کد خبر: 291989
تاریخ انتشار: ۱۶ مهر ۱۳۹۸ - ۱۵:۰۳
کودکانی که سبز نیستند

شرایط خودخواسته و ناخواسته آپارتمان‌نشینی، در کنار درک نادرست از نیازهای واقعی کودکان و نوجوانان و ایجاد استرس‌های غیر لازم و روزافزون آموزشی، انتظارات نادرست و تکلیف‌های طاقت‌فرسا، فرصت کودکی کردن و نوجوانی کردن را از آینده‌سازان ما گرفته ‌است که این وضعیت مصداق روشن و انکارناپذیر کودک‌آزاری است.

یادش به‌خیر کوچه‌های پر سر و صدایی که هر لحظه با فریاد یک کودک رنگ تازه‌ای به زندگی اهالی محل می‌بخشید. گاه با دعوای دو همسن و سال بود و گاهی هم با قهقهه‌ای از ته دل، که در یک رقابت دوستانه توپ‌های پلاستیکی با راه‌راه‌های قرمز و آبی تمام هم‌وغم پسر بچه‌های زیر 10 سال را زیر دست و پا به هر طرف پرتاب می‌کرد.

چقدر زود گذشت همان خاله بازی دخترکانی که راغب بودند کفش پاشنه‌دار مادر را بپوشند و بشوند خانم خانه؛ یا با یک دفتر و خودکار مدام با دوستان خود معلم بازی کنند؛ تفریحی که چند ساعت آنان را درگیر یک مهارت از جنس ساختن زندگی خیالی می‌کرد.

چه زود گذشت هیاهویی که طعم خوش زندگی سبز کودکان را با در دست گرفتن قاب‌های مستطیل حس‌گر شیشه‌ای به خاکستری مبدل کرد.

 دو دهه از عمر ترکتازی بازی‌های الکترونیکی می‌گذرد. سرگرمی جذابی که کودکان را مانند موم در دستان خود نرم کرده و دیگر آن هوای تازه دهه‌های قبل از 80 در کوچه و پس کوچه‌های شهر حس نمی‌شود.

سال‌هاست به هر کوچه و محله‌ای قدم می‌گذاریم آنچه بیش از یک کتابخانه و فروشگاه اسباب بازی به چشم می‌آید گیم‌نت‌هایی است که گاهی حتی بیش از 30 کودک و نوجوان را در خود جای داده و آنان را در عمق فضای مجازی با بازی‌های متنوع الکترونیکی غرق کرده است.

طی 2 دهه اخیر آنچه بیش از تمام مشکلات فرهنگی و اجتماعی اغلب خانواده‌ها را درگیر می‌کند کودکی نکردن کودکانی است که در روند صنعتی شدن و مدرنیته، پای‌شان در زندگی مجازی گیر کرده است. در این زمینه اظهار نظرهای زیادی توسط کارشناسان و صاحب‌نظران برای برون‌رفت از مشکلات تربیتی و آموزشی کوکان و نوجوانان مطرح شده است.

**ضرورت آشنایی با فرزندپروری والدین در زندگی مدرن

یک روانشناس تربیتی کودک ضمن تشویق والدین به مطالعه در خصوص فرزندپروری می‌گوید: زندگی مدرن در کنار ناآگاهی خانواده‌ها از اصول فرزندپروری موجب شد تا کودکان زود بزرگ شوند و متناسب با سن‌شان رشد نکنند.

«فروغ پرهوده» نداشتن مدارس استاندارد و آموزش تک بعدی را از عوامل موثر در از بین بردن هیجانات و خلاقیت دوران کودکی می‌داند و اظهار می‌کند: کودک تا 7 سالگی در کنار خانواده پرورش می‌یابد، اما والدین فرزندان را از سنین پایین مشغول کلاس‌هایی با کتاب‌های زیاد و پر حجم می‌کنند که معمولا هم این کلاس‌ها خارج از حوزه کسب مهارت هستند.

این روانشناس تربیتی با توصیه به اینکه والدین باید برای داشتن فرزندی شاداب و دارای مهارت، اطلاعات تربیتی خود را به روز کنند، می‌افزاید: متاسفانه برخی خانواده‌ها بدون آن که بدانند پرورش ذهن و خلاقیت را از فرزند خود دریغ کرده‌اند، برای آرامش خیال خود کودک را با گوشی یا تب‌لت سرگرم می‌کنند.

پرهوده همچنین از دیگر موارد کشنده خلاقیت در کودکان را مقایسه آن ها با کودکان دیگر، اصرار به واقع‌گرا بودن و بی‌توجهی به کنجکاوی بچه‌ها می‌داند.

**آموزش سنتی حاکم بر جامعه

استاد «حسن دولت‌آبادی» نویسنده، پژوهشگر و استاد دانشگاه نیز در این باره به تیتر امروز می‌گوید: برای کودکانی که در این دوره بزرگ می‌شوند و پرورش می‌یابند استفاده از امکانات تکنولوژی امری اجتناب‌ناپذیر است. موبایل به‌خاطر قابل دسترس بودن، جذابیت و امکانات متنوع، برای کودکان و نوجوانان محبوب است. اما مشکل اصلی این است که شوق مطالعه در کودکان و نوجوانان ما کم رنگ شد.

