سوال: ضمن معرفی مختصری از خود به این سوال که دوران کودکی را چگونه گذراندهاید پاسخ دهید؟
ج: فرهاد مینائی هستم متولد سال ۱۳۵۲ و ساکن شهرستان کبودرآهنگ استان همدان.
دوران کودکی بسیار پرشیطنت و پرهیاهویی داشتم که بنا به گفته بزرگترها و آنچه که حضور ذهن دارم، با اتفاقات مختلف و خطرناکی همراه بوده است به عنوان مثال یکبار داخل آتش افتادهام، یکبار از داخل چاه و استخر خانگی نجاتم دادهاند، بار دیگر از بالای سقف خودرو تریلی به زیر چرخها سقوط کردم و خیلی حوادث دیگر، اما از آنجائیکه خدا دوستدار و حافظ کودکان است، از همه حوادث جان سالم به در بردهام.
سوال : با این همه شیطنت و شلوغکاری در دوران کودکی دوست داشتید چه شغلی داشته باشید؟
ج: من هم مانند دیگر کودکان از دوران کودکی علاقهمند بودم که دکتر یا خلبان شوم، اما نه دکتر شدم و نه خلبان، بلکه در کسوت یک مربی فرهنگی، آن هم از نوع مربی کتابخانه سیار روستایی که مدت ۲۷ سال است که در خدمت کودکان و نوجوانان استان هستم.
سوال : لطفا در خصوص شغلتان و کتابخانههای سیار روستایی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بیشتر توضیح دهید؟
ج: در ایران نخستین کتابخانه سیار روستایی در سال ۱۳۲۵ و با همکاری سازمان بینالمللی «بنیاد خاور نزدیک» بنا و تاسیس شد، اما کتابخانههای سیار ایران را با نام کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان میشناسند چرا که کتابخانههای سیارروستایی کانون، پیوندی عمیق و دیرینه با مناطق روستایی سراسر ایران زمین دارند.
کانون از شروع دهه ۴۰ کتابخانههای سیار را برپا کرد و این کتابخانهها با استفاده از یک خودرو که مجهز به کتاب، وسایل بازی و سرگرمی و امکانات صوتی و تصویری است به روستاهای مناطق محروم و کمبرخوردار مراجعه و ضمن حضور در روستاها و امانت کتاب با ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی به عنوان رسالت اصلی خود، فعالیتهای فرهنگی و هنری دیگری همچون قصهگویی، معرفی کتاب، روخوانی کتاب، اوریگامی، سفال، نقاشی، بازی و سرگرمی و... را برای کودکان و نوجوانان اجرا میکند.
سوال : فعالیتهای کتابخانه سیار روستایی را بسیار زیبا و چشمنواز معرفی کردید، به ما بگویید کانون چه فعالیتهای دیگری برای مناطق محروم دارد؟
ج : کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان یکی از دستگاههایی است که در مواقع بحران و حوادث غیر مترقبه همچون جنگ، سیل و زلزله در هر منطقه از کشور و حتی خارج از کشور در آن مناطق به عنوان پیک امید حضور پیدا کرده و با جرات و اطمینان میگویم که فراتر از حد توان خود به ارائه فعالیتهای فرهنگی و هنری برای کودکان و نوجوانان آسیبدیدهی آن منطقه مشغول میشود و من هم افتخار این را دارم که به عنوان اولین گروه امداد فرهنگی «پیک امید» که جرقه آن سال ۱۳۷۶ همزمان با زلزله خراسان جنوبی (مناطق قائن و زیرکوه) زده شد همراه بوده و هستم و تا به امروز نیز در اردوگاههای زلزله زیر کوه قائن، اردوگاه جنگ طالبان بر علیه افغان، اردوگاه سیل شمال، اردوگاه زلزله منطقه چالانچولان لرستان، اردوگاه زلزله بم و دیگر مناطق فعالیت و حضور داشتهام.
سوال : از عناوین و افتخاراتتان در این سالیان متمادی فعالیت در کانون بگویید.
