کد خبر: 291721
تاریخ انتشار: ۱۳ مهر ۱۳۹۸ - ۱۴:۰۵
بازدید 510
پیام تبریک مدیرکل کانون استان قزوین به مناسبت هفته ملی کودک

«مژده اروجی» مدیرکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان قزوین، با ارسال یک پیام، هفته ملی کودک را به همه کودکان و نوجوانان و فعالان این عرصه تبریک گفت.

آینده ساختنی است

آری، آینده ساختنی است، آینده را برای همه کودکان باید ساخت، هفته ملی کودک بر کودکان دیروز و امروز مبارک باد

در دل تقویمی که پر است از روزهای غمگین و شاد... پر است از روزهای تیره و روشن، پر است از نام‌ها و اتفاق‌های بزرگ، روزی ست که به نام کوچک‌ترین و پاک‌ترین آدم‌های زمین است، روزی که به نام بچه هاست... به نام دنیایِ رنگارنگ و آرزوها و خیال‌های آنهاست...

به نام برقِ چشمهایی‌ست که روزگارِ تاریکِ زمین را روشن می‌کند، به نام لبخندهایی ست که حالِ شهر را خوب می‌کند و به نام شیطنت‌هایی ست که آدم‌ها را به روزهای خوب نیامده دلگرم می کند.

این برگ تقویم برای  بی پناه‌ترین و مظلوم‌ترین آدم‌های زمین است. مالِ بچه‌های کوچکی ست که از کودکی، بزرگ بودن را یاد می‌گیرند، بچه‌هایی که پیش از آنکه قد بکشند، پیش از آنکه پشت لبشان سبز شود، زن می‌شوند، مرد می‌شوند، خرج آور خانه می‌شوند...مال بچه‌هایی ست که زود می‌فهمند، آرزوها و امیدهایشان از آدامس و فال و بادکنک ارزان‌تر است...یاد می‌گیرند  میزانِ غذای شب شان با نسبت پول‌های چروک میانِ دست‌شان ارتباط مستقیم دارد...یاد می‌گیرند که بازی کردن و مدرسه رفتن سهم آنها نیست... شاد بودن سهم آنها نیست ... هیچ چیز سهم آنها نیست...

این برگ تقویم مال بچه‌هایی ست که هر صبح پیش از آنکه چشم باز کنند آرزو می‌کنند روی تخت بیمارستان نباشند، مال بچه هایی ست که دستشان بجای النگو و دستبند ردِ سرم دارد... ردِ تزریق...  ردِ عمل... مال بچه‌هایی ست که هر شب، با سرانگشتانشان بر روی سقف بی رنگ اتاق، خانه شان را نقاشی می کنند...  مالِ بچه‌هایی ست که دلشان برای مدرسه تنگ شده، برای مداد و دفتر و کیف، برای نیمکت... برای روزهای خوب، برای لبخندهای عمیق... برای زندگی....

این برگ تقویم برای بچه‌هایست که دفتر و مدادشان بوی دود می دهد، آرزوهایشان هم بوی دود می دهد...  بچه‌هایی که دلشان برای لبخند پدرها و مادرهایشان تنگ شده ... برای لبخندی که پشت مهِ غلیظی از دود گمشده... و سقف دودی  و ستون‌های خانه شان از آتش سرخ سیگار و مواد هر لحظه در حال فرو ریختن ست...

این برگ تقویم مال همه بچه‌هاست...بچه‌هایی که زیر سقف هر خانه‌ای باشند، زیر آسمان هر شهری نفس بکشند، همه معجزه‌ی خدایند و نشانه‌ای برای اینکه دنیا می‌تواند جای بهتری باشد... بچه‌هایی که هر جای این سرزمین باشند، صبح که بشود پنجره‌ی چشمان‌شان را به سمت آرزوهای شان می گشایند و پرنده‌ی امیدشان را در آسمان پر می دهند...

بچه‌هایی که هر صبح کیف مدرسه شان را، جیب‌هایشان را پر می کنند از نُقل لبخند و آنها را بی‌منت به تمام آدم‌ها هدیه می‌دهند...

بچه‌هایی که چون جوانه‌های تازه رسته، به دست گرم باغبان محتاجند، به مهربانی‌اش...

به باغبانی که او را دوست بدارد، به او بیاموزد...  به او آفرین بگوید...

 باغبانی که بداند جوانه‌ها -بچه ها-  فردای سرسبزِ زمین‌اند... باغبانی که بداند این دست‌های کوچک می توانند معجزه کنند، می‌توانند نقشی تازه بر دیوار سیاه وسفید زندگی بپاشند... می‌توانند آینده‌ی این شهر، این سرزمین را بسازند...

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 14 =