آرزو دارم که همه بچه های جهان در صلح و آرامش زندگی کنند و درگیر جنگ نباشند

10 سال دارد و در مسابقه ی بین الملی نقاشی «کائو» ژاپن افتخار آفریده است. عضو کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان فارس مرکز فرهنگی هنری شماره 2 صفاشهر است.

آیدا نماینده صلح و دوستی از کشور عزیز و سربلند ایران اسلامی است که به ژاپن سفر کرد تا در مراسم اهدای دیپلم افتخار و جایزه اش شرکت کند. خودش می گوید به دستان پدرم بوسه می زنم که آرامش را برای من فراهم کرد تا بتوانم باعث افتخار او و کشورم باشم. هنوز در کشور ژاپن حضور داشت که گفت: از همین جا به همه مردم جهان می گویم که کشور عزیزم با هیچ کشوری جنگ ندارد و تلاش می کند آرامش و آسایش را برای مردم کشورم و جهان فراهم کند. آیدا افزا آرزو دارد که همه بچه های جهان در صلح و آرامش زندگی کنند و درگیر جنگ نباشند.  
گفتگوی من و آیدا وقتی هنوز در کشور ژاپن حضور داشت را می خوانید:
 
- آیدا خودش را این طور معرفی کرد:
آیدا افزا فرزند محمد 9 ساله از شهرستان صفاشهر(خرم بید). عضو کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان مرکز شماره 2 صفاشهر، دانش آموز دبستان زینبیه در استان زیبای فارس. در خانواده ای4 نفره زندگی می کنم و 1 خواهر دارم.
 
- کانون را چگونه شناختی؟
از طریق مادرم. او وقتی دید نقاشی می کشم تلاش کرد من را جایی ثبت نام کند که بتوانم نقاشی را زیر نظر مربی به خوبی یاد بگیرم و ادامه بدهم.
 
- موضوع نقاشی هایت را چطور انتخاب می کنی؟
بیشتر با راهنمایی های مربی ام و ایده هایی که به من می دهد و گاهی وقت ها از طبیعت و محیط زیست و اطرافم الهام می گیرم. گاهی هم با تماشا
و مطالعه. چون خودم طبیعت را دوست دارم.
 
- از مسابقه نقاشی «کائو» و موضوع آن برای ما بگو؟
من علاقه زیادی به نقاشی دارم و نقاشی کشیدن و بازی با رنگ ها را خیلی دوست دارم و با دقت اطرافم را می بینم؛ از تخیلم هم کمک گرفتم، در این مسابقه شرکت کردم و برنده شدم. این مسابقه مربوط به کشور ژاپن بود و من از طریق مربیان کانون در جریان مسابقه قرار گرفتم.نقاشی من با موضوع محیط زیست و درباره طبیعت بود که با راهنمایی های مربی عزیزم توانستم صلح و دوستی را به تصویر بکشم.
 
-عکس العمل خانواده و دوستانت از خبر موفقیت در ژاپن چه بود؟
من خیلی هیجان زده بودم و خوشحال شدم. مادرم وقتی فهمید اصلا باور نکرد اما بعد دستش را گرفت جلوی صورتش و گریه کرد. وقتی باورکرد برنده شدنم شوخی نیست من را در آغوش گرفت و خوشحالی کرد. دوستانم هم اول باور نکردند اما بعد خوشحال شدند و با گریه ی خوشحالی به من تبریک گفتند. مدیر مدرسه ومعلم ها هم به من تبریک گفتند.
 
-وقتی که خبر برگزیده شدنت را شنیدی، چه احساسی داشتی؟
اول از کانون با مادرم تماس گرفتند و گفتند بیایید کانون. آن روز شیفتم بود که بروم مرکز. با مامانم رفتیم همه بچه ها نشسته بودند؛ مربی هنری هم بود. انگار منتظر من بودند. هنوز نمی دانستیم چه شده. رفتم کنار دوستانم نشستم.خانم مربی شعری درباره خدا خواند و رو به بچه ها گفت برای همه شما یک مژده دارم. وقتی گفت که نقاشی من برگزیده شده اول باورم نشد، از خوشحالی بغضم گرفت واشکم سرازیر شد. دستم را گرفتم جلو صورتم و گریه کردم. بچه ها از خوشحالی برایم دست زدند و هورا کشیدند. من هم به دوستانم شیرینی تعارف کردم. من از این خبر خیلی خوشحال شدم.
 
- اهل کتاب خواندن هستی؟بیشتر چه کتاب هایی را می خوانی؟
بله. همه کتاب ها را دوست دارم اما بیشتر کتاب داستان می خوانم. من داستان برگزیده شدنم را هم نوشتم و به مربی ادبی تحویل دادم.
 
-درآینده می خواهی چه کاره شوی؟آیا نقاشی را هم ادامه می دهی؟
با امید خدا و تلاش و کوشش خودم و پشتیبانی پدر و مادرم و دلگرمی مربیان عزیزم، دوست دارم در آینده روانشناس بشوم تا از طریق نقاشی با مریض هایم ارتباط بر قرار کنم و مشکل آنها را حل کنم و با لطف خدا بتوانم دردی از دردهای هم وطنانم را درمان کنم. ان شالله!
 
- در کانون جز نقاشی چه فعالیت هایی انجام می دهی؟
معرفی کتاب، شعرخوانی، خوشنویسی، نقاشی، نشریه دیواری، قصه گویی، داستان نویسی فعالیت هایی است که من دوست دارم و همه ی این فعالیت ها به نوعی به درس های ما کمک می کند.
 
-نظرت درباره کانون چیست؟
کانون مکانی پرمهر و محبت و دارای مربیانی مهربان و دلسوز و دوست داشتنی است که مادرانه، خلاقیت بچه ها را در هر زمینه ای شکوفا می کنند و فعالیت های آن خسته کننده نیست.
 
-در پایان چه پیامی برای خانواده ها داری؟
از همه آنها می خواهم برای بچه ها آرامش وآسایش را فراهم کنند و به استعدادهایشان توجه کنند چون همه ی بچه ها موفق هستند فقط باید بچه ها را بشناسند و برای موفقیت بیشتر آنها برنامه ریزی کنند. از تمام کسانی که برای بچه ها تلاش می کنند هم تشکر می کنم.
 
 گفتگو از اعظم موسوی- کارشناس روابط عمومی اداره کل کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان استان فارس