به گزارش روابط عمومی اداره کل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خراسان رضوی، ۱۴ عضو نوجوان در دومین جلسه ویژه نقد ادبی صبح پنجشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۸ شرکت کردند.
رویا یداللهی در این نشست گفت: حرفهای علمی «روش» دارند که باعث میشود کار از تصمیم یا واکنشهای احساسی دور باشد. در ادبیات نیز به عنوان یک علم که کاملاً از احساس دور نیست، ما میتوانیم در هفت مرحله به یک نظریه قابل قبول در علم ادبیاتشناسی دست یابیم.
یدالهی از تجربه اثر ادبی، واکنش پیشانتقادی، آغاز نقد، مقایسه و مقابله، شکلگیری نظریهای کلی(عام)، آزمون نظریه و نظریه بازبینی به عنوان مراحل یک پژوهش در نقد ادبی یاد کرد.
نویسنده مقاله «تاریخ ادبیات کودکان ایران» در ادامه افزود:در مرحله اول شما با موضعگیری که درباره اثر دارید وارد میشوید، اما از احساس تا نقد باید مسیری طی شود. شما نمیتوانید بدون پیشفرض، کاری را نقد کنید چرا که تمامی اطلاعات و تجربیات علمی و ذهنی و شخصی شما غیرمستقیم در مرحله اول نقد وارد میشود.
یدالهی با اشاره به جمله اول نقد یک منتقد مشهور که میگوید: «یک تصویر شاعرانه، اولا باید طوری باشد که در آن نوعی جهانبینی خاص از طرف شاعر به کار رفته باشد... د. » خطاب به اعضای انجمن ادبی آفتاب گفت: این کلمه «باید» نشان از پیشفرضها یا قانونهای مسلم نزد نقاد دارد. این قانونها برخواسته از جامعه ادبی خاص یا مخاطبان جدی ادبیات است که به دیگران نیز جهت میدهند.
عضو کارگروه ادبیات کودک در ادامه در رابطه با نقش جامعه ادبی در تعیین پیشفرضها گفت: در گذشته، خواجه نصیر برخلاف سایر منتقدان، وزن و قافیه را رکن اصلی شعر نمیدانست بلکه تخیل را عامل و عنصر اصلی شعر معرفی میکرد؛ اما چون جامعه خاص و جدی ادبیات همسو با او نبودند نتوانست این نظریه را منعکس کند. پس جامعه ادبی این پیشفرضها را تعیین میکند.
یداللهی درباره عنوان «جهانبینی خاص» گفت: جهانبینی خاص، یک تجربه خام نیست. همه یک جهانبینی دارند اما تجربه منسجم و مبتنی بر تجربیات عمیق و بازاندیشیده شده مد نظر است. به عنوان نمونه با خواندن «سلاخخانه شماره پنج» شما جهانبینی ونه گات را با تکرار جمله «بله! رسم روزگار چنین است» در مییابید، او نابودی شهر «درسدن» و ترکیدن یک حباب را با ادبیات مشابه تعریف میکند. از نظر نویسنده، نابودی و جنگ بخشی از حیات و روزگار است، پس این تجربیات، مثل تجربیات ساده هر شخصی نیست. این جهانبینی نویسنده، سامانمند و روشمند و نظم یافته با سایر تجربیات است و به یک ساختاری رسیده است.
یدالهی خطاب به اعضای انجمن ادبی گفت: شما با خواندن کتاب، دیگر آدم قبل نیستید و شخصیت متفاوت شدهاید. گاه نویسنده درکی از یک واقعه نداشته اما ما آدمها این توانایی را داریم که در تجربه دیگران نیز سهیم شویم. از نگاه علم «نورونهای آینهای» نورونی است که هنگامیکه شخصی عملی را انجام میدهد مخاطب او یا بیننده نیز همان رفتار را انجام میدهد بدینگونه نورون شبیه «آینه» رفتارهای دیگری را کپی میکند، مثل آنکه خودش انجام داده اصطلاح همذاتپنداری از اینجا نشات میگیرد.
عضو کارگروه ادبیات کودک دانشگاه فردوسی با اشاره به کتاب «زیبا صدایم کن» اثر فرهاد حسنزاده گفت: نویسنده این کتاب که مردی میانسال است به خوبی توانسته حال و هوای یک دختر نوجوان که پدرش بیماری روحی دارد را نشان میدهد. نویسنده این جنس و سن را تجربه نکرده اما توانسته شریک تجربه دیگران شود.
او گفت در مقام مقایسه گاه ما ناچار هستیم اثر را با دیگر آثار نویسنده یا سایر آثار همسو و همعصر خودش مقایسه کنیم. وقتی آثار یک دیدگاه یا یک عصر را بررسی میکنید به نظریه کلی دست پیدا کردید. مثلا در دیدگاه مارکسسیمی اقتصاد زیر بنای همه چیز است. منتقد رمانهایی را براساس این دیدگاه بررسی میکند و نتیجهگیری میکند که این رمانها این ویژگیها را دارند چون این اتفاق اقتصادی رخ داده و اگر اتفاق اقتصادی دیگری رخ میداد شاید فرم آثار دیگری داشتیم.
بعد از ارائه نظریه، اصلاح و تعدیل نظریه را دارید و در مرحله آخر به این سوال جواب میدهید که این دیدگاه چه شناخت جدیدی به ادبیات داده است. به عنوان مثال خانم نیکولا یوا درباره ادبیات کودک گفته است که ژانر ادبیات کودک باید براساس مخاطب تعریف شود. قبل او، ژانر ادبیات بزرگسال را بر ادبیات کودک وارد میکردند. این نویسنده در مقالهای عنوان کرد که شاخه ادبیات کودک به دلیل تفاوت در مخاطب، ژانر جدیدی میطلبد. او مسئله کودک را رشد و یا تغییر عنوان کرد و طبقهبندی را براساس رشد انجام داد. و مراحل رشد را در سه مرحله تعریف کرد. مرحله کودک در باغ بهشت که کودک در امنیت و آغوش مادر است. مرحله کارناولی که مرحله تقلید و وارد شدن به استقلال است اما هنوز تحت حمایت است و مرحله سوم که در این لبه قرار میگیرد یعنی مواجه شدن او با جامعه و جهان واقعی است. ادبیات کودک پیش از هبوط یا دوره کارناولی و ادبیات کودک پس از هبوط را این منتقد معرفی میکند. این ارمغان یک منتقد خوب است.
یدالهی در پایان سخنان خود به اعضای انجمن ادبی گفت: نظریه خوب و قوی نگاه شما را عوض میکند. دیگر نمیتوانید جهان را جور دیگر ببینید و یا آن را نادیده بگیرید.