با صعود به قله‌ی ادبیات«قاف»، منظره‌ای زیبا در انتظار ماست

عضو نوجوان باشگاه رویش استعدادهای برتر ادبی، نظر خود را در خصوص باشگاه ادبی قاف، اینچنین بیان کرد: با صعود به قله‌ی ادبیات«قاف»، منظره‌ای زیبا در انتظار ماست

به گزارش روابط عمومی اداره‌کل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان گلستان، در آستانه برگزاری دومین اردوی باشگاه رویش استعدادهای برتر ادبی نوجوان (قاف) با عضو ادبی کانون پرورش فکری استان زنجان گفت‎وگویی ترتیب دادیم.

ابتدا خودتان را معرفی بفرمایید:

به نام خدایی که وجودم از او سرچشمه می گیرد و جوانه می زند. من فاطمه تاران هستم هجده ساله، عضو کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان استان زنجان. بیشتر از یک دهه است که در این خانه سبز حضور دارم. در طی این سال ها موفق شدم داستان هایی رو خلق کنم که هرکدام برایم تجربه جدید و منحصر به فردی بود. از جمله:( چاپ اثر در مجله رویش، چاپ داستان در روزنامه مردم نو، چاپ اثر در سیپدار یک و دو که هر دو کتاب انتشار کانون می باشد. در جشنواره های مختلفی از جمله مهرواره داستان آفرینش( کشوری در بخش طنز)، جشنواره قلم جوان(استانی)، مسابقات فرهنگی هنری( در حوزه داستان) در چند سال تونستم جزو برگزیده ها باشم.

اولین دیدار من با کانون به سال ۹۲ بر می گردد. در پاییز سرد نماد کانون توجه ام رو جلب کرد. یک مرغک روی تیربرق با رنگ سبز بود برایم سوال بود که چرا باید یک اردک باشد؟ نمی شد پرنده دیگری جایگزین آن می شد یا نه. برای من کانون مثل یک همراه و همیاری بود که باعث رشد و پرورشم شد. و توانست به وجودم پر و بال بدهد تا بتوانم در این آسمان پر از دانش و حکمت پرواز کنم.

اولین اثری که نوشتید چیست؟ آیا از آن راضی بودید؟

اولین اثری که نوشتم با عنوان دامن سبز بود در کلاس اول ابتدایی که به لطف دبیر سرزنده و مهربانم خانم میهن پرست ممکن شد و در استان برگزیده شدم. خب هر چقدر که انسان این مسیر زندگی رو طی می کند بیشتر به ظرف دانش‌اش افزوده می شود به همین دلیل اگر بخوام داستان اولم رو با الان مقایسه کنم خیلی کودکانه و ابتدایی است ولی خاطره نوشتن اولین کلمات و شیرینی آن، حس و حال روحم را نوازش می کند.

چه موضوعاتی در آثارتان بیشتر توجه شما را جلب می‌کند؟

من همیشه تلاشم رو می کنم داستان ها را بر اساس تجربه و زندگی های عادی افراد بنویسم. چرا که این ویژگی باعث درک بیشتر در خواننده می شود و می تواند ارتباط بهتری با داستان بگیرد. این تجربه زیسته افراد است که هر روزه داستان های جدیدی را ایجاد می کند و استفاده از این ویژگی باعث بهتر شدن داستان می شود.

آیا تأثیری از نویسندگان یا شاعران دیگر در آثارتان دیده می‌شود؟

من دوست دارم داستان هایی با چاشنی طنز بنویسم. احساس می کنم همواره مردم به روحیه شاد و زندگی لذت بخش نیاز دارد چرا که از قدیم گفته اند خنده دوای هر درد بی درمان است. به همین دلیل سعی می کنم از نویسنگان طنز همچون آقای فرهاد حسن زاده، مهرداد صدیقی، ایرج پزشکزادو... الهام بگیرم.

 چگونه فرآیند نوشتن یا شعرسرایی برای شما ارتباط دارد؟

نوشتن برای من مثل دریچه نوری است که به اتاق تاریک و مشوش ذهنم آرامش می دهد. خلق کردن داستان های جدید روحیه بخش جانم است و از این کار هیچ وقت خسته نمی شوم.

 اگر بخواهید یک پیام به خوانندگان خود بفرستید، آن چیست؟

اینکه همیشه در زندگی کتاب و داستان بخوانند چرا که ما تنها یکبار در این دنیا زندگی می کنیم و تنها یک تجربه را می توانیم کسب کنیم.  هر کتاب یک زندگی و یک تجربه را در خود دارد.با خواندن آن می توانیم چندین زندگی را تجربه کنیم و از آن درس بگیریم.

