«مناف یحییپور» مشاور مدیرعامل و مسوول دبیرخانهی این شوراهای سیاستگذاری، در گفتوگوی پیش رو، از چند وچون و ماهیت این شوراها و فعالیتهای آن سخن گفته است.
بد نیست که اول، توضیح مختصری دربارهی این شوراهای مشورتی بدهید.
- شوراهای مشورتی یا به بیان صحیحتر شوراهای سیاستگذاری کانون از چهار شورای ثابت تشکیل شده است: شورای سیاستگذاری و نظارت بر تولید، شورای سیاستگذاری امور فرهنگی، شورای سیاستگذاری کانون زبان و شورای سیاستگذاری بهرهوری منابع و امور اقتصادی. در واقع سعی شده است همهی فعالیتهای کانون در این چهار شورا گنجانده شود تا کارها قبل از مرحلهی تصمیمگیری، در این شوراها طرح شود. علاوه بر اینکه اغلب این مباحث برای هماهنگیهای اجرایی، طبق روال کاری و اداری، در شورای معاونین هم طرح میگردد؛ از سوی دیگر، ممکن است بعضی از مباحث زمان زیادی به خود اختصاص دهند و در یکیدو جلسه حتی مقدمات تصمیمگیری حاصل نشود و نیاز باشد که روی آن موضوع کار بیشتری صورت گیرد و پیشنهادهای مختلفی ارایه شود. در این روش درواقع از یک نظام تصمیمگیری فردی به نظام تصمیمسازی جمعی میرسیم. البته تصمیمگیرندهی نهایی مدیرعامل است و مسوولیت تصمیمها را میپذیرد. این کار به معنای شانه خالی کردن از مسوولیتها نیست، بلکه مدیرعامل میخواهد تصمیمها با پشتوانهی خرد جمعی باشد. به همین خاطر از این مجموعهها کمک گرفته میشود تا همه همفکری کنند و حتی مدیرعامل کانون مدعی است که باید نظام پیشنهادها را طراحی و اجرا کنیم تا همهی مربیان، کارشناسان، و مدیران کانون در سراسر کشور در تصمیمسازی مشارکت داشته باشند.
سعی شده است افرادی به این شوراها دعوت شوند که تخصصشان به موضوع مرتبط باشد. در بعضی از شوراها علاوه بر مدیران و مشاوران کانون از افرادی خارج از مجموعه که قبلا در کانون فعالیت داشته و کانون را میشناسند هم دعوت شده و پیشبینی شده که در موارد خاص، عضو مدعو هم داشته باشیم.
شورای تولید که در واقع شاید مهمترین شورا از نظر بازتاب بیرونی فعالیتهای کانون باشد، قرار است سیاستگذاری و نظارت بر همهی تولیدات کانون را بر عهده بگیرد. در این بخش، درواقع از یک شکل تصمیمگیری نامدون به تصمیمگیری مدون رفتهایم. نمیخواهم بگویم در گذشته تصمیمگیری همیشه فردی بوده یا مشورت نمیشده، ولی حداقل مدون نبوده است. در خود معاونت تولید، شوراهای متعددی بودهاند که کارها را بررسی میکردهاند؛ این شوراها نقضکنندهی آنها هم نیست. شوراهای قبلی با یک تجدیدنظر و بازنگری به کار خودشان ادامه میدهند، ولی این شوراهای سیاستگذاری در سطحی کلانتر مجموعهی تولیدات را در دو مرحلهی اساسی مدیریت میکند: در مرحلهی قبل از تولید سیاستگذاری میکنند و در مرحلهای که کارها آمادهی تولید میشوند نظارت نهایی را بر عهده میگیرند.
یعنی نظارت بر تولید هم بهقدر نظارت سیاستگذاری مهم است.
