وجیه الله فردمقدم: «انیمیشن از ظرافت بیشتری نسبت به هنرهای دیگر برخوردار است»

 کانون پرورش فکری استان اردبیل، به دلیل برگزاری چهار جشنواره پویانمایی و علاقه اعضا و مربیان مراکز استان، توانسته است در هنر پویانمایی جایگاه خوبی در کانون به دست آورد. با توجه به این فراگیر شدن فعالیت پویانمایی استان اردبیل به عنوان مجری کارگاه تخصصی پویانمایی انتخاب گردید که علاوه بر تعدادی از کارشناسان فعال در عرصه پویانمایی کانون کشور دو استاد برجسته این هنر، استاد علیمراد و استاد فرد مقدم نیز عضو آکادمیک این کارگروه می باشند.
مصاحبه ای که می خوانید به مناسبت برگزاری اولین نشست تخصصی کارگروه پویانمایی با وجیه الله فردمقدم، توسط داریوش علومی کارشناس هنری استان اردبیل با ایشان صورت گرفته است.  
 
استاد در ابتدای صحبت بفرمایید؛ چگونه از پویانمایی در تربیت کودکان استفاده کنیم؟ و نیز پویانمایی با کودکان به اهداف کانون نزدیک است یا پویانمایی برای کودکان؟
البته هر کدام تاثیر خاص خود را دارد در مشاهده آثار پویانمائی کودک و نوجوان تاثیرات برخوردی با قصه و آموزش های مربوطه را در قالب جذابیت های ویژه پویانمائی را می گیرند، و در ساختن اثر پویانمائی درس عملی فعالیت را مانند نظم، دقت، مطالعه، مهارت های هنری فنی وذوقی که در آینده شغلیشان هم موثراست، در حقیقت هر دو به اهداف کانون نزدیک است که هیچ بلکه از خود اهداف کانون است.
این فعالیت مثل نمایش عروسکی یک فعالیت ترکیبی است. در نمایش عروسکی ما اثر مربی را داریم که تولید می کند تا کودک تماشا کند و نیز اثر کودک را داریم که در راستای تربیت هنری اش شکل می گیرد.
ما نمی خواهیم مربی برای کودک فیلم بسازد مانند تاتر عروسکی، ما می خواهیم مربی یاد بگیرد که بتواند به اعضای مشتاق، فن وهنر پویانمائی را آموزش دهد و او را وادار به عمل کند تا خودش هم به تواند تولید خاص خودش را به ظهور برساند و مزایای آنرا بدست آورد، مربی اگر فیلم می سازد برای این است که تجربه و علم خودش افزایش بیابد.
بیشتر فعالیتهای هنری این گونه نیستند مربی تنها با کودک کار می کند و برای او کاری تولید نمی کند. مثل نقاشی و خوشنویسی و سفال. به نظر شما، امکان دارد که این فعالیت مثل نقاشی و خوشنویسی باشد؟  یعنی مربی بعد از اینکه تجربه لازم را کسب کرد صرفا با کودک و نوجوان کار کند؟
فکر نمی کنم اگر مربی در سبک هنر انیمیشن ویژه کودکان به تکامل رسید نشود مانند هنرهای دیگر عمل کند، ولی به نظر می رسد تا رسیدن به تکامل نسبی ضروری است خودش هم به موازات آموزش به تمرینات شخصی ادامه دهد و در جشنواره گروه مربیان نیز شرکت کنند، البته اگر دوره متناسبی مستقلا در رسیدن به سطح لازم برگزارشود تا مربی آثار قابل قبولی تولید کند و فن و هنر پویانمائی را خوب بیاموزد دیگر ضرورتی ندارد خودش تولید کند و فقط مانند هنرهای دیگر تعلیم می دهد اما در شرایط فعلی مربی خودش با کودک فیلم می سازد و آثار کودک چندان مستقل نیست، ما از آثار ارسالی این کیفیت را درک می کنیم ولی چاره ای نیست به هر حال کودک فرا می گیرد چگونه پویانمائی بسازد.
این سئوال پیش می آید که کلاس ها را چه شکلی بتوانیم برگزار کنیم که برای کودکان مفیدتر باشد ما دو نوع فعالیت داریم. یک سری از فعالیتها خاص هستند و سری دیگر فعالیتها عام. در فعالیتهای عام، مربی با توجه به حال و هوای بچه ها فعالیت را بصورت غیردوره ای و البته با برنامه ریزی انجام می دهد. مثل قصه گویی، بحث آزاد، شعر خوانی، معرفی کتاب و . . . فعالیتهایی هم داریم که خاص هستند مثل نقاشی، سفال ، خوشنویسی و... که بصورت دوره ای برگزار می شوند. حالا به نظر شما انیمیشن در ردیف کدامیک از این برنامه ها می تواند قرار بگیرد؟
از یک دیدگاه انیمیشن خاص است. بخاطر سخت و مشکل بودنش. که از حوصله و دقت و ظرافت بیشتر از هنرهای دیگر برخوردار است. و نمی شود آنرا عام تلقی کرد. از یک طرف هم تسهیلاتی فراهم شده است که هر کودکی بتواند تجربه کند نه در سطوح بالای پویانمائی. یعنی الان هر کسی حتی ناشیانه هم می تواند یک انیمیشن کار کند.
منظورم این نیست که ناشیانه کارکردن بداست، منظورم این است که مراحل تولید صحیح باشد ولی اثر مانند نقاشی یا سفال و دیگر هنرها کودکانه باشد، به هر حال کودک میتواند به اهداف کانون نزدیک شود.
