«خبرنامهی کانون» یکسال قبل، در اولین شماره از دور جدید فعالیتش، پروندهای مفصل به این کتابخانهها اختصاص و در شمارههای بعدی نیز اخبار آن را پوشش داد. با اینحال، اهمیت این مراکز آنقدر هست که مدیرعامل جدید کانون در اولین گفتوگوی مفصل خود به لزوم توجه به آن تاکید کرد.
در این شماره نیز در مورد فعالیتهای مراکز سیار شهری و روستایی و پستی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با «محمود مروج» مدیرکل دفتر آفرینشهای فرهنگی به گفتوگو نشستهایم تا از روند فعالیت این مراکز باخبر شویم.
میزان گسترش کتابخانههای سیار شهری و روستایی و پستی کانون در یک سال گذشته چهقدر بوده است؟
در سال گذشته آمار چشمگیری در حوزهی توسعهی مراکز سیار شهری و روستایی نداشتهایم. اما رویکرد جدید کانون این است که این کتابخانهها گسترش یابد. حتی به مدیرعامل محترم کانون پیشنهاد شده و ایشان هم پیگیر این مساله هستند که تفاهمنامهای بین کانون، وزارت آموزش و پرورش و وزارت کشور به امضا برسد که در نتیجهی آن گسترش محسوس و قابل توجهای در این بخش خواهیم داشت.
البته با توجه به شرایط مالی دولت و کانون، مشخص نیست که این تفاهمنامه چه زمانی امضا خواهد شد، ضمن اینکه بودجه کل کشور هنوز تصویب نشده است. اما این عزم وجود دارد و اتفاق فوقالعادهای در حوزهی توسعهی کتابخانههای سیار مرزی، شهری و روستایی رخ خواهد داد.
در عین حال برای بهینهسازی کتابخانههای سیار طرح موضوع شده است که در آیندهای نزدیک گردهمآیی مربیان کتابخانههای سیار شهری و روستایی برگزار شود و در آن گردهمآیی برنامهها و طرحهای جدیدی اعلام خواهد شد. همچنین در این گردهمآیی برنامههای گذشته را نیز ارزیابی خواهیم کرد. در حال حاضر منتظریم تا مسایل مالی کانون اجازهی برگزاری این گردهمآیی را به ما بدهد.
مطلب بعدی همیت کتابخانههای سیار است؛ اگر ما بتوانیم شرایطی را به وجود آوریم که مربیان این مراکز آموزشهای لازم را ببیند، این مساله میتواند برای کودکان و نوجوانانی که در مناطق مختلف زندگی میکنند اثرگذار باشد و با سرمایهگذاری کمتر از یک دهم مرکز ثابت، این مراکز بسیار سودمند خواهند بود.
این مراکز هم چندین منطقه را تحت پوشش قرار میدهند و هم وسعت ماموریت و مخاطبانشان قابل توجه است و هرجا که استقرار پیدا میکنند با خودشان یک جریانسازی فرهنگی به وجود میآورند. هرچند امیدوارم بتوانیم با همین واحدهایی که در اختیار داریم، با مقداری آموزش، تشویق و قدردانی از همکاران که سرمایهی بسیار مهم و موثر فرهنگی کانون هستند در این زمینه قدمهای جدی برداریم.
علیرغم زحمات زیادی که همکاران مجرب در کتابخانههای پستی کانون میکشند و اکثرا هم همکارانی هستند و سابقهی انجام فعالیتهای فرهنگی و ادبی در بخشهای مختلف دیگر کانون را دارند، ما معتقدیم ظرفیتهای کتابخانههای پستی بیش از اینهاست، فقط باید زمینهای به وجود بیاید که با تعامل خود مربیان پستی روی استفاده و شناسایی از ظرفیتها به اجماع برسیم.
به هر حال شرایط زمانی که کتابخانههای پستی تاسیس شدند با شرایط امروز فرق کرده است. چهارچوب و ساختار کتابخانهی پستی باید بازنگری و بازتعریف شود. ولی بهترین ممیزی در این خصوص خود مربیان کتابخانههای پستی و کارشناسانی که مسوولیت هدایت آنها را بر عهده دارند، هستند.
