قصه‌گویی خاطره انسان را ماندگارتر می‌کند

قصه‌های کهن بخشی مهم از آداب و رسوم و فرهنگ و هویت ملی و منطقه‌ای ما هستند که کودکانمان باید با آن‌ها آشنا شوند و در حفظ شان کوشا باشند و به جهانیان معرفی کنند.

فرحناز رحیمی فوق‌لیسانس ادبیات فارسی و مربی مسئول مرکز فرهنگی هنری دهدشت، که با قصه "ملا نصرالدین علم فروش" در بیست و یکمین جشنواره قصه‌گویی منطقه سه کشور در اهواز شرکت کرده 20 سال است که از آغاز کار او در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به‌عنوان مربی می‌گذرد. قصه‌گویی برای وی یکی از فعالیت‌های اصلی‌اش در کسوت مربی‌گری کانون پرورش فکری محسوب می‌شود. چرا که در کودکی پیرزنی همسایه پدربزرگش بود که چشمانی نابینا داشت. از بچه‌ها می‌خواست رختخوابش را برای او در حیاط روی تخت پهن و یا پارچ آبش را پر از آب کنند. در عوض برایشان هرشب یک قصه می‌گفت. چنان به جزئیات قصه می‌پرداخت که در قصه هفت‌دختر خودم را یکی از دختران قصه می‌پنداشتم. قصه‌گویی خاله بگم جان بود که زمینه علاقه به قصه‌گویی را در ایشان روشن کرد. با فرحناز رحیمی یکی از قصه‌گویان راه‌یافته به در بیست و یکمین جشنواره قصه‌گویی منطقه 3 کشور گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که تقدیم شما خوانندگان می‌شود.

علاقه مندی شما به قصه‌گویی نمایان و مشهود است. چرا؟

این فعالیت را دوست دارم. با قصه به بچه‌ها نزدیک‌تر و در خاطره‌ها ماندگارتر می‌شوم. خیلی از اعضای قدیمی مرکز که الان در سن بزرگ‌سالی هستند و در مشاغل مختلف اجتماعی حضور دارند، وقتی آن‌ها را می‌بینم مرا با قصه‌هایی که برایشان گفته‌ام به خاطر می‌آورند. قصه‌گویی خاطره انسان را ماندگارتر می‌کند.

چه سبک قصه‌هایی را انتخاب می‌کنید و به آن می‌پردازید؟

قصه‌های کلاسیک، سنتی و فولکلور

درباره قصه‌ای که در جشنواره اجرا خواهید کرد توضیح دهید؟ با چه معیاری این قصه را انتخاب کردید؟

با گسترش تعدد و تنوع دانشگاه‌ها و مدارس خصوصی و سیل فارغ‌التحصیلان بیکار و رشد مدرک‌گرایی بدون داشتن تخصص کافی،  کودکان و نوجوانانی را می‌دیدم که اصلاً علاقه به درس خواندن و یا کسب علم ندارند و بر این باورند که ثروت بهتر از علم است. یکی از معیارهای انتخاب قصه‌ام این بود که به آن‌ها بفهمانم  بر خلاف تصورشان این‌طور نیست. دیگر اینکه ملانصرالدین یه شخصیت طنزی دارد که برای فهماندن منظورش به دیگران و رسیدن به هدفش از کارهای عجیب و غریب استفاده می‌کند و تقریبا نسل ما قصه‌های مختلفی را از او شنیده‌ایم و بسیار این شخصیت طناز را دوست داریم. بهتر است نسل جدید هم با او و قصه هایش آشنا شوند. داستان‌های ملانصرالدین تاریخ مصرف ندارند.