منظور اینست که در فعالیتهای خاص برای یک ترم از مربیان برنامه می خواهیم مثلا یک برنامه 16 جلسه ای که در آن برای هر جلسه، یک برنامه وجود داشته باشد. آیا انیمیشن باید این شکلی اجرا شود یا خیر؟
آن مقدار زحمتی که در رشته های دیگر متحمل میشویم، برای آموزش انیمیشن بسیار بیشتر ازآن است. یعنی حتمًا باید منظم و سیستماتیک باشد. حتی اگردر این ترمها به حد نصاب توانمندی نرسند؛ مجددا آموزش خاص بدهید. اینها باید به حد نصاب برسند که بدآموزی نداشته باشد. اگر درهنر انیمیشن بدآموزی باشد؛ وقتی بچه ها بزرگ شدند؛ جبران آن خیلی سخت می شود. در آموزش محدود و مقدماتی، نباید کودک غلط کار کند بلکه باید ساده و کودکانه باشد، درک این شیوه مربی با تجربه و آشنا به پویانمائی می خواهد تا فرق بد آموزی وساده اندیشی را بداند.
کانون باید هزینه کند و پی در پی نظارت تخصصی انجام شود اشتباه کاری و بد آموزی درآثار کانون فراوان است که به نظرمی رسد برای آینده کودکان انحرافات هنری فنی و روانی به دنبال خواهد داشت کانون باید احساس مسئولیت کند وحالا که آموزش و تولید این هنررا شروع کرده ودرحال توسعه است از لغزش های مضردوری کند این روش کارشناسی می خواهد تا حد ومیزان و شیوه ابتدائی کارکردن را برنامه ریزی نماید، ابتدائی کارکردن را بشناسد مانند نقاشی کودک ، مجسمه های سفالی یا خمیری که هیچ کس از ناشیانه کارکردن آنها احساس ضعف نمی کند و خطر بد آموزی ندارد.
به نظر شما فعالیت پویانمایی بیشتر جنبه بازی وسرگرمی دارد یا اینکه فعالیتی است برای کسب مهارت؟
هرکاری حتی بازی های کودکانه که با اسباب بازی صورت می گیرد؛ تمرینی است برای مهارت های سنین بالا.تولید پویانمائی هم بیشتراز همه هنرها ضمن کسب مهارت و تلطیف هنرمند، پنجره ای برای ارتباط با افراد دیگر جامعه مهیا میکند، وابزاری است که انسان میتواند مکنونات قلبی واحساساتش رابوسیله آن بهتر بیان کند، و به دلیل فنی بودن، همه جانبه بودن، بالا بودن ضریب دقت، بردباری، کشش وجاذبه اش کارسازتر ازدیگرهنرهاست. شاید اگر هنرپویانمائی نبود انسان درانتقال ظرایف درونش هم به نوعی نسبت به هنرهای دیگر وا می ماند.
حالا به نظر شما این فعالیت برای گروه سنی نوجوان مناسب است یا برای کودک و نوجوان؟
برای همه سنین مفید است ولی اگرگروه سنی مورد سوال را درنظر بگیریم برای هردو گروه مفید است.
به نظر شما انیمیشن یک فعالیت گروهی است یا فردی؟
بدیهی است که کار پویانمائی کارگروهی است ولی انفرادی هم می شود انجام شود، البته به یک ذهن متمرکزوتوانا نیازدارد وشخصیتی مشتاق منظم دقیق،آگاه و برنامه ریز.
کار گروهی کمبودها و ضعف تخصص ها را جبران می کند.
اگر بخواهیم برای کودکان، یک کلاس برگزار کنیم ؛ چند نفر را می توانیم تحت پوشش قرار دهیم؟
هرچقدرتعداد بیشتر باشد کیفیت کمترمی شود، باید یک تعداد محدودی باشد مثلا حداکثر 4 گروه در یک کلاس      بیشتر از آن کیفیت افت می کند. اما نمی شود گفت یک گروه بهتر نیست.
لازم به تذکر است که این شیوه توانائی همه نیست چه بسا هنرمندانی که با من در ورک شاپ ها کارکرده اند بااین تعداد مخالفند وترجیح می دهند بایک گروه یا حد اکثر دو گروه 3 نفری کار کنند. باید ظرفیت مربی را درنظرگرفت شعبده بازی نیست.
هرگروه چند نفر باشد؛ بهتر است ؟
در این روش گروه حداقل 3 نفر باشندخوبست ولی تا 5 نفر را هم می شود تحمل کرد.
آیا تخصصها در گروه جداگانه باشند مثلا یکی انیماتور و دیگری کارگردان و آن یکی فیلمنامه نویس باشد یا اینکه همگی بصورت یکسان در کار مشارکت داشته باشند؟
بچه ها بعضی ازکارها را می توانند باهم انجام دهند. ولی برای کارهای خاصی که تفکیک شده است و می خواهند کارشان را ارزیابی کنند جدا باشد بهتر است، یکی دستیار، دیگری فیلمنامه نویس و یا فیلمبردار. ولی به یکدیگر بتوانند کمک کنند خیلی بهتراست. بعبارت دیگر، مسئولیت هرمورد یک نفر باشد که بنام او نوشته شود. این جوری می شود جزئیات را ارزیابی کرد و مسئولان را تشویق نمود این طور نباشد که امتیاز فقط برای کارگردان باشد.
من جزئیات یک اثر پویا نمائی را به بیست قسمت تفکیک کرده ام وبرای هر مورد 5 امتیاز، که کلا 100 امتیاز      می شود که اگر اثری جایزه دریافت کرد بداند برای چیست مثلا اگر نقاشی هایش مورد توجه قرار گرفت و امتیاز آورد فکر نکند که کارگردانی امتیاز آورده است، اینطوری ارزشیابی حقیقی ترصورت می گیرد وبدآموزی ندارد. به هرحال نسبت به هم باید رئوف وهمکار باشند چون موفقیت اثرچه درمیان اعضاء و چه درارزیابی ها به همکاری جمعی بستگی دارد.