اگر خداوند کمک کند و مسایل مالی تامین شود برنامههایی برای توسعهی کتابخانههای سیار و پستی داریم و رویکرد مدیرعامل محترم این است که توسعهای متفاوت از گذشته داشته باشیم. البته تاکنون نیز قدمهای بلندی برداشتهایم که امیدواریم به نیتجه برسد.
در آینده، گسترش کتابخانههای سیار و پستی به کدام سمت میرود؟ یعنی اولویتهای شما کدام است؟
اولویت با کتابخانههای مرزی است. باید هموطنان عزیزی که در مرزها زندگی میکنند بیشتر مورد توجه قرار گیرند و در این بخش سرمایهگذاری بیشتری شود. چراکه مرزها شرایط فرهنگی و اجتماعی ویژهای دارند. هر کشوری در محدودهی مرزهایش برنامهریزی خاصی میکند و این برنامهریزی به صورت طبیعی به خارج از مرز هم اثر میکند، بنابراین باید فعالیتهای مرزی را گسترش بیشتری دهیم. ضمن اینکه در بعضی از استانها نسبت به استانهای دیگر به لحاظ شاخصهای جمعیتی، نیاز است که واحدهای سیار بیشتری توسعه پیدا کند. به عنوان مثال استانهایی در کشورمان ایران داریم که جمعیت روستایی آنها نسبت به جمعیت شهری 50 به 50 است ولی تعداد کتابخانهی سیارشان صفر است.
این مساله نشان میدهد که شاخصهای جمعیت شهری و روستایی برای برنامهریزی آیندهی ما بسیار تعیینکننده خواهد بود. ضمن اینکه باید روی خدمات کتابخانههای سیار و آمادگی بیشتر مربیان این مراکز جهت خدمترسانی در کنار امانت کتاب، فعالیتهای فرهنگی به اقتضای هر منطقه از قبیل تعامل با مدرسه، تعامل با شوراها و همچنین فعالیت مشترک با نهادهای دیگر و حتی بخشهای دولتی و غیردولتی کتابخانههای سیار کار بیشتری انجام شود و این امر مستلزم این است که در بخش آموزش مربیان این مراکز سرمایهگذاری کنیم و جهتگیری جدیدی در حوزهی کتابخانههای سیار شهری و روستایی داشته باشیم.
با این توصیف، برای آموزش مربیان چه برنامههای در نظر گرفتهاید؟ آیا در کیفیت آموزش آنها تغییری ایجاد میشود؟
مسوولیت آموزش مربیان سیار شهری و روستایی بر عهدهی اداره کل آموزش و پژوهش کانون است. مربیان معمولا در پودمانهای سالانه شرکت میکنند و بر اساس برنامههای مرکز آموزش، آموزشهای لازم را میبینند.
با توجه به اینکه مربیان مراکز سیار شهری و روستایی فعالیتهای ادبی، فرهنگی و هنری را توامان انجام میدهند آیا بر این اساس آموزش میبینند؟ یعنی در تمام زمینهها آموزش میبینند؟
مربی سیار، نیرویی فرهنگی است و توانایی انجام فعالیت فرهنگی را دارد و سعی میشود بر این مبنا و محتوا آموزش ببیند. یکی از محوریترین فعالیتهای این مراکز امانت دادن کتاب به کودکان و نوجوانان است. امانت کتاب یک فعالیت فرهنگی بسیار ارزشمند است و در دنیا پیشرفتهترین کشورها روی امانت دادن کتاب و ترویج فرهنگ کتابخوانی سرمایهگذاری زیادی میشود و یکی از فاخرترین فعالیتهای فرهنگی آنان انتشار کتاب و راهاندازی کتابخانه است.
