کد خبر: 271386
تاریخ انتشار: ۲۹ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۴:۵۵
بازدید 1732
امیدوارم دنیای کودکی هایم را گم نکرده باشم

ساده و صمیمی آمد و میهمان نشست دو پنجره در البرزشد ، نگاهش مهر و کلامش لبخند بود ، با دقت به نقدهای بچه ها در رابطه با آثارش به ویژه مجموعه کتاب های ((سین سینا ))، گوش کرد و با مهربانی به سوالات شان پاسخ داد، فرصتی یافتم تا لابه لای حضور بچه ها گفت و گویی دوستانه با او انجام دهم

معصومه یزدانی ، نویسنده کتاب های کودکان ونوجوانان متولد اول مهر 1355 است ، تحصیلاتش را در مقطع کارشناسی ارشد ادبیات کودکان و نوجوانان به پایان برده و در حال اتمام پایان نامه است ، دغدغه اش آموزش مهارت های زندگی و حوزه محیط زیست است، 24عنوان کتاب چاپ شده دارد و یکی از کتاب هایش در حال چاپ است از مجموعه کتاب های او می توان به : ماجراهای شوتک، ماجراهای ریحانه ،ایستگاه جنگلی و از کتاب های تک جلدی به لولونخوره تو رو ، سبیل بابابزرگ عمرا و راز سر به مهر شهنواز اشاره کرد.
به تمام آثارش تعلق خاطر دارد و نمی تواند در رابطه با بهترینش صحبت کند اما می گوید کتاب در حال چاپم به نام ((خلال دندان روبان صورتی )) را دوست دارم چون فضایش با سایر داستان ها متفاوت است  و شخصیت دخترانه دارد .
از او که نویسندگی را به طور جدی و حرفه ای در سال 90 آغاز کرده در رابطه با طنز نویسی و سختی ها و آسانی هایش می پرسم می گوید:
وقتی برای بچه های کوچک می نویسم، بیشتر با زبان طنز صحبت می کنم تا تاثیر بیشتری روی مخاطب بگذارم.خندیدن بچه ها را دوست دارم و به نظرم بچه ها باید همیشه خوشحال و شاد باشند و در این شرایط است که می توان تجربیات مهم را با آن ها به اشتراک گذاشت .
و ادامه می دهد تلاش می کنم لحن داستانم برای نوجوانان متفاوت باشد  ، و  همواره سعی می کنم به قول" رولد دال"، هم قد بچه هایی شوم که برایشان می نویسم و اعتقاد دارم  آن گونه است که  داستان بهتر پیش خواهد رفت .
درباره ی علل و انگیزه گرایشش به نویسندگی می گوید :
قبل از رفتن به مدرسه توسط پدرم حروف الفبا را یاد گرفتم و این شروع علاقه ام به حروف و کلمات بود ، پس از آن ، زمانی که کلاس پنجم دبستان بودم، در مسابقات علمی مدرسه که بخشی از آن ادبی بود برگزیده شدم و افتخار داشتم در یک اردو با آقای رحماندوست و یکی دیگر از شاعران خوب کشورمان دیدار کنم، در آن لحظه این آدم ها برایم جادویی بودند که از لای کتاب هایشان ظاهر شده اند و آرزو داشتم روزی من هم بتوانم بنویسم و همین علایق و اتفاقات باعث شد رشته تحصیلی ام را ادبیات انتخاب کنم و در این حوزه بیشتر مطالعه کنم ، همچنین آقای عموزاده خلیلی نیز از کسانی بود که نقش مهمی در گرایش من به ادبیات کودک و نوشتن برای کودکان داشت.
از او در رابطه با انتخاب شخصیت های قصه ها می پرسم :
معمولا شخصیت ها را از کودکی های خودم یا فرزندانم یا بچه هایی که به کتابخانه مدرسه می آمدند، انتخاب کرده ام و بخشی از داستان هایم نیز خاطرات دوران کودکی خودم ، فرزندانم و خانواده ام هستند .
خودتان کتاب می خوانید ؟
در پاسخ به این سوال می گوید : بله کتاب می خوانم ،متونی را که فضای فانتزی دارند بیشتر دوست دارم  همه نویسندگان کودک و نوجوان را دوست دارم ، آثار آقای "حسن زاده " برایم جذاب است از داستان های خارجی نیز مجموعه کتاب های رولد دال ترجمه خانم نجف خانی و آقای گام را دوست دارم .
نویسندگان کودک باید چگونه باشند ؟
ادامه می دهد : برای خودم دوست دارم دنیای کودکی ام را گم نکرده باشم تا بتوانم به بچه های زمان حال نزدیک شوم و برایشان داستان بنویسم .
اولین بار است که در نشست دو پنجره شرکت کرده و آثارش با حضور اعضا نقد می شود ، از او  در خصوص نشست سوال می کنم  و این که حاضر است تا بار دیگر این برنامه را تجربه کند ؟
با لبخند می گوید : تشکر می کنم از واحد آفرینش های ادبی کانون و همکاران کانون البرز که این فرصت را فراهم کردند و امروز اتفاق خوشایندی رخ داد و خوشبختانه بچه های البرز بسیار با دقت کتاب ها را خوانده بودند و نقد هایشان بسیار دقیق و با توجه به جزئیات بود و ضمن این که لحن، شخصیت و تصویر سازی را خوب می شناختند از ویرایش و سایر موارد نیز غافل نبودند و امیدوارم چنین نشست هایی تداوم داشته باشد و به ما در جهت خلق آثار بهتر و رفع اشکالات کمک کند .
پیامتان به کودکان ونوجوانان چیست؟
بچه ها باید دنیال علایقشان بروند و حتما از استعداد هایشان نهایت بهره را ببرند .
کلام آخر :
امروز برایم لذت بخش بود و از تمام عزیزانی که این فرصت را فراهم کردند تشکر می کنم زیرا نشستن در میان بچه ها و شنیدن نظرات آنان و خلق آثار جدید پس از آن بسیار متفاوت است از تنهایی نشستن و نوشتن است.