 
فرض کنیم بچه ها کار را شروع کرده اند. ولی با نرم افزارها و سخت افزارهای تخصصی آشنایی لازم را ندارند. اصولاً تا چه حد لازم است؛ بچه ها دراین زمینه اموزش بینند؟ و مربی در اینجا چه سهمی از کار را برعهده دارد؟
ما با گروه سنی 6 تا 16 سال استاپ موشن کار می کنیم که اثری ارگانیک یا دستی است. از 16 سالگی به بعد        نرم افزار شروع می شود. بنابراین آنها می توانند کار انجام دهند. و درگیر مسئله نرم افزار نشوند وبا روحیه پویانمائی آسانتر و سریع تر آشنا شوند. کارارگانیک حسی تروسریع تراست وبهتر جواب می دهد کانون نباید خود را در گیرآموزش نرم افزار کند . آنوقت با اصول ذاتی پویانمائی فاصله می گیرد.
به نظر شما با این تفاصیل، اگر یک گروه کودک بخواهد فیلم بسازد؛ حداکثر مدت زمان اثر تهیه شده چقدر باید باشد ؟
می توان حتی انیمیشن 15 ثانیه ای هم ساخت. البته بستگی به موضوعی دارد که انتخاب می شود. ممکن است حرکت ظریف خیلی کوتاهی باشد که در 30 ثانیه جواب دهد. ولی معمولا حد اقل یک دقیقه برای کار خوب است.
پس اگر یک دقیقه حداقل زمان اثر باشد احتمالا مدت زمان ساخت آن زیاد خواهد بود و گروهها مجبورند که برای ساخت یک اثر چندین جلسه وقت بگذارند و بعبارتی آنها نمی توانند در طول یک ترم موضوعات متنوعی را تجربه کنند.
درآن یک دقیقه ، موضوع طوری است که یکنواخت به نظر نمی رسد. زیرا مراحل طوری طی می شوند که در آن، بچه ها آموزشهای مختلفی را می بینند. قطعا 30 ثانیه می تواند محدودتر این تجربه را دربرگیرد. بچه ها حتی شاید بتوانند 2 دقیقه کار کنند ما نمونه کارهایی داریم که در آن کودکان 2 یا حتی 3 دقیقه فیلم ساختند. البته این مسائل، بستگی به وقت کودک و حوصله اش دارد. ولی در موقع آموزش سعی می کنیم کوتاه عمل کنیم. که بتوانیم در فرصت کوتاه مواردی را که لازم است به آنها یاد دهیم .اگر شرایط کار از نظر زمانی و تعداد افراد مناسب باشد میتوان پویانمائی طولانی تری ساخت این کار باید با احتیاط انجام شود تااعضا خسته و دلزده نشوند.
به نظر شما هر جلسه چقدر باید طول بکشد که بچه ها زود خسته نشوند؟
 2 تا 3 روزدر هفته. در این مورد باید از حداکثر وقت استفاده کرد. چون یک روز خیلی سریع تمام می شود.
 
به نظر شما کار در مورد قوانینی مثل فاصله گذاری و زمان بندی چه شکلی باید باشد؟
فاصله گذاری یک اصطلاح هنری است که بیشتر در تئاترمعنی پیدا می کند، درپویانمائی به سکون یا مکث باید توجه داشت.
زمان بندی را با صدا گذاری انجام می دهیم. یعنی صدا را بچه ها خوب حس میکنند. وقتی صدا گذاری کردند صدا را اندازه گیری می کنیم تا تعداد فریمها را بدست بیاوریم. این بدین معنی است که غیر مستقیم زمان بندی را به آنها آموزش می دهیم
لطفاً بیشتر توضیح دهید.
زمان بندی را با کورنومتر اندازه می گیریم، یعنی جلوی آینه حرکت را تمرین می کنیم واندازه می گیریم، یعنی به ازای هرثانیه 25کادرعکس که اگربرای صرفه جوئی هر عکس را 2برابرکنیم هر ثانیه 12 یا 13 عکس دو تائی می شود.
اما با روش صداگذاری ،صداهای ازپیش ساخته را می چینیم روی یکی از نرم افزارهای ادیتور. البته درمینی استند انیمیشن یک نرم افزار ارائه دادیم که نامش استاپ موشن 4است. هرتصویری می خواهند بگیرند درجا دیده می شود. ضمناً فریم قبلی را هم میشود دید و سرعت و فاصله شخصیت رابه دلخواه کنترل کرد. در نتیجه برای کار ارگانیک همان استاپ موشن خیلی بهتر است. این عمل در دوربین های عکاسی معمولی امکان پذیر نیست دوربین مخصوص می خواهد که قیمتش بسیار گران است حداقل یک میلیون و پانصد هزار تومان که (لایوویو دارد) اما این کار با این وب کم پیشرفته که ما از چین سفارشی با قیمت ارزان وارد کرده ایم عملی است.
این استاپ موشن 4 یک تدوین گر است؟
بله هم ادیت می کند وهم صداگذاری. این نرم افزار نسبت به یولید و پریمیر یک مزیت دارد و آن اینست که وقتی عکاسی می کنی آنرا درمانیتور قبل از عکاسی می بینی و این باعث می شود که حرکت را بتوانی نسبت به تصویر قبلی کنترل کنی. نرم افزاری که کودک برای ثبت تصاویر،ادیت و صدا گذاری می توانند استفاده کند مووی میکر movie maker  نرم افزاری که درخود ویندوز وجود دارد یا usb  دوربین را که میزنیم ؛ خودش حرکت را نشان میدهد. وهمچنین استاپ موشن، لازم به یاد آوری است که مووی میکر640 در480 است و استاپ موشن                حد اکثر1825در950 البته بزرگترها باید در این زمینه به کودک کمک کنند که سختی ا ش اورا دلزده نکند.
