کد خبر: 334604
تاریخ انتشار: ۲۴ آذر ۱۴۰۲ - ۲۰:۳۰
علوم انسانی اسلامی به افق جامعه نیاز دارد

سیدمیثم بهشتی‌نژاد نماینده شورای تخصصی حوزوی دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی، در نشست هم اندیشی علوم انسانی درباره درآمدی بر چگونگی تحول علوم انسانی به سخن پرداخت.

به گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بین‌الملل کانون، نماینده شورای تخصصی حوزوی دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی و عضو هیئت علمی دانشگاه بیان کرد: به نظر می‌رسد می‌شود هم سهل و هم دقیق به تحول علوم انسانی نگاه کرد. ما اندیشمندانی داریم که معتقدند نمی‌شود به علوم انسانی تحول یافته دست پیدا کرد. این در حالیست که شورای تحول علوم انسانی چهار مولفه اسلامی‌سازی، بومی‌سازی، کارآمدی و روزآمدی را مطرح کرده‌اند و علیرغم دقت زیاد برخی از استادان، وقتی وارد رشته‌ها می‌شویم نمی‌توانیم این چهار رکن را در نظر ‌بگیریم. اما سوال اینجاست که آیا تحول همین است و با این ارکان به تحول می‌رسیم یا نه.

بهشتی‌نژاد در ادامه اظهار کرد: فارابی تعریفی که از علوم انسانی دارد بررسی و مطالعه کنش‌های ارادی انسان است. یعنی علوم‌انسانی کنش‌های ارادی دارد از جمله این‌که فعل انسان است، هدف‌ها و ارزش‌هایی بر آن مستولی است و این اختیاری بودن مطرح است. یعنی در قبال هر کنش به شکل اختیاری واکنش در پی دارد و همین عوامل علوم انسانی را از سایر علوم متمایز می‌کند. هدف نهایی از دید فارابی رسیدن انسان به سعادت است. بنابراین نرم‌افزار اداره امور فردی و اجتماعی را می‌توان علوم انسانی نامید. ضمن این‌که از دوران رنسانس رفاه حداکثری در زندگی انسان اصل می‌شود. در حالی که بسیاری معتقدند علوم انسانی و اسلامی در کنار هم قرار نمی‌گیرند و با هم جمع نمی‌شوند. براساس نگرش‌های اسلامی متوجه می‌شویم که غایت فلسفه در اسلام و هدف نهایی ما صرفا رسیدن به غایت قرب الهی بوده است. اما باید دید به رسمیت شناخته شدن لذت‌ها و رفاه در دین انجام شده است یا نه. دین یک رهبانیتی دارد که قرار نیست به جامعه بپردازد، اما اگر این پیش فرض الهی را وسط بیاوریم در علوم انسانی نقش مهمی دارد و می‌توان گفت این دو در کنار هم قرار می‌گیرند. یعنی مادامی که دنیا و آخرت در کنار هم جمع شوند این رفاه حداکثری معنا می‌یابد و علوم انسانی و اسلامی از این حیث در کنار هم قرار می‌گیرند.

علوم انسانی اسلامی به افق جامعه نیاز دارد

این عضو هیئت علمی دانشگاه گفت: دین و علوم انسانی کل فطرت را پوشش می‌دهند که فطرت هم کمال‌گراست و هم معناگراست و پایداری ندارد. با این مبنا می‌توان علوم انسانی تحول یافته و اسلامی داشت.

بهشتی‌نژاد همچنین بیان کرد: در انقلاب اسلامی افق معنایی جدیدی شکل گرفت و نهادسازی‌ها امتداد پیدا نکردند، چرا که علم همپای آن پیش نرفت و تحول‌ها را تئوریزه نکرد. علوم انسانی اسلامی به افق جامعه نیاز دارد که آن هم افق توحیدی است. اگر حرف از علوم انسانی اسلامی بزنیم و توجه به آن افق معنایی داشته باشیم، اما حاکم نشود تبدیل به شعار می‌شود. بنابراین به نظر می‌رسد براساس مبانی اعتقادی در اسلام ما محصور در این غل و زنجیرها نیستیم و می‌شود با تذهیب نفس این درها را بگشاییم. این‌ها علامتی است که بارقه‌های تحول را به ما نشان می‌دهد. تحول علوم انسانی یکسری عوامل محتوایی، انسانی و ساختارهای اجتماعی و جامعه شناختی را در پی دارد. حال باید دید کدام یک از اینها را باید تحریک کرد تا این تحول رخ دهد.

نشست هم‌اندیشی علوم انسانی؛ از چیستی تا کارکردها روز پنج‌شنبه ۲۳ آذر ۱۴۰۲ با حضور جمعی از مدیران و پژوهش‌گران حوزه علوم انسانی در مرکز آفرینش‌های فرهنگی هنری کانون برگزار شد.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 2 =