نشست تخصصی «ازخاطره تا داستان» در یزد، برگزار شد

نشست تخصصی «ازخاطره تا داستان» با حضور مظفر سالاری نویسنده و داستان‌نویس کانون‌تبار کشوری و یزدی اصل در مرکز شماره‌ی یک کانون پرورش فکری یزد، برگزار شد

 به گزارش روابط عمومی اداره کل کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان استان یزد، در این برنامه که، به بهانه‌ی هفته‌ی ادبیات کودک ونوجوان برگزارشد، اعضای فعال، مربیان ادبی و کارشناسان کانون استان حضور داشتند وبا طرح پرسش و دریافت پاسخ سوالات خود، از حضور مظفرسالاری بهره‌مند شدند.

 محمدرضا آخوندی معاون فرهنگی کانون استان یزد، در ابتدای این نشست تخصصی با گرامی داشت یاد و خاطره‌ی استاد مهدی آذر یزدی، در خصوص دغدغه‌های پیرنیک‌اندیش ادبیات کودک و نوجوان گفت: دغدغه‌ی مهم استاد مهدی آذریزدی خوب بودن و خوب ماندن بچه‌ها بود.

 محمدرضا آخوندی یادآور شد: در عصر و زمانه‌ای که پرداختن به ادبیات کودک و نوجوان، در غبار بی تفاوتی‌ها و هجوم مدرنیست و پست مدرنیست و جریانات نوگرا و نوپرداز ادبی به فراموشی سپرده شده بود، مهدی آذریزدی زمان و نیاز مخاطب کودک و نوجوان را به درستی شناخت و با بازنویسی ادبیات کهن فارسی با زبانی ساده و صمیمی، همان زبان فطرت بچه‌ها، دریچه‌های خوبی و نیکی را به روی آن‌ها گشود و نسل‌هایی را بیمه کرد.

 وی با اشاره به این که به حق، آذریزدی را باید احیاگر و پدر ادبیات کودک در ایران دانست؛ بیان داشت: اگر تلاش بی منت و بی‌آلایش این پیرمرد ساده زیست یزدی نبود، امروز شاید نام و نشان درخور  از ادبیات کودک و نوجوان نمانده بود.

 در ادامه میهمان این نشست تخصصی در خصوص استاد مهدی آذر یزدی گفت: درخصوص بزرگ‌داشت این مرد بزرگ همین بس که رهبر انقلاب در سفری که به یزد داشتند ایشان را مورد تفقد قرار دادند  و از ایشان و مجموعه‌ی قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب تقدیر کردند. تعبیر آذر از این تقدیر این بود که من همه چیز داشتم و امروز خدا به من آبرو و امید بخشید.

 مظفر سالاری افزود: سراسر زندگی او در خلوت، کتاب خواندن و در خلوت، نوشتن بود. این‌گونه زندگی کردن به من آموخت  که اگر امروز در کنج خانه ات در خلوت بنشینی و بنویسی مهم است، چون روزی می‌رسد که مردم تو را با کتابی نوشته‌ای می‌بینند. روزی می‌رسد که مردم قدر نوشتن و نویسندگان را خواهند دانست.

 این نویسنده کانونی تبار با بیان خاطرات دوران کودکی خود بخش اول نشست تخصصی «از خاطره تا داستان» را آغاز کرد و به این مبحث تاکید کرد که هرکس بخواهد نویسنده‌ی موفقی شود، باید تجربه زیستی خوبی داشته باشد و تجربه زیستی هرکس را برگرفته از خاطرات زندگیش دانست.

 سالاری ادامه داد: اما امروز کودکان ما مخزن خاطراتشان کم است زیرا که خانواده‌ها اجازه نمی دهند که آن‌ها تجربه کنند. این در حالی است که سیستم آموزش و پرورش ما هم این اجازه را نمی‌دهد که بچه‌های ما کودکی و نوجوانی کنند.

