اولینها همیشه جذاب هستند. اولین خاطره شما از جشنواره پویانمایی تهران چیست؟ چه خاطره پررنگی دارید؟ اگر ممکن است توضیح دهید چرا آن خاطره خاص در ذهنتان پررنگ باقی مانده است؟ فکر میکنم اولینبار از دوره ششم جشنواره پویانمایی جایزه گرفتید. آیا آن دوره را هم به یاد دارید؟
البته که تمام دورههای جشنواره برای همه خاطرات و تازگیهایی داشته به ویژه اولین دوره جشنواره. برای نخستین بار گرد هم آمدن فعالان انیمیشن در آن سالها و ملاقات با بزرگان نسل گذشته انیمیشن ایران فرصت خوبی بود. در یکی از اولین دورههای جشنواره مراسم بزرگداشتی برای پرویز نادری برگزار شد، انیمیشنهایش به نمایش درآمد، از او تجلیل شد، بعد هم مجلس تمام شد و جماعت به طرف در خروجی حرکت کردند. پرویز آدم خیلی شوخ طبعی بود و گاهی چیزهایی میگفت که آدم ریسه میرفت. آن روز هم همین رفتار را داشت، بهخصوص اینکه از مراسمی که به افتخارش برگزار شده بود شاد بود. القصه! پرویز نادری بعد از پایان مراسم و هنگام خروج از سالن نمایش با صدای بلند رو به جمعیتی که حدود 200 نفر بودند، گفت: «همهتون کافیشاپ دعوتین... مهمون جشنواره!» من و چند نفری که در فاصله کمی با او بودیم متوجه لحن و شوخیاش شده بودیم، اما آنهایی که دورتر بودند انگار باورشان شده بود که باید به مهمانی بروند و داشتند به طرف کافیشاپی که آن طرف سالن جشنواره بود خیز برمیداشتند! ولی هر چه بود داستان به نحوی جمع و جور و ختم به خیر شد. شیرینکاری پرویز در آن روز احتمالا خرج زیادی روی دست جشنواره میگذاشت! یاد پرویز همیشه گرامی است. درباره جوایز هم که پرسیدید، اولین بار در دوره دوم جشنواره پویانمایی یعنی سال 79 بود. جایزه پرنده نقرهای به عنوان انیمیشن برگزیده و جایزه پرنده بلورین برای بهترین فضاسازی را به انیمیشن کوتاهم «تعلیق» اهدا کردند.
شما هم مستند ساختهاید و هم انیمیشن، در نهایت هم این دو را تلفیق کردید و مستند «انیمیشن ایرانی» را ساختید که در جشنواره امسال نمایش ویژه دارد. کدام را ترجیح میدهید؟ یعنی اگر در زمان محدود با بودجه محدودی از شما بخواهند مستند بسازید یا انیمیشن کدام را انتخاب میکنید؟ به نظرتان چه مرزهایی جز خیال و واقعیت بین انیمیشن و مستند وجود دارد؟
تا به حال به این موضوع فکر نکردم. به خیال و واقعیت اشاره کردید، همهاش بستگی به وضعیت و شرایطی دارد که آدم در آن قرار میگیرد. عاشقانهاش میشود ساخت انیمیشن و عاقلانهاش شاید بشود مستندسازی؛ بستگی دارد آدم در آن زمان عاشق باشد یا عاقل! گذشته از شوخی، واقعیت این است که هر فیلمسازی بنا به ضرورتهایی دست به ساخت میزند. این ضرورتها پاسخ به پرسشها یا انگیزههاییست که با منشا درونی یا بیرونی برای او مطرح میشود. من تا به حال سعی کردهام بنا به همین ضرورتها پاسخ دهم و خودم را محدود به یک گونه یا مدیا یا امکان نکردهام. انتخاب امکان یا تکنیک بیان بستگی به این دارد که آدم میخواهد چه چیزی را برای چه مخاطبی بگوید.
