به گزارش روابط عمومی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خوزستان، نشست ادبیات دینی کودک و نوجوان با حضور دو تن از مربیان کانون در تحریریه ایکنای خوزستان تشکیل شد.
رؤیا پروین و فاطمه رشیدی از مربیان کانون پرورش فکری کودک و نوجوان استان خوزستان در این نشست درباره روشهای کارآمد در انتقال مفاهیم دینی در آثار ادبی کودک و نوجوان سخن گفتند و پارهای از آسیبهای موجود در آثار این حوزه را بیان کردند.
در آغاز این نشست، رؤیا پروین مربی فرهنگی کانون پرورش فکری و مدرس دانشگاه نوع انتقال آموزههای دینی به گروه کودک و نوجوان حائز اهمیت دانست و اظهار کرد: بیان مفاهیم دینی به شکل مستقیم به کودک یا نوجوان اثرپذیری آنها را کمتر میکند و این روش جذابیتی برای بچهها ندارد؛ موضوعاتی که بچهها نتوانند لمس یا حس کنند برای آنها قابل تفهیم نیست. از این رو لازم است این موضوعات در قالبهای هنری و به شکل غیرمستقیم به بچهها انتقال یابند.
وی که سابقه فعالیت ۲۰ ساله در کانون پرورش فکری و ارتباط با کودکان و نوجوانان دارد، گفت: خیلی از بچهها در کانون پرورش فکری از طریق روشهای غیرمستقیم با مفاهیم دینی آشنا میشوند و بعد از گذشت سالها خود بچهها که هنوز با ما در ارتباط هستند، از تأثیرگذاری این روشها به ما میگویند.
گروه کودک و نوجوان علاقهای به آموزش مستقیم ندارد
پروین تصریح کرد: یکی از کارهایی که آموزشوپرورش ما انجام میدهد و ما کانونیها به آن نقد داریم این است که به شکل مستقیم و زبانی با بچهها صحبت میکنند و آنها را آموزش میدهند. برای همین میبینیم کتب آموزش دینی برای بچهها خسته کننده است؛ این به دلیل آن است که گروه کودک و نوجوان علاقهای به آموزش مستقیم دریافت کردن ندارد؛ بهخصوص در زمینه آموزش امور دینی و اخلاقی.
این مربی فرهنگی کودک و نوجوان با بیان اینکه اگر آموزههای دینی را با قالبهای هنری تلفیق کنیم، بچهها استقبال خوبی نسبت به آنها نشان میدهند، افزود: آنها نیاز دارند این آموزهها و زیبایی آنها را در رفتار ما ببینند. امروز در سطح جهان چهرههای شناخته شدهای که مسلمان هستند، با وجود آنکه صحبتی درباره دین خود نکردهاند، اما شخصیت محبوب و با اخلاق آنها به شکل غیرمستقیم اسلام را معرفی میکند و زمینه جذب افراد را به دین اسلام فراهم میکند.
وی ادامه داد: ما نمونه استفاده از روشهای غیرمستقیم را در مثنوی معنوی هم میبینیم و مولوی در جای جای مثنوی با مخاطبان مختلف به زبان مناسب آنها سخن میگوید. برای کودک و نوجوان هم باید از این روش استفاده کرد. ما یک نویسنده خارجی مسلمان داریم به نام کلر ژوبرت که داستانهای دینی و قرآنی برای کودکان مینویسد و آثار زیبایی در معرفی خدا، دوستی، جهان دیگر و ... دارد و این مفاهیم را به شکلی جذاب و دوستداشتنی برای بچهها توضیح میدهد.
غفلت پدران و مادران از کارآمدی روش غیرمستقیم در آموزش مفاهیم دینی
پروین تصریح کرد: به نظر میرسد پدران و مادران ما چندان نسبت به این موضوع آگاه نیستند که از روش غیرمستقیم در انتقال مفاهیم موردنظر خود استفاده کنند. معمولاً والدین صریح و مستقیم به فرزند خود میگویند: باید نماز بخوانی یا باید حجاب خود را رعایت کنی. اکثر روشهایی که در خانوادهها دیدهام مدرسهای و مستقیم است و تنها مؤسسه فرهنگی که به شکل غیرمستقیم روی بچهها تأثیر میگذارد، کانون پرورش فکری است.
