کد خبر: 271502
تاریخ انتشار: ۲ شهریور ۱۳۹۶ - ۰۹:۰۹
گفت‌وگو با نوجوان هنرمندی که برای صلح و دوستی می‌نویسد

من میان کتاب‌ها بزرگ شده‌ام.

«امیرعلی برومند» متولد بهمن 1377در مشهد مقدس است. از سال سوم ابتدایی تا پایان دبیرستان عضو کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شماره4 مشهد بوده است و سال‌های کودکی و نوجوانی را میان برگ‌برگ کتاب‌ها، قژقژ قلم‌مو بر صفحه کاغذ و خواندن شعر و داستان گذرانده است. موفقیت‌های زیادی کسب کرده که در ادامه آن را می‌خوانیم:

از موفقیت‌هایت برایمان بگو.

در کلاس‌های خوشنویسی کانون زیر نظر مربی خوبم خانم صفرلی خوشنویسی را شروع کردم و صبوری و مهربانی ایشان انگیزه آموختن را در من صد برابر کرد، به طوری که با راهنمایی ایشان در چهار آزمون مقدماتی،‌متوسط،‌خوش و تحریری سطح یک انجمن خوشنویسان قبول شدم و در سال 1394 نیز آزمون‌های عالی و ممتاز نستعلیق انجمن را با موفقیت گذراندم. در حال حاضر سال‌هاست که افتخار شاگردی استاد «انوشیروان فروغی» را نیز دارم.
در کارگاه‌های کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در زمینه‌های مختلفی فرهنگی، هنری و ادبی مانند داستان‌نویسی، خوشنویسی ، شعر و سرود فعالیت داشتم.
آخرین موفقیتی که در زمینه خوشنویسی به دست آوردم کسب مقام دوم استان در سطح مسابقات دانش آموزی سال 1396 بود. مقام اول سرود در سطح مسابقات دانش‌آموزی کشور در سال 1393 نیز از جمله موفقیت‌هایی بود که خیلی خوشحالم کرد. چون سرود یک فعالیت گروهی‌ست و من کنار تلاشم در زمینه‌ی خوشنویسی که یک هنر کاملاً فردی‌ست توانستم کنار دوستانم در مدرسه نمونه دولتی «ترک‌زاده» به این مقام در سطح کشور برسم .
کنار همه این‌ها در حال حاضر عضو انجمن ادبی آفتاب کانون پرورش فکری مشهد هستم و آثارم هم در گذشته‌ای نه چندان دور در کتاب‌های «آفتاب و مهتاب» که مجموعه‌ی آثار اعضای ادبی کانون است چاپ شد که همین جا از مربی داستان‌نویسی‌ام خانم «الهام دهقان» تشکر می‌کنم.
یکی از خاطرات به یاد ماندنی‌‌ات را برایمان تعریف کن.
سال 1395 در سفری که به همراه خانواده به  شهر «کومو» از شهرهای ایتالیا داشتیم درجریان بازدید از کلیسای مرکزی «چرنویو » در این شهر یک ورک شاپ خوشنویسی برای افرادی که آن‌جا بودند برگزار کردم.
حاضران در کلیسا با نگاه تحسین آمیز و متعجب به کار من نگاه می‌کردند و برایشان جالب بود که این روزها کسی با قلم خیزران یا بامبو به صورت کلاسیک و سنتی خوشنویسی کند. چون آن‌طور که من از آن‌ها شنیدم با آمدن فناوری و ماشین‌های تایپ و تحریر و رایانه‌ها، هنر خوشنویسی لاتین در کشورهای اروپایی بسیار کم‌رنگ شده است.
من آن روز بیت‌هایی از اشعار حافظ و سعدی و مولانا را خوشنویسی کردم و بیشتر آنها با نام این بزرگان شعر و ادب فارسی آشنا بودند.
نوجوانی را چگونه تعریف می‌کنی؟
نوجوانی یکی از مهم‌ترین دوره‌های رشد فکری، جسمی، عاطفی و اجتماعی هر انسانی محسوب می‌شود که مطمئناً اگر از این دوران طلایی به خوبی استفاده کنیم آینده‌ای درخشان برای خودمان ساخته‌ایم.در این دوره اتفاق‌های بسیاری روی می‌دهد که بسته به شیوه‌ِ برخورد ما می‌تواند تهدید باشد و یا یک فرصت. به نظرمن، در دوره‌ی پرفراز و نشیب نوجوانی خانواده ، مربیان دلسوز و دوستان خوب بهترین همراهان نوجوان هستند.
رابطه‌ات با کتاب چگونه است؟
نمی‌شود عضو کتابخانه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان باشی و لذت دوستی با کتاب را درک نکرده باشی. من در میان کتاب‌ها بزرگ شده‌ام.
اشتیاق به مطالعه در من از کودکی با شاهنامه‌خوانی پدرم و تشویق‌های مادربزرگ شاعرم بر‌انگیخته شد و در کتابخانه کانون با دسترسی به کتاب‌های مناسب کودک و به دنبال آن نوجوان این علاقه بیشتر و بیشتر شد. من به مطالعه آثار بزرگان شعر و ادب فارسی مثل مولانا، حافظ، سعدی، خواجه عبدالله عناصری، شهریار، بیدل دهلوی، سهراب سپهری و... علاقه‌مندم و بیت‌هایی را که دوست دارم برای خوشنویسی انتخاب می‌کنم .
از آرزوهایت بگو.
آرزو می‌کنم جهان در صلح و آرامش باشد و هر کسی به سهم خود به آرامش جهان کمک کند. خودم هم سعی می‌کنم به کمک هنر اصیل ایرانی- اسلامی خوشنویسی، پیام‌آور انسانیت و دوستی در همه جهان باشم .
رابطه خانواده و نوجوان را چگونه می بینی؟
همیشه معتقدم خانواده بهترین تکیه‌گاه و پشتیبان انسان هستند. برای همین همواره سعی‌ام براین بوده که رابطه‌ای صمیمی و دوستانه برپایه‌ی صداقت با آن‌ها داشته باشم، در مورد دوستان نیز، من دوستان بسیار خوبی دارم که همیشه همراه و مشوق من بوده‌اند، دوستانی که با همفکری‌ها و همراهی‌هایشان باعث رشد علمی و هنری من شده‌اند.
دیروزت چگونه بوده است و فردا چه رنگی را برایت به ارمغان می آورد؟
دنیای دیروزم را کاملا سبز می بینم و نوجوانی خوبی را گذراندم و خوشحالم که به بطالت نگذشت. فردا را هم روشن و درخشان می‌بینم البته این فقط احساس نیست، چون برای آن هدف و برنامه دارم به تحقق آن بسیار خوش‌بینم.
و اما حرف آخر؟
کانون پله اول رشد و ترقی من بوده است. سال‌های سال در فضای کتابخانه نفس کشید‌ه‌ام . الان هم که به مرور وارد فضاهای جدی و بزرگسالانه ادبی و هنری شده‌ام هرگز کودکی و نوجوانی زیبا و پرخاطره‌ام را فراموش نمی‌کنم. من اعتماد به نفس و شکوفایی استعدادهایم را مدیون فضای کانون و مربیان دلسوزش هستم.

 گفتنی است؛ به همت مرکز آفرینش‌های ادبی استان ، مصاحبه امیرعلی برومند در صفحه «هدهد»روزنامه نوجوان هشت- ضمیمه روزنامه قدس- چاپ شده است. این صفحه را می‌توانید اینجا ببینید.