برای تربیت دیگران، مربی باید ابتدا به دنبال تکامل خود باشد

فتانه احمدی هادی متولد سال ۱۳۵۴ شهرستان اردبیل، در سال ۱۳۷۷ بعنوان مربی فرهنگی وارد کانون شد. دو سال بعد مسئولیت یکی از قدیمی ترین مراکز کانون کشور، یعنی مرکز شماره یک اردبیل را به عهده گرفت و تا سال ۱۳۹۲ در همین سمت فعالیت کرد. وی امسال (۹۲) به سمت کارشناس آموزش و تحقیقات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان اردبیل منصوب شد.
احمدی هادی در طول سال ها فعالیت در مرکز شماره یک اردبیل، توانست این مرکز با سابقه کشور را به یکی از پرمخاطب ترین مراکز کانون تبدیل کند بطوری که کلاس های فرهنگی، هنری و ادبی مرکز به یمن حضور مربیان توانا و هنرمند، جایگاه ویژه ای نزد خانواده ها پیدا کرده و همواره مورد استقبال گسترده مخاطبان است.
فتانه احمدی هادی دارای مدرک لیسانس ادبیات فارسی است اما در حیطه هنر توانایی بالایی در نقاشی و تصویرگری دارد همین باعث می شد تا مرکز یک اردبیل جلوه های ویژه ای از هنر و نقاشی در قالب فضاسازی مرکز را شاهد باشد.
مصاحبه ای به مناسبت انتخاب ایشان به عنوان مربی مسئول نمونه کشور انجام داده ایم که می خوانید.
مصاحبه از: حسین قربانزاده
 
·        خانم هادی، مربی نمونه کشوری شدن چه مرحله ای از فعالیت یک مربی کانون است؟
نمونه کشوری شدن، نقطه شروع فعالیت یک مربی است که تجربیات موفق گذشته را با توانایی هایش عجین کند و آنها را پرور ش دهد و با بکارگیری شیوه های خلاقانه و مؤثر و روش هایی پویا که موجب توانمندی هایی با رنگ و بوی متفاوت تر است به کار با کودک و نوجوان ادامه دهد؛ هم چنین در این مرحله مربی به یک باور درونی نیز دست پیدا می کند که این باور همراه با تسلی و ترغیب است  تسلی از این نظر که تلاش و فعالیتش در طی سالها نتیجه بخش بوده و ترغیب از این لحاظ که با امید و رغبتی بیشتر شیوه های متفاوت و نویی را در پیش می گیرد تا موفق تر از قبل عمل نماید.
·         این انتخاب چه حسی به مربی نمونه می دهد؟
نخست باید دانست که «نمونه» بودن به عنوان صفت یک «مربی» چه مفهومی می تواند داشته باشد. مربی در حکم یک انسان وظیفه تربیت دیگران را بر عهده دارد. نخست باید در پی تکامل خود و بعد انجام رسالتی که بر عهده دارد، باشد هر انسان وقتی به کمال مطلوب که جامعه برایش تعریف می کند، می رسد حس خوشایندی به او دست می دهد
و این مرحله گامی تازه در مسیری نو است زیرا امروز فردا را می سازد. در دراز مدت تأثیر این حس در روح او گاهی می ماند زیرا کمال طلبی زاییده ی فطرت انسان است این در ادامه ی راه یک مربی تضمین کننده است و مربی بعد از این مرحله که به نتیجه ی زحمات چندین ساله اش دست یافته است، مسؤولیتش سنگین تر می شود چرا که انتظارات از وی بیشتر می گردد.
·        روندی که برای نمونه شدن طی می شود چه مشخصه ای دارد؟
برای نمونه شدن مراحل زیادی پیش رو است که مهم ترین آن مخاطب شناسی و شناخت نیاز های  اوست. موفقیت هر مربی به میزان و وضع شناخت او از مخاطبانش بستگی دارد.  مربی با شناخت ویژگی های فردی و استعدادهای کودکان و نوجوانان می تواند این مرحله را با موفقیت پشت سر بگذارد و در رفع نیاز مخاطبین اش (کودک و نوجوان) بکوشد. این کار صبر و حوصله و دقت بسیار می طلبد و مربی برای طی این مرحله آموزش و تجربه را با هم به کار می برد. با فراهم آوردن محیط و شرایط مناسب و نیز کشف نیازها و رغبتهای یادگیری مخاطبان  مسیر را برای انجام فعالیتهای برنامه ریزی شده و خلاقانه ی خود مهیا نموده و گامی در جهت نمونه شدن بر می دارد.
·        هر مربی بالقوه قابلیت تبدیل شدن به یک مربی نمونه در وجودش هست؟
تمامی انسان ها کمال گرا هستند و قابل رشد و پیشرفت . مربی نیز از این قاعده مستثنی نیست و قابلیت تبدیل شدن به یک فرد نمونه را دارد. به شرطی که با شناخت خود که با شناخت خود که نخستین گام در تربیت است در جهت شناخت کار و مخاطبینش حرکت کند.
