شما سرشار از خلاقیت و ایده‌های ناب هستید

شصت و نهمین انجمن ادبی آفتاب با حضور ابراهیم زره‌ساز مدیر کل کانون استان و قاسم رفیعا شاعر مطرح کشور برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی اداره کل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان خراسان رضوی، پنج‌شنبه ۴ بهمن ۱۳۹۷ شصت و نهمین انجمن ادبی آفتاب با حضور هفده عضو نوجوان و با محوریت شعر برگزار شد.

محبوبه بزم‌آرا کارشناس مسئول ادبی استان در توضیح این خبر گفت: در ادامه روند برگزاری انجمن‌های ادبی آفتاب، شصت و نهمین جلسه با محوریت شعر و با دعوت از قاسم رفیعا به عنوان کارشناس شاعر جلسه برگزار شد.

در ابتدای جلسه مهتاب فارابی عضو نوجوان مرکز فرهنگی هنری شماره ۲ مشهد، شعر «لالایی» را خواند که در قالب ترانه بود و گفت‌وگوهایی پیرامون قالب ترانه و ویژگی‌های آن صورت گرفت.

کیانا رجایی‌فرد دومین شعر را خواند: «کلمات فرو می‌ریزند و می‌شکنند و خرد می‌شوند / چرا جمله‌ها داد می‌زنند؟ نقطه‌ها جیغ می‌کشند؟ / تو کدام نقطه‌ای که پایان هیچ جمله‌ای نیستی؟....»

محمد رسول اسعدی در نقد این اثر گفت: توضیحات اضافه یکی از ایرادات این اثر است و خیلی از کلمات را به راحتی می‌توان حذف کرد بدون اینکه لطمه‌ای به مفهوم شعر بزند.

محبوبه بزم‌آرا در بررسی این شعر گفت: بند اول این اثر سرشار از کشف‌های شاعرانه است اما اطناب و تکرارهای بی‌مورد شاعر باعث کاهش تاثیرگذاری و دیده نشدن زیبایی‌های کار شده است. ضمن اینکه این اثر در بخش‌هایی به شعر نزدیک می‌شود و در جاهایی به یادداشت ادبی.

در ادامه مرتضی چزگی شعر، «سکوت سرد» را خواند. مهتاب فارابی گفت: این شعر تصویرهای خوبی داشت اما به تنهایی حس و حال شعر را نمی‌رساند.

رسول اسعدی هم در بررسی این اثر گفت: به نظر من هم شعر هنوز باید ادامه پیدا می‌کرد و مفهوم آن کامل نشده بود.

قاسم رفیعا کارشناس شاعر میهمان جلسه نیز در توضیحاتی پیرامون آثار خوانده شده گفت: از دیدگاه من عصر امروز عصر شعر جوششی نیست بلکه عصر شعر کوششی است و باید عقبه مطالعاتی قوی داشت تا شعر را عوام بپسندند و خواص بفهمند و برای همه مخاطبان به نوعی پیام و لذت ادبی به همراه داشته باشد. این توضیح را هم باید داد که البته در مرحله اول جوشش است اگر جوششی وجود نداشته باشد منجر به کوشش نمی‌شود.

(هی دود و هی دود/ در خود شکستی؟ / تنها نشستی؟ هی اشک و لبخند...) این بندها شروع چهار پاره‌ای بود از آیدا پاکزاد بود که مورد نقد و بررسی قرار گرفت.

رفیعا در توضیح قالب این شعر گفت: سرودن در قالب شعر چهارپاره سخت است چون از طرفی حالت روایی دارد و بندها باید در ادامه و کامل‌کننده هم باشند و از طرف دیگر در مصراع آخر هر بند مانند دوبیتی و یا رباعی نیازمند یه ضربه و تکانه‌ی پایانی هستیم. معمولاًچهارپاره قالبی کوششی و سفارشی‌اند ... از دیگر مشخصه های این قالب نزدیکی به زبان امروز است و بیشتر هم برای سرودن شعر کودک و نوجوان کاربرد دارد.

شعر رضا شریعتی‌کیا در ادامه جلسه خوانده شد: «باز از خیالتان غزلی پرورانده‌ام/ چون شاعر شما شده‌ام زنده مانده‌ام/ تنها سلاح مانده برایم تغزل است/ من آخرین گلوله‌ی خود را چکانده‌ام»

مهتاب فارابی گفت: خیلی خوب از کلمات و تلمیح‌های تاریخی استفاده کرده‌اید. اما کلمات «غزل» و «بانو» به کرّات در شعرهای شما مورد استفاده قرار می‌گیرند که این امر باعث تولید مضامین تکراری می‌شود و به نظر من بهتر است این قالب را بشکنید.

