به گزارش روابط عمومی اداره کل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خراسان رضوی، شصت و هفتمین انجمن ادبی آفتاب با حضور لیلا صبوحی، نویسنده، داور و مدرس کارگاههای داستان، عصر روز پنجشنبه ۱۵ آذرماه۱۳۹۷ برگزار شد.
محبوبه بزمآرا کارشناس مسئول ادبی استان در توضیح این خبر گفت: این جلسه با خوانش داستانهای «تعبیر» اثر نفیسهسادات حسینی، «باران در تابستان» اثر هدی سوسنگرزاده و «اتوبوس» اثر سید علی خاتمی با نقد و بررسی میهمان جلسه و اعضا برگزار شد.
اثر هدی سوسنگرزاده اولین اثری بود که نقد شد. مهتاب فارابی در نقد این اثر گفت: نقطه ضعف این اثر دیالوگهای ضعیف آن است و زهرا بیژنیار، توصیفهای کلی و استفاده نویسنده از کلمات سنگین که درک و حس آنها مشکل بود را دلیل کمرنگ شدن صمیمیت در داستان دانست.
لیلا صبوحی کارشناس میهمان انجمن و نویسنده کتاب «پاییز از پاهایم بالا میرود» گفت: این داستان دارای ایده بسیار خوبی بود و در خط آخر داستان که پیرمرد به دستان خالی پسر که بالا آورده بود نگاه میکند، نویسنده ضربه نهایی را به خوبی وارد می کند و این سیالی و لغزان بودن میتواند در ذهن آدم روانپریش که شخصیت اصلی داستان است بگذرد و کاملاً قابل باور باشد، در نهایت باید بگویم در داستان «باران در تابستان»، دیالوگها بیشتر کارکرد اطلاعرسانی داشتند و نیاز به ویرایش آنها احساس میشود.
در نقد اثر نفیسه حسینی پس از خوانش اثر، آیدا پاکزاد یکی از اعضای انجمن با اشاره به پیشرفت وی گفت: این داستان نشان میدهد که او میتواند از دیگر آدمها و شخصیتها (غیر از خودش) نیز در نوشتن داستان استفاده کند در حالی که در آثار گذشته فقط درباره خودش مینوشت.
هدی سوسنگرزاده منتقد دیگر داستان «تعبیر» نیز پرشهای زیاد در داستان کوتاه را مانع از درک روابط بین شخصیتها عنوان کرد.
شهرزاد لعلبذری دیگر عضو انجمن ادبی آفتاب در نقد این اثر گفت: زبان داستان قشنگ بود اما پرش زمانی داستان زیاد است. به عنوان مثال وقتی داستان با تولد بچه شروع میشود، انتظار داریم آن طفل در داستان نقش موثری داشته باشد.
بیژنیار نیز در نقد این اثر گفت: استفاده زیاد از قیدها، تاثیر حسی داستان را کم میکند. خواننده میتواند با کمک گرفتن از رفتار شخصیتها خودش قیدها را در ذهن بسازد. به عنوان مثال به کار بردن عباراتی چون «با شوخطبعی همیشگیاش» و یا «با صدایی که خنده در آن موج میزد» ضرورتی ندارد.
لیلا صبوحی در نقد اثر «تعبیر» نوشته نفیسه حسینی گفت: در این اثر تکلیفمان با سیر داستان مشخص نبود. نویسنده در بیان مطالب ذهنیاش کمی ناموفق بود. بعضی از داستانها در ذات خود ابهام دارند اما گاهی این ابهام از ضعف روایت نویسنده ناشی میشود که قابل قبول نیست.
توصیفات داستان هم در بعضی از بخشها شاعرانه میشود که ایرادی بر آن نیست؛ عدهای از منتقدان این توصیفات شاعرانگی را می پذیرند و عدهای دیگر آن را مناسب فضای داستان نمیدانند. همین که داستان مخاطب خود را داشته باشد به شما این مجوز را میدهد که این سبک را دنبال کنید.
نویسنده رمان «سیاوش اسم بهتری بود» ادامه داد: نوشتن، یک کار یک مرحلهای نیست بلکه سه مرحله «پیش از نوشتن»، «نوشتن» و «پس از نوشتن» دارد و هر کدام از این مراحل نیازمند وقتگذاری ست.
در نقد اثر علی خاتمی نیز اعضا به جملهبندیهای ناقص و اشکالات دستوری به ویژه در به کار بردن افعال و زمان آنها اشاره کردند.
لیلا صبوحی در نقد اثر «اتوبوس» گفت: در آثار آل احمد میبینیم که جملات کوتاه و با فعلهای متعدد آمده است و برخلاف آن در آثار دکتر شریعتی به کرّات با جملات بسیار طولانی روبرو هستیم. باید توجه داشته باشیم که ساخت داستان چه میطلبد. آیا جملات بلند نیاز است یا جملات کوتاه. بدون شک در لحظات حساس داستان جملات کوتاه کارکرد بهتری دارند و ریتم و آهنگ کار را تند میکنند. این نکته هم قابل توجه است که شروع داستان بهتر است با توصیف همراه نباشد.
صبوحی در پایان سخنان خود بر بیان غیرمستقیم در داستان به جای توصیفات بارز و آشکار تاکید کرد.
شصت و هفتمین انجمن ادبی آفتاب با گرفتن عکس یادگاری و امضای کتاب به پایان رسید.