او با بیان اینکه مشکلات فرهنگی کشور ما ریشه‌ای است، دلیل بی‌میلی نسل جدید به کتابخوانی را حجم بالای تکالیف و مطالبی که بچه‌ها در دوران آموزشی باید مطالعه کنند می‌داند و معتقد است محتوای دروس مطابق ذوق دانش‌آموزان نیست.

این پژوهشگر با تاکید بر این که ذوق افراد در فراگیری آموزش متفاوت است و می‌افزاید: شاید مدل آموزش کشورهای پیشرفته بتواند الگوی خوبی برای کشور ما هم باشد. اینکه از همان دوره ابتدایی آموزش مطابق علاقه و استعداد بچه‌ها در نظر گرفته می‌شود مفید است. ضمن این که باید با کم شدن حجم مطالبی که دانش‌آموز به صورت فشرده باید بیاموزد، تئاتر و سایر امکانات آموزشی متنوع جایگزین دروس حجیم سنتی ‌شود.

این بازیگر و کارگردان تئاتر، تلویزیون و سینما با اشاره به فرهنگ آموزشی حاکم در کشور می‌افزاید: برای مثال کودک از ابتدا «بابا آب داد؛ بابا نان داد» را می‌آموزد. در این روش آموزشی کودک کمک گرفتن را فرا می‌گیرد؛ به این دلیل پدر و مادر را موظف به تامین نیازهای شخصی خود می‌داند.

دولت ‌آبادی، گران بودن امکانات ورزشی را عامل اصلی در استقبال نکردن خانواده‌ها برای پر کردن اوقات فراغت فرزندان می‌داند و می‌گوید: لازم است دولت و حکومت مسئولیت تامین نیازهای عمومی کودکان و نوجوانان جامعه را بر عهده بگیرد. بر اساس این ادعا آموزش و پرورش هم برخلاف مصوبات قانون اساسی که باید رایگان در اختیار عموم قرار گیرد به صورت پیدا و پنهان هزینه دریافت می‌کند.

**مدرسه کانون تعلیم و تربیت رسمی

چند سالی است که خانواده‌ها فرزندان خود را از لحاظ درس‌آموزی در رقابت با همسالان قرار می‌دهند و به صورت تک‌بعدی به آموزش کودکان و نوجوانان توجه دارند. این نشان می‌دهد پرورش جایگاهش را در جامعه گم کرده و حتی آموزش و پرورش هم با معرفی کتب کمک آموزشی به دانش‌آموزان به این تفکر دامن زده است.

در این خصوص معاون آموزش ابتدایی آموزش و پرورش مازندران می‌گوید: آموزش و پرورش دوره ابتدایی به عنوان بخش مبنایی نظام تعلیم و تربیت رسمی و عمومی، تجلی‌بخش فرهنگ غنی اسلامی-ایرانی و زمینه‌ساز توسعه توانمندی‌های تربیتی ممتاز در کشور محسوب می‌شود و در زمینه‌سازی برای شکوفایی استعداد و شکل‌گیری هویت یکپارچه اسلامی-انقلابی-ایرانی دانش‌آموزان با تاکید بر هویت فردی آنان تلاش می‌کند.

«سید عیسی میرشفیعی» اظهار می‌کند: مأموریت اصلی معاونت آموزش ابتدایی را فراهم‌سازی زمینه شناسایی، بروز، ظهور و پرورش استعدادها، کسب شایستگی‌های پایه بر مبنای اصول و ارزش‌های دینی و ملی برای دستیابی به مراتبی از حیات طیبه و فراهم کردن زمینه رشد و پیشرفت کشور است. در این مسیر کیفیت‌بخشی آموزش‌های دوره ابتدایی، با تاکید بر فرآیندهای یاددهی-یادگیری و ارزشیابی مبتنی بر یادگیرندگان، محیط، فضا و محتوای آموزشی مد نظر قرار دارد.

او محوریت مدرسه را کانون تعلیم و تربیت رسمی و محل کسب تجربه‌های تربیتی می‌داند و می‌افزاید: خط مشی کلان معاونت آموزش ابتدایی گسترش عدالت آموزشی با ارائه فرصت‌های برابر آموزشی و تربیتی برای تمامی دانش‌آموزان جامعه هدف است.

** درک نادرست از نیازهای واقعی کودکان

اما نظر کارشناسان در زمینه تربیت کودکان عصر جدید متفاوت است و آنچه مورد بحث قرار دارد مبنای آموزش در کشور است. در این زمینه یکی از کارشناسان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مازندران در گفت‌وگو با تیتر امروز با بیان این که جامعه ما یک جامعه در حال گذار است، می‌گوید: از ویژگی‌ها و ضرورت‌های ناگزیر جوامع در حال گذار و در حال توسعه، کمرنگ شدن روزافزون معیارهای زندگی سنتی و پررنگ شدن بیش از گذشته مؤلفه‌های زندگی مدرن است. بنابراین تکلیف شهروندان این گونه جوامع با سنت و مدرنیسم هنوز روشن نیست. از این رو در چنین شرایطی عبور از آسیب‌های جدی رنگ باختن سنت‌های سودمند، درک کاستی‌های مدرنیسم و پا گذاشتن به تعقل پسامدرن غیر ممکن است.