            مربیان کانون در کنار داشتن این قابلیت بالقوه که می توانند یک مربی خوب باشند، با آموزش و دریافت تخصص و مهارت در حوزه ی کار با کودک و با پشتکاری که دارند این قابلیت را بالفعل می نمایند و به امید خدا تبدیل به یک مربی نمونه می شوند زیرا که شدن آنچه که می توانیم بشویم، عنایت اصلی زندگی است.
·        کار با کودک چه ویژگی دارد؟
برای کار با کودک ابتدا باید دنیای کودک را شناخت. کودکان دنیای زیبایی دارند که به دور از دنیای روز مره گی های بزرگسالی است. کودکان دنیایی پر از هیجان و شادی و سرزندگی دارند و در این دنیا خبری از هیاهو و استرس بزرگسالی نیست. دنیای خاص کودکان توجه و دقت ببیشتری می طلبد و با علم و آگاهی بایستی وارد این دنیا شد.
            مربی نیز تنها با شناخت این دنیا می تواند پا در عرصه ی کار با کودک نهد و بدون آگاهی در این زمینه نمی تواند به نیازها و خواسته ها ی کودک پاسخ دهد و کودک را تربیت کند و یا آموزش های لازم را به او ارائه دهد. پس بایستی در دنیای کودکی، کودک شد تا علایق و نیازها و توانمندی های آنها را درک کرد که در این راستا مربی مسؤولیت دشوار و مهمی را به عهده دارد تا بتواند در این راه  قدمهای استوار و ماندگاری را بر جا دارد. کار با کودک باید خلاقانه و دور از تکرار باشد. کودک به دنبال نو شدن است. ایستایی را دوست ندارد و به دنبال راههایی جالب و غیر تکراری است تا بتواند بیشتر خود و محیط اطراف خود را کشف کند. کار با کودک باید همواره با مکاشفه و ابداع روش های فعال آموزشی همراه باشد طوری که خود او نیز بتواند در این کار مشارکت و همراهی نماید و از مکاشفه و شناخت لذت ببرد.
·        برای کودک چه جایگاهی تعریف می کنید؟
ای کاش ما بزرگسالان می توانستیم دنیا را از دیدگاه کودکان و نوجوانان ببینیم و به قول معروف «با کفش های آنان راه برویم». کودکان آفریده های زیبای خداوندند که این نیرو و قدرت را دارند که بدون هیچ گونه دلیلی می توانند شاد شوند و بی هیچ علتی امیدوارند تشنه ی هر چیز نواند و برای خواسته هایشان هر چند که کوچک باشد با تمام وجود تلاش می کنند. صریح و صادقند و با ارتباطشان با دیگران بی شائبه و بی تعارف. من کودکان را آینه ی تمام نمای خود می دانم که آنچه را ما انجام می دهیم یاد می گیرند نه آنچه را که ما می گوییم آنها بی هیچ تعارفی احیا گر شخصیتها و ارزش های ما هستند.
·        برای شناخت کودک و دنیای او بر چه برنامه ای می توان تکیه کرد؟
بهترین و مطمئن ترین راه برای شناخت کودک، خود کودکان هستند همیشه در برنامه ریزی برای کار با کودک هدفم این بوده که این برنامه ریزی با تکیه بر نیاز ها، رغبت ها، خواسته ها و علایق کودک باشد و این هدف را برای خود یک قانون کار با کودکان می دانم تا از دنیای کودک دور نباشم. دربرنامه ریزی برای کودک بایستی به یاد داشته باشیم که فعالیتهای کانون یک واسطه آموزشی هستند و با تکیه بر این مبنا باید برنامه ریزی کرد.
·        هرکودک امکان شکوفا کردن خلاقیت درونی اش را دارد؟
خداوند در همه کودکان استعدادهای نهفته ای را قرار داده است که این استعدادها و خلاقیت ها ی درونی تربیتی عمیق و با برنامه می طلبد که شکوفا گردد. که اگر این استعدادها شناخته و کشف نگردد، امکان شکوفایی و نیز زمینه ی پرورش آن مهیا نمی شود.  وظیفه مربی در این میان این است که با فراهم اوردن زمینه و مسیر ی مناسب و همگام با دنیای کودک، او را در مسیر شکوفایی خلاقییت درونی قرار دهد، که اگر چنین باشد و مربی بتواند مسیر مناسب را برای کودک طراحی کند، روز به روز شاهد شکوفایی بی نظیر خلاقیت در کودکان خواهد بود.
·        نقش کانون در خصوص شکوفایی خلاقیت کودک چیست؟
نقش کانون در این مورد بسیار حساس و لطیف است چرا که با آموزش غیر مستقیم کودک را در مسیر شکوفایی استعدادهایش قرار می دهد، این شیوه ی(غیرمستقیم آموزش) در عین حال که زمان بر است،  تأثیرش بسیار عمیق بوده و باعث می شود که تأثیر آموزش در نهاد کودک درونی شود.
