به گزارش روابط عمومی اداره کل پرورش فکری استان همدان، رحماندوست درخصوص زبان شعر گفت: زبان شعر زبانی است که نمیمیرد و در هر دهه زبان جدید در شعر اتفاق افتاده و شعر را پویا کرده است.
وی با بیان اینکه حداقل صد نفر معتقد هستند که برای کودکان شعر میگویند و این درحالی است که زمانی کسی این کار را نمی کرد افزود: تعداد مجموعه شعرها و کتاب های چاپ شده برای کودکان قابل توجه است.
این شاعر ادامه داد:کسی که میخواهد روی جامعه تاثیر بگذارد با شعر گفتن میتواند روی بچه ها تاثیگذار باشد.
مصطفی رحماندوست با اشاره به اینکه سال های نخست پیدایش شعر کودک هستیم اذعان داشت: راه زیادی باید طی شود و همچنین شعرها پالایش شوند تا به شعر کودک سعدی، حافظ و مولوی برسیم.
رحماندوست در پاسخ سوال همه مخاطب شعر هستند یا باید برای شعرخواندن و درک شعر، مخاطب تربیت کنیم گفت: در شعر بزرگسالان باید مخاطب را تربیت کرد و سلیقه ها را به بعد روز نزدیک کرد اما در شعر کودک همه مخاطب هستند چرا که کودکان و نوجوانان قبل از اینکه ما شعر بگوییم اعلام کرده اند فرکانس های ما گیرای شعرها هستند.
وی در خصوص اینکه اشعار سپید کودکانه گفته شده است یا خیر تصریح کرد: اهنگین بودن اشعار کودکانه تاثیر متفاوتی با اشعار دیگر ایجاد میکند و نمیدانیم شعر سپید بر کودکان چه تاثیری میگذارد و باید این را تجربه کنیم.
شاعر و نویسنده کودک و نوجوان در خصوص شعرهای آموزشی گفت: اشعار نباید فقط آموزشی باشد چرا که شعر پنجره ای متفاوت است که به روی وجود انسان برای بهترزندگی کردن سروده می شود و اگر درست شعر بگوییم تاثیرگذاری بیشتری دارد.
مصطفی رحماندوست در پاسخ به سوال اینکه کدام شعرتان را وقتی با خود خلوت می کنید به ذهنتان میرسد و آن را زمزمه میکنید گفت: هرگز به یاد ندارم که این اتفاق افتاده باشد وهمیشه در خلوت خود اشعار دیکر شاعرها را میخوانم.
رحماندوست به سوال اینکه شاخص ترین شعری که برای ایام الله دهه ی فجر گفته اید کدام است پاسخ داد و گفت: در خصوص انقلاب دو شعر بیشتر نسروده ام که شعر مثل غنچه بود آن روز مورد توجه قرار گرفت و اگر بخواهم برای 22 بهمن شعربگویم باید وارد وادی دیگری شوم چرا که کودکان هیچ خاطره ای از آن روزها ندارند.
در ادامه شاعر و نویسنده کودک و نوجوان ، مصطفی رحماندوست گفت: حال من خوب است، چون 40 سال است که برای بچهها کار میکنم و حرص و طمع باعث نشده تا به سراغ پستهای سیاسی و غیرسیاسی بروم و همیشه آرزویم کار کردن برای بچهها بوده است.
رحماندوست افزود: باید بگویم حال من خوب است به خاطر اینکه بر خلاف آنچه ترویج میشود که بعد از مرگ به یاد افراد میافتیم، امروز همدانیها قبل از اینکه کسی بمیرد به یاد تشکر و قدردانی از او افتادند.
وی اذعان داشت : اولین تجربه شاعری و داستاننویسی و تئاتر و تجارب اولین دیگر بنده در همدان بوده و اولین کتابخانه را هم در مدرسه امیر کبیر همدان دایر کردم.
وی با اشاره به اینکه نخستین درس ایثار و گذشت و فداکاری را از پدرم در خرداد سال 42 آموختم، خاطرنشان کرد: در آن زمان پدرم به دست ساواک دستگیر شد و من کودک بودم، اما اقوام از مقاومت پدر و حرف نزدن و ندادن اسامی گروه انقلابی خود تعریف کردند و این اولین درس ایثار بود که برای همیشه از پدرم آموختم.
رحماندوست گفت: در مقایسه بچههای ایران با بچههای جهان، بچههای ما ظرفیتهای بسیاری بالایی دارند تا همیشه در صدر باشند و ما باید به آنها و استعدادها، توان و خلاقیت آنها توجه کنیم.
وی در پایان سخنانش گفت: الگوی نخست من در همدان باباطاهر بود که ساعات طولانی را در آرامگاه او مینشستم و به این میاندیشیدم که آیا مانند باباطاهر میتوانم در عین بیسوادی به فهم و درک عمیق برسم، اما با رسیدن به بزرگسالی فهمیدم که باید خواند تا بتوان به عالیترین درجه عمق و معرفت رسید.