به گزارش روابط عمومی اداره کل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خراسان رضوی، در این جلسه زینب بیات، سید احمد میرزاده و عباس ساعی به بیان نقدها و نظرهایشان پیرامون شعرهای این مجموعه پرداختند.
شروع برنامه با شعرخوانی محبوبه بزمآرا بود و در ادامه زینب بیات از شاعران و چهره فرهنگی استان به عنوان منتقد اول، در رابطه با این کتاب گفت: شعرهای این مجموعه کوتاه هستند و تخیّل و عاطفه در آن به چشم میخورد و از سوی دیگر تکاندهندگی که در پایان شعر با آن مواجه هستیم و به نوعی یادآور قالب رباعیست و من این کوتاهی و تکاندهندگی را دوست داشتم.
وی ادامه داد: تصاویر اشعار این مجموعه عینی و ملموس هستند و در ضمن مضمونآفرینی، شاعر کلمات درشت و سنگین استفاده نمیکند و کلی و نمادگرایانه حرف نمیزند؛ بلکه شاهد تجارب خاص از زندگی روزمره شاعر هستیم و حضور عناصر زندگی و عینی و انسانی در این مجموعه پررنگ است.
دکتر سیداحمد میرزاده از شاعران و نویسندگان برجسته، منتقد بعدی این مجموعه بود. وی ضمن سپاس از تلاشهای محبوبه بزمآرا که در کنار سرایش شعر، نقش تاثیرگذاری در پرورش نسل نوجوان و جوان شاعر در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان داشتهاست گفت: خصوصیت مهم خانم بزمآرا این است که ایشان شاعری است کمگوی و گزیدهگوی. در شعرهای این مجموعه احساس کردم که شاعر تخیل روشنی دارد و خیلی درگیر تصویرسازی انتزاعی نشده و گاهی به یک توصیف ساده از طبیعت، یک عمق انسانی داده است. این شعرها را باید بارها و بارها خواند. رمز مانایی شعر همین است که انسان با افقهای عاطفی مختلف خود، ارتباطهای مختلفی با شعرها برقرار میکند.
در ادامه جلسه عباس ساعی از منتقدین برجسته استان در ارتباط با این کتاب گفت: انتشار این کتاب را به خانم بزمآرا تبریک میگویم و جای افسوس دارد که شمارگان کتابهای شعر در روزگار ما کم است.
وی نقد و نظرات خود را با خوانش شعر اول مجموعه آغاز کرد و گفت: ما نوعی شعر داریم که به آن شعر کانکریت میگوییم و در آن شاعر با شکل واژهها، مفهوم را به مخاطب القا میکند. در شعرهای این مجموعه گاهی این اتفاق میافتد. مثل وجود چند حرف کشیده در عبارت «این گونه که ایستادهای مقابلم» که به نوعی ترسیم کننده دیوار است.
در ادامه این شعر میخوانیم: «کاش جریان داشتی/ مثل رودخانهای که سنگی در مسیرش نیست»
اینجا برای مخاطب این سوال پیش میآید که اگر سنگ در مسیر رودخانه باشد آن رودخانه جریان پیدا نمیکند؟
در اشعار این مجموعه در بسیاری از موارد شاعر مفهومی را میسازد و بعد آن را مشبهبه قرار میدهد. مثلاً آنجا که خود را به «گنجشکی گیج بر تیر چراغ برق» تشبیه میکند؛ او در واقع این گنجشک را برای ما آفریده است.
وی با اشاره به اوجهای کتاب گفت یکی از بهتری این اوجها جمله «میروی بی آن که آمده باشی» است. این فراز بسیار فاخر است و ادامه آن که میگوید: میروی و سایه به سایهات میآید ابری که از آه من بلند شده است.
جلسه با امضاء کتاب و گرفتن عکس یادگاری پایان یافت.
انعکاس خبری این جلسه را در روزنامه خراسان و خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در لینکهای زیر ببینید:
https://sarasari.khorasanonlin.ir/Newspaper/item/120362