قصه‌گو نمایی از زندگی و تجربیات پیشینیان را در ذهن مخاطب حکاکی می‌کند

قصه‌گوی برگزیده کشوری معتقد است: قصه‌گو نمایی از زندگی و تجربیات پیشینیان را در ذهن مخاطب حکاکی می‌کند و شنونده نیز با هم‌ذات‌پنداری‌ با قهرمان داستان، در شکست‌ها و پیروزی‌های او سهیم شده و خودش را جزئی از قصه می‌داند.

قصه‌گویی را ۲۳ سال پیش و به‌صورت جدی از بدو ورودش در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خوزستان‌ آغاز و پس از مدتی کارگاه‌های هنری نقاشی خود را با یک قصه کوتاه شروع کرد. با گذشت زمان و تجربه متوجه میزان تأثیرگذاری قصه‌ها بر آثار نقاشی گروه کودک شد و آرام‌آرام، اجرای قصه به جزئی از فعالیت روزانه کارگاه‌های نقاشی‌اش تبدیل شد.

مریم فهیم پور، متولد ۱۳۵۷ است و کارشناس ارشد گرافیک دارد. او کارشناس هنرهای نمایشی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان خوزستان است و در سال ۱۳۷۹ به‌عنوان قصه‌گوی برگزیده کشوری انتخاب و همچنین در سال ۱۳۹۸ مقام قصه‌گوی برگزیده بین‌المللی را کسب کرد.

فهیم پور اولین قصه‌ خود را با نام «کک به تنور» برای کودکان گفته است. وی که هم‌اکنون مدیر موسسه هنری گنبد آفرینش و تماشا است، در این ایام قرنطینه سعی کرده در پویش مجازی پیک امید کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، به‌عنوان قصه‌گو هر شب برای کودکان قصه‌گویی کند. با این قصه‌گوی خوزستانی به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه از نظر مخاطبان می‌گذرد.

 فریبا حیدر پور

به نظر شما در این روزهای کرونایی، چگونه می‌توان کودکانِ خانه‌نشین را علاقه‌مند به قصه کرد؟

در این ایام‌ باید سعی کنیم وقت بیشتر و توجه ویژه‌ای به کودکان داشته باشیم و با فعالیت‌های خاص آرامش را به آنان هدیه کنیم و به آن‌ها اطمینان دهیم که به‌زودی همه‌چیز روبه‌راه می‌شود. یکی از این فعالیت‌ها قصه‌گویی است. می‌توان با انتخاب قصه‌ای مناسب و ترجیحاً با مضمونی شاد برای کودکان، فضای‌ روانی مثبتی برایشان‌ ترسیم کرد. یک قصه‌گوی مجرب می‌تواند با کلام کاری کند که دیوارهای اتاق محو شوند و کودک خود را کامل در فضایی که قصه رخ می‌دهد، احساس کند.

قصه‌گو برای انتخاب قصه باید به چه محورهایی توجه کند و مهم‌ترین ابزاری که به کمک قصه‌گو می‌آید، چیست؟

قصه‌گو باید در درجه اول بتواند یک ارتباط حسی و عاطفی با قصه‌اش برقرار کند و قصه برجانش نشسته باشد، قصه باید بر اساس توانایی‌ و قابلیت‎های فرد قصه‌گو انتخاب شود. برای مثال شنیدن قصه «موش کوچولو» از زبان مردی با صدای ضمخت و اندامی درشت، جذاب نیست. حافظه قوی، انعطاف بدنی، مهارت تقلید صدا، توانائی ساخت ابزار مناسب، جسارت در تعامل با مخاطب از مشخصه‌های یک قصه‌گوی خوب هستند. قصه‌گو باید با شناخت از خود و توانمندی‌هایش، اقدام به انتخاب قصه کند.

کلام مهم‌ترین ابزار قصه‌گو است‌. قصه‌گو نباید تند سخن بگوید، بلکه باید نفس بکشد، مکث کند و واژه‌ها را به‌روشنی تلفظ کرده و اجازه دهد که شنونده از کلماتش لذت برده که هر آنچه را که در داستان رخ می‌دهد، مشاهده کند.

