به گزارش روابط عمومی اداره کل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان آذربایجان شرقی  شش نفر از اعضای مراکز فرهنگی هنری کانون استان توانستند با دعاهای تاثیرگذار خود نظر هیات داوران را به خود جلب نمایند.

نهمین دوره جشنواره سراسری « دست های کوچک دعا » که اختصاص به دعاهای کودکان و نوجوانان در عید نوروز دارد با اعلام نتایج در تبریز به کار خود پایان داد. قرائت دعاهای برندگان کانونی بخش اصلی این جشنواره خالی از لطف نیست:  

(مقام اول ): عرشیا مسلمی- مرکز 6 تبریز

از خدا می‌خوام یه خونه داشته باشیم که حیاطش بزرگ باشه تو حیاطش مسجد باشه کنارش مشهد باشه.

(مقام سوم): پریسا زارعی- مرکز بستان‌آباد

خدا جون! آرزو دارم تا که ابرو باشم و روی چشمان زیبای یک دختر سرطانی بنشینم تا خجالت نکشد. ای خدای بخشنده! آرزوی من را برآورده می‌کنی؟

(مقام پنجم): امیرحسین اشرفی- مرکز 4 تبریز

من یک همکلاسی دارم که مو ندارد. یک روز به او گفتم چرا مو نداری؟ گفت: من سرطان دارم و شیمی‌درمانی می‌شوم، برای همین نباید مو داشته باشم. بعد گفت: هر روز جلوی آیینه به خیال این که مو دارم شانه را در دست می‌گیرم و در خیالم موهایم را شانه می‌زنم.

من در کنار سفره هفت سین در لحظه تحویل سال دستانم را بلند کردم و گفتم: خدایا! من از موهایم خجالت می‌کشم که من مو دارم ولی دوستم ندارد. خدایا! از تو می‌خواهم او را شفا دهی تا دوباره مو داشته باشد و در واقعیت جلوی آینه موهایش را شانه بزند نه در خیالش. خدایا خواهش می‌کنم دوستم را شفا بده تا او هم مثل ما سالم و شاد باشد.

مهدی فرساد: مرکز 2 تبریز

خدایا! می‌‌خواهم شیطان را از قلبم جدا کنی تا شیطنت نکنم و برادرم را سلامت نگه دار و مامانم و بابام را حفظ کن و با پاک‌کن کارهای بد من را پاک کن و در نماز، کمکم کن تا نماز را درست بخوانم و یک خواهر و خانه چوبی از تو می‌خواهم. خدایا! هر بستنی چوب‌های زیادی داشت تا بتوانم خانه چوبی‌مان را درست کنیم.

آیدا هاشم زاده وجدی-  مرکز هشترود

خدای خوبم! دعا می‌کنم تا در زمستان، آهن، زیاد سرد و در تابستان زیاد گرم نشود چون بابای من مکانیک است. همیشه میگه: وقتی ماشین را تعمیر می‌کنم دست‌هایم در زمستان از سرما به آهن می‌چسبه و در تابستان از گرما می‌سوزه. خدایا از تو می‌خواهم هیچ بابایی بیکار نباشد.

برگزیده نهمین جشنواره سراسری دستهای کوچک دعا در بخش ( ایران آینده 1404)

شیدا امیروردستیان – مرکز 6 تبریز

خدایا! آرزو می‌کنم در سال 1404 تو ایران کارمندها کارشون رو خوب انجام بدن که مامانم مجبور نشه با اون پا دردش هی پله‌ها رو بالا و پایین کنه تا یه وام یک میلیونی بتونه بگیره. ای کاش تو اون زمان همه مردم ایران خونه داشته باشند که یکیشونم نصیب ما بشه.