پس دیگر لازم نیست دنبال فلش ویا نرم افزارهای دیگربروند؟
 این نرم افزارها برای سنین16 سال به بالا مناسب هستند. زیرا آموزششان دشواراست ، و کودکان باید زمان زیادی را برای آموزش نرم افزار صرف کنند. آموزش این نرم افزارها زودتر ازموعد آنها را از درک ذاتی پویانمائی تاحدودی دورمی کند. به نظر من کاردستی یا ارگانیک بهترین روش آشنایی بچه ها با هنر پویا نمائی است که آنرا حس می کنند و بهتر درک می شود.
در مورد فاصله گذاری، خیلی از مربیان مشکل دارند و مفهومش را هنوز درک نکرده اند در این خصوص چه توصیه ای دارید؟
گفتم، فاصله گذاری، یک تکنیک هنری در تئاتر است که بازیگر به منظوری تداوم نمایش را موقتا قطع وفاصله        می اندازد نیاز ما درانیمیشن به سکون است که حرکت ها پی در پی نباشد آنگاه ریتم به هم می خورد حتما باید سکون داشته باشیم. سکون و مکث را در ریتم بازیگری به آنها آموزش می دهیم.
نظرتان در مورد تکنیکها چیست؟بچه ها در این زمینه بیشتر کار کنند یا اینکه روی موضوع متمرکز شوند؟در کتاب تک فریمهای ماندگار ، نوشته آقای توکلیان ، تکنیکهای زیادی ارایه شده است. ما تا چه حدی مجاز به استفاده از این تکنیکها برای کودکان و نوجوانان هستیم؟
تکنیکهای زیادی هست که ترجیح میدهم آنها را بعدا مطرح کنیم. بچه ها درگیر تکنیکهای پیچیده نشوند؛ بهتر است. زیرا ممکن است؛ خدای ناکرده گیج شوند واین هنررا کنار بگذارند، چند تکنیک ساده که پرداختن به آن چندان مشکل نیست کافی است.
ما در هر هنر که با کودکان کار میکنیم چند تکنیک پایه یا اصطلاحاً مادر داریم که بچه ها با آنها راحت تر حرفشان را میزنند. مثلا در نقاشی میگوییم گواش یک ابزار پایه است . در پویانمایی کدام تکنیکها میتوانند پایه باشند؟
شیوه های ساده ای مانند کات اوت انیمیشن ، خمیر، ماسه و عروسک ساده را شروع کنیم ،تا بچه ها حس درک انیمیشن را پیدا کنند. بعدها پس از درک کافی ویژگیهای انیمیشن بعضی ها را که سن بالاتری دارند و ازتوانائی طراحی خوبی برخوردارند می شود پس از موفقیت در روش استاپ موشن با نقاشی متحرک آشناکرد.
پس میز انیمیشن هم در کارگاه لازم می شود؟
اگر منظورتان میز روشنائی (لایت باکس ) است البته ضروری است ولی با کاغذ کالک هم می شود این کار را انجام داد که گرانتر از کاغذ معمولی است ولی در مصرف برق و خرید میز روشنائی صرفه جوئی می شود، باید حساب کرد که کدام روش مقرون به صرفه است، دراین صورت به پین و پانچ نیاز داریم که درکارگاه صنعتی برادرم همراه با میزروشنائی تولید شده است.
 اول باید با عروسکی کار کرد بعد کات اوت؟ یا اینکه . . .
نخست با تکنیک (کات اوت ) یا پویانمائی بریده ها با کلاژ پارچه ، کاغذها ، ماسه وخمیر،کارهای موفقی می توان انجام داد. زیرا در این روش ، دسترسی به حرکت و خیلی چیزها ساده تر است. اینها کودک را جلو می اندازد که با ساده ترین تکنیک موفق به ارائه یک اثر قابل نمایش شود. بعد وقتی شوقش را نشان داد وقتش را داشت حالا پیشرفته اش می کنیم وتکنیکهای دیگر را چون عروسکی وارد کار می کنیم.
کار با وسایلی چون زوتروپ و توماتروپ و . . . را تا چه حد برای بچه ها لازم میدانید؟
اگربخواهیم تاریخ سینمای انیمیشن ویا جنبه های علمی تکنولوژی سینمارا بگوییم ضرورت دارد که در بارۀ زئوتروپ و تاماتروپ صحبت کنیم، اما درحال حاضر نیازی نیست. کودک بهتراست وقتش را صرف آموزش و تجربه پویانمائی ساده و سالم کند.
در انیمیشن کلاسیک ، اول صدا را آماده می کنند و بعد متحرکسازی را بر اساس صدا انجام میدهند آیا امکانش هست که در مراکز به این شکل کار کنیم؟
هم می شود نخست صدا را به صورت نمایشنامه رادیوئی اجرا و سپس در تایم لاین نرم افزارمخصوص موردنظر گذاشت وسپس اندازه گیری کرد و براساس آن تعداد پویانمائی کرد و هم می شود صدارا پس از تصویر برداری گذاشت بستگی به موضوع و شرایط دارد، آنچه مهم است صدا گذاری سالم و بدون سرو صدای اضافی است که اطاق صدا یا میکروفون مخصوص می خواهد تا صداهای محیط را به جز نزدیک دهان ثبت نکند ، این نوع میکروفون را استتیک می گویند. لازم به یاد آوری است که صدا سازی بهتر است با دهان و اشیاء خاصی ساخته شود که آموزش ویژه می خواهد.
در مورد دیالوگ حرف زدید. آیا لازم است که بچه ها طراحی باز و بسته کردن دهان را یاد بگیرند؟
همین که دهان کاراکتر تکان بخورد کافی است. اگر فکر کنیم هنرجو، استعداد بیشتری دارد یا پخته تر و با تجربه تر است شاید بتوان آموزش داد تا باز و بسته کردن اصولی دهان را انجام دهد.البته در کل نیازی نیست که بچه ها تا این قدر پیش بروند چون لازم نیست. زیرا در برخی فیلمهای مطرح دنیا هم شخصیت ها دهانشان بدون قاعده بازو و بسته می شود. دقت در حرکت دهان مو بمو مانند حرکت واقعی آنالیز صدا وحرکت های دقیق می خماهد.