عصر جدید و فناوری‌های نوین، چه تاثیری در فرآیند قصه‌گویی گذاشته است؟

قصه‌گویی پیشینه ای به قدمت تاریخ بشر دارد. به دلیل حضور پر قدرت قوه تخیل در آدمی، قصه حضوری همیشگی و ماندگار در تاریخ بشر داشته و راهی برای ارضای قوه تخیل انسان‌ها بوده است. بنابراین عصر جدید و تغییرات سبک زندگی، نمی‌تواند آدمیان را مستغنی از قصه و افسانه نماید و البته می‌تواند زمینه‌ساز قصه‌ها و افسانه‌هایی تازه‌تر شود که در فرم و هم در محتوا شیوه ای متفاوت با سبک قدمایی داشته باشند. همچنان که عصر جدید نیز دامنه قصه‌ها و افسانه‌ها و اسطوره‌ها را گسترانده است. قصه  چون پلی  مابین نسل‌های گذشته، حال و آینده ایفای نقش نموده است و همچنان این نقش محفوظ خواهد ماند. فناوری در بقا و حفظ قصه‌های کهن و کنونی نقش بسزایی دارد. قبلا قصه‌ها نسل به نسل و سینه به سینه منقل می‌شد اما امروزه با استفاده از فناوری نوین می تواند برای همیشه در سینه تاریخ محفوظ بماند. اشتراک‌گذاری قصه‌های محلی و بومی در دنیای مجازی می‌تواند به سرعت آن را فراگیر و جهانی نماید و دیگران را با فرهنگ و قصه‌های فولک خود آشنا کرد. از فناوری‌های نو می‌توان بهره گرفت و با جذاب‌تر نمودن شیوه ارائه قصه به کمک آن‌ها، برای تعلیم و تربیت کودکان و دیگر گروههای سنی بهره‌مند شد. اتخاذ شیوه قصه‌گویی برای ارائه منویات معمولا در همه جا مجذوب کننده و مخاطب پسند است. استفاده از تکنولوژی های نو و بهره گرفتن از افکت های صوتی و تصویری می‌تواند بر جذابیت آن بیفزاید.

آیا قصه‌های خود را در فضای مجازی منتشر می‌کنید ؟

 بله. به نشر قصه‌هایم در اینستاگرام می‌پردازم. استقبال رضایت‌بخش است و پیام‌هایی که می‌گذارند مشوق تداوم قصه‌گویی‌ام بودند. نظرات اصلاحی و انتقادی هم سازنده هستند.

با توجه به تجربه خود در قصه‌گویی چه تغییراتی در شیوه قصه‌گویی هایتان ایجاد کرده اید تا با نیازهای روز کودکان همراه باشد تا بیشتر مورد توجه بچه ها قرار گیرد؟

سعی کردم با توجه به کم بودن صبر و حوصله نسل حاضر راوی قصه‌هایی باشم که جذاب و  آموزنده هستند. زمان مناسب داشته باشند و از حوصله شان سرریز نشود و تکراری نباشند. مثلا فیلم و کارتون آن‌ها را ندیده باشند. در هنگام بحث‌های آزاد نیازها و دیدگاهشان را بررسی و قصه‌ها را بر همین اساس انتخاب می‌کنم.

آیا شما شیوه های سنتی قصه‌گویی را می‌پسندید؟

شیوه های سنتی را می‌پسندم. راز موثر بودن قصه‌گویی در ارتباط چهره به چهره است. یک ارتباط خاطره ساز و ماندگار با استفاده از کلام به وجود می آورد. سکوت و بالا بردن و پایین آوردن تن صدا، ریتم تند و یا کند کردن بیان و استفاده از زبان بدن تاثیر را فراتر می‌برد. فناوری‌های نوین ممکن است این ارتباط چهره به چهره را حذف نماید. و از تحریک قوه تخیل قصه بکاهد.

پرداختن به قصه‌های بومی و محلی را چقدر محور اجراهای خود قرار می‌دهید؟

سعی می‌کنم استفاده نمایم. قصه‌های کهن بخشی مهم از آداب و رسوم و فرهنگ و هویت ملی و منطقه‌ای ما هستند که کودکانمان باید با آن‌ها آشنا شوند و در حفظ شان کوشا باشند و به جهانیان معرفی کنند. در قصه‌های بومی محلی به سنت‌ها احترام می‌گذاریم و همین باعث تقویت یکپارچگی فردی و صداقت در کودکان می‌شود  قصه‌های بومی مطالب زیادی  درباره گذشته به ما انتقال می‌دهند.

