بهگزارش روابطعمومی ادارهکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان اسنان فارس، در هفته کتاب و کتابخوانی، نشست نقد و بررسی رمان «زرد مشکی» اثر فریدون عموزادهخلیلی در ۲۶ آبان ۱۴۰۴، در فرهنگسرای کتاب شیراز برگزار شد؛ برنامهای که با حضور نویسنده، جمعی از منتقدان ادبی و گروهی از نوجوانان علاقهمند به ادبیات همراه بود؛ و با هدف تقویت سواد ادبی، افزایش توان تحلیل و آشنایی نزدیک نوجوانان با سازوکار خلق اثر ادبی طراحی شده بود.
اجرای این نشست با همکاری شهرداری شیراز و بخش ادبیات کودک و نوجوان دانشگاه شیراز انجام گرفت؛ و در چهارچوب مجموعه برنامههای «دوشنبههای رمان نوجوان» قرار داشت؛ مجموعهای که تلاش میکند با بررسی آثار برجسته این حوزه، فضای منظمی برای ترویج کتابخوانی و گفتوگوهای ادبی میان نوجوانان فراهم کند.
در آغاز برنامه، فریدون عموزادهخلیلی درباره خاستگاه ایده اصلی رمان و چرایی انتخاب هند بهعنوان مقصد سفر قهرمان داستان توضیح داد.
او اشاره کرد که هند با تنوع فرهنگها و رفتارهای متفاوتش، بستری مناسب برای نشاندادن فرآیند پختگی شخصیت فراهم میکند.
نویسنده گفت که تجربهای از دوران نوجوانی، نخستین جرقه شکلگیری این اثر بوده است؛ زمانی که لاستیک دوچرخهاش ناگهان ترکید و از کار افتاد؛ و او برای نخستینبار این تصور در ذهنش شکل گرفت که «دوچرخه هم درد را حس میکند.
عموزادهخلیلی افزود که همین حس بعدها در دوره نویسندگیاش به شخصیت «سمند» تبدیل شد؛ و انتخاب یک دوچرخه بهعنوان قهرمان داستان، تلاشی بوده تا مفاهیم عمیقتر و فلسفی در قالبی ساده و قابل درک برای نوجوانان مطرح شود.
او تأکید کرد که مسیری که سمند طی میکند، بازتابی از جستوجوهای درونی انسان در لحظاتی است که با بحران هویت مواجه میشود.
در بخش تحلیلی نشست، راضیه احمدی، کارشناس مسئول آفرینشهای ادبی کانون پرورش فکری فارس، به بررسی لایههای معنایی رمان پرداخت.
او فضای قبرستان دوچرخهها را یکی از بخشهای کلیدی داستان دانست؛ و گفت که این فضای به ظاهر متروک، در حقیقت محل دوبارهزادهشدن امید است.
احمدی توضیح داد که رمان با بهتصویرکشیدن موجوداتی کنار گذاشتهشده، یادآوری میکند که هیچکس از فرصت دوباره محروم نیست؛ و حتی در دل فراموشی نیز راهی برای آغاز تازه وجود دارد.
او با اشاره به نقش داستانهای انگیزشی در دوران نوجوانی افزود که بسیاری از نوجوانان با تجربههایی از ناکامی، دیدهنشدن یا از دستدادن انگیزه روبهرو میشوند؛ و چنین روایتهایی میتواند به آنها کمک کند تا نقاط ضعف را به فرصت تبدیل کنند.
حدیث افسری، منتقد نوجوان و عضو کانون پرورش فکری مرکز شماره شش شیراز، نیز برداشت خود را از زاویه دید نسل نوجوان ارائه کرد.
او تحول شخصیت سمند را یکی از بخشهای اثرگذار رمان دانست؛ و گفت که تغییر سمند از یک وسیله وابسته به تشویق دیگران به موجودی که ارزش وجودی خود را از درون پیدا میکند، باعث شده نوجوانان ارتباط عاطفی بیشتری با او برقرار کنند.
به گفته او، مخاطب نوجوان در روند رشد شخصیت سمند، بخشی از کشمکشهای درونی خود را بازمییابد.
در بخش دیگری از این نشست، به مضمون اصلی داستان نیز پرداخته شد.
«زرد مشکی» روایت سفری نمادین است؛ داستان دوچرخهای که پس از کنار گذاشتهشدن از سیرک، با پرسشهایی درباره هویت خود مواجه میشود؛ و در مسیر کشف دوباره تواناییهایش قدم میگذارد. حضور دوچرخههای ازکارافتادهای که در قبرستان دوچرخهها گرد هم میآیند؛ و با همه محدودیتهایشان تصمیم میگیرند سیرکی تازه بسازند، ساختاری استعاری به رمان بخشیده است؛ که مفاهیمی مانند امید، همبستگی، تلاش و نیروی برخاستن دوباره را برجسته میکند.
پایانبخش نشست، گفتوگوهای مستقیم نوجوانان با نویسنده بود؛ بخشی که با هدف تقویت نگاه تحلیلی، تمرین پرسشگری و آشنایی مخاطبان جوان با روند شکلگیری اثر ادبی در برنامه گنجانده شده بود.
نوجوانان در این گفتوگو پرسشهایی درباره چگونگی خلق شخصیتها، انتخاب مسیر داستان و پیامهای انسانی اثر مطرح کردند و عموزادهخلیلی نیز با حوصله به پرسشها پاسخ داد.
برنامه «دوشنبههای رمان نوجوان» در حالی به کار خود پایان داد که برگزارکنندگان بر ادامه مسیر برنامه با هدف تقویت تخیل، تفکر و امید در نسل جدید تأکید کردند.
این نشست با وجود سادگی ظاهری، نشان داد که گفتوگو درباره یک اثر ادبی میتواند به فرصتی برای یادگیری، خودشناسی و تقویت مهارتهای فکری نوجوانان تبدیل شود.

