16 سال است که قصه میگوید. به قصههای فانتزی با شخصیتهایی شبیه «غول و دیو و پری» علاقهمند است. معتقد است دنیای قصه، دنیای تجربههاست. در این سالها هم با ابزار و هم بدون ابزار قصه گفته اما تجربه متفاوتش در قصهگویی سال گذشته بوده که بدون ابزار توانسته با فضاسازی و بیان هنرمندانه، بارها و بارها، قصه را برای تعداد زیادی از کودکان شیرازی روایت کند.
از او پرسیدم آیا به نیاز بچهها در شیوههای متفاوت قصهگویی فکر میکند و او گفت:
بله حتما. بچهها را باید با روشهای مختلف جذب قصهگویی کرد. نمیشود یک کتاب برداشت و دقیقا عین آن را روایت کرد و انتظار داشت مخاطبان جذب شوند. من معمولا در انتخاب قصهها، خط سیر اصلی را نگهمیدارم و با جزئیات تازه، آن را برای قصهگویی آماده میکنم.
خواستم از نقش فناوریهای نوین در گسترش قصهگویی بگوید:
خوب؛ کودک امروز دائم در معرض رسانههای مختلف است. خواه ناخواه این که یک نفر بخواهد فقط برای او حرف بزند را نمی پسندد، پس فناوری میتواند به قصهگویی و گسترش آن کمک کند.
او قصههایش را در رسانهها منتشر نمیکند و فقط اخبار مربوط به موفقیتهای قصهگوییاش را در صفحهی اینستاگرام منتشر میکند.
از قصهگویی خلاق گفت: قصهگویی در لحظه و براساس واکنشهای مخاطب، با تعامل با مخاطب و بر اساس اتفاقهای ناب در لحظه، قصهگویی خلاق است. قصهای که لباس امروزی بپوشد، قصهای که مضمون کهن را با روایتی تازه بیان کند.
پرسیدم شما به شیوههای سنتی قصهگویی اعتقاد دارید یا استفاده از فناوریهای نوین را میپسندید؟
گفت: به نظرم چون سایر رسانهها مثل فیلم و موسیقی و... خیلی قویتر از ما عمل میکنند، اگر بشود قصه را با همان روشهای سنتی تعریف کرد برای نسل امروز جذابتر است.
از ضرورت ارتباط قصهگو با مخاطب هم گفت: تعامل با مخاطب در قصهگویی بسیار مهم است. قصهگو باید بداند در کجا لازم است مخاطب را درگیر کند، در کجا لازم است حواس او را به خود بکشد و با تمرین بر روی قصه و شناخت واکنشهای مخاطب میشود این ارتباط را بهتر کرد.
این قصهگوی شیرازی درباره قصهای که در جشنواره روایت میکند هم توضیح داد:
محیط زیست یکی از دغدغههای من است. وقتی قصه را از خانم ایبد گرفتم بسیار به دلم نشست. ارتباط صمیمانه با نویسنده و موضوعی که تازه بود، من را برای بیان این قصه تشویق کرد.
او معتقد از با ظهور و بروز تکنولوژیهای ارتباطی هنوز هم میشود بچهها را پای قصه نشاند اما دشوارتر است. با جادوی کلام، انتخاب قصه تازه و مناسب، شناخت مخاطب و نیازها میشود هنوز هم به قصهگویی امیدوار بود.
در کودکی از زبان مادرش قصه خاله سوسکه را به عنوان اولین قصهای که به خاطر دارد شنیده است.
او نظرش دربارهی جشنوارهی قصهگویی را اینطور بیان کرد: اگر قصهگویی درگیر حاشیه نشود و در مرحله کشوری رقابتی نباشد و قصهگویان برتر مناطق، همه در هم نشینی با هم قصه بگویند و بشنوند قشنگتر خواهد بود.
برای سمیه یزدانبخش موفقیت آرزو میکنم.
مصاحبه: اعظم موسوی