وی با تصریح به اینکه بیان زبانی و مستقیم آموزهها گاه اثر منفی بر بچهها میگذارد، افزود: این موضوع به دلیل این است که مفهوم دینی موردنظر (مثلاً صداقت) بهدرستی و صداقتی که باید به بچهها آموزش داده نشده است.
این مربی فرهنگی کانون پرورش فکری کودک و نوجوان گفت: از طرفی گاهی لحن عتاب در مواجهه با خطا و اشتباهات بچهها آنها را از یک موضوع دلزده میکند.
وی با اشاره به آثار تولید شده در این حوزه تصریح کرد: در برخی از آثار مطالبی وجود دارد که به دور از واقعیتهای تاریخی دوره ائمه (ع) است. یا گاه بزرگنماییها و دروغهایی در برخی کتابها در این ارتباط وجود دارد که اساس درستی از نظر تاریخی ندارد و این برای کودک و نوجوان ایجاد سؤال میکند. نویسندهای میتواند در این زمینه آثار موفق خلق کند که مفاهیم دینی به جان و دل او نشسته و درونی باشد.
فاطمه رشیدی مربی ادبی کانون پرورش فکری کودک و نوجوان و مدرس دانشگاه در ادامه با اشاره به محبوبیت آثار کلر ژوبرت در بین کودکان گفت: این نویسنده مفاهیم دینی را در قالب داستان آموزش میدهد؛ همان کاری که خداوند در قرآن انجام میدهد. خداوند در قرآن از قصههای پیامبران و اقوام گذشته در قرآن استفاده کرده و آموزهها از راه داستان بیان شده است. این نویسنده هم در بیان آموزههای رفتاری مستقیم گویی نکرده است.
این مربی ادبی ادامه داد: اگر ما قرآن را در بیان مفاهیم الگو قرار دهیم؛ بهطور مثال در موضوع توحید، خداوند صراحتاً به مسئله توحید اشاره میکند؛ اما در کنار آن به ذکر مثال و آیه و نشانه و دلیل و برهان نیز پرداخته است. میفرماید: «سیروا فی الأرض»: به زمین و آسمان نگاه کنید؛ نشانههای مرا ببینید. یعنی ما از پریشانی به جمع میرسیم.
«تنوع در گفتن»؛ لازمه انتقال مؤثر آموزههای دینی در ادبیات کودک و نوجوان
رشیدی یک نکته مهم دیگر در انتقال مؤثر آموزههای دینی در ادبیات کودک و نوجوان را «تنوع در گفتن» دانست و گفت: گاهی اوقات میبینید یک مفهوم، مستقیم گفته نمیشود؛ اما تنوعی در بیان آن وجود ندارد؛ یعنی تکرار مکررات است و بچه به سادگی حدس میزند پایان این داستان یا شعر چیست.
وی با اشاره به پیشینه آثار ادبی دینی کودک و نوجوان گفت: ما از قرن ششم و هفتم هجری آثاری در این زمینه داشتهایم. مثلاً در گلستان سعدی داستانهای کوتاهی وجود دارد که مربوط به آموزههای رفتاری و دینی ما است. در مثنوی معنوی، نصاب الصبیان یا کلیله و دمنه که امروز داستانهای آن بازنویسی و در قالب انیمیش ساخته میشود، این نمونه کارها و روشها را دیدهایم.
این مربی ادبی کودک و نوجوان گفت: پس یک نکته غیرمستقیم گویی در ادبیات، یک نکته تنوع در گفتن و یک موضوع هم این است که بتوانیم کتابهای خوب را به بچهها معرفی کنیم. در کانون پرورش فکری همه کتابها زیر نظر کارگروههای دینی و روانشناسی بررسی میشوند.
رشیدی تصریح کرد: آنجا که کتاب فرمایشی باشد، اثر کوششی میشود، قطعاً آنچه از دل برآید بر دل مینشیند. بچهها از کارهای کوششی فرار خواهند کرد. نمونههای اینجور کارها را دیدهایم. به همان نسبت وقتی شاعر یا نویسندهای برای دل خود شعر گفته، همان شعر گل میکند، همهجا بر سر زبانها میافتد و به دل مینشیند.
