به گزارش روابط عمومی اداره کل کانون پرورش فکری استان همدان، با توجه به دستور استاندار محترم همدان حمید ملانوری شمسی بر نامگذاری نام شهدا در ادارات، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان همدان بنا را بر این گذاشت که هر ماه فعالیت‌هی خود در تمامی مراکز با نام یک شهید نوجوان آغاز و متبرک کند و مربیان در مراکز باید در خصوص آن شهید برای اعضا مطالبی را بیان کنند و در خصوص زندگی و رفتار و منش شهید با هم بحث و گفت و گو داشته باشند.
از این رو شهید احمد برقعی به عنوان شهید شاخص خرداد ماه کانون پرورش فکری استان همدان معرفی شد.
سید احمد برقعی در سال 1343 یعنی همان سالی که امام در جواب مزدوران شاه که از ایشان می‌خواستند یارانش را معرفی کند فرموده بود " سربازان من در گهواره هستند "، بدنیا آمد و او بحق یاور امام زمان خویش شد چرا که فردی که هم از جانب پدر و هم مادر فرزند ائمه اطهار است بیاریِ دین اولی است و به شهادت سزاوارتر.
تحصیلات خود را در که مقارن با تظاهرات خیابانی انقلاب و متعاقبا پیروزی نهضت اسلامی بود سپری کرد.
سید مدتی تصّدی کتابخانه مهدیه همدان را پذیرفت و در آن جا سعی زیادی در نظم دادن و ترتیب امور کتابخانه کرد و در دبیرستان نیز در انجمن اسلامی فعالیت داشت و در اوج فعالیت‌های فرهگی خود از سوی منافقین بسیار مورد حمله قرار گرفت.
او دیپلم نگرفته بود ولی بارها راهی دیار عاشقان سرزمین جهاد و کسب رضای الهی شد. از این هنگام، شخصیت او باحضور در جبهه شکل تازه‌ای به خود گرفت و در عملیات‌های مختلفی چون والفجر دو، حاجی عمران، والفجر پنج، چنگوله، ادامه خیبر، مجنون و والفجر هشت و فاو شرکت کرد.
او کاملاً بر مراقبت بر واجبات و احتزاز از محرمات واقف و حساس بود لذا در وصیت نامه خود می‌نویسد: «شما را شدیداً به رعایت اصل امر به معروف و نهی از منکر توصیه می‌کنم. مبادا برداشت‌های اشتباه از دوستی‌ها و رفاقت‌ها مانع از انجام وظایف گردد.» و او اگر نمی‌توانست از منکر جلوگیری کند از محل دور می‌شد. در مجلس او گناه جایی نداشت و این بزرگترین نشانه توفیق الهی برای کمالی است که او را به نهایت درجه یعنی شهادت رسانید.
در نهایت سید احمد برقعی در شب 30 بهمن 1364 در عملیات والفجر 8 در منطقه عملیاتی فاو، جسم مطهرش چون مولایش حسین (ع) در بیابان، بین نیروهای خودی و دشمن بر زمین ماند و روحش در جوار خداوند به مقامات و کمالات و رضوان الهی دست یافت.
قسمتی از وصیتنامه شهید سیداحمد برقعی:
پروردگارا، الها! به اراده‌ات سوگند که کوچکتر از آنم که ستایشت کنم و لب به حمدت باز کنم ، اما امیدوارم که همین ستایش و حمد (ناقصم) راه رستگاری‌ام باشد.
خدایا! اگر قرار باشد گناهانم را بر زبان جاری کنم و به آن‌ها اقرار کنم، سال‌ها به مدت عمرم طول خواهید کشید.
خدایا ! خجالت می‌کشم ناسپاسی‌هایم را ذکر کنم. خدایا ! بارها گفته‌ام و باز می‌گویم که به جز لطف و رحمتت به هیچ چیز دیگر امید ندارم.
خدایا! چشم امیدم به توست امیدوارم هیچ گاه از یاد تو غافل نشوم، دعای شب و روزم این است که در عملم اخلاص باشد و بتوانم لحظه لحظه عمرم را از ریا پاک کنم.
ای برادران، دوستان و عزیزان شما را شدیداً به رعایت اصول امر به معروف و نهی از منکر توصیه می‌کنم.
خدایا! به مهدی‌ات بگو که بندگانت مخلص اویند و منتظر تکیه دادن او به دیوار کعبه و به علی(ع) بگو امت اسلامی ما دیگر امام خود را حتی یک لحظه چون تو خانه نشین نخواهند کرد و به حسین (ع) بگو یارانت می‌آیند و مشتاق دیدن روی صاحبخانه‌اند.
