مفهوم کودکی، در انتظار بازتعریف

گردهم آمدن مجموعه‌ی فعالان بخش عمده‌ای از صنایع فرهنگی، یعنی طراحان، تولیدکنندگان و عرضه‌کنندگان اسباب‌بازی، عروسک و وسایل بازی و سرگرمی کودکان، و هم‌چنین پژوهش‌گران، اندیشه‌ورزان و مدیران این حوزه، چه برای گفت‌و‌گو و تبادل‌نظر در این همایش و نشست‌های تخصصی و کارگاه‌های جنبی آن، و چه برای عرضه‌ی یافته‌ها، داشته‌ها، طرح‌ها و ابتکارات هنرمندان و طراحان، مایه‌ی دلگرمی و امیدواری علاقه‌مندان و دلسوزان فرهنگ و هنر ایران اسلامی است.

مشاهده‌ی نتایج متنوع و رنگارنگ این‌همه تلاش و سخت‌کوشی برای آفریدن لحظاتی خوش برای کودکان سرزمین‌مان، جز شکر و سپاسگزاری از خالق کودک و دوران کودکی پاسخی ندارد. خداوند را شاکریم که چنین فرصتی را به ما ارزانی داشت تا شاهد تبلور حاصل تلاش‌ها و بروز خلاقیت‌های هم‌میهنان عزیزمان باشیم، هرچند متوجه این نکته نیز هستیم که هنوز راه بلندی پیش رو داریم تا بتوانیم تولیداتی درخور فرهنگ غنی دینی و ملی خود به معرض نمایش بگذاریم.
بسیاری از صاحب‌نظران برآن اند که عصر حاضر را می‌توان عصر "صنایع نرم" نامید، عصری که در آن، صنایع زیرساختی و حرفه‌های سنگین، هم‌چون صنایع نظامی، یا کسب و کارهای کارخانه‌ای و معدنی، جایگاه و نقش پیشین خود را ندارند و به مانند گذشته، به عنوان منابع اصلی ثروت و قدرت ملی شناخته نمی‌شوند، بلکه این مولفه‌های فرهنگی و صنایع کارگاهی سبک، چون هنرهای ارتباطی و محصولات فرهنگی هستند که منبع نفوذ فرهنگ‌ها در عرصه‌ی بین‌الملل، و سرچشمه‌ی قدرت و نفوذ به قلب مردم در سراسر جهان محسوب می‌شوند. اگر زمانی کشورهای قدرتمند را با نشان‌ها و نشانه‌های خودروهای ساخت آن کشور، یا لوگوهای صنایع سنگین می‌شناختند، اکنون این شمایل‌های فرهنگی هستند که با کم‌ترین هزینه، منظومه‌های معنایی را جابه‌جا کرده، و فرهنگ یک کشور یا منطقه را در سطح بین‌المللی اشاعه می‌دهند.
امروز مجموعه‌ی دستگاه‌ها و نهادها متوجه حساسیت، اهمیت و تاثیر این صنایع شده‌اند و اکنون در کشور ما نیز جایگاه خطیر این صنایع و به‌ویژه صنایع فرهنگی کودک و نوجوان، از جمله صنعت اسباب‌بازی و سرگرمی کودکان، به خوبی شناخته شده است. تاکیدات مکرر مقام معظم رهبری بر مقوله‌ی فرهنگ و پیوست فرهنگی، بارزترین نشانه‌ی اهمیت و اولویت این صنایع، در سیاست‌های کلی کشور است.
علاوه بر تاثیر فرهنگی این صنایع، نقش پراهمیت اقتصادی صنایع فرهنگی حوزه‌ی کودک و نوجوان در جهان نیز شایان توجه است. گردش مالی چند هزار میلیارد دلاری این دسته از صنایع و ایجاد فرصت شکوفایی صنایع پیرامونی و وابسته، نشانه‌ای است که باید آن را جدی گرفت و شایسته است هم برای ترویج فرهنگ غنی خود و هم برای بهره‌مندی از امکانات داخلی و بین‌المللی در این عرصه، جایگاه کشور خود را در این میدان مستحکم کنیم، مخصوصا که این فضا، از مناسب‌ترین فضاها برای ظهور و بروز فرهنگ کشورمان در عرصه‌های جهانی به شمار می‌آید. ظرفیت‌های عظیم مغفول مانده و مزیت‌های نسبی فرهنگ غنی و ریشه‌دار ایرانی- اسلامی، اگر با ظرافت و هوشمندی در قالب صنایع فرهنگی و سرگرمی کودک و نوجوان، اعم از اسباب‌بازی‌های فیزیکی و بازی‌های رایانه‌ای و هوشمند آمیخته شود، و استفاده از استانداردهای بین‌المللی و زبان قابل فهم جهانی، نصب‌العین تولیدکنندگان کشورمان قرار گیرد، دستیابی به سهم قابل قبولی از این بازار گسترده و جهانی، چندان دور از دسترس نخواهد بود.
