به گزارش روابط عمومی اداره کل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان تهران، مدیرکل کانون استان در این نشست با اشاره به رویکردهای قیام عاشورا و نهضت حسینی بیان داشت؛ آنچه امروزه عموماً در مورد این واقعه عظیم مطرح میشود، چهار رویکرد است.
وی اولین رویکرد واقعه کربلا را رویکرد عزا و مصیبت دانست و افزود؛ غم و اندوه این واقعه برجهان اسلام سخت و سنگین است و میتوان به درازای عمر بشریت بر مصائب واردشده بر امام حسین (ع) ویاران باوفایش اشک ماتم ریخت. اما نباید ماتم و گریه را هدف نهایی این واقعه دانست و از معرفت آموزی در این واقعه غافل ماند.
سلیمانی، رویکرد حماسی را دومین رویکرد معرفی و بعد حماسی این واقعه سترگ را از مهمترین و اساسیترین ابعاد واقعه عاشورا به شمار آورد و یادآور شد؛ در واقعه عاشورا یکطرف امام حسین)ع ( ویاران عاشق و بلاجو با لشکری اندک و در طرف دیگر هزاران نفر از لشکریان کفر صف بسته بودند. مقاومت یاران اندک امام در مقابل سپاه عظیم دشمن، شجاعت و پاکبازی، از خود گذشتن و تاآخریننفس جنگیدن ابعاد حماسی کربلا است که شاید زبان و قلم سخت بتواند این حماسه را آنچنانکه باید توصیف کند. اما وظیفه ما است که بخش حماسی واقعه عاشورا را پررنگتر از سایر رویکردها به بچهها منتقل کنیم.
وی به "عبرتآموزی" بهعنوان رویکرد سوم اشاره کرد و تصریح کرد؛ در حماسه عاشورا کسانی بودند که نماد عبرتآموزی هستند . همچون حر که در سپاه یزید دارای منصب و قدرت بود و در آخرین لحظات بهسوی امام آمد. همچنین زهیر بن قین که بهواسطه همسر دانا و روشن بینش، به دنیا پشت کرد و با سپاه ایمان همراه شد و حماسهای آفرید که برای همیشه نام او را جاودان کرد.
وجه عرفانی این نهضت ماندگار آخرین رویکردی بود که سلیمانی با اشاره به کلام ماندگار« ما رایت الا جمیلا » حضرت زینب (س) گفت؛ آنچه زینب (س) در آن دشت بلا و مصیبت دید، جز زیبایی نبود. زیبا بینی زینب (س) صلابت و پایمردی آفرید و قدرت تحمل ناگواریها را بر او افزود .چنین جلوههای زیبایی در آینه کربلا بسیار است. حال ما میخواهیم در مراکز کانون، کودکان و نوجوانان را با مراسم و مناسک ماه محرم آشنا کنیم. باید تلاش کنیم روح حماسی قیام حسین (ع) را که تربیتکننده نسل آینده ایران اسلامی است با فعالیتهایی هم سو باقدرت ذهنی بچهها به آنان بیاموزیم.
وی ادامه داد؛ در ایام محرم و اجرای برنامههایی متناسب با این ایام، نباید تصویری از امام در ذهن بچهها حک شود که دستنیافتنی و فرازمینی باشد. آنها نیاز به الگوهای زمینی دارند و یکی از آسیبهای جدی، افراط در معرفی بزرگان دین بهعنوان اسطورههایی فرازمینی است.
این مقام مسئول خاطرنشان کرد؛ رعایت کردن حد اعتدال به معنی این نیست که معصوم بودن امام را فراموش کنیم. اما بچهها باید با ذهن خود این افراد را باور کنند و سپس تأثیرپذیری و الگوبرداری صورت پذیرد.
سلیمانی با تأکید بر تحول اندیشه و ادراک کودکان و نوجوانان در مراحل رشد یادآور شد؛ اگر به تقسیمبندیهای علمی در رابطه با رشد ذهنی بچهها توجه کنید ، میبینید که خردسالان قادر به تفکر انتزاعی و منطقی نیستند. حتی اگر موضوع مهم و ارزشمندی را به او عرضه کنید، مشاهده خواهید کرد که درکی ازآنچه منظور و هدف ماست نخواهند داشت. بچهها تا قبل از هفتسالگی خودمدارند و خود را مرکز عالم تصور میکنند. اما پس از گذر از 7 سالگی به تفکر عینی میرسند. یعنی رویدادها را بهتر میتوانند مجسم کنند. آنها در این مرحله به تدریج وارد تفکر منطقی شده و قادر به استدلال و پیروی از اصول می گردند وتوانایی این را پیدا کرده که دنیا را از دیدگاه شخص دیگر هم ببینند.