- بله؛ این دو ماموریت اصلی این شورا تلقی میشود. در شورای سیاستگذاری امور فرهنگی هم مجموعهی فعالیتهای مربوط به مراکز فرهنگیهنری ثابت، سیار روستایی، سیار شهری و کتابخانهی پستی گنجانده میشود. همچنین مسایل مربوط به کانون استانها هم در این شورا مطرح میشود. باقی موضوعاتی که به نوعی از فعالیتهای فرهنگی کانون به حساب میآیند هم در این شورا طرح میشود، از جمله امور مربوط به اطلاعرسانی، امور بینالملل، آموزش و توانمندسازی نیروی انسانی، امور پژوهشی، امور جشنوارهها، کتابخانهی مرجع و سایر زیرمجموعههایی که هرکدام از این عناوین دارند. یعنی ممکن است بعضی از شوراها تشابه اسمی با بعضی از حوزههای معاونت داشته باشند ولی به آن معنی نیست که فقط فعالیتهای آن حوزهی معاونت را پوشش دهند. در این زمینه، شورای سیاستگذاری کانون زبان شاید مشخصترین شورایی باشد که حوزهی کاریاش کاملا بر اساس اسمش تعریف شده و قرار است تمام مسایل کانون زبان را بررسی کند.
شورای سیاستگذاری بهرهوری منابع و امور اقتصادی ممکن است صرفا مباحث مربوط به معاونت توسعهی منابع انسانی، مسایل اداری و مالی یا امور بازرگانی را به ذهن برساند، ولی علاوه بر این عناوین کارش فراتر از اینها است. در این شورا قرار است مجموعهی فعالیتها و پیشنهادهایی که از دو جهت میتوانند کارآمد باشند بررسی شود: یکی برای ساماندهی و رسیدگی به وضعیت اشتغال و امور معیشتی و رفاهی نیروی انسانی کانون و یکی هم برای توسعهی درآمدها و تواناییهای اقتصادی کانون تا این سازمان بتواند با دست بازتری فعالیت کند و از این حالت که شرکتی زیانده تلقی میشود بکاهد یا اینکه از آن کاملا خارج شود.
این مجموعهی فعالیتهایی است که در این چهار شورا پیگیری خواهد شد. البته در کنار اینها همانطور که اشاره کردم شورای معاونین هم هست که بیشتر جنبهی «هماهنگی اجرایی» دارد و در جلسات آن بحثهای بررسیشده، برای اجرا مطرح میشوند. یک شورای طرح و برنامه هم داریم که در بحث برنامهریزی و تلفیق و تدوین نهایی برنامهها و ساختارهای اجرایی فعال خواهد شد.
یعنی شورای پنجم؟
- بله. البته این شورا فعالیتش دایمی نیست، بلکه ماموریتهایی از جمله تلفیق و تجمیع برنامهها، مباحث مربوط به ساختار کانون و نیز تولید سندهای راهبردی را به عهده میگیرد. این پیشبینی هم انجام شده که هرجا ضرورت اقتضا کرد کمیتهها و کارگروههایی برای کار بررسی اموری که ممکن است نیاز به کار متمرکزتر و بیشتری داشته باشند، تشکیل شود که آنها دیگر ثابت نیستند و به صورت موردی تشکیل میشوند.
در مورد نزدیکی کار بعضی از شوراها با شورای معاونان گفتید؛ معمولا در مورد مسایل مختلف، ابتدا در شورای معاونین تصمیمگیری میشود یا شورای سیاستگذاری؟
- در اصل، جایگاه شورای معاونان برای هماهنگیهای اجرایی است اما موضوعات جاریای هم که مدیرعامل تشخیص بدهد برای تصمیمگیری در این شورا مطرح میشود. مثلا در بعضی موضوعات که زمان کافی نداریم، ناگزیر ممکن است تمام کار در شورای معاونین مطرح شود، به تصمیم برسد و نهایی گردد. موضوعاتی هم هست که برایش زمان داریم و ابتدا در شوراهای سیاستگذاری بررسی میشود. از سوی دیگر، در بعضی امور به دلیل عضویت معاونین مربوطه در شوراهای سیاستگذاری حتی نیازی نیست که آن موضوع مجددا برای هماهنگی اجرایی در شورای معاونین مطرح شود بلکه در مسیر اجرا گزارشهای آن در شورای معاونین مطرح میشود.
