هنر، زیبایی و ظرافت در کالبد سفال

اولین بار توسط معاون فرهنگی کانون استان آثار سفال و سرامیک لعاب‌کاری شده‌ی او را در یکی از شبکه‌های اجتماعی دیدم تا این‌که چندی پیش برای دیدار با مربیان هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به مجتمع شهید فرخی آمد و از زحمت‌های آن‌ها در طول سال‌ها عضویتش در کانون قدردانی کرد.

فائزه آسایش با کمک چند نفر از دوستان هنرمند خود، نمایشگاه و کارگاه آثار سفال و سرامیک لعاب‌کاری شده را راه اندازی کرده و علاوه بر رونق کسب و کار هنری خود، مشغول آموزش به هنرجویان و علاقه‌مندان به این هنر است و در بازدید مدیرکل و معاون فرهنگی کانون استان از این نمایشگاه، گفت‌وگویی را با او انجام دادم که پیش روی شماست.

اکبرخلیلی

با کانون چگونه آشنا شدید و از چند سالگی به عضویت کانون در آمدید؟

من از کودکی مقیم منطقه‌ی امامزاده‌ی ارومیه بودم و خواهر بزرگترم عضو کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مرکز امامزاده بود، من هم به واسطه‌ی علاقه‌ای که به نقاشی داشتم مجذوب محیط کانون شدم.

چون سنم کم بود مرا در کانون ثبت‌نام نمی کردند و همیشه به محوطه‌ی کانون سرک می کشیدم تا این‌که هفت ساله شدم و به عضویت کانون درآمدم.

در کانون بیشتر چه فعالیت‌هایی را دنبال می‌کردید؟

بیشتر اوقات حضورم در کانون با کتابخوانی، نقاشی و فعالیت‌های ادبی با خانم حاضروظیفه سپری می‌شد، و با خانم خانجانی به تدریج به سمت سفالگری سوق پیدا کردم و هم‌زمان از کارگاهای سفالگری خانم حکیمی هم بهره‌مند می‌شدم.

چه جذابیتی در کانون وجود داشت که شما کانونی شدید؟

نگاه مربیان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به اعضا هرگز نگاه معلم و شاگردی نبود و نیست، فضای صمیمی و آرامشی که در محیط کتابخانه‌ و کارگاه‌های کانون وجود دارد همیشه در ذهنم موج می‌زند.

چه تفاوتی بین یک محیط رسمی آموزشی با کانون وجود دارد؟

گاهی در برخی از فضاهای آموزشی هنگامی که متنی ادبی نوشته یا یک اثر هنری ساخته می شود با جمله‌ی "اشتباه است" مواجه می‌شویم، اما غافل از این‌که همین اشتباه‌ها می‌توانند منجر به خلق یک اثر هنری ماندگار شوند اما من در کانون هیچ‌گاه این جمله را نشنیدم زیرا هر اشتباهی در کانون بدون این‌که گوشزد شود تبدیل به فرصت می‌شود و این ناشی از نگاه متفاوت مربی کانون با سایر مراکز آموزشی است که من نتیجه‌ی این تفاوت را امروز در موفقیتم به عینه احساس ‌می‌کنم.

در موفقیتی که امروز به دست آورده‌اید کانون را تا چه اندازه موثر می دانید؟

کانون پایه و پله است که با کشف استعداد، پرورش و هدایت هدفمند، امکان شکوفایی را به من و سایر اعضای کانون فراهم کرده است و می‌کند.

وقتی عضو کانون مسیر موفقیت و پیشرفت را می‌یابد نقش کانون در خاطرش به صورت ناخودآگاه حک و ماندگار می‌شود و سعی در انتقال تجربه‌ی کسب موفقیت خود به هم‌سالان و تشویق آن‌ها برای کانونی شدن دارد.

خاطره‌ای از حضورتان در کانون بفرمایید؛

وقتی که خانم خانجانی ساخت آثار سفالی را به ما آموزش می‌داد، من و دوستم یک کلاغ و یک قلک کوچک درست کردیم و تصمیم گرفتیم تا پول‌های خردمان را داخل آن بیندازیم و بعد از مدتی با شکستن قلکمان پفک بخریم اما نتوانستیم بخریم چون قلک خیلی کوچک بود و پول به اندازه‌ی خریدن حتی یک پفک هم داخلش پس‌انداز نداشتیم.

 خاطره‌ی دیگر زمانی بود که یک سکه‌ی تمام بهار آزادی را به واسطه‌ی کسب رتبه‌ی اول بخش نقاشی با راهنمایی خانم حکیمی در جشنواره‌ی منطقه‌ای نسلی از آفتاب دریافت کردم.

برای اعضای کانون چه صحبتی دارید؟

زمان، مکان و کمبود امکانات در یک شرایط خاص هیچ محدودیتی برای هیچ‌کس ایجاد نمی‌کند و آن شرایط خاص همان اتکا به خدا و تقویت اراده و قدرت پشتکار است که انسان در رسیدن به خواسته‌هایش از هیچ تلاشی دریغ نکند و فعل خواستن را با کوشش، صرف کند.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 15 =