            در این مکان کودک ابتدا صمیمیت، محبت، دوست داشتن و مهربانی را می آموزد و سپس آزادانه دست به انتخاب می زند.  به اشیاء بی جان جان می دهد و با کتاب و میز و صندلی و چیزهای اطراف  وسایل دور ریختنی و ... ارتباط برقرار می کند با آنها حرف می زند و به درد دل آنها گوش می دهد. با توجه به اینها در می یابیم که نقش کانون فراتر از اینست که در یک جمله یا یک صفحه بگنجد. اگر مربی در کانون بتواند کودک را با آموزش غیرمستقیم خود جذب و همراه سازد، می تواند نقش بسزایی در شکل گیری شخصیت کودک در آینده داشته باشد.
·        و نقش مربی؟
مربی در این میان نقش کلیدی را ایفا می کند و هر حرکت و رفتار و سخن و نگاه او تأثیری عمیق در وجود کودک بر جای می گذارد و جای پای رفتار مربی در شکل گیری شخصیت کودک تأثیر دارد و این تأثیر در آینده خود را نشان می دهد.
·        مربی چگونه تربیت می شود؟
مربی با به دست آوردن تجارب در عرصه ی مربیگری و کار با کودک و لذتی که از کار و مصاحبت با کودک می برد به تربیت می رسد.
·        هر کس را می توان با آموزش مهارت های لازم تبدیل به مربی کرد؟
هر فردی ذاتاً توانمند است و استعداد خاص خودش را دارد و می تواند هر روز بر این استعداد و توانمندی بیفزاید ولی این فزونی دلیلی بر داشتن استعداد در زمینه مربیگری نیست.
            مربی بودن زمینه خاص خود را می طلبد که با آموزش به دست نمی آید. اساس تربیتی به این حقیقت عینی زندگی در سه بُعد اخلاق، ایمان و علم توجه دارد و این سه شرطِ داشتن زندگی سالم است. داشتن روحیه ی پاک و بی آلایش و عشق به کودک همراه با علم و آموزش می تواند یک فرد را تبدیل به یک مربی نماید.
·        مطالعه در این میان چه نقشی دارد؟
مطاالعه و افزایش اطلاعات تنها راهی است که مربی بتواند یک گام جلوتر از عضو  باشد چرا که کودکان امروز با دسترسی به دنیای مجازی و رسانه های جمعی و ... اطلاعات زیادی پیرامون دنیای اطراف خود دارند و مطالعه است که به مربی و کارش تازگی و طراوت و عمق می بخشد و می تواند راهنمای مخاطبین (کودک، نوجوان) باشد و رفتار مطالعه را در کودک و نوجوان ریشه دار کند و آنها را نسبت به پیشرفت و ارتقای سطح فرهنگی و علمی دنیای خود نزدیک تر نماید.
·        سهم شما از مطالعه چقدر است؟
صادقانه باید بگویم که سهم من از مطالعه آنقدر اندک است که به چشم نمی آید و این نقص را همیشه با این جمله که وقت کم است توجیه می کنم که این توجیه برای خودم هم قابل قبول نیست و باید سعی خود را بکنم تا وقت بیشتری برای مطالعه در روز برای خود ایجاد کنم.
·        در چه زمینه هایی مطالعه می کنید؟
مربی کانون بایستی در زمینه های مختلفی مطالعه داشته باشد تا بتواند یک مربی خوب باشد چرا که آیتم فعالیتهای کانون وسیع است و نمی شود فقط مطالعه علمی، ادبی، دینی و هنری و... داشت باید در تمامی زمینه ها مطالعه داشته باشیم و به روز باشیم. بنده نیز به نوبه خود سعی می کنم در زمینه های مختلف مطالعه داشته باشم.
·        این گفته را قبول دارید که مربی در مطالعه کتاب همواره باید یک گام از عضو جلوتر باشد؟
این جمله را قبول دارم ولی چقدر مربی می تواند این امر را محقق سازد نمی دانم. چرا که یک امر کاملاً، آرمانی است ولی باید محقق گردد تا در مقابل سؤال اعضا بتوانیم پاسخگو باشیم. این یک گام باعث انتقال بهتر دانش و علم به عضو خواهد شد و مربی نیز در انجام وظیفه اش احساس نشاط و سرزندگی دارد.
·        و حرف آخر؟
 امید دارم به عنوان کسی که به کودکان خدمت می کند یاد بگیرم که با کفش های کودکان راه بروم و از چشم های قشنگ آنها دنیایشان را ببینم تا بتوانم آنها و دنیای شاد آنها را بهتر بشناسم تا گام های مفیدی در راه تربیت آنها بردارم و تصویری زیبا برای آینده ی تمام نمای آنها باشم.