این مربی کودک و نوجوان ادامه داد: برای مثال شعر معروف «به نام خداوند رنگینکمان» از شعرهای محبوب بچهها است. شاعر اول نظر کودک را به رنگینکمان؛ این آیه زیبای خدا جلب میکند بعد میگوید: «خداوند بخشنده مهربان» که ترجمه آیه قرآن است. وقتی این شعر را برای بچهها میخوانیم، همه یکصدا میشوند: «به نام خداوند رنگینکمان، خداوند بخشنده مهربان، خداوند زیبایی و عطر و رنگ، خداوند پروانههای قشنگ» چون مصداقها را در این شعر میبینند، از این شعر لذت میبرند و از این منظر به خدا و توحید نگاه میکنند.
وی با بیان اینکه ما الگوهای دینی زیادی داریم که باید به زیبایی و با تنوع معرفی شوند، اظهار کرد: مثلاً وقتی از امام حسین (ع) حرف میزنیم، فقط یاد واقعه کربلا نیفتیم، یا وقتی از امام حسن (ع) حرف میزنیم فقط یا واقعه صلحی که مجبور بودند انجام دهند، نیفتیم. موضوعاتی برای بچهها در کتابهای دینی و تاریخ آنها تکرار شده است و بچهها باید آنها را بارها و بارها تکرار کنند.
اگر نمیتوانیم کار نویی انجام دهیم، حداقل برگردان خوبی به آثار گذشته برای بچهها داشته باشیم
این مربی ادبی کودک و نوجوان گفت: دانشمندان ما از قرن ششم به بعد رسالت خود را در انتقال این مفاهیم به لحاظ فقهی، فلسفی و بعدها با رویکرد عارفانه و عاشقانه انجام دادند. رسالت امروز ما چیست؟ این است که اگر نمیتوانیم کار نویی به فراخور جامعه امروز انجام دهیم، حداقل برگردان و مرور خوبی به آثار گذشته برای بچهها داشته باشیم؛ کاری که بعضی از شاعران و نویسندههای امروز ما انجام دادهاند.
رشیدی ادامه داد: مثلاً عرفان نظر آهاری با زبان نرم، لطیف و کودکانه در آثار خود از خداوند، عشق به او، پیامبر (ص) و قصههای قرآنی سخن گفته است و شاعران دیگری هم داریم که در این زمینه آثار خوبی دارند.
ذهن ما در پرداختن به موضوع نبوت و امامت در ادبیات هنوز یک ذهن کلیشه پرداز است
وی افزود: معمولاً آثاری که در زمینه خداوند و شناخت او در حوزه ادبیات کودک و نوجوان نوشته شده خیلی موفقتر از آثاری است که در موضوعات امامت و پیامبری تولید شده است؛ به دلیل اینکه ذهن ما در پرداختن به موضوع نبوت و امامت هنوز یک ذهن کلیشهای و کلیشه پرداز است. وقتی بحث امامت پیش میآید گویی فقط باید درباره مظلومیت ائمه (ع) صحبت کنیم؛ درحالیکه اگر معصومین ما بین مردم زمانه خود محبوب بودند و حتی دشمنانشان توان مقاومت برابر آنها نداشتند به لحاظ رفتار و شخصیت قوی فردی و اجتماعی آنها است؛ چیزی که امروز باید به بچهها انتقال دهیم.
این مربی کودک و نوجوان ادامه داد: در کتاب «قصههای خوب برای بچههای خوب» مهدی آذر یزدی خیلی شیرین و جذاب با یک رویکرد آرام و منطقی این مفاهیم را برای کودکان و نوجوانان روایت میکند. کودک وقتی کتاب را میخواند آرام آرام با قصهها همسو میشود. در دوران کودکی و نوجوانی این داستانها اول به دل ما مینشیند، در جان ما حک میشود و وقتی بزرگتر شدیم میتوانیم آنها را تجزیه و تحلیل کنیم.
این مربی ادبی کودک و نوجوان درباره آگاهی پدران و مادران از این نکات در انتقال مفاهیم تربیتی به فرزند خود گفت: وقتی من در کانون کتاب «کلوچههای خدا» را که به زیبایی موضوع نذر را به داستان درآورده است، برای بچهها میخوانم، همه بچهها به سمت قفسهای که این کتاب آنجاست، میروند و آن را برمیدارند و اگر نتوانند روانخوانی کنند از پدر و مادر خود میخواهند کتاب را برای آنها بخوانند. آنها هم علاقهمند میشوند و مجدداً به سراغ همان قفسه میآیند و به دنبال کتاب مشابه و خوب دیگری میگردند.
