ایجاد می شود؛ صدای شلیک تیر با استفاده از دو قطعه چوب که بهم لولا شده اند از طریق رها کردن یکی بر دیگری ایجاد می گردد؛ برای ایجاد صدای پای سربازانی که رژه می روند؛ یک قوطی کبریت را در برابر میکروفون قرار دهید(غریب پور:230:1379)
[6] سازهای ارف به سازهایی گفته می شود که توسط کارل ارف و بر اساس توانمندی های ذهنی و حرکتی (استفاده از حرکات مچ دست به جای انگشتان) کودکان طراحی شده اند و ساختاری بسیار ساده دارند. به علاوه ،افزایش انگیزه و توجه کودکان به ادامه فراگیری ، امکان گروه نوازی و بداهه نوازی و قابلیت جابجایی تیغه ها ازمزایای به کارگیری سازهای ارف است . سازهای ارف نیازی به کوک کردن ندارند و با نواختن ، تغییرات دما و رطوبت تغییری در کوک آن ایجاد نمی شود.(سایت موسسه فرهنگی آموزشی نسل هوشمند فردا:1:91 (
[7] با توجه به اینکه شخصیتهای عروسکی به شخصیتهای انیمیشنی بسیار نزدیکند و هر دو اغلب فانتزی هستند؛ بنابراین احتمال اینکه اعضا از لحن کاراکترهای معروف انیمیشنی تقلید کنند؛ زیاد است.
[8] سایه بازی با دست یا اومبرومانیا روشی است که اشکال عروسکی بواسطه سایه دستها ایجاد می شوند.
[9] الگو می تواند شامل استفاده از عروسکهای موجود در بازار، تقلید از تصاویر کلیشه ای موجود در منابع کتابخانه ای و غیرکتابخانه ای و مدل ارایه شده توسط مربی یا دیگران باشد.
[10] زمینه کار در تهیه بروشورهای نمایش یا نمایش عروسکی، استفاده از سطوح دوبعدی است.
[11] آقای حسن دادشکر، پیش کسوت نمایش عروسکی، معتقد است بجای واژه عروسک گردان باید از واژه نمایشگر عروسکی استفاده کرد. با توجه به اینکه در بیشتر محافل هنری از کلمه عروسک گردان استفاده می شود؛ بهمین خاطر، نگارنده مقاله نیز با تبعیت از استفاده عموم، این واژه را بکار برده است.