کلاغی که بالاخره به «خانه» رسید/ بچه‌ها برای «سنقرچه» گردو و صابون هدیه می‌آوردند

محبوبه محرابی هنرمند و عروسک‌گردان با عروسک «بیست‌وسه‌ قار» اجراهای قصه‌گویی بیست‌وسومین جشنواره قصه‌گویی را همراهی می‌کند.

محرابی از کارشناسان هنری کانون پرورش فکری استان تهران است که سال‌ها تجربه عروسک‌گردانی دارد و در جشنواره‌های قصه‌گویی و جشنواره‌های نمایش‌های عروسکی حضور داشته‌ او از چهارمین دوره جشنواره قصه‌گویی که سال ۱۳۷۹ در ایلام برگزار شد، جزو قصه‌گوهایی بود که در بخش کشوری انتخاب شد و در سال ۸۲ نیز قصه‌گوی برگزیده این رویداد شد.

کلاغ «بیست و سه قار» بچه «سنقرچه» است
به گزارش اداره‌کل روابط عمومی و امور بین‌الملل کانون، محرابی افزود: کلاغی که اولین‌بار برای قصه‌گویی همراه مجری مراسم می‌شد، «سنقرچه» نام داشت و کلاغ «بیست و سه قار» که یک بچه‌کلاغ است، به نوعی پسر همان «سنقرچه» است که نسل به نسل قصه‌گویی را ادامه می‌دهند.
این قصه‌گو با اشاره به اینکه در همه قصه‌ها معمولا می‌گویند «کلاغه به خونه‌اش نرسید» لذا این نماد برای جشنواره قصه‌گویی انتخاب شده و در بیشتر جشنواره‌ها هم از آن یاد می‌شود، توضیح داد: خانه‌ای هم که اینجا در جشنواره طراحی شده در واقع همان خانه‌ای است که گویی بالاخره کلاغه به آن رسیده است و می‌تواند نفس راحتی بکشد اما بعد از جشنواره باز هم روز از نو و روزی از نو است.
این عروسک‌گردان درباره انتخاب نام «بیست و سه قار» برای نماد جشنواره قصه‌گویی امسال توضیح داد: ما نام‌های مختلفی را مدنظر داشتیم که از میان آن‌ها می‌خواستیم نامی را انتخاب کنیم که معرفی بیست‌وسومین دوره جشنواره هم باشد. «من قار» یا «ملاقک» از دیگر کاندیداهای ما برای این نامگذاری بودند اما در نهایت دیدیم نام «بیست‌وسه قار» جشنواره را هم تداعی می‌کند و نام تازه‌ای هم محسوب می‌شود.


شاید روزی کلاغه به خانه‌اش برسد
محرابی درباره پیشینه به کار بردن اصطلاح «کلاغه به خونه‌اش نرسید» در پایان قصه‌ها گفت: خیلی کلمات و اصطلاحات در قصه‌ها هستند که پشتوانه محکمی هم ندارند. به شخصه فکر می‌کنم شاید اولین بار فردی صرفا برای ایجاد قافیه از این ترکیب استفاده کرده و بعدها در زبان دیگر قصه‌گوها هم چرخیده و ماندگار شده است. کلاغ‌های قصه‌ها هم معمولا مقاومت شدیدی در برابر این اصطلاح دارند و همیشه دوست دارند در انتها به خانه‌شان برسند. از منظر دیگر شاید ما می‌خواهیم قصه‌ها همواره ادامه داشته باشند و همه منتظر بمانند تا روزی بالاخره کلاغه هم به خانه‌اش برسد.
این هنرمند عروسک‌گردان درباره بداهه‌پردازی در اجرای عروسکی حین قصه‌گویی‌های جشنواره هم توضیح داد: طنز را تیغ دو دم می‌خوانند به این معنا که خیلی باید در استفاده از آن مراقبت کنیم به‌ویژه زمانی که بداهه‌گویی می‌کنیم. ما یک سیر داستانی برای کل ماجرا در نظر می‌گیریم و کل اجرا کارگردانی می‌شود اما در لحظه اتفاقاتی می‌افتد که کلاغ باید به آن‌ها واکنش نشان دهد.
این عروسک‌گردان در بخش دیگر صحبت‌هایش عنوان کرد: من همیشه معتقدم عروسک‌گردان خودش را فدای عروسک می‌کند. روبنده‌ای که می‌زند هم به این معناست که هیچ‌کس من را نبیند و همه عروسک را نگاه کنید.
وی افزود: یک ارتباط عاطفی قوی بین عروسک‌گردان و عروسک شکل می‌گیرد. من از سال ۸۲ تا امروز مشغول به کار هستم اما هنوز نسبت به کلاغی که در سال ۸۲ با آن اجرا می‌کردم، دلبستگی دارم. این عروسک جدید را هم واقعا فرزند همان کلاغ می‌دانم.