کمی هم در مورد موضوع صحبت کنیم. به نظر شما موضوع دراین فعالیت تا چه اندازه اهمیت دارد ؟
فیلم بدون موضوع که ساخته نمی شود. البته ما می توانیم بچه ها را به یک روشی وادار کنیم که تجربه انیمیشن بدون قصه را نیز پیدا کنند.
بهتر نیست که با گروههای سنی "ب" و" ج"، موضوعاتی را کار کنیم که داستانی نیستند و یک اتفاق را به تصویر می کشند؟
هر چیزی که به فکرشان برسد؛ می توانند آنرا زنده کنند. بنابراین به یک موضوع احتیاج دارند که این موضوع بهانه ای برای قصه گویی و فیلمنامه نویسی شود. وقتی قصه را گفتند آن را روی کاغذ یادداشت کنند وسپس تقسیم بندی و برنامه ریزی شود، که اول ازکجا شروع و به کجا ختم کنیم و زمان بندی را هم جلویش می نویسیم.
اهمیت موضوع، و جستجویی که برای پیدا کردن آن می کنند ؛ خودش یکنوع پویایی برای مطالعه و تحقیق است. این خودش یک مسئله تربیتی و اخلاقی است. بچه ها این روزها به خاطر تلویزیون ، سی دی و اینترنت و نظیر اینها خیلی کم تر به مطالعه می پردازند. اگر این درسهای کلاسیک نبود، فکرمی کنم ؛ کودکان و نوجوانان اصلاً لای کتاب را هم باز نمیکردند. بنابراین یک بهانه ای می شود که به بچه ها بگوییم ؛ مطالعه کنید؛ قصه پیدا کنید و یا کتابهای کودکانه بخوانید. بعد از آنها الهام بگیرید.در مجموع به خاطر کششی که زنده شدن آرزوها و تخیلات دارد ونیزاینکه کارگردانی می کنند. بهانه ی خوبی است که از جاذبه و کشش آن برای تربیت کودکان کمک بگیریم.
یعنی بیشتر به سمتی میرویم که کودک به مطالعه تشویق شود؟
بله. مطالعه ، جستجو و تحقیق. یعنی می توانند بروند خاطره جمع کنند. به لطیفه هایی که تعریف می کنند توجه کنند که اینها را زنده کنند یا قصه هایی را که شنیده اند فیلم کنند. واگر که طولانی باشد می توان قانعشان کرد که به دلیل کمبود وقت، بخشی از این داستان را متحرک کنند.
آیا هر موضوعی برای انیمیشن خوب است یا موضوعی که انتخاب میکنیم باید ویژگیهای خاصی داشته باشد؟
بچه ها ، فانتزی و تخیل را می توانند؛ با چند تا مثال راحت درک کنند. البته درانیمیشن می شود واقع گرایی هم کرد خیلی از فیلمهای واقعگرا که ساخته شده ، تأثیر مطلوبی به خاطر نقاشیهایش داشته است. بنابراین اصرار به این نیست که حتماً کارها فانتزی باشد. منتها برای اینکه کودکان اهل شوخی و خنده و شادی هستند و اینکه انیمیشن ذاتاً فانتزی است کمی به آنها جهت میدهیم که اینجوری فکر کنند. اما اگر دیدیم دشوار است ؛ کار غیر فانتزی هم می توانند انجام دهند.
ویژگیها ی پویانمائی همین اغراق یعنی بیش نمائی یا مبالغه کردن است که فانتزی ایجاد می کند وتخیل را به کار می اندازد ویژگی های لطیف دیگری هست که خیلی فلسفی وعالمانه می شود باشد برای مربی ها.
 
به نظر شما آیا درست است که هر کدام از بچه ها کلمه ای را انتخاب کنند و بعد این کلمه راپرورش داده و از آن یک داستان وبعد یک فیلمنامه کوتاه بسازند؟
بهتر اسن از راه ساده تری به موضوع و قصه دست پیدا کنیم، مثلا یک جوک یا یک لطیفه بگویند. بچه ها عاشق لطیفه و جک هستند. مثلا : یکی داشت ماست می برد یکی آمد پرسید ساعت چند است؟ آن شخص خواست ساعتش را نگاه کند ماست ریخت روی زمین. بنابراین از این طریق ؛ طنز و شوخی را که از ویژگیهای انیمیشن هستند؛ بهتر درک میکنند.
یک سری کتاب در کتابخانه ها وجود دارند که ساختارساده ای دارند و قابیلیت تبدیل شدن به انیمیشن را دارند. نظر شما در این رابطه چیست؟
هر موضوع ،هر ایده و هر فکری که بشود؛ آنرا پیاده کرد خوب است فقط کوتاه وخلاصه باشد. هنوز ما نمی توانیم در این مرحله از تعلیم و تربیت بیشتر پیش برویم. برای مربیان ممکن است توضیحات بیشتری داد اما برای کودکان لازم نیست بسط بدهیم زیراکه پیچیده می شود. مثلاً همین که میگوییم چیزی را که به ذهنت رسیده همین را بگو یا کتابهایی که برایت خوانده اند و قصه هایی که گفته اند؛ اینها را بیا و تعریف کن کارشروع می شود حلا باید طول قصه را اگر زیاد است کوتاه کرد. ما میتوانیم در قصه گویی و فیلمسازی ذهن کودک آرزوها، تخیلات و دغدغه هایش را یادداشت کنیم. مربیان اینها را بخوانند و راهی برای برخورد منطقی تربا کودک پیدا کنند. که اینها در بزرگسالی مشکل کمتری داشته باشند. این خیلی مهم است.