وی یادآور شد؛ عموم بچهها تا قبل از 12 سالگی توانایی تفکر انتزاعی را ندارند، بنا براین نباید از آنها انتظار داشته باشیم که مفاهیم انتزاعی را درک، و نسبت به آن واکنش نشان دهند.
سلیمانی همچنین تأکید کرد؛ توجه به این مراحل رشدی کمک میکند تا برای برنامهریزی و آموزش گروههای سنی مختلف درست عمل کنیم و در حد درک و فهم کودک ارزشهای اخلاقی، اجتماعی ، دینی و .. را به آنها منتقل کنیم. همان کاری که مربیان ما در کتابخانههای کانون با اجرای فعالیتهای مختلف فرهنگی هنری برای گروههای سنی مختلف تدارک دیده و به اجرا میرسانند.
سلیمانی با ذکر مثالی انتقال مفاهیم پیچیده همچون مفهوم شهادت را برای کودکان از طریق مسیرهای متصل به آنکه برای کودکان قابلدرک باشد میسر دانست و گفت؛ هر مفهوم با مفاهیم دیگری در ارتباط است و میتوان از آن مفاهیم سادهتر به مفهوم اصلی رسید .
توجه به سطوح یادگیری در حیطهٔ عاطفی نیز مبحث دیگری بود که مدیرکل استان بر آن تأکید داشت و یادآور شد؛ نگرشها، عواطف، علایق و ارزشها در حیطهٔ عاطفی مورد هدف است و در فرایند آموزش از اهمیت خاصی برخوردار است. و برای آنکه این ارزشها و علایق را به بچهها معرفی کنیم سطوحی وجود دارد که از طریق آنها میتوانیم مفاهیم را به بچهها بیاموزم.
اولین سطح، دریافت است. رفتارها و نشانههایی که از وجود توجه کردن و ابراز علاقه کردن بچهها در یک فرایند آموزشی بروز و ظهور میکند و او را به یک شرکتکنندهٔ فعال تبدیل میکند، نشاندهنده این است که دریافت صورت گرفته است.
پاسخ دادن سطح بعدی در این حیطه است که با واکنش کودک در مورد مسئلهٔ موردنظر آغاز میشود. کودک در این مرحله نظراتش را بیان میکند و تکالیفی که بر عهدهاش گذاشته میشود، با رضایت و خوشنودی انجام میدهد.
سطح سومی که ایشان آن را مطرح کرد، ارزشگذاری بود. باید تلاش کنیم بچهها در این سطح، مفاهیم مختلف را ارزشگذاری کنند. آن ارزش را توصیف ، تصدیق یا تکذیب کنند. باید واقعه، پدیده یا رفتار، در نگاه بچهها باارزش جلوه کند. آنوقت نسبت به آن متعهد میشوند و این تعهد کمکم درونی شده و رفتار او را هدایت میکند.
سازماندهی ارزشها، سطح دیگری در حیطه عاطفی بود که مطرح شد. بچهها در این مرحله اقدام به تلفیق و ادغام ارزشها و برطرف کردن تعارضهای بین ارزشهای مختلف کرده و آنها را باهم مقایسه میکنند. در این سطح آنها موازین اخلاقی و اجتماعی را رعایت میکنند و برای دیگران احترام قائلاند و تلاش میکنند همانطور که خود مسئلهای را میآموزند، به دیگران نیز بیاموزند و یادگیری را منحصر به خود نمیدانند و برای موفقیت دیگران نیز تلاش میکنند.
سلیمانی در پایان، به آخرین سطح اشاره کرد و افزود؛ در این مسیر، آخرین گام بحث تبلور ارزشها در شخصیت فرد است، یعنی درونی شدن ارزشها. زمانی که کودک بدون اصرار و فشار نیروهای بیرونی همچون والدین و جامعه، نماز میخواند، به اصول اخلاقی و انسانی توجه میکند و به رعایت این اصول پایبند است ، درونی شدن ارزشها بهدرستی صورت پذیرفته است و فرد دارای نظام ارزشی میشود.
وی در پایان از مربیان مسئول خواست که در انجام فعالیتها و آموزشهایی که برای کودکان و نوجوانان در کتابخانههای کانون در نظر میگیرند به مسیر پلکانی مراحل توجه کنند تا متناسب با نیاز سنی مخاطبان برنامهریزی و اقدام کنند .