القای مفاهیم ارزشمند و والای انسانی و فلسفی با قصه ساده «ظاهر» اتفاق می‌افتد

منتفدان و اهالی رسانه فیلم «ظاهر» را اثری ارزشمند دانستند که مفاهیم والای انسانی و فلسفی را با قصه‌ای ساده روایت می‌کند.

به گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بین‌الملل کانون، فیلم «ظاهر» به کارگردانی حسین عامری از تولیدات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در بخش نگاه نو و جلوه‌های شرق بخش بین‌الملل چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر حضور داشت که در این بخش سیمرغ بهترین فیلم‌نامه به نسیم باستانی نویسنده فیلم‌نامه این اثر اهدا شد.

محمدسجاد حمیدیه در روزنامه فرهیختگان درباره «ظاهر» نوشته است: «ظاهر» اثر حسین عامری صادقانه‌ترین فیلم روز نخست جشنواره فیلم فجر بود. ظاهر سرباز جوانی است که عاشق دختر روستایی فیلم می‌شود کارگردان تلاش می‌کند این عشق ساده را با خلق لحظاتی ساده به تصویر بکشد و حداقل در یک مورد نیز موفق است، در سکانس مواجهه ظاهر و مریم در قبرستان موقعیتی دلنشین خلق می‌شود اما فیلم نمی‌تواند این روایت را به درستی پیش ببرد. خام دستی در اثر کارگردان فیلم اولی مشهود است و این امر موجب لوس به نظر رسیدن بسیاری از لحظات فیلم شده است.

همچنین در نقدی دیگر که روزنامه فرهیختگان منتشر کرده است آمده: «ظاهر» نشان داد که از جنگ تحمیلی همچنان می‌توان درام آفرید و خوب قصه گفت. چالش دشوار فیلم که به امتیاز اصلی آن بدل شده این است که می‌خواهد با زبانی مینیمال داستانش را روایت کند. این موضوع در سینمای دفاع مقدس ما کمتر تجربه شده و اهمیتش در ژرفا و تأثیرگذاری صد چندان است؛ پارادوکسی که در هنر داریم وقتی مفهومی را غیرمستقیم بگویی بیشتر بر دل می‌نشیند. فیلم‌ساز با نهایت ظرافت و بداعت به سراغ سوژه می‌رود و قابی تار از مظلومیت یک سرباز خوش قلب ایرانی به تصویر می‌کشد که تبلور غربت و تنهایی اوست یک عاشقانه مینی‌مال در بستر جنگ.

خبرگزاری ایسنا نیز در یادداشتی به نقد فیلم «ظاهر» پرداخته: «ظاهر» یکی از معدود آثار کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در جشنواره امسال به شمار می‌آید. فیلم‌نامه این اثرِ آوانگارد را نسیم باستانی به قلم آورده و حسین عامری آن را با هنرمندی کارگردانی کرده است.

القای مفاهیم ارزشمند و والای انسانی و فلسفی با قصه ساده «ظاهر» اتفاق می‌افتد

فیلم «ظاهر» در سکوت و روشنا و لطافت صبحگاهی آغاز می‌شود؛ جایی که آسمان و زمین یکدیگر را تنگ در آغوش گرفته‌اند، یکی شده‌اند تا نوید فیلمی را بدهند که به همان آرامش و پاکی سپیده‌دم و عاشقانه است. «ظاهر» فیلمی عاشقانه است؛ عاشقانه‌ای ساده که با نگاه‌های دزدانه و شرمگین، دستپاچگی و رنج‌هایش سرشته است و شاید آن کبوتر سفیدی را که در فیلم می‌بینیم، تمثیلی از همین عشق است؛ کبوتری سفیدرنگ که بال‌هایش زخمی شده و روی زمین سرگشته است تا روزی که دوباره خوب شود و به آبی آسمان پر بکشد.