آیا لازم است که یکسری از موضوعات را فهرست بندی کنیم؟ تا مربیان بتوانند آنها را برای بچه هایی که مشکل سوژه یابی دارند ارایه کنند؟
من فکر نمی کنم موضوع را در دهان کسی گذاشتن کار درستی باشد. باید بگذاریم خودش جستجو کرده و پیدا کند. مگر اینکه منابعی را معرفی کنیم. و کودک به طرف منبع برود. باید بچه ها را پویاتر کنیم. انگیزه بدهیم واشتیاق ایجاد کنیم که به جهت خاصی بروند بعد آنجا خودشان تحقیق کنند و ازکشفشان لذت ببرند. ولی در شرایط خواص با تشخیص و اختیار مربی می شود با همین روشی که گفتید زود تر به نتیجه رسید.
به هر حال موضوعی که بچه ها کارمی کنند باید از یک سری منابع باشد. شما می فرمایید که از خاطرات و تخیلات و جک و لطیفه و طنز استفاده شود. یکسری هم کتب موجود در کتابخانه ها است که می تواند برای انیمیشن مناسب باشد. به غیر از اینها چه چیزی معرفی می کنید؟
می شود از رویاها استفاده کرد مثلا خوابی می بینند وآنرا تعریف می کنند. یا از خاطره سفر دیگران قصه می نویسند. یا حتی ممکن است موضوعات تلخ هم کارکنند. مهم اینست که بخاطر موضوعی که به آن وابسته اند کارشان را انجام دهند. مثلادر یکی از این کلاسها گفتم به هرچه فکرمی کنند بدون تامل بنویسند. بچه ها نگاه می کردند و فکر میکردند. خب هر چی به ذهنشان آمد نوشتند. خود سانسوری نکردند یکی در همین شیوه نگارش سریع و بدون فکر نوشته بود: من داشتم راه می رفتم این پایم با آن پایم دعوایشان شد و من خوردم زمین.
قصه و فیلمنامه، خمیرمایه اصلی تولید یک اثر انیمیشنی است.می تواند هر چیزی بهانه باشد. یک موضوع کوچکی را می توانیم بحث کنیم ؛ بسطش دهیم و کمی طولانی ترش کنیم. در یکی از فیلمها دیدم مردی از پیاده رو رفت به خیابان. یک دفعه، یک ماشین از این طرفش رد شد و ماشین دیگر از طرف دیگر.این یعنی شما حس خطر را القا میکنید و بیننده می گوید نکند ماشین به او بخورد. این آموزش میدهد که وقتی میخواهی از خیابان رد شوی مواظب باش. در اینجا همینکه یک ماشین ترمز میکند و ده ماشین دیگر پشت سرهم روی هم قرار می گیرند و تپه ای از ماشین شکل می گیرد این یک انیمیشن است ببینید از این فکرها چقدر می شود پیدا کرد. از صبح تا شب میتوانیم صدها سوژه بنویسیم.
ما موضوعاتی را که با بچه ها کار می کنیم باید تحرک داشته باشند. یعنی حرافی نباشد که ایستاده در کنار هم حرف می زنند. مثلاً کچلی یک تار مو دارد و در سلمانی نشسته است. آرایشگر به او میگوید که چکارش کنم؟ کوتاه کنم یا بردارم؟ این کاریکاتوربدون حرکت است است بچه ها می توانند از بین مجلات ،کاریکاتورهایی را انتخاب کنند که دارای حرکت باشد وآن را با کاغذ برش داده و حرکت دهند و حتی برای آن صدا سازی کنند و به آن جان ببخشند.
 
در کارگاه اقای اریکسون (استاد آموزش پویانمایی برای اعضا و مربیان) بچه های شش هفت ساله رابه کارگاه آوردند. مربیان هم بودند. آقای اریکسون به بچه ها گفت که فیلمنامه مصوربنویسند. آنها هم فیلمنامه ای را در سه چهار پلان نوشتند. بعد آنرا کار کردند در خصوص مزایا و معایب این روش توضیح دهید.
راه همین است ولی در این شیوه تدریس که ما به آن آموزش تولید می گوئیم ابتدا مربی خودش یک کار انجام می دهد تا کودک تماشا کند و نتیجه را به بیند آنگاه خودش شروع به کار کند.
 
در مورد ملاکهای ارزیابی پویانمایی نظرتان چیست؟ بعبارتی به کدام یک از آثار اعضا میتوانیم ؛ بگوییم کتابخانه ای هستند و مناسب به شمار میروند؟
قطعاً سادگی واجرای مناسب یک موضوع جالب ، به همراه حرکت و فضا سازی خوب ملاک اصلی است. نوعی بدآموزی درکتابخانه های کانون وجود دارد.اینکه 8 فریم یا12 فریم را با دوربین میگیرند و کاررا خراب میکنند. این دوربینهایی که یک فریم می گیرند مناسب هستند. و برای هر حرکت باید یک یا دو فریم گرفته شود نه بیشتر. وب کمی
که عرضه کرده ام تک کادر می گیرد و رزولیشنش هم بالاست وبسیار ارزان .
یعنی یک تصویر که با یک دوربین می گیریم؛ در ادیتور برایش حداکثر دو فریم در نظر میگیریم؟
بله ولی در شرایط سخت ،سه تا هم می توانیم بگیریم. چهار تا توقف ایجاد می کند. یک فریم خیلی کارمی برد. در جاهایی که مکث لازم است؛ هشت فریم تا25 کادر ممکن است مورد نیاز باشد.
به نظر شما برای ارزیابی اثر چه ملاکهایی را باید در نظر بگیریم؟
 دراول کارنباید زیاد سخت بگیریم. یک اثری که آدم خوشش آمد ، پسندید و احساس کرد از آن لذت می برد؛ نسبتا کافی است. حالا در ادامه، مراحل مختلف را هم نگاه می کنیم و امتیاز می دهیم؛ به عنوان مثال 8 فریم 8 فریم یا 12 فریم 12 فریم تصویر برداری شده و حرکت روان نیست وتیک می زند. خب امتیاز نمی گیرد.