اعضای شوراها چه کسانی هستند؟
- همهی شوراها به ریاست مدیرعامل کانون تشکیل میشود. من هم با مسوولیتی که دارم در این شوراها حضور دارم. همچنین معاون تولید کانون، مهدی ارگانی، دکتر محمدعلی شامانی و وحید نیکخواه آزاد در شورای سیاستگذاری و نظارت بر تولید حضور دارند. البته از مهندس چینیفروشان و سیدمهدی شجاعی هم دعوت شده است که آنها حضور ثابت ندارند. در شورای امور فرهنگی هم معاون فرهنگی کانون، مدیرکل روابط عمومی و امور بینالملل، دکتر محمدعلی شامانی، دکتر حسین اسکندری آقای صادقی و فریدون واحدی به عنوان مشاوران، علی گنجکریمی (مشاور مدیرعامل و مدیرکل کانون استان تهران) و رضا قمرزاده (مشاور مدیرعامل و مدیر دفتر مرکزی حراست) حضور دارند. در شورای کانون زبان نیز مسعود ناظمی، دکتر هاشمی رییس کانون زبان و قاسم حقیقتطلب از مدیران قبلی کانون زبان حضور دارند. در شورای سیاستگذاری بهرهوری منابع و امور اقتصادی نیز مسعود ناظمی به عنوان معاون توسعهی منابع، مهندس خرازی مشاور اقتصادی مدیرعامل و مهندس کهزادی که قبلا مدیرعامل شرکت صنایع آموزشی بود حضور دارند. اینها درحال حاضر اعضای ثابت شوراهای سیاستگذاری هستند ولی به تناوب و بنا به ضرورت ممکن است افراد دیگری هم دعوت شوند.
تفاوت کارکرد این شوراها با فعالیت «مشاوران مدیرعامل» چیست؟ همین افراد که در شوراها هم هستند و بخش دیگری هم که معاونان اند؛ عملا به جز یکی دو نفر این آدمها دارند تکرار میشوند.
- تفاوت کارشان این است که این افراد هر کدام در جایگاه کاری و موضوعی خودشان به صورت فردی مباحث را مورد مطالعه و پیگیری قرار میدهند. اما مواردی هم هست که باید در جمع به بحث گذاشته شود؛ چراکه در شورا، مجال تبادل نظر فراهم میشود. هرچند میشود به صورت فردی از افراد نظر خواست و تصمیمگیری کرد، اما خودتان هم واقف اید که در بحث و تبادل نظر، اتفاقی میافتد که در اظهار نظر فردی نمیشود توقع آن را داشت. از مشاوران بنا به حوزهی کاریشان ممکن است نظری پرسیده شود در مورد مسایل جاری که اقتضا میکند در زمان مشخص و محدودی جواب داده شود. یا گاهی لازم است کسی موضوعاتی را که در مرکز یا استانها پیش میآید، بررسی کند و نظر مشورتی به مدیر مربوطه بدهد و... اینجور کارها شورایی نیست و توسط شخص انجام میشود. ولی موارد کلانتری هست که نمیشود به یک نفر سپرد، مثل همین موضوعی که اخیرا در گردهمآیی مدیران در مورد آن بحث شد یعنی تغییر و تحول در مدیریت متمرکز و سراسری کانون زبان ایران و رابطهی کانون زبان با مدیران کل کانون پرورش فکری در استانها. البته افرادی هم از مشاوران مدیرعامل موضوع را بررسی کردهاند و نظر دادهاند ولی در شورای سیاستگذاری کانون زبان شاید بیشتر از هفت یا هشت جلسه بحثهای مختلفی راجع به این موضوع شد تا به تصمیمی برسند مبنی بر اینکه شکل این تغییر و تحولات اصلا چه باشد. اینها معمولا مواردی است که زمان بیشتر و بحث اقناعی میطلبد و اینطور نیست که یکی از مشاوران نظر بدهند و مدیرعامل تصمیم بگیرد.
فرض کنید من مشورتی بدهم ولی شما نظر مخالفی داشته باشید یا برعکس؛ اینجا تبادل نظری رخ میدهد، ممکن است هم را قانع کنیم یا نه، ولی حاصل بحث به مدیرعامل جهت تصمیمگیری کمک بیشتری میکند. نظراتی که میدهیم ممکن است سوالاتی پیش بیاورد و لایههایی در بحث باز شود که در مشورت شخصی این اتفاق نیفتد. تفاوتهاشان تقریبا اینها است.
این شوراها که فعلا در چارت سازمانی کانون وارد نشده است؟
- نه.
قرار هم نیست وارد شوند؟
- فکر نکنم.
از این لحاظ که تصمیمگیری این شوراها وجههی قانونی پیدا کند.