پسری بسیار جوان به نام ظاهر که لبخند کمرنگ دارد، در خدمت سربازی به سر می‌برد. درست نمی‌دانیم این جوانک از کجا به خدمت سربازی آمده و از آنجا که آمده، دلش برای چه کسانی تنگ شده، اما می‌دانیم که همین جا، در یکی از روستاهای خوش‌وآب‌رنگ و محروم ایران‌مان، دل‌بسته دختری به نام مریم شده، مریمی که موهای کمی پریشانش مشکی‌مشکی است، روسری‌اش بی‌پیرایه‌ترین گره دنیا را دارد و هنوز مدرسه‌ را تمام نکرده است. فیلم «ظاهر»، داستان دل‌دادگی ظاهر به مریم است. فهمیدنش سخت نیست که مریم اولین عشق ظاهر است، اما اینکه آخرینش هم باشد، مطمئن نیستیم. باید انتظار کشید.

زندگی، عشق و دیگر هیچ

آشنایی و دیدار ظاهر و مریم در دوران جنگ اتفاق می‌افتد. با وجود اینکه وقایع «ظاهر» در روزگار جنگ است، هیچ میدان و صحنه درگیری که دوست و دشمن گلاویز یکدیگر شده باشند، در فیلم نمی‌بینیم. در «ظاهر» خبری از تیرگی و نکبت جنگ نیست. «ظاهر»، این محصول درخشان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، بدون تردید فیلمی ضدجنگ است. اما ضدجنگ ‌بودن هرگز به معنای این نیست که وطنم را در روزهای سخت تنها می‌گذارم.

اتفاقا در میانه فیلم، صدای محمدرضا شجریان و تصنیف «ایران، ای سرای امید» به گوش می‌آید. و یادآور چنان عشقی به وطن است که معشوق حاضر می‌شود به‌خاطرش جان بدهد. اما به‌هرروی صلح، صلحی که به روایت همین ترانه، «جاودانه» باشد، از جنگ زیباتر است. زخمی‌شدن در میدان عشق، از مجروح‌شدن در جبهه جنگ شیرین‌تر است. بازی و ترانه‌خواندن با کودکان، پایکوبی و سردادن خنده با دوستان و هم‌صحبتی با یار از کشیدن ماشه به قلب دشمن بهتر است. نوشتن نامه عاشقانه و دادن یک شاخه گل سرخ به دست دوست صفایی دارد که هرگز شاخ و شانه کشیدن برای رقیب ندارد. بله، «ظاهر»، دنیای بدون جنگ را ستودنی‎‌تر می‌داند، حتی اگر فرمانده هر روز سربازان را ردیف کند و از بینشان کسانی را به خط مقدم بفرستد. تا دنیا دنیاست، صلح از جنگ زیباتر است، حتی اگر به جنگیدن مجبور شویم.

فیلم «ظاهر» در کنار تصریحش به زیبایی صلح و اهمیت صلح‌دوستی، مفاهیم انسان‌دوستانه دیگری را نیز به تصویر می‌کشد که بدیهی هستند، اما شاید به دیدن و گفتنشان مخصوصاً در این زمانه بیش از هر موقع دیگری نیاز داشته باشیم. یکی از آن‌ها همدلی، به درد دیگران خوردن و گره‌گشایی است، چه برای خانواده و دوست و آشنای خیلی نزدیک و چه برای غریبه‌های خیلی دور. در زمانه‌ای که خیلی‌ها از خویشاوند و دوست فاصله می‌گیرند و «تنهایی» و «خلوت‌گزینی» را ترجیح می‌دهند و درواقع امنیت و آرامش را در فردیت جست‌وجو می‌کنند، «ظاهر» پیوند قلب‌ها، نشست‌وبرخاست با یکدیگر و همراهی را دلنشین‌تر می‌داند. این غمگساری از یک طرف میان ظاهر و پیرزن و پیرمردی به نام زیبا و اکبر شکل می‌گیرد و از سوی دیگر بین او و هم‌قطارش، طاهر، یافتنی است؛ طاهری و ظاهری که قرار است یکی از بی‌غل‌وغش‌ترین دوستی‌های سینما را به مخاطب نشان دهند.

