برگزاری کارگاه روش های نونگری"جنگ و دفاع مقدس در کانون هرمزگان

کارگاه روش های نونگری"جنگ و دفاع مقدس" با موضوع کتاب "عاشقانه‌های یونس در شکم ماهی" جمشید خانیان ویژه مربیان ادبی هرمزگان در سالن کنفرانس اداره کل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان هرمزگان برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی اداره کل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان هرمزگان، جمشید خانیان در جمع مربیان ادبی با بیان این‌که داستان عاشقانه‌های یونس را با یک لذت غیرقابل توصیف نوشته ام، گفت: در زمان نوشتن داستان هیچ چیزی برایم مهم تر از داستانم نیست و این لذت را هیچ چیز عوض نمی کنم اما زمانی که تمام شد بقیه ماجرا چندان برایم مهم نیست.

وی با بیان اینکه بعد از این همه مدت داستان های عاشقانه‌ای که خلاقانه نوشته شده باشد نگاه تازه دارند و این نگاه ها و پنجره های تازه است که یک ایده را نو می کند، ادامه داد: کتاب زمین سوخته احمد محمود با اینکه یک اثر توصیفی بسیار قوی است اما اثر داستانی قوی نیست و نمی تواند با رمان های دیگرش مثل همسایه ها و انجیر معابد یا دوشهر برابری کند.

نویسنده عاشقانه‌های یونس در شکم ماهی افزود: خیلی مهم است که یک جایگاه و صندلی تازه و موقعیت تازه به یک ایده تکراری که برای ما مشترک است نگاه کنیم این را هیچ چیزی جز شکل و فرم تعیین نمی کند بنابراین این فرم است که بدعت و نوگرایی را ایجاد می کند.

خانیان با اشاره به اینکه ادبیات برای من مثل بازی کردن است و فکر می کنم از قواعد یک بازی هم باید به خوبی پیروی کرد، تصریح کرد: نوشتن نیز مثل بازی کردن است وقتی که قاعده ثابت داشته باشد به مرور جذابیتی ندارد؛  به همین دلیل ناچاریم قاعده بازی را عوض کنیم. قاعده بازی وقتی عوض شود بازی سخت می شود اما در عین حال جذاب می شود بنابراین برای یک ذهن کنجکاو یک بازی تازه برایش جذاب خواهد بود.

وی گفت: ایده ای مثل جنگ که همه در مورد آن صحبت می کنند وقتی یک نویسنده با یک نگاه تازه تر به آن بپردازد، برای مخاطب هم جذاب تر خواهد بود.

نویسنده کتاب "ناهی" با بیان اینکه در رابطه با مخاطب و نویسنده آنچه باید به صورت جدی به آن پرداخته شود روش سنتی برخورد با کتاب است، همچنانکه در یک شهر و اجزای آن، تغییرات رو به رشدی را شاهد هستیم داستان ها و شیوه مطالعه کتاب ما نیز باید یک تغییرات روبه رشدی به خود بگیرد.

خانیان گفت: امروزه با تغییر وضعیت زندگی و امکانات پیچیده امروزی، رفتارهای ما ناخواسته تغییر یافته اما روش مطالعه کتاب همچنان سنتی است درحالی که نوجوان ما وقتی در مقابل کتاب قرار می گیرد می بایست حداقل اطلاعات در مورد آن کتاب را داشته باشد زیرا این حداقل اطلاعات سبب آشنایی ما با یکسری کار و سبک جدید و همچنین لذت بردن از نوشته های سایر نویسندگان می شود.

به گفته نویسنده کتاب "قلب زیبای بابور"، قصه نباید مثل یک میوه جویده به خورد مخاطب داده شود قصه ها باید با قواعد بازی گوشانه جلو برود و از نصیحت کردن به صورت مستقیم پرهیز شود. 

وی کنجکاوی در قواعد بازی را لازمه نوشتن داستان و قصه ها دانست و افزود: بازی در قصه ها و داستان ها به قول مولوی مثل نوشدن سال است که مخاطب را به قصه ترغیب می کند و یک رابطه متقابل و قواعد گفتمانی بین نویسنده و جامعه برقرار می شود.

خانیان در بخش دیگری از سخنان خود به اهمیت شکل ارتباط اعضا با کانون اشاره کرد و بیان داشت: زمانی که با کانون ارتباط گرفتم این محیط برایم یک محیط رویایی و تخیلی بود زیرا وقتی به کانون می رفتم تمام ذهن من آرام می شد و از التهاب ها و اضطراب ها کنده می شدم.

وی اظهار کرد: نوجوانان ما به محیط ها و فضاهایی مثل کانون پرورش فکری که با کتاب انس و الفت دارد، نیاز دارند، به قرائت داستانی از دو دخترمقطع راهنمایی اهل اهوازی پرداخت که به دنبال بیماری ریوی یکی از این دختران همکلاسی که به همراه پدرش شاهد سرقت از طلافروشی می شوند و دو روایت داستان خود را به شکل بسیارزیبا نوشته بودند.

این نویسنده حوزه کودک و نوجوان با اشار به این مطلب اضافه کرد: نسل امروز بسیار باهوش است نباید این دانش آموزان را رها کرد چراکه اگر مربیان ما با این نوجوانان خوب ارتباط برقرار نکنند دلبسته هرجایی می شوند که نتیجه آن نمونه ای ازخودکشی دو دختردانش آموز اصفهانی است.

نویسنده عاشقانه‌های یونس در شکم ماهی عنوان کرد: شاید این کتاب یکی از مهم‌ترین تجربه‌های زیستی من باشد چراکه نیمی از کار من برای نوشتن کتاب را کارهای تحقیقاتی از جمله کاراکتر موسیقی پیانو گرفت لذا با بسیاری از تعمیرکاران پیانو حرف زدم و فهمیدم که پیانو چندین کاراکتر دارد و از تمام ساختار و ساختمان پیانو بهره بردم.

وی همچنین گفت: موقع نوشتن به مخاطب فکر نمی کنم البته این بی احترامی به مخاطب نیست بلکه آن را عین احترام به مخاطب می دانم؛ نقطه ضعف نویسندگان ما این است که زمان نوشتن به مخاطب فکر می کنند آیا نوجوان این را می فهمد و همان لحظه پاسخ می دهد که نه و شروع می کند به آسان کردن نوشتن و این دست کم گرفتن مخاطب و آسان کردن متن مخاطب را از داستان فراری می دهد.

خانیان خاطرنشان کرد: مخاطب را باهوش تر از خودم می بینم بخشی از تصورات داستان ها مثل همین داستان عاشقانه‌های یونس را شخصا زندگی کرده ام.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 7 =