تا جایی که میدانم مستند «انیمیشن ایرانی» حاصل دو سال پژوهش و یک سال فیلمبرداری است. بزرگترین مانع یا چالشی که طی ساخت این اثر داشتید چه بود و چطور آن را رفع کردید؟
پژوهش، پیشتولید و تولید این مستند حدود چهار سال و کمی بیشتر زمان برده است. موضوع پراکندگی زیادی داشت و هر بخش از پژوهش در جایی و زمانی جدا، با خصیصههایی متفاوت رخ داده بود، شکل گرفته بود و بقایایی از خود به جا گذاشته بود. یک پدیدهای بود به نام مجمعالجزایر انیمیشن ایران! شامل انیمیشن در وزارت فرهنگ و هنر، در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، در تبلیغات بازرگانی، در کارهای مستقل و تجربی، در تلویزیون و مواردی دیگر. در مواجهه اولیه برای پژوهش، یک دامنه وسیع از حوزههای ناهمگون دیده میشد که هر یک به تنهایی پژوهشی مجزا و متفاوت نیاز داشت. این اولین تحقیق جامع برای یک فیلم مستند با موضوع انیمیشن ایران بود و به همین دلیل در ابتدا منابع پراکنده، دور از دسترس، گاهی غیرموثق و حتی مفقود بودند مثلاً در بخش پژوهش شفاهی بسیاری از اطلاعات به ویژه سالهای نخست با مرور زمان فراموش یا مستهلک شده بودند. مواردی مثل نقلقولها و خاطرات افرادی که دیگر نبودند، البته بنا به ماهیت کار به مرور و با پیشرفت پژوهشها بیشتر قطعات مفقود و دور از دسترس پیدا شدند و کار مسیر همواری پیدا کرد. آرشیوهای فیلمخانه ملی، موزه سینما، تلویزیون، کانون، ارتش و افراد مختلف امکانات خوبی را برای جستوجوها در اختیار گذاشتند، با این وجود متاسفانه موارد تاریخی و ارزشمندی بودهاند که هنوز مفقودند.
فکر میکنید با توجه به اینکه این مستند روایتگر 70 سال تاریخ انیمیشن ایرانی است، میتواند برای کسانی که میخواهند به سمت این حرفه بیایند یا کسانی که بهتازگی مشغول کار در این حرفه شدهاند، تاثیرگذار باشد و به آنها دیدگاه تازهای بدهد؟ به نظرتان اصلیترین مخاطبان این مستند چه کسانی هستند؟
مسلما بیتاثیر نیست. اینکه شما بدانید شجرهنامهتان چیست، خانوادهتان چه کسانی هستند، اسلافتان چه کسانی بودهاند و به طور کلی تاریخ و تاریخچهتان چگونه بوده، به شما امکان روشنبینی و آگاهی نسبت آینده و به آنچه سرنوشت مینامند، هدیه میکند. این آگاهی در تمام ارکان تفکر و رفتار شما احاطه خواهد داشت و تاثیرگذار و بسیار حیاتی خواهد بود. اینکه شما مختصات زمان و مکان خودتان را بیابید و بشناسید، قطعا نه تنها در رفتار کاری بلکه در نوع زیستن شما هم موثر خواهد بود، پس از سردرگمی صرف بیرون میآیید، بهترین تصمیمها و رفتار را میتوانید داشته باشید و در عین حال همیشه چیز مهمی به شما یادآوری میشود؛ هویت. این موضوع برای هر پدیدهای از جمله انیمیشن ایران و فعالان آن کاملا مصداق دارد. بهطور کلی هدف اصلی مستند «انیمیشن ایرانی» همین بوده است.
درباره مخاطبان این مستند میتوانم بگویم بر دامنه گستردهای باید تأثیرگذار باشد. این مستند علاوه بر فعالان انیمیشن ایران، کاربرد آکادمیک برای پژوهشگران، علاقهمندان و دانشجویان رشتههای هنر، علوم اجتماعی و رسانه نیز دارد. همچنین میتواند معرف هنر انیمیشن ایران برای جهانیان باشد؛ مخاطبانی که مانند بسیاری از هموطنانمان، انیمیشن ایران برایشان همچنان پدیدهای ناشناخته بوده است. گذشته از این موارد این فیلم به نوعی ثبت تاریخی انیمیشن کشورمان است که بخشی از فرهنگ این مرز و بوم به شمار میرود.
«انیمیشن ایرانی» با این که یک فیلم کاربردی است، اما تلاش دارد با مخاطب عام نیز ارتباط مؤثری داشته باشد.