القای مفاهیم ارزشمند و والای انسانی و فلسفی با قصه ساده «ظاهر» اتفاق می‌افتد

القای مفاهیم ارزشمند و والای انسانی و فلسفی با قصه ساده «ظاهر»

خبرگزاری میراث آریا در مطلبی به‌قلم مریم قربانی‌نیا آورده است: «ظاهر» به کارگردانی حسین عامری محصول کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است. بی‌تردید می‌توان این اثر سینمایی را جزو موفق‌ترین آثار کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان طی سال‌های اخیر به حساب آورد؛ اثری که خاطرات سال‌های طلایی کانون و تولید فیلم‌های ارزشمند را در ذهن مخاطب زنده می‌کند.

حسین عامری به عنوان یک کارگردان فیلم اولی منش و نگاه زنده‌یاد عباس کیارستمی را دنبال می‌کند. «ظاهر» قصه‌ای ساده دارد اما در انتها برخی مفاهیم ارزشمند و والای انسانی و فلسفی را به مخاطبانش القا می‌کند. دیدگاه زیبایی شناختی فیلم‌های کیارستمی در این فیلم نیز جلوه‌گری می‌کند.

«ظاهر» تصاویری را ایجاد می‌کند که در کنار بخش روایی فیلم رنگ و بویی شاعرانه دارد. کارگردان این فیلم ضمن حفظ نمادها و المان‌های مرسوم سینمای کیارستمی، با سنجاق کردن داستان، شهامت و مردانگی جوانی در دوران سربازی را به تصویر کشیده که لحظات عاشقانه نابی دارد.

ظاهر پسری ۱۸ساله و در شمال کشور سرباز است. او با اکبر و زیبا پیرمرد و پیرزنی که در کلبه‌ای نزدیک پادگان زندگی می‌کنند، آشنا می‌شود و هم‌زمان عاشق یک دختر روستایی می‌شود. در ادامه اتفاق‌هایی برایش رقم می‌خورد.

مخاطب با خط روایی فیلم همراه شده و نسبت به آن حس دلزدگی پیدا نمی‌کند. «ظاهر» نماینده سینمای تجربی است که رنگ و لعاب خوبی دارد. دکوپاژ و میزانسن خوب، سپردن بخشی از فیلم به طبیعت زیبا و بکر شمال و... از جمله نقاط قوت این اثر سینمایی است که می‌تواند مخاطبانی به ویژه از طیف نسل جوان و فرهیخته جامعه داشته باشد.

القای مفاهیم ارزشمند و والای انسانی و فلسفی با قصه ساده «ظاهر» اتفاق می‌افتد

کمک‌های انسانی سرباز به پیرمرد و پیرزن روستایی خرده پیرنگی را به فیلم تزریق می‌کند و این نکته حائز اهمیت است که روح داستان از طریق طبیعت به فیلم القا می‌شود. روح معنوی با ظاهر همراه است؛ دوستی ظاهر با یک کبوتر آسیب دیده از ابتدای فیلم آغاز می‌شود. این کبوتر همیشه و همه جا همراه ظاهر است تا اینکه او را برای رسیدن به معنویتی بزرگتر رها می‌کند.

بر اساس این گزارش فیلم «ظاهر» به کارگردانی حسین عامری در بخش «جلوه‌گاه شرق» بخش بین‌الملل چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر موفق به دریافت سیمرغ بهترین فیلم‌نامه شد. نسیم باستانی فیلم‌نامه «ظاهر» را نوشته است.

در خلاصه داستان این فیلم آمده است: ظاهر ۱۸ سال دارد و در شمال کشور سرباز است. او با اکبر و زیبا پیرمرد و پیرزنی که در کلبه‌ای نزدیک پادگان زندگی می‌کنند، آشنا می‌شود و در ادامه اتفاق‌هایی برایش رقم می‌خورد.

چهل‌ودومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر به دبیری مجتبی امینی ۱۲ تا ۲۲ بهمن ۱۴۰۲ برگزار شد.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 2 =