ج : بزرگترین افتخار من این است که از بدو ورود به کانون به عنوان مربی سیار روستایی به خدمت مشغول شدم و به عنوان اولین مربی سیار روستایی کشور هستم که تاکنون نیز بدون هیچگونه وقفه و تغییر شغل و پست سازمانی، مربی سیارروستایی هستم و خیلی خوشحالم که در خدمت بچههای محروم روستایی بوده و هستم.
اما در خصوص دریافت افتخارات و عناوین رسمی که تا به امروز کسب کردهام، خود را مدیون اساتید و پیشکسوتان کانونی میدانم.
این عناوین شامل:
- دریافت لوح تقدیر دهمین جشنواره یک هفته با کانون تهران سال ۱۳۸۳
- دریافت لوح تقدیر طراحی و انتخاب عنوان مسابقه سراسری کتابخوانی سال ۱۳۸۳
- دریافت لوح تقدیر و برگزیده مسابقه کودکانه «مثلها و ترانهها» کانون پرورش فکری تهران سال ۱۳۸۴
- دریافت لوح تقدیر مدیرعامل کانون برای فعالیت در زمینه قصهگویی سال ۱۳۹۳
- دریافت تندیس مرغک هفدهمین جشنواره بینالمللی قصهگویی کانون سال ۱۳۹۳
- عضو شورای داوران انتخاب «کتاب ماه، سال» کانون پرورش فکری سال ۱۳۹۹
سوال : یک پیشنهاد و راهکار برای ارائه فعالیتهای بهتر و بهینه در روستاها بگویید.
ج : پیشنهاد وراهکار برای فعالیتهای بهتر و بهینه در روستاها فراوان است اما به نظر من اولین و کاربردیترین مسئله این است که کتابخانههای سیار مورد توجه ویژه و حمایت خاص مسئولان قرار گیرد. کتابخانههای سیار باید به امکانات روز تجهیز شوند و مسئولان عزیز و دلسوز هیچگاه نباید انتظار فعالیتهای کلیشهای که در یک طرح و قالب و زمان خاصی تعریف میشود داشته باشند، چون یک مربی سیار با حضور در هر یک از روستاها و مناطق با توجه به فرهنگ، اعتقاد، باورها و همچنین و مهمتر اینکه با توجه به استقبال اعضا باید فیالبداهه مشغول فعالیت شود، که این امر در قالب چهارچوب طرح و کلیشه اجرایی نمیشود.
سوال : مربیان سیار را در یک جمله تعریف کنید.
ج : مربیان سیار فقط یک مربی فرهنگی سیار نیستند بلکه دارای چندین شغل همزمان همچون رانندگی، تعمیرکار، کتابدار، هنرمند و فرهنگی و کارمند اداری برای پاسخگویی به مکاتبات هستند. در کل یک فرد با چندین شغل هستند.
سوال: یک خاطره به یادماندنی از دوران خدمت خود بگویید.
ج: روزی که به یکی از مدارس رفته بودم و دو خانم همراه با یک بچه کمتر از یک سال که ماشین سیار را دیده بودند جلو در مدرسه منتظرم بودند که با دیدنشان تعجب کردم.
خانمی که سختیهای روزگار چهرهاش را ببشتر از سن واقعیش نشان میداد با خنده و شوخی گفت آقا به مادر بزرگها هم کتاب امانت میدهید؟
گفتم: کتاب میدهم ولی برا کدوم مادر بزرگ؟
گفت :برای خودم .سالها پیش عضو شما بودم. بعد شروع کرد کتابهایی را که خوانده بود یکی یکی نام برد و بعد با کلی شوخی و خنده گفت: این دخترم است و این هم دختر دخترم یعنی نوهام .
آنجا فهمیدم که دختر عضوم سالها عضو من بوده و من نمیدانستم و من به جز تقدیم کتاب به عضو قدیمی یا همان مادربزرگ، هدیهای هم به نوزادشان دادم.
سوال : و یک جمله ی پایانی برایمان بگویید.
ج : عرض خاصی ندارم. مجدد این روز را خدمت شما و تمام مربیان پرتلاش سیار که سفیران دانایی و مهربانی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سراسر کشور هستند تبریک عرض میکنم و برای همهی عزیزان در سراسر کشور که خود را وقف پرورش و رشد کودکان و نوجوانان میکنند، آرزوی موفقیت دارم.