کانون ایلام را مانند خانواده ای مهربان دیدم

مهناز فتاحی را به عنوان بانویی از اهل قلم ونویسنده ای توانا می شناسیم که آثار قابل توجهی را از ایشان در حوزه داستان خوانده ایم اما تمام توان او در قصه نویسی محدود نمی شود

اشاره:

مهناز فتاحی را به عنوان بانویی  از اهل قلم ونویسنده ای توانا می شناسیم که آثار قابل توجهی را از ایشان در حوزه داستان خوانده ایم  اما تمام توان او در قصه نویسی محدود نمی شود ،او را به عنوان کارشناس مسئول فرهنگی ادبی هنری  و سرپرست کانون استان کرمانشاه نیز می شناسیم . تجربه در قصه گویی و فعالیت های فرهنگی ، ادبی و هنری مختلف در عرصه کودک ونوجوان از او شخصیتی  ساخته است که در برنامه های مختلف فرهنگی نیز از توانایی اش  استفاده می شود .چندی پیش در جشنواره قصه گویی استان ایلام از ایشان به عنوان یکی از داوران فرااستانی دعوت شد تا قصه گویی مربیان ایلامی را به قضاوت بنشیند و در این بین فرصت کوتاهی نیز برای گفتگو یی خبری پیش آمد که حاصل آن از نگاه گرامیتان می گذرد

محمد رضا رستم پور

قصه گویی ایلامی ها را چگونه دیدید؟

  • بسیار خوب ،اجراهایی به یاد ماندنی با قصه هایی زیبا داشتند و البته نکاتی نیز در اجرا قابل یادآوری بود که در بیانیه به ان اشاره داشتیم
  • برگزار ی برنامه هم عالی بود برنامه ریزی و اجرای درست و حضور مربیان  و بچه ها ،تنظیم برنامه ها ،رفتار مناسب عوامل جشنواره ،و خلاصه این که با خاطره ای خوش از استان ایلام برمی گردم

از نگاه شما به عنوان یک داور چه نقاطی به عنوان قوت این دوره از قصه گویی دیده شد؟

توجه به ادبیات بومی و بیان قصه هایی به ز بان کردی که نوعی صمییت در آن دیده می شد ، و همچنین تنوع قصه ها ،برنامه ریزی و اجرای خوب را می توانم  به عنوان  نقاط قوت این قصه ها یاد کنم

خسته هم نشدید این همه قصه شنیدید حدود  قصه از چهل مربی و بخش آزاد و فراگیر شنیدید!

نه اصلا هیچ وقت از شنیدن قصه خسته نمی شوم با وجود حجم کاری بسیاری که در استان خودم هم دارم ترجیح دادم با تمرکز کامل دو روز در خدمت قصه گویان ایلامی باشم و لذت بردم از شنیدن قصه هایشان.

اگر بازهم به ایلام دعوت شوید قبول می کنید ؟

حتما و خوشحال هم می شوم .در این دوروز کانون ایلام را مانند خانواده ای مهربان دیدم که با هم دلی و مهربانی برای بچه ها و مخاطبین دیگر لحظه هایی شیرین ساختند

قصه های کردی ایلامی هم در این جشنواره زیاد شنیدید از نظر شیوه ی اجرا و استفاده از ظرفیت های بومی چگونه ارزیابی می کنید ؟

از آنجا که من خودم کاملا به ز بان کردی آشنا هستم  از شنیدن این قصه ها لذت بردم و در واقع استفاده زا ظرفیت های فرهنگ بومی به خوبی در آنها دیده می شد

دوست داریم تعریف خودتان را از قصه بدانیم

قصه بیان شیرین  ماجرایی است که شما را مهمان دنیایی پر از رمز و راز می کند و بیان کننده شادی ها و غم های مردم است  قصه حکایت زندگی است با بیانی شیوا و دل نشین

و همچنان فکر می کنید در دنیای امروز کاربرد خودش را دارد؟

به نظر من همچنان کاربرد دارد و می تواند مخاطب را مجذوب هنرش کند . در نهان هر قصه ای حتما حرفی برای گفتن هست اما معتقدم بیان قصه در دنیای امروز باید ظریف تر انجام شود و در قصه گویی توجه به پیشرفت تکنولوژی نیز مد نظر قرار بگیرد

چه پیشنهادی برای جشنواره های آینده دارید ؟

پیشنهاد می کنم حتما به عنصر طنز در قصه ها بیشتر توجه شود و همچنین چند جلسه کارگاه قصه گویی نیز برای مربیان داشته باشیم  که در آن قصه گویان بتوانند با نقاط قوت و ضعف قصه هایشان اشنا شوند و این موارد آموزشی را کاربردی کنند و در جشنواره های بعدی به کار بگیرند

از وقتتان بسیار سپاس

من هم سپاس گزارم از توجه شما 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 4 =