آثار ادبی کودک و نوجوان باید جوششی باشند/به دنبال بسامد و آمار نباشیم
رشیدی خاطرنشان کرد: وظیفه نهادی که در این زمینه سیاستگذاری میکند این است که تأکید مؤکد کند که آثار ادبی کودک و نوجوان جوششی باشند و علاوه بر کارشناسان مذهبی یک کارگروه روانشناسی با توجه به خصوصیات گروه سنی الف تا دال بر این آثار نظارت کند. این کار سیاستگذاری و سرمایهگذاری دقیق میخواهد. یعنی ما به دنبال بسامد و آمار نباشیم و کیفیت را دنبال کنیم.
این مربی کانون پرورش فکری ادامه داد: ما در کارگاههای ادبی تلاش میکنیم لذت قلم به دست گرفتن و نوشتن را به بچهها بچشانیم. در جشنوارههای سالیانه نیز از بچهها خواسته میشود درباره موضوعات خاصی دست به قلم شوند که خوب است در این جشنوارهها تنوع بیشتری در موضوعات ایجاد شود تا دست بچهها در نوشتن باز باشد و آنچه را دوست دارد بنویسند.
قصهگویی رضوی از بخشهای موفق جشنواره رضوی است
رشیدی اظهار کرد: ازجمله این برنامهها، جشنواره رضوی است، یکی از بخشهای خوب این جشنواره، بخش قصهگویی رضوی است که مربیان و اعضا در این جشنواره قصهگویی میکنند و موضوعات بسیار متنوعی درباره امام رضا (ع)، حسن خلق و کرامات ایشان در قالب قصه و بهصورت مستند بیان میکنند. قصهگویی فرآیند زیبایی است که قرآن هم از آن بهره برده است.
وی گفت: کلیت کار کانون پرورش فکری تنوع، بیان غیرمستقیم و دوری از کلیشهها است. کانون اهتمام ویژهای به آموزش مفاهیم دینی دارد؛ اما خوشبختانه با روش و نگاه خاص خود.
در ادامه پروین اظهار کرد: کانون پرورش فکری دست مربی را باز میگذارد که بتواند با شیوههای ابداعی خود به بچهها آموزش دهد. البته کسی که مربی کانون است گزینشهای متعددی از لحاظ روانشناسی، برخورد با بچهها، میزان صبوری و ... را میگذراند. با توجه به رعایت این روشها است که بچههای کانون بچههایی هستند که مهربان هستند، افکار سالمتری دارند و به دیگران کمک میکند.
تجربه کانون پرورش فکری در اثرگذاری بر کودک و نوجوان مورد توجه قرار گیرد
این مربی فرهنگی کانون پرورش فکری گفت: تکرار جنبههای قهری در تربیت دینی تأثیر منفی روی بچهها میگذارد. ما در کانون روی بچهها کار میکنیم اما همین بچهها در مدرسه دوباره همان آموزشها را میبینند و در ذهن کودک و نوجوان تقابل ایجاد میشود. اگر آموزش و پرورش این تجربهها را در نظر میگرفت خوب بود.
وی تأکید کرد: نکته مهم در ارائه این آموزشها این است که جذابیت آموزهها در نظر کودک و نوجوان ترسیم شود. از جنبه لطف وارد شویم و این جذابیت طوری باشد کودک و نوجوان شیرینی آن را احساس کند.
رشیدی نیز در این رابطه اظهار کرد: این موضوع به هنر مربی بر میگردد و اینکه چطور میتواند با بچهها ارتباط برقرار کند. میتوان پیشنهاد داد نهادهایی مثل ارشاد اسلامی، آموزش و پرورش، صدا و سیما یا تبلیغات اسلامی کارگاههایی برگزار کنند و مربیان توانمند کانون آموزشهای لازم را در این کارگاهها به والدین یا سایر افراد ارائه دهند.
