به گزارش روابط عمومی کانون خوزستان، کلرژوبرت نویسنده فرانسوی در سال 1961 میلادی (1340 خورشیدی) در پاریس متولد شد. مادرش پزشک بود و پدرش نقاش و کندهکار. کلر دوران کودکی خود را در پاریس گذراند. در سن ۱٩ سالگی به دین اسلام گروید و مسلمان شد. از سال ۱۳۶۲ با همسرش که ایرانی است ساکن ایران شد. او لیسانس علوم تربیتی، فوقلیسانس ادبیات کودک (از راه دور از دانشگاه «لومان» فرانسه) و تحصیلات حوزوی (سطح دو) دارد.
وی نویسنده و مترجم کتابهای کودکان است. از تألیفات او میتوان به موارد ذیل اشاره کرد: خداحافظ راکن پیر، شکر خدا، لینالونا، سؤال، موموکی، با...با...باشه و دو داستان دیگر، هزار بوسه پرپری و دو داستان دیگر، آرزوی زنبورک، دعای موش کوچولو، اگر من جای تو بودم، امینترین دوست، گربهی کوچهی ما، خط خطو، آدم کوچولوی گرسنه، و ....
او در آثارش رویکردی مذهبی - اعتقادی دارد و تلاش میکند مباحث خداشناسی را از دید ادبی و به زبانی ملموس واکاوی کرده و به کودکان ارائه دهد.
وی بهواسطهی همکاری با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در زمینهی ترجمه و تألیف کتاب، چهرهای شناخته شده در بین کودکان و نوجوانان عضو این نهاد فرهنگی هنری است.
به بهانهی حضور وی در هفتمین نشست مجازی گروه حال خوش خواندن کانون خوزستان، گفتگویی کوتاه با ایشان انجام دادیم که شما را به خواندن این گفتوگو دعوت میکنیم.
۱. چه چیزی الهامبخش شما برای نوشتن است؟ چرا مینویسید و به نظر شما در جامعهی امروز، رسالت یک نویسنده چیست؟
به نام خدا و با سلام و احترام به شما و خوانندگان گرامی.
ایدههای داستان از همهجا پیدا میشوند و نویسنده یاد میگیرد در زندگی روزمره به آنچه دور و برش میگذرد خیلی دقت کند و کوچکترین ایده بالقوه را یادداشت کند. علاوه بر این برای نویسنده کودک، دغدغهها و مشکلات و نیازهای روحی و روانی بچهها خیلی مهماند و از این لحاظ اینترنت منبع بسیار غنیای است برای پژوهش و تعیین موضوع و مضمون داستان.
در مورد اینکه رسالت نویسنده در دنیای امروز چیست، شاید به تعداد نویسندهها جواب وجود داشته باشد. هدف کلی و آرمانی من از نوشتن این است که از طریق داستان بتوانم به بچهها کمک کنم تا نگاه عمیقتری به زندگی داشته باشند و مفاهیم زیبای دینی را بهتر درک کنند.
۲. فکر میکنید کودکان و نوجوانان معاصر در ایران چقدر کتاب میخوانند؟ این موضوع در عملکرد شما بهعنوان نویسندهی کودک و نوجوان چه تأثیری دارد؟
بارها و بارها شنیدم که میزان مطالعه کودکان و نوجوانان ایرانی بسیار پایین است. شاید از لحاظ آماری همینطور باشد. اما میدانم که در گوشه و کنار کشور، بچههایی هستند که خیلی کتاب میخوانند، و بزرگسالانی هم هستند که مخلصانه و فداکارانه دارند تلاش میکنند تا فرهنگ کتابخوانی را در میان کودکان و نوجوانان منطقه خودشان رواج بدهند. این را هم میدانم که خیلی از بچهها کتاب نمیخوانند چون کتاب مناسب به دستشان نمیرسد، یا کسی در کشف لذت خواندن یاریشان نکرده. به همین خاطر والدین و کتابداران و مروجان کتابخوانی میتوانند در این زمینه بسیار تأثیرگذار باشند.
من هم بهعنوان نویسنده داستان کودک وظیفه دارم نهایت تلاشم را بکنم تا داستانهای هر چه جذابتر ارائه بدهم و با مخاطبانم در ارتباط مستمر باشم.
۳. با توجه به تمرکز ویژه شما به عرفان و فلسفهی حیات در آثارتان، و با توجه به شرایط فعلی جهان و پیشرفت وسایل ارتباطی و دسترسی به نظریات گوناگون، نیاز کودک به فلسفه و عرفان واقعی را در چه حد برآورد میکنید؟ و آیا مفاهیم عمیق در قالب کتابهای کودک و زبان سادهی آنها، میگنجند؟
نیاز فطری کودکان به معنویت، با هجوم اطلاعات گوناگون و جذابیت وسایل ارتباطی جدید، شاید تا حدودی کمرنگ شود، ولی به گمانم تغییرناپذیر است و کتاب را ابزار بسیار مناسبی میدانم برای انتقال مفاهیم عمیق به زبان ساده و بهصورت ملموس و قابل درک.
۴. بهعنوان یک بانوی نویسنده که بهصورت خاص در راستای اعتلای تفکر کودکان و پاسخ صحیح و غنی به پرسشهای آنان تلاش میکند، فکر میکنید چگونه ادبیات میتواند در میان این قشر تأثیرگذار باشد؟ شاخصههایی مثل زبان و نحوهی انتقال معنا در کتابهای داستان چقدر و چگونه میتوانند در این مورد تأثیرگذار باشند؟
نویسنده ادبیات کودک باید هنگام نوشتن نکات زیادی را مدنظر داشته باشد و به عوامل مختلف توجه کند. از میان این عوامل، رقابت شدید ابزار نوین ارتباطی، جذابیت ظاهریشان و دسترسی آسان به محتواهایش از یک طرف، و بیحوصله و راحتطلب شدن بچهها از طرف دیگر، به نظرم خیلی چشمگیرند. به همین خاطر نویسنده کودک باید تلاش کند از پرگویی، مستقیمگویی و بیان مطالب کسالتآور پرهیز کند و با نوآوری در قالب و محتوا، خلاقیت و استفاده از طنز مناسب، توجه بچهها را به کتاب و داستان جلب کند.
۵. به نظر شما انتقال معانی مربوط به فلسفهی وجود و عرفان به کودکان کتابخوان، از چه گروه سنی باید شروع شود؟ با توجه به تجربهی شما جذابیت مباحث خداشناسی و دین را از چه طریقی میتوان برای کودکان افزایش داد؟
اینکه از چه سنی میتوان مطالب انتزاعی را برای بچهها بیان کرد، به اعتقاد بعضی صاحبنظران، سن حداقلی وجود ندارد و آنچه خیلی مهم و اساسی است، انتخاب سنجیده مفاهیم قابلانتقال برای هر سن، مناسبسازی و چگونگی بیان است. من با این نظر کاملاً موافقم و داستان را بهترین وسیله برای ملموس کردن این مفاهیم میدانم.