قصه‌گویی؛ بهترین راه ارتباط کودکان با پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها

رقابت پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها در جشنواره بین‌المللی قصه‌گویی کانون پرورش فکری،‌ سبب آگاهی‌بخشی فرهنگی به عموم مردم می‌شود.

به‌گزارش اداره‌کل روابط عمومی و امور ‌بین‌الملل کانون، علی خانجانی عضو هیات انتخاب نوزدهمین جشنواره‌ بین‌المللی قصه‌گویی به بیان ملاک‌های ارزیابی آثار انتخابی بخش پدربزرگ‌‌ها و مادربزرگ‌ها پرداخت.
وی در پاسخ به شیوه‌های این ارزیابی عنوان کرد معیارهای کلی در انتخاب قصه (بخش پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها) دقیقاً همان معیارهایی بوده‌اند که در فرم ارزیابی بخش‌های مختلف وجود داشته و داوران ناظر بر تناسب قصه با ارزش‌های فرهنگ اسلامی ایرانی، برخورداری قصه از پیام متناسب با گروه سنی مخاطب، بهره‌مندی قصه از قابلیت‌های روایی و زبان تصویری قوی همچنین کشش و جذابیت قصه برای مخاطب بوده‌اند.
وی ادامه داد: «توانمندی قصه‌گو در فضاسازی متناسب با هدف و محتوا، تدبیر در جمع‌بندی، مهارت در بیان قصه متناسب با نیاز و درک و فهم مخاطب، استفاده‌ی درست از لحن و کلام، احاطه و اشراف بر قصه و پوشش مناسب انتظاری است که از تمام قصه‌گویان می‌رود ولی در کنار این‌ها معیارهای دیگری چون خلاقیت در سازماندهی و پرداخت قصه، استفاده از زبان بدن و تعامل با مخاطب نیز وجود داشت که در این سه معیار سعی بر این بود که شرایط شرکت کنندگان در این بخش درک شود و حال و موقعیت آن‌ها رعایت شود.»
به گفته‌ی او گروه داوری این بخش متشکل از یک کارشناس ستادی و دو نفر پیشکسوت آشنا به هنر قصه‌گویی بوده‌اند: «حضور کارشناس ستادی در این جمع یعنی این‌که از نظر ستاد، روند کار به خوبی و درستی طی شده و جایی برای شک و تردید وجود ندارد. بر این اساس تدابیر لازم برای حفظ موازین و رعایت نکات لازم به کار بسته شده است و نتیجه آن‌که گروه داوری در این بخش، با اعتماد به صحت و دقت عملکرد ستاد، ارزیابی خود را انجام داده است.»
او حضور پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها در این جشنواره را نشانه‌ی بلوغ آن دانست و عنوان کرد: «از حضور بزرگ‌ترها در جشنواره‌ها دو هدف عمده را می‌توان دنبال کرد که یکی از آن‌ها موضوع نگرانی از گسست نسلی است که جوامع پیش‌رفته و غربی را چند سالی است تهدید کرده و بیم آن می‌رود که گریبان‌گیر ما نیز بشود. جامعه‌شناسان راهکارهای مختلفی را برای این مشکل برشمرده‌اند و بر روی آن تأکید دارند که یکی از روش‌های مؤثر و قابل دسترسی، برقراری ارتباط کلامی میان نوه‌ها و پدربزرگ‌ و مادربزرگ‌هاست و در این میان چه اقدامی جذاب و مفیدتر از قصه‌گویی! موضوع صله‌ی رحم در فرهنگ ارزشمند اسلامی ما نیز توصیه‌ای‌ است درست که بر پیوست نسلی تاکید دارد و از این جهت، اقدام سیاست‌گذاران جشنواره را باید هوشمندانه ارزیابی کرد.»
او هدف دوم را چنین تشریح کرد: «جنبه‌ی نمایشی و اطلاع‌رسانی کار نیز مهم است و ما وظیفه داریم که در جشنواره‌ها که خود نوعی ویترین برای نشان دادن و معرفی به حساب می‌آیند، انواع روش‌های به‌کارگیری در گویش و بیان قصه را به علاقه‌مندان نشان دهیم. نقالی، پرده‌خوانی، قصه‌گویی فراگیر برای مخاطبان ناشنوا، قصه‌گویی ابزارمند، قصه‌گویی مدرن و مخاطب محور، هم‌آوایی‌های کلامی موسیقیایی، همه و همه جای آن را دارند که هر کدام به عنوان یک بخش در جشنواره‌ها مورد توجه برنامه ریزان قرار بگیرند.»