مطالعات و بررسی‌های صورت گرفته در این عرصه نشان می‌دهد که کشور ما، جزو دهک ابتدایی نرخ استفاده‌ی روزانه‌ی کودکان و نوجوانان، از محصولات و کالاهای فرهنگی است. نرخ میلیونی استفاده از بازی‌های رایانه‌ای،  ضریب نفوذ بالای هفتاد درصد محصولات ویدیویی، و سرانه‌ی بازی بیش از دو ساعت در روز برای کودکان و نوجوانان طبقه‌ی متوسط شهری در کشور، وضعیتی درخشان، و آینده‌ای امیدوارکننده برای صنعت سرگرمی کشور، پیش روی ما می‌نهد. البته متاسفانه براساس این آمار و اطلاعات، بخش عمده‌ای از این بازار، در دست بازیگران غیر رسمی، و واردکنندگان کالاهای فرهنگی ناشناس است. همه‌ی ما، باید تلاش کنیم که این فرصت درخشان، بیش از این از دست نرود و با استفاده‌ی حداکثری از تمام ابزارهای موجود، مجهز شدن به آخرین فن‌آوری‌ها، بازاندیشی و تلاش برای بازبینی مبانی و اصول طراحی و تولید اسباب‌بازی‌ها، چه فیزیکی و چه ویدیویی یا دیجیتال، فرصت ارتباط و تعامل جدی با این مخاطبان عظیم را، از دست ندهیم و در حد توان آن‌ها را به مشتریانی وفادار و مخاطبانی آگاه تبدیل کنیم.
ما در کانون پرورش فکری بر این باوریم که می‌توان در چارچوب ارزش‌ها و آرمان‌های متدوال در اجتماع و در جهت راهبردهای کلان جمهوری اسلامی، محصولاتی مفید و جذاب خلق کرد و به دست مخاطب رساند. واقعیت  آن است که نسل جدید ما، تشنه‌ی محصولات فرهنگی و شیفته‌ی خلاقیت، نوآوری و جذابیت در محصولات و تولیدات سرگرمی است، و هنرمندان و صنعت‌گران ما، می‌توانند و باید با تصحیح دیدگاه‌ها و پیش‌فرض‌هایشان از کودک امروز، دوباره به شکلی فراگیر و دامنه‌دار مخاطبان کودک را جذب و تجربه‌ی سال‌های نه چندان دور موفقیت را تکرار کنند.
 به نظر می‌رسد برای موفقیت در این عرصه، لازم است همه‌ی فعالان تک‌تک حوزه‌های فرهنگ و هنر کودکان و نوجوانان و از جمله دست‌اندرکاران حوزه‌ی اسباب‌بازی و تولید محصولات فرهنگی کودک تعامل و همکاری بلندمدت با یکدیگر را سرلوحه‌ی حرکت خود قرار دهند. باید با عزمی راسخ و استوار، به نوآوری و ایجاد تحول در نگاه به کودک و مفهوم کودکی بیندیشیم و تجربه‌های انباشته شده در این حوزه را به کار بگیریم تا فرصت‌های تازه‌ای در این حوزه خلق کنیم. برای تحقق این مهم:
ابتدا باید بپذیریم کودک و مفهوم دوران کودکی، نیازمند بازنگری است. ما باید در دوره‌های منظم زمانی، مخاطب خود را بازشناسی کنیم تا بتوانیم به سمت طراحی، تولید و عرضه‌ی محصولاتی متناسب با نیازهای کودک امروز برویم و با توجه به مقتضیات زندگی او حرکت کنیم.
در این حوزه، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، نقش حمایتی و ترویجی بر عهده دارد و بر آن است که با برنامه‌ریزی دقیق، این نقش را به درستی به اجرا درآورد و به یک پیوست فرهنگی جامع دست یابد.
از یاد نبریم که کودک امروز، از نخستین روزهای زندگی، استفاده از ابزارهای دیجیتال و هوشمند را تجربه می‌کند، انکار یا نادیده گرفتن این واقعیت، وضعیتی را ایجاد کرده است که امروز شاهد آن هستیم، بنابر بررسی‌های انجام شده، کمتر از 10 درصد از استفاده‌های روزانه‌ی کودکان و نوجوانان کشورمان از ابزارهای دیجیتال، همچون موبایل‌ها و تبلت‌ها، به محصولات داخلی اختصاص دارد.
ما باید این واقعیت را به رسمیت بشناسیم، و خود را برای جبران فرصت‌های از دست‌رفته آماده کنیم. حمایت از محصولات هوشمند ایرانی، که با ارزش‌ها و معیارهای امروز جامعه منطبق باشند، و استانداردهای هنری و کیفی لازم را داشته باشند، یکی از راه‌هایی است که می‌توان از آن طریق سهم محصولات ایرانی را در زندگی کودکان و نوجوانان کشور ارتقا داد.
چرا که ایجاد فرصت شکل‌گیری یک زندگی متعالی، شاد، پرنشاط، سالم و بالنده برای کودکان و نوجوانان کشوران، از طریق استفاده از محصولات فرهنگی بومی با کیفیت بالا و ویژگی آموزنده بودن است که قابل دسترسی است.