آنها که تک یا دوفریم تصویر گرفته و دقت بیشتری داشته اند امتیاز بیشتری می گیرند. می توانیم اصلاً به حوصله نمره بدهیم. می توانیم به دقتش نمره بدهیم. بگوییم در این فیلم ضریب دقت بالا بوده و یک جایزه به خاطر دقتی که در فیلمش داشته به او بدهیم.
می خواهیم بچه ها تربیت شوند و نگوییم فقط فیلم ساختند، غرور هم کسب کنند و بگویند ما شدیم کارگردان.
ما باید فانتزی را هم به بچه ها آموزش دهیم و بگوییم ؛ تخیلی داریم که واقعیت درآن وجود دارد و تخیلی که درآن دنیای جدیدی می سازیم که درواقعیت وجود ندارد . کلا قبلا توضیح داده ام که موارد امتیاز را به 20 قسمت تقسیم کرده ام که
حالا متوجه شدم موارد دیگری را هم برای توجه کردن باید به آن اضافه کنم ،مانند همین دقت و حوصله.
آیا میتوان گفت که یک قسمت از ارزیابی اثر مربوط به موضوع و تکنیک باشد و قسمت دیگر هم جنبه تربیتی کار؟
همین طور هست ، بخشی از امتیاز مربوط به قصه و تاثیرات عاطفی و محتوایی آن است . که اغلب اخلاقی و تربیتی است.
تدوین چطور؟
این کاریست حرفه ای و بزرگترها باید کمک کنند. تدوین اگرچسباندن فیلم باشد؛ ایرادی ندارد. ولی در کل نمی خواهیم بچه ها وارد این افکتها و ترانزیشنها شوند که بخواهند فیلمشان را با اینها زیبا کنند. باید بگذاریم ذاتاً زیبایی فیلم را بفهمند. ناگفته نماند در تیتراژها انگلیسی تایپ نکنند بلکه خطاطی کنند و اینقدر خطهای آماده کامپیوتری استفاده نکنند.
درکتابی، برای انتخاب سوژه ، تهیه لیستی از شخصیتهایی با صفات مشخص پیشنهاد شده است. نظر شما در این رابطه چیست؟
اهمیت را باید به جستجوگری درشخصیت خود کودکان بدهیم. یعنی بچه ها باید به صورت عملی در زندگی خود جستجو داشته باشند. همه اش نروند اقتباس کنند.اینطور نباشد که ما کودکان را فقط طرف کتابها ومطالعه در دیگران هل بدهیم و زندگی خودشان را فراموش کنند. ما می خواهیم آنها را به خودشان نزدیک کنیم. در خودشان جستجو کنند به کارها و رفتارشان فکر کنند. وکمی هم به رفتار دوستان و خانواده شان. البته نباید از محیط وشرایطش غافل ماند.
حق با شماست است. اگر ما این موضوعات پیشنهادی را در کتاب کار بگنجانیم. خواه ناخواه تبدیل به دستورالعمل می شوند و آثار بچه های استانهای مختلف نزدیک به هم می شود.
بله در زندگی خودشان ممکن است حرف تازه ای برای گفتن داشته باشند. ما از صبح که بلند می شویم حرکت میکنیم. آرزو داریم. هدف داریم. همه اینها قصه است. میروی دندانت را که می شویی قصه است. بچه کوچکی در مورد نماز فیلم ساخته بود.ما به او جایزه دادیم که به این موضوع پرداخته است. تا انشاء الله بعد ها اگر خدا بخواهد ازحقیقت آن آگاه شود.
به نظر شما طنز در انیمیشن چه جایگاهی دارد؟
 انیمیشن را آنهایی که اختراع کردند ؛ مبنایش تخیل و طنز و شوخی بود. ولی ما انیمیشنهای فلسفی داریم که بسیار هنرمندانه و جدی ساخته میشوند. انیمیشنهای رئالیستی هم داریم که صرفاً به خاطر اینکه با نقاشی کار میشوند با زنده فرق دارند.(وگر نه هیچ فرقی با سینمای زنده ندارند.) این ناشیانگی در کار کودکان سبک و شیوه ایست که بزرگترها هم گاهی اوقات از آن اقتباس می کنند .
پس موافق هستید که طنز در کار کودک سهم بیشتری داشته باشد؟
ما بچه ها را آزاد می گذاریم. ولی اساساً می بینیم که شوخی و طنز زیاد در کارشان دیده میشود. ما نمی خواهیم که جهت خاصی به کودک بدهیم که حتماً دنبال این برو. حتی مسائل دینی را نمی توانیم به ایشان القا کنیم. باید یک طوری برخورد کنیم که آنها مشتاق شوند. جستجو کنند و بفهمند.
از قدیم بزرگان ما هنر را بیشتر وسیله ای برای کسب فضایل اخلاقی و رسیدن به زیبایی و حقیقت الهی میدانستند. به نظر شما ما تا چه اندازه می توانیم این مسائل بنیادی را به طور غیر مستقیم به بچه ها انتقال دهیم.
الان هم همینطوراست کسی که کار هنری می کند فکر نمی کند که برا ی کسب کمالات و اخلاق به این کارمی پردازد
اشتیاقی درونی و غریزی هنرمند را به این سو می کشاند که نتیجه اش تلطیف رشد خلق زیبائی ها و سلامتی است برای خود ودیگران است.
 
در مورد جشنواره چه نظری دارید؟ ؛ در این جور برنامه ها آیا انتخاب چند اثر برگزیده و جایزه دادن کار درستی است یا اینکه دارای اشکال می باشد؟
راه تشویق را باید پیدا کرد.ممکن است راههای زیادی وجود داشته باشد.آنچه که مرسوم است در مسابقه یا جشنواره ای هدایایی می دهند. به همه هم بدهند بی ارزش می شود.