- این شوراها به آن معنا، مستقلا تصمیمگیر نیستند، به همین خاطر گفتم مسوولیت نهایی به عهدهی مدیرعامل است و هر بحثی هم که در حوزهی اختیارات مدیرعامل نباشد در هیاتمدیره یا مراجع بالاتر دنبال میشود. این شوراها جایگاه مشورتی دارند و درواقع کمکی هستند به مدیرعامل. البته چون مدیرعامل، ریاست این شوراها را به عهده دارد عملا تصمیمات شورا که توسط ایشان جمعبندی میشود نظر نهایی است و تصمیم نهایی تلقی میشود و در مباحثی که نیاز به مصوبهی هیاتمدیره یا مجمع عمومی داشته باشد و یا حتی نیاز به تصویب در مراجع قانونی یا هماهنگی و تعامل با سایر دستگاههای نظام داشته باشد توسط مدیرعامل ارجاع و پیگیری میشود.
آیا این شوراها و بهطور مشخص، مشاوران مدیرعامل در عزل و نصب مدیران هم نظر تاثیرگذاری داشتهاند؟ چراکه مثلا گاهی مدیری که جابهجا شده، میگوید که نظر فلان مشاور یا فلان شورا در این امر دخیل بوده است.
- در رد یا تایید اینکه مدیرعامل با مشاورانش در این زمینه مشورت کرده باشد نمیتوانم چیزی بگویم، چون با شخص من این اتفاق نیفتاده است. شاید من پیشنهادی داشتهام ولی لزوما اینطور نبوده که در مجموعهی عزل و نصبها این اتفاق بیفتد. در مواردی شاید احساس شده من به نوعی کسی را میشناسم و مشورتی با من شده باشد. یا من فکر کرده باشم کسی مناسب است و پیشنهادش داده باشم که در مواردی پذیرفته شده و در مواردی هم نشده است. ولی اینکه در شوراهای سیاستگذاری این موضوع بررسی میشود یا خیر؟ خیر، این موضوع در شوراها بررسی نشده است. اما کمیتهای برای انتصابات داریم که جدای از این شوراها فعال است. البته من عضو آن کمیته نیستم ولی میدانم کمیتهای با حضور خود مدیرعامل این مسایل را بررسی میکند، و از مشاوران و مدیران ستادی هم در آن کمیته عضو هستند.
درواقع این موضوع، جزو روال و وظایف مشاوران نیست.
- نه. اگر هم زمانی اتفاق بیفتد، موردی است؛ ولی کمیتهی انتصابات چرا، کارش همین است.
دلیل اصلی تشکیل این شوراهای سیاستگذاری را میدانیم؛ ولی به نظر شما، به عنوان کسی که عضو شوراها هم هستید، تاثیرشان در این ششماه به نسبت چهار سال گذشته چهطور بوده است؟ مثلا در ششماه گذشته خیلی از موارد مثل طرحهای رمان و شعر نوجوان تکلیفشان تقریبا مشخص شد. بدنهی کانون و فعالان مرتبط با این سازمان هم، خیلی از این تغییرات را تحت تاثیر شوراهای سیاستگذاری میدانند. میخواهم بدانم اصلا اینطور هست یا این تغییرات ربطی به شوراها ندارد؟
- بله. من چون قبلتر به این معنا در کانون نبودهام، شاید درست نباشد که مقایسه کنم. ولی در حدی که بر اساس سوابق دیدهام، قبلا به جز مباحثی که در شورای معاونین بررسی میشده، هر مشورتی صورت گرفته موردی بوده و مدیرعامل تصمیم میگرفته و عمل میکرده است. این یک رویه است و چون مسوولیت به عهدهی مدیرعامل است نمیشود نفیاش کرد. اما رویهی آقای حاجیانزاده که من قبلا هم با ایشان همکاری داشتهام متفاوت است، یعنی تا جایی که امکان داشته باشد سعی میکند هر تصمیمی قبلا در شورا یا شوراهایی مطرح شود، بحث و تبادل نظر در مورد آن صورت بگیرد و با یک پشتوانهی خرد جمعی تصمیمگیری شود. هرچند ممکن است نهایتا لازم شود تصمیمی گرفته شود که خواه یا ناخواه مورد پسند بعضی از اعضای شوراها نباشد، چون در شوراها هم اینطور نیست که همه همفکر باشند. اتفاقا گاهی بحثهایی خیلی جدی در شوراها شکل میگیرد و مخالف و موافق با هم بحث میکنند که نظر نهایی در تصمیم مدیرعامل نمود پیدا میکند. این امر کمک میکند که تصمیمگیری فردی نباشد. البته این روند مقداری زمان هم میبرد. همین که میگویید الان یکسری اتفاقات به نقطهی مشخصی رسیده، مهم است. چراکه تا سه ماه پیش من به صراحت میشنیدم که پرسیده میشد چرا اتفاقی نمیافتد؟ در واقع این مساله تا حدی از تاثیر شوراها است. کار شورایی مقداری کار را کند میکند و طبیعی هم هست. بالاخره وقتی یک نفر تصمیم میگیرد حتی اگر مشورت هم بگیرد کار خیلی سریعتر انجام میشود ولی وقتی بخواهیم جمعی را دور هم جمع کنیم تا صحبت کنند ممکن است یک نفر ایراداتی مطرح کند که جمع را از رسیدن به نتیجه بیندازد و زمان بیشتری بخواهند برای بحث و تصمیمگیری. همین اتفاق در شورا افتاده است: بحثی شده، ایراداتی مطرح شده و جمع به این تشخیص رسیده که برای نتیجهگیری زود است و نیاز داریم تا جلسهی بعد بیشتر فکر کنیم یا اطلاعاتی جمع کنیم.
در این صورت شورا پشتوانهی محکمتری برای تصمیمها فراهم میکند و مدیرعامل با پختگی بیشتری تصمیم میگیرد.
قرار نیست کارگروه یا شورایی در رابطه با مطبوعات، نشریات و سایتهای کانون تشکیل شود؟ چون حوزهی رسانه در کانون خیلی گسترده و بی حساب و کتاب شده است.
- این موضوع در شورای سیاستگذاری امور فرهنگی مطرح و تقریبا مقدمات آن هم فراهم شده و قرار است در روابط عمومی اولین گام آن برای نشریات داخلی برداشته شود. در این رابطه قرار شد نشریات داخلی در هم ادغام و یکپارچه شوند و از تعدد و تکثر غیر لازم پرهیز شود. در مورد سایر نشریات هم که مخاطبان آن کودک و نوجوان هستند یا نشریات تخصصی که مخاطبان آن مربیان، کارشناسان و متخصصان حوزههای فرهنگی، هنری و ادبیات کودک و نوجوان هستند شوراهای سیاستگذاری درحال بررسی و تصمیمگیری هستند. همچنین در مورد تعدد سایتها هم بحث طراحی یک پرتال سراسری و یکپارچه در دست بررسی است.
مثلا ادغام مجلات برخی معاونتها در همین «خبرنامهی کانون»، در ادامهی این دیدگاه است.
- بله، دقیقا. یک جلسه هم تشکیل شد در روابط عمومی و امور بینالملل؛ در آن جلسه قرار شد چند نشریهای که در معاونت فرهنگی با تعریف مجلات داخلی تولید میشد با خبرنامهی کانون یکجا دیده شوند. البته حالا اصراری هم به این که اسم «خبرنامهی کانون» باقی بماند نیست؛ اگر احساس شود خبرنامه باید فقط بار خبری داشته باشد و آن نشریات این بار را ندارند، میشود آن را یک نشریهی داخلی تصور کرد که این محدودیت نباشد، ولی یک کار منسجمتری ارایه شود. این هم اتفاقا جزو مواردی است که باید پیگیری شود.
در مورد سایتها هم گفتیم تعداد آنها خیلی زیاد شده است. یک بخشی سایتها هستند و یک بخشی هم وبلاگهایی که به اسم کانون فعالیت میکنند؛ فکر میکنم لازم باشد برای ساماندهی آنها کمیتهای تشکیل شود.
- حتما، البته بحث کلی آن در شورای سیاستگذاری امور فرهنگی مطرح شده اما هنوز کارگروهی به این عنوان تشکیل نشده ولی قرار است این اتفاق بیفتد.
ممنون از فرصتی که در اختیار خبرنامهی کانون قرار دادید.
گفتوگو از حسین نوروزی درج شده در خبرنامه خرداد و تیر 93