بارها معضلات مختلف و متنوعی در حوزهی کتاب کودک و نوجوان مطرح شده است؛ از نظر شما کدامیک از موارد مطرح شده مهمترین معضل حوزهی کتاب کودک است؟
شاید حضور غیرکارشناسانه و دخالتگرانهی نهادهای دولتی بزرگترین مشکل باشد که سبب ایجاد دیگر مشکلات نیز شده است.
منظور از این حضور غیرکارشناسانه چیست؟
در همهی دنیا انتظار این است که دولتها از مسایل فرهنگی و کتاب حمایت کنند. طبیعی است که یک دولت میتواند در حوزهی کتاب کودک هم نقش حمایتینظارتی داشته باشد. اما متاسفانه در ایران برنامهریزیهای ناصحیح و اقدامات زودبازده و نمایشی هم توسط دولت برنامهریزی میشود و همین باعث لطمه جدی به کتاب کودک شده است.
میشود مثالی دربارهی برنامهریزی ناصحیح و اقدامات زودبازده بزنید؟
مثلا در مقاطعی دولت با سیاست ناشرمحورانه جلو آمده و سبب رشد کمی و ناهمگون کتاب کودک شده و این فرایند بازده طبیعی کتابها را از بین برده است. این اتفاق باعث عدم شکلگیری کانونهای طبیعی عرضه و فروش شد. همچنین باعث شد ناشران با حمایتهای دولتی به فروشهای استثنایی برسند. درواقع برخی ناشران بدون دغدغه بازار را در دست گرفتند و باعث آسیب دیدن ناشران خصوصی و کوچک شدند. مقاطعی بود که یک ناشر سی درصد تولید کتاب را در دست داشت. درواقع حضور دولت با منافع جناحی گره خورد و مخاطب و خانواده در چرخهی کتاب کودک و نوجوان نادیده گرفته شدند. بهتبع این نوع برخورد، جشنوارههای غیردولتی و فهرست کتابهای مناسی و نهادهای مدنی و خصوصی شکل نگرفتند و فضای کسب و کار کتاب کودک هربار غیرطبیعیتر شد.
شما دارید دربارهی یک طرز تفکر در سالهای متمادی صحبت میکنید؟
بله. با تغییر هر دولت سیاستها تغییر کردهاند اما در شیوهی برخورد با کتاب کودک هیچ تغییری ایجاد نشده است. در دههی 60 کتاب کودک با تیراژ چندصدهزارتایی خریداری میشده است. در دههی 70 سیاستهای ناشرمحورانه به وجود آمد. در دههی 80 ناشران متعدد دولتی مستقیما به تولید کتاب بدون توجه به منافع و کسب و کار ناشران خصوصی دست زدند.
این روزها هم همچنان ناشران دولتی و نیمهدولتی به فعالیت مشغولاند. و خرید کتاب به صورت متمرکز توسط نهادهای دولتی انجام میپذیرد و شبکهی مستقل و گستردهی توزیع کتاب کودک وجود ندارد.
با توجه به اینکه شما با ناشران دیگر کشورها نیز آشنا هستید و از نمایشگاههای کتاب بازدید کردهاید، معتقدید دیگر دولتها تا این حد بر کتاب کودک تسلط ندارند؟
نه. نقش دولت در دیگر کشورها نظارتی و حمایتی است و اطلاعرسانی آنها از طریق برگزاری نمایشگاههای متعدد صورت میگیرد. و زمینههای ترویج کتاب کودک را فراهم میکنند.
البته کتابهای کاغذی به دلایل مختلف در همه جای دنیا با تهدید روبهرو شده است. ای بوکها، اپلیکیشنها و سرگرمیها در حال تسخیر زمان کودکان هستند اما در کنار اینها در ایران نمیتوان ضعف برنامهریزی و مدیریت را نادیده گرفت.
فکر میکنید چه باید کرد؟
به نظرم به دلیل مشکلات اقتصادی در کل دنیا خواهناخواه حضور دولت در این عرصه کمتر خواهد شد. حذف حمایتهای دولتی باعث رکود ناشران غیرحرفهای خواهد شد. و به مرور نهادهای غیرمرتبط که در طول این مدت دست به تولید کتاب زدهاند کنار خواهند رفت. خود اهالی صنف هم به سمت تاسیس اتحادیهها خواهند رفت. ضمن آنکه ناشران کوچک به هم پیوند خواهند خورد. به این ترتیب فضا حرفهایتر خواهد شد.
اما شکایتی که همواره مطرح میشد: تیراژ پایین کتابهاست.
نه درواقع تیراژ متناسب با نیاز خواهد شد و از قواعد کسب و کار بازار پیروی خواهد کرد.
و معتقدید این اتفاق به معنی رکود نیست؟
نه؛ چون بسیاری از کتابهای تولیدی خوانده نمیشوند و بعضی آمارها غیر واقعی هستند.
و درواقع این اتفاق باعث کاهش نویسندگانی خواهد شد که در این حوزه مشغول فعالیتاند.
در تمام دنیا، نظامی حرفهای وجود دارد؛ نویسنده چیزی مینویسد که نیاز مخاطب باشد. اما متاسفانه برخی از نویسندگان فعال در ایران نویسندههای سفارشی هستند و بدون توجه به بازخورد به فعالیت خود ادامه میدهند. قاعدتا با این تغییرات برخی از نویسندگان از گردونه حذف خواهند شد و کتابهایی تولید میشود که واقعا خریده و خوانده میشوند.
گفتوگو ار تهمینه حدادی منتشر شده در ویژهنامه هفته ملی کودک