فرح بیضایی مربی مرکز فرهنگی هنری شماره 1 گچساران در استان کهگیلویه و بویراحمد است. یکی از مربیان با سابقه که پستی و بلندی های زیادی را تجربه کرده است. مصاحبه من با او خواندنی است:
خودتان را معرفی کنید؟
فرح بیضایی هستم متولد 1338 ، فوق دیپلم روابط عمومی و لیسانس حسابداری و اکنون مربی فرهنگی مرکز فرهنگی هنری شماره یک گچساران می باشم.
سال سابقه کار در کانون دارید و در چه پست هایی؟
سی و دو سال است که در کانون پرورش فکری مشغول به خدمت می‌باشم. از آذر ماه 1363 که همزمان با افتتاح کانون استان در گچساران تحت نظر استان فارس آغاز فعالیتم بود، ابتدا به صورت نیروی پاره وقت بودم . بعد از 5 سال مربی تمام وقت فرهنگی و بعد از 7 سال مربی مسوول مرکز 1 شهرستان گچساران شدم . مدت 15 سال در سمت مربی مسوول خدمت کردم و اکنون نیز مربی فرهنگی می باشم.
از نحوه آشنایی با کانون و ورود به آن بگویید؟
رنگ دخترانه صورتی مرکز فرهنگی هنری مرا به خودش جلب کرد . هنگام عبور از کنار مرکز در تفکرات خودم غوطه ور می شدم و می گفتم "خدایی میشه من برم توی این ساختمون" و جایی که نمایی به این زیبایی دارد حتما فضای داخلی زیباتری دارد.
قبل از ورود به کانون با این محیط و فعالیت هایش آشنا بودید؟
بله از طریق رسانه ها و روزنامه ها و برنامه تلوزیون و آرم کانون برایم خیلی جذاب بود. آرم کانون را که می دیدم و پرنده ای که وسط کتاب نشسته و برای بچه ها پیام می آورد.
کدامیک از کتابهای کانون را که خوانده اید بیشتر دوست دارید؟
همه‌ی کتابهای کانون دوست‌داشتنی و مفید هستند و انتخاب کردن یک کتاب از میان این کتاب‌ها برایم سخت و دشوار است. اما با توجه به روحیات و علایقی که دارم کتاب با خانمان، مادر و ابر اومد و باد اومد را از همه بیشتر دوست دارم.
تا به حال چقدر برای بچه ها قصه گفته اید؟
تقریبا هر روز؛ چرا که قصه‌گویی یکی از راه‌های مناسب، جهت ایجاد ارتباط عاطفی با اعضا و آموزش غیر مستقیم نکات مذهبی و اخلاقی، تربیتی با مخاطب است و هم‌چنین از وظایف هر روزه‌ی مربیان کانون می‌باشد.
خاطره ای شیرین که در ذهنتان ماندگار شده؟
خاطرات شیرین و به‌یاد ماندنی از سال‌های فعالیتم در کانون بسیارند. اما به‌یادماندنی‌ترین خاطره‌ام برمی‌گردد به سال‌های ابتدایی خدمتم:
حضور مدیر کل کانون استان فارس جناب آقای طوبایی از همنجا به ایشان سلام و عرض ادب دارم
بعد از گذشت چندماه از افتتاح مرکز با حضور در کانون از کارهای اعضا دیدن کردند و باذوق و شوق بسیاری و نشستن وی بر روی زمین خاکی و قصه گویی برای اعضا و هم گروه شدن وی با بچه ها در بخش کاردستی و اهمیت گذاشتن به کار اعضاء بود که از ماندگار ترین خاطرات دوران خدمتم بوده است.
مهم ترین توصیه برای مربیان تازه کار؟
گرچه مشکلات زندگی و سخت شدن شرایط کار کمی موجب کاهش انگیزه در مربیان شده‌است، اما من به مربیان تازه کار توصیه می‌کنم که با علاقه و جدیت کار خود را انجام دهند و قدر مکان و جایی که کار می‌کنند را بدانند. حتی قدر لحظه به لحظه خدمت در آن را. اول به این دلیل که ایجاد نشاط و شادی در کودکان و نوجوانان و آموزش راه و روش زندگی مناسب به آنان از شغل‌های انبیا بوده‌است و باعث سعادت دنیا و آخرتمان می‌گردد. دوم اینکه کمتر ارگانی را می توان یافت که از نظر پرورش خلاقیت، سلامت اخلاق، کسب تجربه و وجود ارتباط صمیمی میان کارشناسان، مسئولین و مدیرا ن، مانند کانون باشد.
اگر بخواهید چمد جمله در باره کانون بگویید؟
کانون پیوند دهنده آرامش ما و بچه ها
از نظر شما کدام فعالیت کانون موثر تر است؟
اگر چه همه‌ی فعالیت‌های کانون هدف‌دار و با شیوه‌های خلاق اجرا می‌شوند، اما به نظر من قصه گویی زیرا در قصه گوی اعضا با شنیدن قصه احساس آرامش و شخصیت پردازی می کنند.
می توان گفت بسیاری از مسایل فرهنگی، اجتماعی و .... را می‌شود به روش‌های غیر مستقیم به مخاطب آموخت.
کدام برنامه جمعی کانون استان را بیشتر دوست دارید؟چرا؟نقش شما در این برنامه چه بوده است؟
فضا سازی مناسبت های مختلف چون همه همکاران کنار هم به فضا سازی می پردازیم. نقش من هدایت مربیان جوان و تازه کار بوده است. من در مرکز سعی می‌کردم اکثر مخاطبین را با علایق خودشان تشویق کنم تا در این برنامه‌ها حضور فعالی داشته باشند.
با شنیدن این کلمات چه چیزی به ذهنتان می رسد؟
جشنواره قصه گویی: هیاهو و صدای تپیدن ضربان قلب یرای اعلام برندگان
مربی کانون: کم توقع و با متانت
کتاب: هفته کتاب و کتابخوانی و احساس آرامش
صحبت پایانی؟
انشاالله همه در کارهایشان پیروز و سربلند باشند.
...............................................................................................................
گفتگو از: زینب الهی نژاد