قاسم رفیعا در بررسی این غزل توضیح داد که تلمیح و اشاره به روایت‌های تاریخی در شعر یک توانمندی است با این شرط که شاعر آن حکایت تاریخی را کامل بداند و در عین حال زاویه دیدش به آن واقعه تاریخی متفاوت از اشاراتی باشد که تا به حال بوده است و به نظرمن غزل شریعتی‌کیا این ویژگی را داشت.

سمانه غفورنیا شعر بعدی را خواند. اسعدی درباره گزینش بهتر واژگان و نزدیک‌تر کردن زبان به شعر توصیه‌هایی کرد؛ مانند: استفاده از «عهد بستن» به جای «قول دادن» و مواردی از این دست.

رفیعا خطاب به این عضو نوجوان گفت: شعر شما نشان می‌دهد که هنوز به طور جدی با نثر فاصله نگرفته‌اید. باید شعر آزاد بیشتر بخوانید و به زبان خاص و سایر مولفه‌های شعر آزاد دست پیدا کنید.

بزم‌آرا توضیح داد اثر غفورنیا، دریافت‌های شاعرانه خوبی دارد؛ مثل تصویری که از جنگ ارائه داده بود. اما باید وسواس بیشتری روی حذف کلمات و دور شدن از حشوها و زوائد داشته باشد. برگشت به شعر و چندباره خوانی یک اثر و پیراستن آن کمک شایانی به یک شاعر در جهت رسیدن به اثر مطلوب می‌کند.

«بهاره جویی» اثر سید محمد پور محمود با نقد مهتاب فارابی همراه شد. او ترکیب‌سازی‌هایی مثل «کناره جویی» را زیبا عنوان کرد. قاسم رفیعا نیز توضیح داد که ترکیب‌سازی یک جسارت است اما در جاهایی تاثیرگذار نیست. هر کار تازه‌ای سختی‌های خودش را دارد. ترکیب «ستاره جویی» واقعا قشنگ است.

آخرین شعر، اثر محمد رسول اسعدی بود. «عبور دست که بود/ بر گونه ات غبار آشنایی/ کشید/ که هر قدم می‌آیی/ غریب‌تری»

پورمحمود گفت: «که» در شعر اول به نظر اضافه است: «هر قدم می‌آیی...»

رفیعا توضیح داد: شاعر به زبان شعر دست یافته و دیگر کسی نمی‌تواند بگوید این کار نثر است. متوجه می‌شویم از دایره نثر فاصله گرفته و به شعریت رسیده است. هیچ چیز زائدی در این کار دیده نمی‌شود و تاثیر عاطفی خود را نیز بر مخاطب می‌گذارد.

ابراهیم زره‌ساز مدیر کل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان در پایان جلسه یادآور شد: خیلی خوش‌حالم در جمع فرهیختگان و ادیبان نوجوان و جوان کانون و در انجمن ادبی آفتاب هستم. در این محافل، دوستان خوب که به هم می‌رسند در مسیر درستی قدم برمی‌دارند و اتفاقات خوبی را رقم می‌زنند.

مدیرکل کانون با توجه به فعالیت انجمن‌های ادبی مهتاب در شهرستان‌ها پیشنهاد برگزاری برنامه‌های تلفیقی و مشترک میان انجمن ادبی آفتاب و مهتاب را در آینده نه چندان دور داد و گفت: به اعتقاد من، ارتباط با سایر محافل ادبی و انجمن‌های دیگر سازمان‌ها از جمله آموزش و پرورش، حوزه هنری و... و. نیز می‌تواند در رشد و ارتقاء سطح انجمن و آشنایی اعضا با سایر دیدگاه‌ها موثر باشد.

زره ساز خطاب به نوجوانان انجمن ادبی آفتاب گفت: خلاقیت در نسل شما بیداد می‌کند و شما بسیار خوش‌فکر و سرشار از ایده‌های نو هستید. امیدوارم با توجه به این همه توانایی و همچنین با استفاده از هویت غنی و سابقه خوب ادبی که در استان خراسان رضوی و مشهد وجود دارد، شاهد تبلور و معرفی شاعران و نویسندگان خوب و توانمند در انجمن ادبی آفتاب باشیم.

مدیرکل استان حضور شاعران و نویسندگان مطرح استان از جمله «قاسم رفیعا» شاعر مطرح کشور را در انجمن ادبی آفتاب کانون فرصت مغتنمی برای ارتقاء سطح علمی اعضا و عامل انگیزشی برای حضور آنان در انجمن دانست.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 10 =