امانت کتاب نیاز به مهارتهای ارتباطی و آشنایی با کتاب دارد و در کنار آن، مربیان به اقتضای شرایط هر منطقه فعالیتهایی را برای کودکان و نوجوانان ارایه میدهند و بعضی وقتها این مربیان پل ارتباطی بین عضو و مرکز آفرینشهای ادبی، بخشهای غیر حضوری و حتی حضوری کانون هستند و گاهی اوقات مدرسه را به بخش فروش و بازرگانی کانون وصل میکنند.
یک مربی سیار ایدهآل از عهدهی انجام کارهای زیادی برمیآید؛ مهم این است که شرایط را برای او فراهم آوریم تا مربی عزیز کتابخانهی سیار روستایی و شهری به این باور برسد که کارش مهم است. باید یادآوری کنم مادامی که مربی احساس کند کارش مهم نیست ما آسیب جدی میبینیم. ولی با انگیزه دادن به مربی، او نقشهای دیگری هم ایفا و حرکتهای فرهنگی در روستاها ایجاد میکند. در آینده میتوانیم علاوه بر مسایل سختافزاری، بابی را باز کنیم تا ظرفیتهای فرهنگی کتابخانههای سیار بیشتر شود.
مربیان سیار بعضی وقتها بعد از یک مدت، تصور میکنند کار فاخری انجام نمیدهند. احساس مهم بودن اگر در مربی وجود نداشته باشد در نهایت بیانگیزه میشود.
نفس کتاب دادن در کانون ارزشمند است. در جامعهی ما کتابخوانی و امانت کتاب ارزشش را از دست داده است. ما باید در کانون به این مساله ارزش دهیم. حتی انبارداری که کتاب را بستهبندی میکند باید به کتاب اهمیت بدهد، چراکه کتاب کالای ارزشمند فرهنگی است. روابط عمومی کانون با اطلاعرسانی به موقع در این زمینه میتواند به ما کمک کند تا از این مشکلات کاسته شود.
در حال حاضر مشکلاتی که بر سر راه افزایش این کتابخانهها دارید چهقدر دست شما و مدیران کل استانها را بسته است؟
بحث توسعه از جنبههای مختلف قابل بررسی است؛ مسایل اعتباری، مالی، مجوزها و... مدیران کل استانها هم علاقهمند به توسعهی کتابخانههای سیار هستند اما باید امکانات کانون به آنان اجازه بدهد. کانون یک شرکت دولتی است که کمک زیان دولت را میدهد و در عین حال منبع درآمد محدودی دارد. تاسیس یک کتابخانهی سیار هم نیاز به سرمایهگذاری مالی دارد و هم عزم ملی را میطلبد. برای سرمایهگذاری مالی، مجوزها و گشایشهای مالی و همچنین جذب نیروی انسانی نیاز است.
مدیران و نیروهای ستادی و استانی هردو علاقهمند به گسترش کتابخانههای سیار هستند ولی باید شرایط به آنها اجازه بدهد تا این گسترش اتفاق بیافتد. جذب نیروی انسانی، مجوزها، قوانین و مقررات کلی کشور در خصوص جذب نیروی انسانی مسایلی است که در سطح کلان باید رفع شود. مسوولان هم به سهم خود پیگیر هستند ولی هر اتفاق باید در بستر خود حرکت کند تا به نتیجه برسد.
خب در این زمینه، مدیران کل استانها برای اینکه وابسته به بودجههای مرکز نباشند چه فعالیتی میتوانند انجام دهند؟ مثلا برای رفع بخشی از این مشکلات، شاید در خود استانها بشود فعالیتهایی کرد.