نوآوری در اجرای قصه‌هایی با مضامین خاص همچون عاشورا، دفاع مقدس و... را به منظور تاثیر گذاری بهینه در نزد مخاطب چگونه ارزیابی می‌کنید؟

هر دو بخشی از تاریخ و هویت ملی و مذهبی ما هستند. بیان و بازخوانی جدید آن‌ها باید زمینه‌ساز ارتباط جدی‌تر مخاطبان حاضر با این دو رویداد و سایر حوادث ملی دیگر باشند. همچنان که افرادی زحمت روایت‌های مدرن آن‌ها را به عهده داشته اند و باعث اثرگذاری آن‌ها در نسل کنونی شده اند.

چرا باید قصه نوشت، قصه خواند و قصه‌گویی کرد؟

قصه‌گویی می‌تواند مانند یک رسانه  و در کنار سایر رسانه ها حتی قوی‌تر از آن‌ها به آموزش بپردازد. کودکانی که قصه می‌شنوند بیشتر از کودکان، دیگر مهارتهای زندگی را از پیشینیان فرا گرفته و به آیندگان منتقل می‌کنند. راحت‌تر ابراز محبت و مهربانی می‌کنند. کنترل خشم و برقراری ارتباط با دیگران درمیان آنها بالاتر است و بیشتر به حقوق دیگران احترام می‌گذارند. برای انتقال ارزش‌های پسندیده و آموزنده‌ای که ریشه در تعالیم دین و فرهنگ و ادبیات سرزمین نمان دارند باید قصه گفت و قصه شنید.

شما به‌عنوان یک قصه‌گو، قصه‌های را که انتخاب می‌کنید در نتیجه نگرش خودتان است یا براساس سلیقه مخاطب؟ 

هردو. انتخاب خودم که بر اساس نیاز مخاطب است را ملاک قرار می‌دهم.

هنر قصه‌گو در برقراری ارتباط با مخاطب در چیست؟

در نظر گرفتن مهارت‌های بیانی و گفتاری و استفاده از میمیک صورت و زبان بدن، فرکانس متناسب صوت و صدا و توزیع نگاه بر همه مخاطبین روش های موثری برای تاثیرگذاری بر مخاطب است.

در قصه‌گویی چقدر از ابزار بهره می‌گیرید؟

فرم و محتوای قصه و مهارت‌های زبانی و کلامی. از ابزار و وسایل کمکی و موسیقی مناسب نیز می توان بهره گرفت. پوشش هم باید متناسب باشد.

با توجه  به این که کانون در کشور تنها ارگانی است که به شکل سازماندهی شده به امر قصه‌گویی توجه ویژه دارد و جشنواره‌های مختلفی را برگزار کرده است  آیا از نظر شما این شیوه برنامه‌ریزی و اجرا مناسب است؟

کانون ماموریت مهمی را برعهده گرفته است. حفظ و گسترش سنت پسندیده‌ی قصه‌گویی توسط مربیان از جمله ماموریت های مهم کانون است. در سالهای اخیر در کنار قصه‌گویی پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها و یا کودکان و نوجوان دامنه آن را گسترش داده و خیلی خوب توانسته است این هنر را زنده نگه دارد و گسترش دهد.

توجه به جنبه‌های قصه‌گویی خلاق را تا چه حد مدنظر قرار می‌دهید؟

قصه‌گویی خلاق تنها می تواند برای کودکان گروه سنی پیش از دبستان مناسب باشد. قصه‌گو می‌تواند با ارائه شیوه خلاقانه در بیان قصه فرصتی برای مخاطبان با مشارکت دادن آنها در قصه  فراهم آورد تا آن‌ها بتوانند با تغییراتی که با میل خود ایجاد می‌کنند به کشف فضاهای تازه دست یابند و به‌صورت غیر مستقیم با ساختار قصه آشنا شوند. اما این خلاقیت نباید آنها را از اصل قصه باز دارد.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 0 =