 این نویسنده ی عرصه‌ی کودک و نوجوان کشور،   با ترسیم لحظه‌های کودکی و نوجوانی خود در کانون برای اعضای شرکت کننده در خصوص کتاب‌های موجود زمان کودکیش گفت: در آن زمان کتاب‌های نویسندگان نامدار جهان در قفسه‌های کانون جای گرفته بود و تعداد کتاب‌های وطنی کم بود  بنابراین نوجوانان بیشتر کتاب های بزرگ‌سالان را می‌خواندند و تمایل من بیشتر به کتاب‌های چارلز دیکنز و ژول ورن بود.

 وی افزود: تحت تاثیر رمان‌هایی که مطالعه می‌کردم، در همان نوجوانی «سفرنامه‌ی الیزابت» را نوشتم وقتی به مربی کانون نشان دادم، گفت: بیا از خودمان بنویسیم و من فکر کردم که از چه بنویسم از خاطرات تنبیه‌هایی که می‌شویم یا از سوء تغذیه در خانه و بعدها متوجه شدم که ما روی گنجی نشسته ایم به نام خاطرات و همین باعث شد قصه‌های ننه آقا را بنویسم. البته این را هم باید در نظر گرفت که خاطراتی که موقعیت‌دار باشند، می‌توانند، داستان شوند.

 مظفر سالاری در خصوص نحوه آشنایی خود با کانون گفت: من از کلاس دوم دبستان توسط یکی از مربیان کانون که برای معرفی کتاب‌خانه‌ی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به مدرسه آمده بود با کانون آشنا شدم.  در آن زمان در مدارس سیستم تنبیه دانش‌آموزان حاکم بود و رفتار مهربانانه مربی کانون ما را به سمت کتاب‌خانه‌ی کانون سوق داد تا جایی که حتی در زمانی که دچار بیماری سختی شده بودم هم فرصت کتاب خواندن را از دست ندادم.   

 این نویسنده‌ی کشوری در بخش دوم این نشست تخصصی، داستان را به  انداختن سنگی در برکه‌ای آرام تشبیه کرد و  در خصوص  خط داستان یادآور شد: خط داستان را می‌توان به بخش‌هایی چون وضعیت عادی موقعیت غیرعادی و نقطه‌ی عطف اول (حادثه ای که رخ می‌دهد و وضعیت عادی به وضعیت غیرعادی تبدیل می شود) تقسیم کرد.  

 وی تصریح کرد: داستان از سه بخش مقدمه، تنه و پایان تشکیل می‌شود. مقدمه یعنی گشایش داستان، تنه همان بدنه‌ی داستان نام دارد که در واقع مکان کشمکش‌های داستانی است و این نقطه عطف دوم به شمار می‌رود.

 سالاری افزود: متن یک داستان از دو بخش ژرف ساخت و روساخت تشکیل می‌شود که بخش ژرف ساخت، متشکل از طرح و ساختار داستان و بخش روساخت متشکل از بافت یا زبان داستان است.

 وی در پایان سخنان خود، به هفت ابزار روایت در داستان باعنوان‌های کنش، توصیف، صحنه، دیالوگ، فلش بک، اندیشه (درون‌گرایی) تلخیص (فشرده‌سازی) اشاره کرد و از هرکدام تعریف و مصداقی آورد.

 سید حسین پیغمبری مدیرکل کانون پرورش فکری استان یزد نیز، در بخش تقدیر از مظفرسالاری گفت: داستان‌ویسی به مثابه تاج حکمت بر سر فرد گذاشته می‌شود تا بتواند اندیشه‌های خود را به مخاطبانش منتقل کند و این در حالی‌است‌که میهمان امروز کانون، حجت‌االاسلام سالاری، مزین به دو تاج حکمت و علم هستند.

 وی تصریح کرد: امروز ایشان کتاب ۱۰۰ صفحه‌ای عناصر داستان جمال میرصادقی را در کوتاه‌ترین زمان ممکن با بیانی سلیس و روان ارائه  دادند و شرکت‌کنندگان این نشست به نحو احسن بهره‌مند شدند.

 عکس یادگاری اعضا و مربیان کانون با  مظفرسالاری و سید حسین پیغمبری مدیرکل کانون پرورش فکری استان یزد، پایان بخش برنامه بود.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 6 =