مدیران کل استانها مطلع هستند که برای تاسیس کتابخانههای سیار چندین مساله لازم است؛ اول مسالهی اعتبار برای خرید خودرو و دوم محل استقرار کتابخانهها که معمولا یا در کنار دفتر کانون استان یا مجتمعهای فرهنگی و یا در کنار یکی از مراکز کانون است، و سومین امر اعتبار تجهیز است که در واقع همهی اینها معمولا از محل اعتبارات استانی تامین میشود. اما بخش اصلی، جذب نیروی انسانی است که از طریق ستاد و حوزهی مدیرعامل کانون مجوزها صادر میشود. به هر حال در حوزهی مدیرعامل است که مسایل مالی، اعتبارات و مجوزهای کلی تامین میشود و علیرغم سختیها و دشواریهایی که در جذب نیروی انسانی وجود دارد مجوزها صادر میشود و در نهایت توسعهی کتابخوانی رخ میدهد. ضمن اینکه در مورد تأسیس کتابخانه و مراکز ثابت هم همینطور است؛ یعنی مسوولیت ستاد از مسوولیت استان کمتر نیست. مجوز دادن در شرایطی که رویکرد دستگاههای دولتی، بر کوچکسازی و برونسپاری است، آسان نیست.
بعضی اوقات هم مجوزهای خاص صادر میشود و در نهایت یک واحد سیار شروع به کار میکند اما مهمترین مساله این است که ما قبل از این که به برنامهها و آرزوهای کاری احتمالی که هنوز محقق نشده، فکر کنیم، باید به داشتههایمان فکر کنیم. کتابخانههای سیار شهری، روستایی و مرزی و پستی واحدهای ارزشمندی هستند و هزینههای آنها نسبت به مراکز فرهنگیهنری ثابت کانون کمتر است و ما باید برای نگهداری این کتابخانهها تلاش بیشتری کنیم. علاوه بر مسایل انگیزشی، استانداردهای کاری ایجاب میکند حتی خودروی کهنهای که وارد روستا میشود همیشه مرتب و منظم باشد و رفتوآمدها دقیق صورت بگیرد و در واقع منادی فرهنگ باشند. این کار را صرفا سختافزار انجام نمیدهد.
ما باید باور داشته باشیم دوستان ما زحمتکشان اصلی و منادیان یک اتفاق فرهنگی در شهرها و روستاهای مختلف هستند. مربیان سیار وقتی به جاهای مختلف سفر میکنند توسعهی فرهنگی را در آن منطقه به وضوح مشاهده میکنیم، رغبت بچهها، تعامل و تشریک مساعی معلمان و فرهنگیان دیده میشود و حتی معلمان نزدیکترین دوستان همکاران سیار کانون هستند. همکاران روابط عمومی که اطلاعرسانی خوبی انجام میدهند در این مساله به ما کمک کنند تا ما بتوانیم این پیام بسیار مهم را برسانیم.
در دنیا پیشرفتهترین کار امانت و انتخاب کتاب خوب برای کودکان و نوجوانان است. گاهی بچهای را میبینید و دنیای درون او را کشف میکنید و به تناسب آن کشف، کتاب خوبی را به او میدهید؛ در این صورت کار مهمی را انجام دادهاید. به این مساله باید توجه شود. در نگاه دنیای جدید، شکوفایی استعداد این است که نیازهای درونی بچهها را به تناسب ذوق و علاقهی او بیدار کنیم و پاسخگوی نیازش باشیم. شاید با یک سلام و ارتباط خوب بتوانیم دنیای بچهها را متحول کنیم و این است که میگویند معلمی شغل انبیاست.
آیا قرار نیست برای تجهیز کتابخانههای سیار کانون از الگوی کتابخانههای جهانی استفاده شود؟
باید این مساله را پیگیری کنیم و از دوستان امور بینالملل بخواهیم در این زمینه به ما کمک کنند. به صورت رسمی این درخواست را از مدیرکل روابط عمومی و امور بینالملل کانون خواهیم کرد تا در این زمینه به ما کمک کند.
برگردیم به بحث خودمان. یک مربی سیار، در روز به چند روستا میرود و در یک منطقه چهقدر توقف میکند؟
بستگی به شرایط و مناطق روستاها دارد، اما آنچه مسلم است یک مربی سیار روستایی در هفته باید به 10 پایگاه یا روستا مراجعه و روزانه در دو منطقه توقف کند. در بعضی از شهرهای بزرگ ناچار است بیشتر توقف کند. خوشبختانه مربیان کتابخانههای سیار این انعطاف را دارند و خودشان به تناسب مخاطبانشان سازماندهی و برنامهریزی میکنند. بعضی وقتها خیلی هوشمندانه زمان مناسبی را برای ارایهی خدمات انتخاب میکنند، به عنوان مثال زمانی که بچهها از مدرسه تعطیل میشوند و یا گاهی به جای ساعت آموزشی در مدارس حضور پیدا میکنند.