آیین‌های بومی و سنت‌ها را چگونه می‌توان دوباره نوآوری و تجدید کرد که کودکان بتوانند اسطوره‌ها را شناخته و با آن‌ها ارتباط برقرار کنند؟

موضوع، بسیار مؤثر است. یک قصه‌گو باید به ارزش‌های حاکم بر جامعه توجه داشته باشد. قصه‌ها باید برای قصد انتقال پیام و یا ایجاد شور و نشاط گفته شوند. بنابراین قصه‌گو باید با انتخاب مناسب قصه، هدفش را دنبال کند این هدف می‌تواند پرداختن به موضوع‌های بومی باشد، یا پردازش قصه‌های عامیانه که خود می‌تواند موضوع‌های بومی هر فرهنگ را پیگیری کند.

یکی از راه‌های معرفی آئین‌های بومی، محلی و همچنین اسطوره‌های تاریخی، قصه‌گویی است. به گفته بزرگی «قصه نمودار قسمت مهمی از میراث فرهنگی هر قوم و ملتی است که به‌وسیله قصه‌ها می‌توان آئین‌های بومی و سنتی را معرفی کرد و به اسطوره‌ها جانی دوباره بخشید».

با توجه به تجربه سال‌ها قصه‌گویی و حضورتان در جشنواره‌های‌ مختلف، فکر می‌کنید چگونه مخاطب می‌تواند در عمق قصه فرو رفته و خود را جزئی از قصه بداند؟ آیا متن به‌تنهایی می‌تواند در پیشبرد قصه تأثیرگذار باشد؟

قصه‌گو فردی است که با بیان هنرمندانه، قدرت لحن و کلام، شنونده را به فضای قصه برده و می‌کوشد حس و حال حاکم بر حوادث و شخصیت‌ها را به او منتقل کند. شنونده با هم‌ذات‌پنداری قهرمان داستان، در شکست‌ها و پیروزی‌ها سهیم شده و خودش را جزئی از قصه می‌داند. قصه‌گو نمایی از زندگی و تجربیات پیشینیان را، در ذهن مخاطب نقش‌آفرینی ‌می‌کند. نکته مهم که در یک قصه‌گوئی خوب باید همیشه مدنظر قصه‌گو باشد، جستجوی قصه خوب و مناسب است. اگر قصه‌گو، قصه درستی انتخاب نکند، نه‌تنها هیچ تأثیری بر مخاطب نمی‌گذارد، بلکه زحمت او را نیز به هدر می‌دهد.

شما سال‌هاست با آقای بالویی به‌صورت زوج هنری در این حوزه فعالیت می‌کنید. از تجربه کارتان بگویید. ترکیب دو نفره در پیشبرد قصه بیشتر تأثیرگذارتر است یا تک‌نفره؟

کار مشترک با آقای بالویی تجربه بسیار خوب و هدفمندی بوده است. سابقه آشنایی و همکاری ما به ۱۶ سال پیش برمی‌گردد. زمانی که ایشان به‌عنوان مدرس موسیقی به یکی از مراکز کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آمد و مسئولیت آن مرکز بر عهده من بود. ما به ایده‌های مشترکی رسیدیم و تصمیم گرفتیم تلفیقی از موسیقی، قصه و نمایش را با هدف آموزش و تقویت مهارت‌های زندگی برای کودکان آغاز کرده و به سبک جدیدی از اجرا در کار کودک دست یافتیم.

آقای بالویی سال‌ها با کودکان کار کرده و در حال حاضر مقطع تحصیلی دکتری تخصصی مشاوره را می‌گذراند. همین تخصص ایشان در تولید متن و محتوا بسیار اثربخش است. کارگاه‌های ما با مضمون قصه، بازی، موسیقی و نمایش شکل گرفته و بر اساس آخرین متد کار کودک در دنیا پیش می‌رود. معمولاً طی برگزاری کارگاه قصه را خودم می‌گویم مگر اینکه قصه نمایش را طراحی و کار را با ابزار پیش ببریم که آن هم جذابیت‌های خودش را دارد، ولی از حالت صرف قصه خارج می‌شود.

آیا این گفته درست است که قصه‌گو مجموعه خود را از قصه‌هایی می‌سازد که با شخصیت خاص سبک او متناسب باشد؟

بله، کاملاً صحیح است. اگر غیر از این باشد قصه‌گوی موفقی نخواهد بود. قصه‌گویی جزء ابزارهایی است که می‌تواند به‌راحتی در اختیار اولیاء تربیتی قرار گیرد. در قصه‌گویی می‌توان بر اساس نیازهای تربیتی مخاطب عمل کرد. هرچه فضای قصه به نیاز و حالت روح و روان مخاطب نزدیک‌تر باشد، قصه‌گوی تأثیرگذارتری خواهیم بود.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 0 =