وی تصریح کرد: امروز در دست همه بچههای ما تلفن همراه یا تبلت هست، وقتی کودک هشت ساله من دچار چنین هجمهای شود متقابلاً باید پادزهری برای آن باشد. نمیتوانم مستقیم به او بگویم این شبکه یا کانال خوب نیست. مثلاً اگر به او میگویم نوشابه برای تو ضرر دارد باید چنان دوغ خوشمزهای جلوی او بگذارم که سراغ نوشابه نرود. وقتی میگویم فلان شبکه اجتماعی برای شما خوب نیست، باید آنچه در مقابلش قرار میدهم به دل کودک بنشیند و از آن لذت ببرد. برای هر زهری باید پادزهری باشد و این نیازمند آن است که فکر اندیشیده شود، زمان گذاشته شود و سرمایهگذاری مادی و معنوی انجام شود.
مرگ و شهادت در ادبیات کودک و نوجوان
این مربی ادبی کودک و نوجوان در ادامه گفت: یک نکته مهم دیگر در ارتباط با موضوع مهم دفاع مقدس و شهدا و انتقال آن به کودک و نوجوان است. هیچوقت ندیدیم نهاد خاصی بیاید از ما در این خصوص کمک بگیرد؛ درحالیکه ما قصهگوهای بسیار خوبی در سطح کشوری داریم.
وی با تصریح به اینکه موضوع مرگ، مسأله دشوار و تاریکی برای کودک و نوجوان است، بیان کرد: ما در آثار کودک، داستانهایی داریم که بهسادگی و زیبایی مفهوم مرگ را از زبان حیوانات برای بچهها روشن میکند؛ نمونه آن داستان «خداحافظ راکون پیر» است. در بحث شهادت که یک مرگ انتخابی است، وقتی به آثار نگاه میکنیم میبینیم یک ذهن کاملاً کلیشهای دست به قلم شده و کتاب نوشته است. من مربی از آن لذت نمیبرم و کودک و نوجوان هم با دیدن این کتاب دیگر سراغ آثار این حوزه نمیرود.
رشیدی تصریح کرد: در دهه هفتاد در زمینه شهادت و جانبازی کتابهایی نوشته شد که از یک منظر زجرآور، سخت و کشدار به این موضوع نگاه کرده بودند. برای مثال در یک کتابی ۴۴ روز زجر کشیدن یک جانباز را ترسیم میکند تا اینکه شهید میشود. یا در کتاب دیگری سی صفحه اول کتاب، شهادت یک جانباز را بعد از سالها از نگاه یک کودک با تمام جزئیات زجرآور و دردناک آن روایت میکند. چرا از یک منظر دیگری به موضوع شهادت نگاه نکنیم؟ چرا از زیبایی و با معرفت و مرام بودن این افراد و اینکه چه قدر عاشق خانواده خود هستند به آنها نگاه نمیکنیم؟ چرا فقط از منظر ناتوانی به جانباز نگاه میکنیم؟ متأسفانه برخی آثار نوشته شده در این حوزه ضربه وارد میکند.
در برابر آنچه بر لوح وجود بچهها مینویسیم مسئول هستیم
این مربی ادبی در پایان خاطرنشان کرد: ما هر جا باشیم در برابر آنچه بر لوح وجود بچهها مینویسیم مسئول هستیم. بچهها امانت هستند. در فرآیند رشد و پرورش آنها هم نباید به دنبال آمار و بسامد باشیم. باید بازخورد این کارها را در جامعه ببینیم. بچههای امروز هوش سرشاری دارند و زبان و بیان ما در انتقال آموزههای تربیتی باید متفاوت شود. باید همپای بچهها پیش برویم و این نیازمند مطالعه و صبوری است.
در پایان این نشست تعدادی از آثار محبوب کودک و نوجوان معرفی شد: آثار کلر ژوبرت، یکی بود اثر سوسن طاقدیس، تانک آرزوها احمد عرب لو، پیوند دو دریا محمدعلی دهقانی، بر بالین امپراتور محمدعلی دهقانی، مرا به خاطر تو سید محمد سادات اخوی، او اثر محسن چینیفروشان، همیشه او، همهجا او محسن چینیفروشان، خشم قلمبه اثر میری دلانسه و گوسفندی که عصبانی بود، خیلی عصبانی اثر ژوزف تئوبالد.