مربی سیار انسانی باسواد، هوشمند و مدیری است که به تناسب منطقه با همفکری کارشناس مربوطه برنامهریزی و اجرا میکند. هرچهقدر ما روی خودباوری، اعتماد به نفس و انگیزهی این مربیها کار کنیم به نفع کودکان و نوجوانان خواهد بود.
با این شرایط مربیان سیار در هر منطقه، بیشتر از 2 یا 3 ساعت نمیتوانند توقف کنند.
آنان 7 ساعت در روز کار میکنند. معمولا از ساعت 8 تا 9 صبح ماشین و کتابها را آماده و بعد کار خود را شروع میکنند. مسیرها متفاوت است، بعضی مسیرها نزدیک و بعضی دور است. بعد از حرکت، میرسد به پایگاه اول، به تناسب مخاطبی که دارد انجام وظیفه میکند و سپس مسیر را ادامه میدهد. بعد پایگاه دوم و پایگاه سوم و... به پایان وقت اداری که میرسیم، مربی به محل کارش برمیگردد. بعضی از مراکز، پارکینگهای دوری دارند و مربی مجبور میشود مسیر دیگری را طی کند تا به اداره یا محل زندگی خودش برسد. از آنجاکه شرایط متفاوت است ما باید دوگونه عمل کنیم؛ بعضی از سیاستها و رویکردهای کلی را از طریق ستاد باید خدمت این مربیان عزیز عرض کنیم، ولی راهحلها و سازوکارهای اجرایی با نظر و همفکری آنان تدوین میشود.
یکی از دغدغههای مربیان سیار کانون این است که یک مربی هم باید رانندگی کند و هم کار امانت کتاب را انجام دهد. آیا در این زمینه هم فکری شده که یک مربی همهی این کارها را به تنهایی انجام ندهد؟
همکاران کتابخانههای سیار مرزی و روستایی از وسیلهی نقلیهی سبک برای سفر به روستاها استفاده میکنند. معمولا هم مربیان خودشان رانندگی میکنند و در هفته یک روز را هم به کارهای فنی خودرو اختصاص میدهند. اما شرایط برای مربیان کتابخانههای سیار شهری که از اتوبوس و مینیبوس استفاده میکنند، سختتر است. از طرفی هم علاقهمندیم که این اتفاق بیافتد و هرکدام از این واحدها یک راننده داشته باشند، ولی محدودیتهای جذب نیروی انسانی این اجازه را به کانون نمیدهد که یک راننده را برای این امر اختصاص دهد. ولی در بعضی از جاها از اول این امکان بوده و بعضی از واحدها دارای راننده هستند.
در مورد کتابخانههای پستی اگر مطلبی باقی مانده است بفرمایید؟
کتابخانههای پستی در برههای از زمان با توجه به امکانات آن زمان راهاندازی شدند و بسیار موثر و تعیینکننده بودهاند. ولی ما نباید از تغییرات محیطی غافل شویم. تغییرات محیطی و الزامات و محدویتها را باید در نظر بگیریم. در مورد کتابخانههای پستی تا به حال تغییر جدی در نحوهی فعالیت آنها صورت نگرفته، ولی به هر حال ظرفیتهایی دارند که بر اساس آن میشود به افقهای جدید فکر کرد و ماموریتهای جدیدی که بیشتر منجر به بهرهوری بشود برایش تعریف کرد. اما اینکه چهطور باید باشند، الآن مساله و ایده اصلی را داریم که این را باید با همکاران در میان گذاشت و از نقطه نظرات آنان استفاده کرد تا اینکه به پیشرفت در این خصوص نایل شویم.
گفتوگو از خدیجه اسمعیلی منتشر شده در خبرنامه کانون آذر و دی 92