کد خبر: 276194
تاریخ انتشار: ۲۴ دی ۱۳۹۶ - ۱۲:۴۶
همه چیز از  کارگاه کاردستی شروع شد

همه چیز از یک کارگاه کاردستی شروع شد و طرحی با نام می خواهیم کلاه سر بچه های کرمانشاه بگذاریم جان گرفت.

همه چیز از کارگاه کاردستی اعضای دختر مرکز صفی آباد شروع شد.کتاب کار و فن آوری کلاس ششمی ها به درس بافتنی ها رسیده بود و بچه ها مشغول تمرین انواع گره ها به کلاف ها و کامواهای رنگی بودند.

کلاه نیمه کاره ی یکی از اعضا را گرفتم و برای تعیین اندازه روی سرم گذاشتم، همزمان صاحب کلاه با خنده گفت:  (آقا، کلاه سرتان گذاشتیم!)

 وهمین یک جمله جرقه بهانه ای شد برای طرح (می خواهیم کلاه سر بچه های کرمانشاه بگذاریم!)

با بچه ها قرار گذاشتیم بعد از تکمیل بافتنی و تایید معلمشان آنها را به کانون بیاورند تا از طرف کتابخانه به بچه های زلزله زده ی غرب کشور اهدا کنیم.

در ابتدا حدود دویست کلاه با سرپنجه های هنرمندانه اعضای مرکز صفی آباد بافته شد.تعدادی مادر هم در خرید کاموا و بافتن کلاه ها به یاری مان شتافتند.

پدر ها هم در تهیه و تدارک تعداد قابل توجهی کلاه مشارکت نمودند و اینگونه شد که بیش از دوهزار کلاه و شال گردن در طرح ها و رنگ های متنوع جمع آوری و آماده ی ارسال به استان کرمانشاه گردید.

و بالاخره با لطف و مساعدت استان این امکان برای بنده فراهم شد تا با حضور درمناطق زلزله زده،کلاه بچه های صفی آباد از استان خراسان شمالی را مستقیما روی سر بچه های غرب کشور بگذارم.

در این سفر سراسر مهر و نشاط، بارها شاهد اشک شوق و لبخند مسرت بخش بچه هایی بودم که می شنیدند تعدادی از همنوعانشان در منطقه ای محروم و دور افتاده با بهره از هنر دستشان و بضاعت حداقلی هم سر و تنشان را گرم کرده بودند و هم  دل و جانشان را.

امداد فرهنگی را در مناطق ثلاث و ازگله و سرپل با انواع قصه و بازی و نمایش و...دنبال کرده و در انتها یادگاری و هدایای بچه صفی آبادی ها را به بچه های روستاهای چشمه گدار ، زلان، گوگرد، زیارت تمرخان، جوجار،نیمه کاره، یاقوجان، امام عباس علیا و...تقدیم نموده و به اصطلاح کلاه سرشان گذاشتیم!!!و چه روزهای ناب و تکرار ناشدنی ای.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 15 =