این نویسنده ضمن برشمردن یکی از روش‌های خلاقانه‌ی جشنواره گفت: «روش جدیدی نیز در سال‌های اخیر به عنوان یک برنامه‌ی جنبی به جشنواره‌ها اضافه شده و آن فرستادن قصه‌گو به گذرگاه‌های عمومی چون ایستگاه‌های مترو و معابر پر رفت و آمد است که این نیز روشی پسندیده است و می‌تواند امروزی شده‌ی «گوسان‌ها» (کسانی که در گذشته‌ها ترانه ملی و مردمی می‌خواندند و حماسه سرایی می‌کردند) به حساب آید. در همین راستا باید نگاهی هم به روش سنتی قصه‌گویی و پیشینه‌ی هزاران ساله‌ی آن داشته باشیم و با دعوت از پدربزرگ و مادربزرگ‌ها بخواهیم تا در نشان دادن این نوع از قصه‌گویی نیز متولیان امر را یاری برسانند.»
خانجانی در ادامه به تحلیل آثار دریافتی در این بخش پرداخت: «گرایش به قصه‌های عامیانه در این بخش وجود داشت که خود، امری طبیعی است ولی بودند شرکت کنندگانی که از قصه‌های واقع‌گرا و امروزی نیز بهره گرفته بودند. در مراحل ارزیابی قصه‌گویی همان‌طور که پیش‌تر گفته شد، معیارهایی برای انتخاب قصه و معیارهایی برای سنجش عملکرد قصه‌گو وجود دارد و این‌گونه نیست که در بخش پدربزرگ و مادربزرگ‌ها، یکی از این دو بخش از اهمیت کمتر یا بیشتری برخوردار باشد.»
او به ضعف‌هایی نیز اشاره داشت: «موضوعی که در بخشی از فیلم‌های این بخش خودنمایی می‌کرد، بازتاب نوعی کارگردانی و آماده‌سازی بود که مشخص بود به قصه‌گو دیکته شده و موظف به اجرای آن شده است. در این خصوص باید این نکته را به خودم و بقیه‌ی کارشناسان عزیز یادآوری کنم که بزرگ‌ترین امتیاز قصه‌گویی در مقایسه با تک‌گویی‌های نمایشی در این است که قصه‌گو، خود به تنهایی ترکیبی است از نویسنده، کارگردان و بازیگر و تنها وظیفه‌ی ما مدرسان، یادآوری و راهنمایی آن‌ها به استفاده از این موهبت و موقعیت است نه این‌که آن‌ها را بازیگر بدانیم و کارگردانی کنیم. برای مثال به او بگوییم که برای شروع قصه‌اش زمینه‌سازی کند ولی نگوییم که دقیقاً چه رفتاری داشته باشد. بگذاریم تا او خود با توجه به قابلیت‌ها و توانمندی‌های فردی و روحیه و رفتار خود تصمیم بگیرد و عمل کند.»
در پایان این داور، پیشنهادهایی به مدیران جشنواره ارایه داد: «خوب است که سیاست‌گذاران و برنامه‌ریزان در جشنواره‌های بعدی تفاوتی بین دو هدف مطرح شده قائل شوند. پدر بزرگ و مادر بزرگ‌های میان‌سال را برای بخش پیوست نسلی در نظر بگیرند و تمهیداتی به کار بگیرند تا این عزیزان حتی‌الامکان با نوه یا نوه‌های خود حضور پیدا کنند و با تعامل با آن‌ها، قصه‌گویی کنند و در بخش قصه‌گویی سنتی، از قصه‌گویان سالخورده بهره‌گیری کنیم و طراحی صحنه را به گونه‌ای تدارک ببینیم که این عزیزان در حالت نشسته و تنها با تکیه بر لحن و کلام و مدیریت صدا و نگاه، قصه‌گویی کنند.»
نوزدهمین جشنواره بین‌المللی قصه‌گویی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان از 27 بهمن تا اول اسفند 1395 در مرکز آفرینش‌های فرهنگی هنری برپا خواهد شد.