عروسک‌گردانی واقعا یک هنر است
محرابی درباره تجربه ایفای نقش در دوره‌های مختلف جشنواره قصه‌گویی گفت: عروسک‌گردانی واقعا یک هنر است و مهارت بالایی را می‌طلبد. اجرای هر عروسک باید باورپذیر شود و بچه‌ها خیلی خوب این مساله را درک می‌کنند. بچه‌ها خیلی خوب با عروسک‌ها ارتباط برقرار می‌کنند. بزرگ‌ترها کمی سخت‌تر رابطه می‌گیرند چراکه عیب و ایرادها را با نگاه منتقدانه‌تری نگاه می‌کنند اما بچه‌ها آنقدر صاف و بی‌آلایش هستند که به راحتی با عروسک ارتباط برقرار می‌کنند. در سال ۸۲ تا مدت‌ها بعد از اجراهای قصه‌گویی گردو و صابون در دفتر کانون دریافت می‌کردیم و بچه‌ها می‌گفتند این‌ها را برای «سنقرچه» آورده‌ایم! این واکنش بچه‌ها واقعا احساس خوبی به من می‌داد.
یکی از مهمترین عوامل موفقیت یک عروسک، ‌ تکرار حضور است
وی تاکید کرد: یکی از مهمترین عوامل موفقیت یک عروسک، ‌ تکرار حضور است. ما اگر در یک آیتم حضور یک عروسک را داشته باشیم، نمی‌تواند ارتباطی مانند آنچه مثلا امروز عروسک جناب‌خان توانسته با مردم برقرار کند از آن انتظار داشته باشیم. عروسک به‌واسطه تکرار حضور تبدیل به عضوی از خانواده ما می‌شود. چرا خیلی از عروسک‌ها با اقبال مواجه نمی‌شوند؟ چون مثل یک رهگذر می‌آیند و می‌روند. یک عروسک وقتی مدت زمان زیادی با ما مراوده داشته باشد، تبدیل به دوست ما می‌شود و ما هم می‌توانیم او را دوست داشته باشیم.
محرابی درباره شرایط برگزاری جشنواره قصه‌گویی گفت: این رویداد سال‌هاست برگزار می‌شود و متأسفانه شاید در دو سال گذشته به دلیل شرایط کرونایی رنگ و لعاب همیشگی را نداشته اما خوشبختانه جرقه‌های امید را در آن شاهد هستیم. وقتی قصه‌گوهای سال‌های قبل را در این رویداد می‌بینم، گویی خانواده‌ام دوباره دورهم جمع شده‌اند. امیدوارم از سال آینده این رویداد به همان سروشکل همیشگی خودش که سال‌ها اجرای آن را تجربه کرده بودیم، باز گردد.


وی در پایان درباره بخش بین‌الملل این رویداد هم توضیح داد: کشورهای مختلف، فرهنگ‌ها، شوخی‌ها و ملودی‌های خاص خود را دارند که سنخیت و قرابت بیشتری با آدم‌های همان سرزمین دارد. به همین دلیل وقتی هم‌زبان‌های ما از تاجیکستان و افغانستان و یا کشوری مانند هند که نزدیکی فرهنگی بیشتری با آن‌ها داریم به جشنواره می‌آیند، خیلی راحت‌تر با آن‌ها ارتباط برقرار می‌کنیم. به‌خصوص که شرقی‌ها سخت می‌خندند و گاهی بخش‌های طنزی در اجراهای غربی شاهد هستیم که ما را نمی‌خنداند اما برای خودشان بسیار جالب و جذاب است. موسیقی مشترک هم کمک می‌کند تا ارتباط میان کشورهای مختلف برقرار شود. در مجموع احساس می‌کنم قصه‌گوهای ما با برنامه‌ریزی دقیق‌تری قصه می‌گویند و قصه‌گوهای خارجی خیلی دلی روایت می‌کنند. به تعبیری قصه‌گوهای ایرانی خیلی با تکنیک بیشتر قصه می‌گویند، به این دلیل که سابقه برگزاری جشنواره قصه‌گویی در کشور ما بسیار زیاد است. بیست‌وسومین جشنواره بین‌المللی قصه‌گویی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به دبیری محمد گودرزی‌دهریزی از ۲۵ تا ۳۰ آذر ۱۴۰۰ در مرکز آفرینش‌های فرهنگی‌هنری کانون واقع در خیابان حجاب تهران در حال برگزاری است.
این رویداد از صفحه رسمی کانون در اینستاگرام به نشانی www.instagram.com/kanoonparvaresh  و آپارات کانون به نشانی www.aparat.com/Kanoonparvaresh/live و سایت خبری کانون به نشانی www.kanoonnews.ir  نمایش داده می‌شود.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 11 =