 بعضی از کارشناسان میگویند؛ در این گونه برنامه ها بچه های ضعیف تر ناراحت می شوند و از نظر روحی دچار مشکل می گردند.
خوب است از همین الان با این واقعیت روبرو شوند نه در سنین بالا، شکست را از همین جا تجربه کنند. تلاش از همین جا شروع می شود یعنی بعد از شکست. حالا اگر هم بخواهیم خیلی فرق نگذاریم. میتوانیم تشویق راگسترده کنیم وکار با ضعفا را افزایش دهیم وکمک و توجه بیشتری به آنها بنمائیم. این هنر را به روش ساده می توان برای درمان نیز به کار بریم.
با توجه به تخصصی بودن انیمیشن،آیا این امکان وجود دارد که در تمامی مراکز انجام شود؟
به نظر من در هر مرکزی اعضای مستعدی وجود دارند که باید سر آنها را گرم کرد. و با ابزاری چون انیمیشن آنها را به کتابخانه کشاند. این فعالیت باعث می شود که تعداد مراجعه کنندگان به کتابخانه ها زیاد شود. چرا باید جایی محروم باشد. اگر در دسترس همه باشد عادلانه است. البته مربیان کانون می توانند از دانش آموخته های انیمیشن برای افزایش تجارب تکنیکی خود استفاده کنند تا بتوانند این اعضا را به طور اصولی تحت پوشش قرار دهند و خدای ناکرده بدآموزی پیش نیاید.
برای تشویق اعضا چه می توان کرد؟
می توان آثار انها را در تلویزیون پخش کرد یا عکسشان را در مجله ای به همراه یک مصاحبه کوتاه چاپ کرد. آنها از این کارها کیف میکنند و از کار خود لذت می برند و به کار خود اهمیت وارزش قائل می شوند. اگر جایزه ای هم دریافت کنند جه بهتر. آنوقت تلا ش بیشتری همراه با دلگرمی به خرج می دهند.
ما در کانون دو نوع مربی داریم. یک تعداد مربی فرهنگی هستند و فعالیتهای عام فرهنگی را بصورت تمام وقت انجام میدهند. یک سری مربیان خاص هنری و ادبی هم داریم که کارگاه خاص برگزارمی کنند مثل نقاشی، خوشنویسی،سفال و . . که پاره وقت هستند. به نظر شما برای انیمیشن کدامیک مناسب تر هستند؟
هر مربی که نقاش مجسمه ساز وگرافیست باشد و توانمند د مناسب تراست. حال فرهنگی باشد یا هنری، فرقی نمی کند. یعنی اینها باید حتماً نقاش، عروسک ساز وگرافیست باشند. الان تمامی کارهایی که از استانها می آید از نظر گرافیکی وضعیت خوبی دارند. ولی درکارگردانی، حرکت و فیلمبرداری ضعف دارند.
در مورد نقش پانتومیم در انیمیشن کتابخانه ای توضیح بفرمایید؟
بهترین روش آموزش بازیگری است به ویژه درپویانمائی . می خواهی یک سوزن نخ کنی، می بایست آنرا انجام داده باشی و خوب در دست یک خیاط مشاهده کرده باشی تا با یاد آوری اطلاعات و مشاهدات، آنرا دقیق وبا مبالغه تقلید کنی، این عمل به خاطر عدم وجود ابزارهای عمل وایجاد تصوراشیاء وعمل، قوه تخیل بیننده را به کارمی اندازد و اورا وادار به کشف وحدث میکند که هم نوعی تفریح است و بازی و هم نوعی کنترل رفتار و به دست آوردن اعتماد به نفس وکسب مهارت نمایش خلاق.
شناخت اینها در پانتومیم و انتقال آن به انیمیشن می تواند خلاقیتهای بچه ها را نیز بارور کند. پانتومیم می تواند آموزشی در کتابخانه ها باشد. که بچه ها بتوانند به حرکت بهای بیشتری بدهند و ظرافتهای آنرا که لازمه انیمیشن است بهتر بشناسند.
بچه ها وقتی می خواهند شخصیتهای انیمیشنی را حرکت بدهند تا پانتومیم کار نکنند درست نمی توانند این عمل را انجام دهند. همین پوست موزی که زیر پای کسی انداخته میشود؛ ببینید با پانتومیم چقدر خوب می شود؛ زمین خوردن را بازی کرد. یعنی همین یک حرکت می شود یک فیلم. درآموزش بازیگری اگرکودک به این ظرافتها توجه نکند بازیگر خوبی   نمی شود. عضوکتابخانه ریتم بازیگری را که در انیمیشن بصورت اغراق شده داریم اول باید عادیش را بازی کند سپس انیمیشنی هم آنرا انجام بدهد.
به شکل پیکسیلیشن هم می شود با بچه ها کار کرد؟
بله با پیکسیلیشن بچه ها می فهمند که می توان از آدم زنده هم بصورت یک عروسک استفاده کردوبایک دوربین عکاسی ارزان قیمت و یا یک وب کم ونهایتا چیدن فریم ها در تایم لاین یک نرم افزارادیت ،حداقل مانند مووی میکر که همه ویندوز ها بدون اینستال کردن دارا می باشند وبه آسانی در دسترس هستند به شکل پویانمائی با موزیک مشاهده کرد. لازم به توضیح است با آموزش حضوری می توان بهترین آثارانیمیشنی در این روش پویانمائی را با موضوع های تخیلی وشگفت انگیز به وجود آورد که از تمام روش ها آسانترو بی درد سرتراست.
دستتان درد نکند. از اینکه این فرصت را در اختیار بنده ی حقیر گذاشتید ممنون و سپاسگزارم.
 
مصاحبه از داریوش علومی گیلانده