کد خبر: 311465
تاریخ انتشار: ۸ دی ۱۴۰۰ - ۱۳:۱۷
بیست و هشتمین انجمن ادبی رازاوه برگزارشد

چمدانش را بر می دارد بیش از ده روزی است بار سفر بسته است آماده ی آماده ،اما گویی پشیمان شده است زمین و زمان را به هم ریخته است به ابرهای آسمان هم فرمان داده تا می توانند بغرند و نعره بکشند این آذرین روزهای پاییزی با قلبی آذرین و پر از شعله های آتش نمی خواهد برود زمین را خیس می کنند خودی نشان می دهد

چمدانش را بر می دارد بیش از ده روزی است بار سفر بسته است آماده ی آماده ،اما گویی پشیمان شده است زمین و زمان را به هم ریخته است به ابرهای آسمان هم فرمان داده تا می توانند بغرند و نعره بکشند این آذرین روزهای پاییزی با قلبی آذرین و پر از شعله های آتش نمی خواهد برود زمین را خیس می کنند خودی نشان می دهد طوفان به پا می کند و دل هر رهگذری را به درد می آورد .ها می کند و هو می کند ، آواز می خواند  نفس می کشد و بر گها را به هوا بلند می کند و جارو می کند تمام زمین را پاک می کند رنگها انگار دلش خوش است به اینکه حالا که زمین از برگ پاک می شود وجهان رنگ سفیدی به خود می گیرد دیگر چه فرق دارد من بارانی باشم بر تن سرد درختان یا ‌دانه ی برفی  ایستاده بر نوک شاخه ی درختی با خودش درد دل می کند و وسواس رفتن دارد اما غافل از اینکه رفتنی باید برود اگر خودش نرود به جبر زمان باید برود آذر پا فشاری می کند تا دقیقه ی آخر اما پشت پنجره ایی که ابر های آذری می غرند ننه سرما با بغچه ایی پر از شب چره ی شب زمستان آمده است  او با یک دنیا  شعر و غزل و قصه و مهربانی آمده است و بر مسند صدرات نشسته است و با صدای بلند اعلام می دارد که  زمان جولان شعله های آذزین وزرین آذر هر چه زودتر تمام می شود و به پاس خلاص شدن از برگ ریزان  یک دقیقه بیشتر زمان داریم و اما ننه سرما برای محفل یلدایی ما مهمانی را معرفی می کند از خطه فرهنگ و هنر و اصالت ،از شهر کاشی و قلم زنی  و میناکاری هر آنچه هنردست به بهترین شیوه است .او مریم عرب دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان ومربی فرهنگی مرکز شماره یک کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان اردستان را که مدرس حوزه و دانشگاه نیز هست و دستی هم در تدریس شعرو داستان دارد و کتابهایی نیز به چاپ رسانده است را به عنوان کارشناس بیست وهشتمین نشست انجمن ادبی رازاوه ی استان کردستان برصدر می نشاند. مریم عرب که بسیار با حوصله و نکته سنج و بانشاط است و انرژی بسیاری خوبی را به این محفل یلدایی داده است آثار اعضارا با همان ویژگیهای خوبی که در هر مربی کانون ومدرس شعروداستان یافت می شود مطالعه کرده بود و اشاره های بسیار خوبی به شیوه ی روایت گری در آثار اعضا و ترفند انتخاب زاویه دید و انتخاب موضوع داشت وی همچنین اعضا را تشویق به مطالعه کرد و از آنها خواست تا با دقت بیشتری  به دنیای پیرامون  خود بنگرند و همچنانکه توصیف و احساس در نوشته هایشان می درخشد  داستانهایشان را با تکیه بر این سه مورد بنویسند و ویرایش ودوباره نویسی داستانهایشان را فراموش نکند که این از مهمترین  کارهایی است که یک  نویسنده چه تازه کار و چه قدر باید انجام دهند .در این محفل بسیار شاد و پر انرژی که با حضور خوب اعضای وفادار انجمن ادبی رازاوه برگزارشد آثار  شیلان بالکانه با نام آفتاب بعد از طوفان و مهیلا اسماعیلی با نام صدای خاموش و اوین ملایی   بانام نزدیک  غروب بود توسط اعضای وفادار انجمن و سرکار خانم مریم عرب بسیار و خوب ومهربانانه  نقدشد وخدارا شاکریم که همچون یلدا با هم بودن را در دلهایمان  جشن گرفتیم و چه خوب که این مهر باهم بودن را همیشه جشن بگیریم.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 16 =