پدرم عضو پژوهشگر کانون بود، با راهنمایی او به کانون آمدم

زهرا مهدوی یکی از اعضای فعال کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مرکز شماره ۵ اردبیل است، او امسال با رتبه خوبی از دانشگاه قبول شده و سالهای پر شور و نشاط عضویت اش در کانون با توجه به قانون پایان یافته است، اما او خود نیز می داند نخواهد توانست با کانون ارتباطش را قطع کند، همچنان که پدرش نتوانسته کانون را فراموش کند.
زهرا عضو فعال نمایش عروسکی و نمایشنامه خوانی است اما دستی از دور بر تمام فعالیت های کانون دارد، از وبلاگ نویسی گرفته تا کاردستی و نشریه نگاری و کلاس های ادبی. او دوست دارد مربی کانون شود، برایش آرزوی موفقیت داریم. حرف های صمیمی اش را در قالب مصاحبه زیر می خوانید
مصاحبه از: حسین قربانزاده
کانون پرورش فکری را چگونه شناختید؟
پدرم در مورد نوجوانی اش و در مورد کانون و فعالیت های آن برایم صحبت کرده و گفته بود که در نوجوانی در کانون کار پژوهش و مقاله نویسی انجام می داده. من هم هر روز هنگام رفتن به مدرسه کانون پرورش فکری را می دیدم بخصوص تابلویی که رویش نوشته شده بود «مرکز تئاتر و تئاتر عروسکی» مرا به کانون جذب کرد. یک روز وقتی از مدرسه برمی گشتم رفتم داخل کانون و در مورد آنجا و فعالیت هایش سوال کردم و عضو کانون شدم.
چه فعالیت هایی را در کانون انجام می دهید؟
در کانون فعالیت های مختلف فرهنگی و هنری وجود دارد. من همیشه سعی کرده ام در تمامی فعالیت های کانون شرکت داشته باشم و در مورد همه آنها اطلاع کافی به دست آورم. اما بیشتر در فعالیت هایی نمایش، نمایشنامه خوانی، داستان نویسی و وبلاگ نویسی حضور دارم، کار تحقیق و پژوهش را هم البته کمتر از تئاتر دوست دارم و انجام می دهم.
کانون به نیاز های شما پاسخ می دهد؟
کانون و مربی های کانون همیشه دوستانه به من کمک کرده اند و نسبت به همه نیاز های من واکنش نشان داده اند، تا جایی که امکان داشته کمک حال من بوده اند.
چه برنامه هایی در کانون مورد نیاز شماست ولی در کانون وجود ندارد؟
کار تئاتر و انیمیشن در کانون کم است، شاید بخاطر کمبود ابزار و وسایل باشد. می توان گفت اگر در کانون فراخوان و مسابقه ای برای اینها نباشد، اصلا کار انیمیشن و تئاتر انجام نمی پذیرد.
تا کنون چه موفقیت هایی در کانون به دست آورده اید؟
بیشتر موفقیت هایی که در زندگی ام کسب کرده ام، مربوط به کانون بوده است، مواقعی که برای مسابقات مختلف کار کرده و مقامی به دست نیاورده ام، احساس موفقیت و لذت داشته، سعی کرده ام برای دوره های بعد از تجربیاتم بهتر استفاده کنم.
از چه برنامه هایی رضایت دارید و دوست دارید همواره به آن بپردازید؟
دوست دارم برای بچه ها کتاب بخوانم، با آنها بازی کنم و چیزهایی را که آموخته ام به آنها یاد بدهم.
کانون چگونه می تواند به نیاز های نوجوانان پاسخگو باشد؟
زمانی که نیازهای هر نوجوان را متناسب با سن، شرایط، علایق و شخصیت آنها در زمینه های مختلف، فرهنگی، هنری و علمی، بسنجند و پاسخگوی آنها باشد.  
نظرت در مورد کتاب چیست؟ خود را کتابخوان می دانید؟
من هم مثل تمام اعضای کانون با کتاب و کتابخوانی موافقم. اما هیچ وقت نتوانسته ام خود را به عنوان یک شخص کتابخوان معرفی کنم، چون یک کتاب را خیلی دیر تمام می کنم و شاید دلیلش هم این باشد که خیلی روی نوشته ها تمرکز و فکر می کنم، به همین دلیل خواندن یک کتاب برایم سخت است. به نظر من به شخصی می توان کتابخوان گفت که تشنه ی کتاب باشد و نوع و اسم و طرح کتاب برایشان مهم باشد.
با این حال کتاب هایی که می خرم یا از کانون به امانت می گیرم را حتی اگر چند روز طول بکشد، می خوانم و بعد از من پدرم نیز از کتاب های من استفاده می کند، و می توانم بگویم پدرم یک کتابخوان واقعی است.
چقدر در روز به مطالعه کتاب های غیر درسی اختصاص می دهید؟
نمی توانم ساعت مطالعه مشخصی را اعلام کنم، اما می توانم بگویم زمانی که احساس نیاز به خواندن کتاب می کنم، حتی شب را هم بیدار می مانم تا کتاب را تمام کنم، سعی می کنم هر شب کتابخوانی را به مدت نیم ساعت تا ۴۵ دقیقه انجام دهم.
مطالعه چه نقشی در زندگی شما داشته؟
وقتی مطالعه می کنم یک حس جالب و خنده دار به من دست می دهد.
اول اینکه وقتی یک مطلب را می خوانم و متوجه مطلب جدید می شوم حتما باید آن را به افرادی که کنارم هستند، توضیح بدهم تا آنها نیز همانند من باشند که کتاب را می خوانم، نکته جالب دیگر این که وقتی کتاب را تمام کردم، احساس می کنم قدم بلندتر شده. شاید بخاطر این است که دامنه دانسته های من زیاد می شود.
تا کنون در کانون چه مقام هایی به دست آورده اید؟
در سال ۸۹ در مسابقه قرانی مهر مبین در وبلاگ نویسی مقام اول را کسب کردیم. در همان سال در بخش انیمیشن برگزیده بودیم و یکی از داستان هایم تبدیل به نمایشنامه شد. در جشنواره پژوهش کشوری در هفته پژوهش برگزیده کشور شدم. در کارگاه نمایشنامه نویسی به صورت فعال دو سال پیاپی حضور داشتم و نمایشنامه ام تبدیل به نمایش عروسکی شده و به جشنواره عروسکی راه پیدا کرد.
فرق بین عضو فعال کانون با عضو معمولی در چیست؟
عضو فعال عضوی است که در مورد کانون همه اطلاعات لازم را داراست و حضور مستمر در فعالیت های کانون دارد. می توان گفت مربی کوچک کانون است. عضو عادی نیز فقط به کلاس هایی که ثبت نام کرده می آید و حضورش محدود است.
دوست دارید مربی شوید؟
واقعا دوست دارم روزی مربی کانون شوم و با بچه ها باشم.
برای دوستان خود چه پیغامی دارید؟
به همه دوستان خودم می گویم که تا می توانند یاد بگیرند، به دنبال علایق خود بروند و از آنها دست نکشند،  هیچ وقت خسته نشوند. آرزو های خوب و بزرگ داشته باشند و اگر به آنها رسیدند، خیلی خوب از آن استفاده کنند.