« سپاس‌نامه سرتیپ امیر منوچهر کهتری»

پس از تجاوز ارتش عراق و صدام به خوزستان در شهریورماه 1359 و سقوط شهر خونین خرمشهر، در چهارم آبان همان سال، لشکر انبوه عراقی از رودخانة کارون که بین خرمشهر و منطقة آبادان حدّ فاصلی ایجاد می‌کند- عبور کرده‌، منطقه شمال آبادان را دور زده،‌ در نهم آبان ماه برای تصرف کامل این شهر از رودخانة بهمن‌شیر هم گذشته و به فاصلة نزدیکی تا مرز خود در پی بلعیدن آبادان در کام ننگین و جهنمی خود بود.
این سوی رودخانة بهمن‌شیر و در میان نخلستان‌های منطقه‌ای مشهور به کوی ذوالفقاریه، یکی از اهالی خود را هراسان به پاسگاه خسروآباد رسانده وخبر عبور سربازان عراقی از رودخانه و ورود به ذوالفقاریه ‌می‌رساند.
سروان جوان گردان 153 تیپ پیادة قوچان از لشکر 77 خراسان ، منوچهر کهتری که در منطقه حضور دارد با جمعیت اندک گردان خویش به کوی ذوالفقاریه وارد می‌شود.
شجاعت ، غیرت، فداکاری، از جان گذشتگی و تجربه‌های کاری او در مناطق غرب ایران در خدمت درایت جنگی او قرار می‌گیرد تا تنها با یک گردان در برابر چند لشکر دشمن بایستد و در طی سی ساعت مداوم گلوله باران و نبرد سنگین موفق به عقب راندن دشمن به بیابان‌های شمالی آبادان شود.
مقاومت ذوالفقاریه اولین مقاومت جدی و پیروزمندانه در جنگ تحمیلی محسوب می‌شود و اولین ورق از کتاب قطور فدارکاری‌ها، شهادت‌ها و نهایتاً پیروزی‌های شگفت‌انگیز رزمندگان اسلام در طی هشت سال دفاع مقدس در نظر گرفته می‌شود.
همین مقاومت منجر به برنامه‌ریزی بعدی در شکست حصر آبادان در عملیات ثامن الحجج (ع) در مهرماه 1360 و سپس آزادی خرمشهر و ... پیروزی‌های پیاپی بعدی می‌گردد.
***
 سردار سرتیپ منوچهر کهتری اکنون در دهة هشتاد عمر خود به‌سر می‌برد با انبوه ترکش‌هایی که از آن دوران در قامت بلند خود به یادگار دارد. با دلی به همان وسعت روزهای نبرد، با دستی گرم و چشمانی مهربان نسبت به میهمانانی که در ایام گرامی‌داشت سرداران جنگ تحمیلی از کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خراسان رضوی به سراغش رفته‌اند.
اطاق کوچک کارش مملو از تابلوهایی که یادگاران چندین عملیات در طول جنگ تحمیلی است:
نشان‌ها، نقشه‌ها، عکس‌ها، خاطرات نوشته در کتاب‌ها و مجلات و ...
به این ساختمان و به این اتاق که وارد می‌شوی گویی تمام جبهه‌ها در آن فشرده شده‌اند . با تمام پاکی‌ها و صداقت‌ها و فداکاری‌ها و مهربانی‌ها و شجاعت‌ها و جدیت‌ها و ... .
در این اتاق کوچک، کوهی ستبر و استوار در هیأت انسانی سالخورده ظهور و بروز پیدا کرده است . « ناجی آبادان‌« لقبی است که مردم خوزستان به او داده‌اند . او به واقع ناجی آبادان است . بار اول در کوی ذوالفقاریه و سپس در عملیات شکست حصر آبادان در پنجم مهرماه 1360.
برنامه‌ریزی‌های چند ماهة او در آبادان و در هنگام محاصره، منجر به طرح عملیات شکست حصر آبادان شد. کسانی که در آبادان با او بوده‌اند می‌دانند که او با کمک فرماندهان زیردستش و حمایت‌های بی‌دریغ کسانی چون تیمسار شهید ولی فلاحی، چگونه در طی چند ماه هر روز در حال برنامه‌ریزی و تدارکات حمله به دشمن بوده و در جبهه‌های آبادان آمد و شد می‌کرده است؛ خود به‌جای راننده پشت فرمان می‌نشسته و در شب عملیات سنگر خود را چندمتر جلوتر از مقدم‌ترین خط سربازان قرار داده است.
اکنون پس از 35 سال و هم‌زمان با چنان ایامی، مدیرکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خراسان رضوی که خود در آن ماه‌ها در آبادان بوده است- به همراه تنی چند از همکاران کانون به دیدن این سردار رشید اسلام و ایران می‌رود تا هم یاد سرداران زنده بماند، هم بهره‌ای از رشادت‌ها و صداقت‌ها نصیب گردد و هم آن پیر دلاور بداند که نه فراموش شده است و نه فراموش خواهد شد؛ نه اکنون، نه فردا و نه فردای فرداها در تاریخ این سرزمین تمدن ساز.
در این دیدار جواد محقق نیشابوری مدیرکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خراسان رضوی ضمن اهدای نمونه‌ای از کتاب‌های چاپ شدة کانون و تشکر از امیر منوچهر کهتری برای فراهم شدن این دیدار، گفت:‌مهمترین وظیفه نسل امروز دفاع از آرمان‌های رزمندگان اسلام و حفظ ارزش‌های دفاع مقدس است و رزمندگان هشت سال دفاع مقدس الگوهای بزرگی برای نسل امروز محسوب می‌شوند و از آنجا که «شخصیت شناسی» یکی از فعالیت‌های فرهنگی مراکز کانون می‌باشد، ضروری است بخشی از کار به معرفی سرداران جنگ تحمیلی اختصاص یابد.
سردار کهتری نیز به میهمانان کتاب‌هایی که سرگذشت‌نامه دلاوری وی محسوب می‌شود اهدا کرد.