با صعود به قله‌ی ادبیات«قاف»، منظره‌ای زیبا در انتظار ماست

 آیا در فرآیند نوشتن یا شعرسرایی خود از تجربیات شخصی خود الهام می‌گیرید؟

بله چون این تجربه و قرار گرفتن در شرایط باعث می شود که بهتر بتوان داستان را توصیف کرد. حس و حال واقعی را به خواننده رساند و باعث جلب مخاطب شد.

 چگونه با واکنش‌ها و نقدهای مثبت و منفی به آثارتان برخورد می‌کنید؟

نقد شدن داستان بهترین اتفاقی است که می تواند برای یک نویسنده بی افتد. چرا که ما داستان را برای انسان ها می نویسیم و هر فرد دیدگاه خاص به خود را دارد و این نقد شدن داستان است که باعث می شود این دیدگاه ها جا بی افتد و به اصطلاح داستان پخته تر بشود. به همین دلیل دوست دارم که داستانم مکرر نقد بشود و به نسخه طلایی خود برسد.

 چگونه فکر می‌کنید نویسندگی یا شعرسرایی می‌تواند جامعه را تحت تأثیر قرار دهد؟

قدرت قلم فراتر از حد تصور است چرا که داستان بر تفکر انسان تاثیر می گذارد و باعث تغییر در آن می شود. با تغییر در تفکر و عقیده افراد می توان همه را آگاه کرد و یا باعث گمراهی شد، پس هیچگاه نباید قدرتی که قلم در خود دارد را دست کم گرفت.

 آیا موضوعاتی وجود دارد که بیشتر از دیگران در آثارتان مورد توجه قرار می‌دهید؟

اینکه داستانی که می نویسم بیشتر با جامعه هم رنگ باشد و فراتر از واقعیت نباشد.

 نظرت درباره باشگاه «قاف» چیه؟

باشگاه قاف فرصتی خوب و طلایی برای دوست داران قلم است که در این موقعیت ایجاد شده بتوانند استعداد های خود را نمایان کنند. درست مثل صعود به قله است که با سختی و مشکل همراه است اما در پایان، منظره زیبا در انتظار ماست و این قله جز قله قاف نیست.

 چه چیزی شما را به نوشتن و شعرسرایی کشانده است؟

شاید بتوان گفت خلاقیت در طرز بیان و یا کنجکاو بودن در پیدا کردن علت ها . من همیشه ذهن درگیری دارم نسبت به هر چیزی که در اطرافم است. سوال هایی که گاهی بی پاسخ می ماند و یا خود پاسخ ها را می یابم.

چه چیزی باعث ایجاد خلاقیت در شما می شود؟

بنظرم حضور در جامعه و قرار گرفتن در محیط های گوناگون. اینکه مردم را از نزدیک ببینم، مکالمه ها را بشنوم، واکنش هایی که دارند و هر چیز دیگری که باعث می شود معماهای افراد قابل لمس تر بشوند.

. چه ایده‌ها و مفاهیمی در اثرات شما برای خوانندهان بسیار مهم است؟

غیرقابل پیش بینی بودن پایان داستان و بیان مشکلات و دغدغه ها از بیان طنز.

 آیا الهام‌گیری از رویدادهای واقعی یا تجربیات شخصی در نوشتن یا شعرسرایی برای شما مهم است؟

بله چرا که داستان واقع بیانه تر می کند، درک بیشتری در مخاطب ایجاد می کند و باعث اخت شدن بیشتر خواننده با داستان می شود. این همان هدفی است که هر نویسنده دوست دارد به آن دست پیدا کند.

 سخن آخر...

خیلی ممنونم از خانواده عزیزم که همواره حامی من بودند در این مسیر پر پیچ و خم که بسیاری از آن هنوز طی نشده است. همچنین ممنونم از مربیان دلسوز و مهربانم که باعث آشنایی من با قلم و داستان شدند مخصوصا خانم بیات تبار که از همان کودکی در این جاده بی انتها همراه من بودند. در آخر امیدوارم که بتوانم در این دنیای رمز آلود داستان زندگی خودم را به خوبی و با موفقیت به ثمر برسانم و در این حوزه ردپایی از خود برای دیگران به جای بگذارم.

مصاحبه از: سعید سلیمی، مسوول روابط عمومی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان زنجان

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 3 =