«علی‌مراد خرمی» با بیان اینکه اجزای جامعه در کسب و تقویت اراده برون‌رفت از بحران‌های دورۀ گذار هماهنگ و هم‌داستان نیستند، می‌افزاید: این ناهماهنگی‌ها باعث می‌شود آن بخش از جامعه که خطرات و آسیب‌ها را درک می‌کند هم عملاً توان حل مسأله را نداشته باشد. پس ناگزیر با حالتی کجدار و مریز مجبور به ادامۀ گذار خواهد بود.

 او اظهار می‌کند: حساس‌ترین و آسیب‌پذیرترین قشر جوامع در حال توسعه کودکان هستند. زیرا از یک سو اساسی‌ترین و تعیین کننده‌ترین نیازهای مربوط  به رشد را دارند و از طرف دیگر استفاده اختیار و توان تغییر شرایط را ندارند.

این کارشناس حوزه کودک و نوجوان اظهار کرد: زندگی در آپارتمان‌ها، نبود محیط و شرایط برای دوستیابی و بازی و تفریح مناسب، قطع ارتباط با پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها و ضعف ارتباط درست با پدر و مادر به دلیل درگیری‌های شغلی یا درک نکردن نیازهای واقعی کودکان، تک‌فرزندی یا فاصلۀ سنی زیاد با برادر و خواهر، کمبود امکانات و فضاهای فرهنگی مناسب برای کودکان به ویژه در شهرستان‌ها، نقص و ضعف اساسی فضا، امکانات و روش‌های آموزش و پرورش رسمی، همه و همه دست به دست هم دادند تا چنین وضعیتی را برای کودکان معصوم ما به وجود بیاورند.

خرمی معتقد است شرایط خودخواسته و ناخواسته آپارتمان‌نشینی، در کنار درک نادرست از نیازهای واقعی کودکان و نوجوانان و ایجاد استرس‌های غیر لازم و روزافزون آموزشی، انتظارات نادرست و تکلیف‌های طاقت‌فرسا، فرصت کودکی کردن و نوجوانی کردن را از آینده‌سازان ما گرفته ‌است که این وضعیت مصداق روشن و انکارناپذیر کودک‌آزاری است.

این کارشناس حوزه آموزش کودکان می‌گوید: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با امکانات محدود و حقیقتاً ناچیز خود تلاش کرده تا با مهیا کردن محیط‌های مناسب و برنامه‌های مفرح و مفید مناسب کودکان و نوجوانان در شهرها و روستاها مانند ساخت کتابخانه‌های ویژه این قشر معصوم و راه‌اندازی کتابخانه‌های سیار روستایی، علاوه بر ترویج فرهنگ مطالعه، دیگر نیازهای فرهنگی نظیر اجرای برنامه‌هایی با هدف کم کردن فاصلۀ نسل‌ها، آگاه‌سازی والدین، فعالیت‌های جمعی مانند بازی و سرگرمی، تئاتر و پویانمایی(انیمیشن‌سازی)، راه‌اندازی انجمن‌های متعدد ادبی، نمایشی، سرود، قصه‌گویی و نیازهایی از این دست را به اندازۀ توان برطرف کند و از آسیب‌های جدی حال و آینده بکاهد.

 این صاحب‌نظر در حوزه کودکان و نوجوانان، دلیل اصلی جذب شدن بیشتر کودکان و نوجوانان به دنیای بازی‌های الکترونیک و رایانه‌ای و بعضا شبکه‌های اجتماعی را همین شرایط نامطلوب و نبود امکان ارتباط‌های سالم با همسالان و ضعف ارتباط با والدین می‌داند و اظهار می‌کند: نیازهای شدید روانی کودکان و برآوره نشدن این نیازها موجب شده که کودکان ما ناگزیر و در سایۀ غفلت والدین به بازی‌ها و ارتباط‌های آسیب‌زای مجازی پناه ببرند.

با توجه به اینکه کودکان و نوجوانان به عنوان آینده‌سازان جامعه نقش مهمی در ترکیب نیروی انسانی خلاق  کشور دارند و در تقویم کشورمان هفته‌ای به نام هفته ملی کودک ثبت شده است، لازم است توجه تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران برای حل مشکلات این قشر جلب شود.

امیدواریم جامعه با درک به موقع خطرات سبک زندگی که حاکم شده، هرچه زودتر چاره‌اندیشی‌های لازم را در دستور کار قرار دهد. در غیر این‌صورت پیامد برآورده نشدن درست نیازهای کودکان و نوجوانان امروز، ظهور نسلی خواهد بود که پر از عقده‌های روانی و نارسایی‌های جسمی است که خود زمینه‌ساز بروز بحران‌های اجتماعی بزرگ‌تر می‌شود.

گزارش از رقیه نعلبندانی/

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 1 =