به گزارش روبط عمومی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان چهارمحال و بختیاری، دکتر عباس قنبری عدیوی از مفاخر علمی، عضو انجمن بین المللی ایران شناسی، پژوهشگر و نویسندهی حوزهی فرهنگی و ادبی بااشاره به پیشینهی شاهنامهخوانی در استان چهارمحال و بختیاری گفت: محبوبترین کتاب شعر و ادب فارسی نزد بختیاریها، « شاهنامه » حکیم ابوالقاسم فردوسی است. این ادعا را باید در زبان، فرهنگ، آیین و رسوم مردم جستجو کرد. شاهنامه را در بختیاری « هفت لشکر » و «شهنومه» مینامند. کتابی که کانون این شور و ارادت قومی به فرهنگ، تاریخ، ادبیات و هنر ایرانی خود است. پیام اصلی این کتاب *ور جاوند* و بزرگترین حماسهسرای ایران و جهان، فراخواندن انسان به خرد و روشنایی است. بیگمان راویان، خوانندگان و گویندگان بسیاری در اقوام فارسیگو به ویژه مردمان «زاگرس» بوده و هستند که داستانهای حماسی اسطورههای ایرانی را از برداشته و در مجالس و محافل شادیانه و یا غمگینانه، مهمانی و یا نشستهای اجتماعی در شهرها، روستاها یا در کوهستانهای مناطق عشایری، آنها را به سبک ویژه خود، خوانده و به دیگران، انتقال میدهند. شاهنامه کتاب تاریخ، فرهنگ هویت، اندیشه و آموزههای انسانی است. حکیم توس، نماد ایرانیان است که به زبان شعر و داستان برای پاسداشت فرهنگ انسانی، پرهیز از زشتی، دروغ، ناپاکی در سراسر اثر، اندرزهای خردمندانه خود را به گوش جهانیان می رساند. شاهنامه مجموعهای روشن، با ارزش و پر بار از فراز و فرودها، پیروزیها و شکستها، کامیابی و ناکامیها، داد و بیداد هاست. شاهنامه تاریخ عمر بشر و سرگذشت اقوام و ملت هاست نه به صورت خاص، تاریخ افسانه وار پادشاهان و شاهزادگان. نام و آوازهی این شاعر فرهمند، ورجاوند، بلند و جهانگیر است برنام« حکیم»، از آن دانشمندان بزرگی است که بر دانش های مهمی چون پزشکی، فلسفه، ریاضی شیمی، ادبیات و... چیره بودند.
علاوه بر فردوسی، سنایی، نظامی، خیام، ناصرخسرو و... نیز به این ویژگی مشهور و فخر ایران و جامعه بشری اند.
این مدرس دانشگاه و مؤلف آثاری همچون: بَردِشیر (شیرسنگی) در فولکلور و دانش بومی بختیاری، کودکانهها در ادبیّات شفاهی مردم بختیاری؛ بررسی تطبیقی قوم شناسی و زبانی مثلهای بختیاری و تاجیکی، در ادامه؛ با بیان نقش شاهنامه ی فردوسی در توسعهی فرهنگملی افزود: فردوسی به ضرورتی فرهنگی و ادبی به عنوان سنت مبارزه با بیگانگان و سلسله های غیر ایرانی پی برد و به همین علت ،با اندیشه و قلم به احیا، پاس داشت و توسعه فرهنگی ملی خود همت گماشت.اگر هم از قهرمانانی چون رستم ،سهراب، سیاووش ،فرود، کاوه ،توس، گودرز ،رودابه، سیندخت، تهمینه ،گردآفرید و... یاد می کند ،نمایندگان افکار و اندیشه های ارجمند ایرانی هستند که در اوج خرد و دانایی، انسانیت و والا منشی، هیچگاه در برابر ظلم و ستم ،تجاوز و بیدادگری یا زشتی سکوت نکردند. نه تنها ایرانیان که همه خرد ورزان و ادیبان جهان ، بیش از هزاران سال است که با این کتاب بی نظیر زندگی میکنند و در غم و شادی ،مهر و کین، جنگ و آشتی،سفرو حضر ،سختی و آسایش از آن مدد می گیرند. در نامگذاری فرزندان ،تولد، مرگ و هر مناسبتی ،چون گنجینه و خزانه ای بی پایان از آن بهره می برند.
قنبری عدیوی با تاکید براین نکته که شاهنامه متعلق به همه ی ایرانیان و یک میراث گران بهای ملی است ،بیان داشت: همه اقوام ایرانی و نژادگان فارسی تبار، این اثر را از خویش می دانند.مردم بختیاری نیز به سبب فرهنگ و تاریخ، ادبیات و هنر مانا و دیرین خویش، از این حماسه ملی و پهلوانی از تولد تا مرگ بهخوبی بهره میبرند و مصادیقی از این بهین نامه ارجمند باستانی را در فرهنگ و ادبیات خود دارند.از این جمله نام های مردم بختیاری گواهی از این تاثیرپذیری ژرف و ماندگار است.رستم،سهراب، توس، گودرز ،اسفندیار، هومان، زال، نریمان، افراسیاب، فرود، پیران، تهمینه، رودابه، قیدافه،و... نواحی و مناطقی در بختیاری وجود دارد که با نام های شاهنامه تناسب دارد.دژ سفید، تپه بهرام گور و... گویی این مردم، جغرافیای شاهنامه را در قلمرو خویش ،همسان کردهاند. بسیاری از سالخوردگان بختیاری بر این باورند که رخدادهای شاهنامه در منطقه ایشان، بوده است. هنوز هم زنان و مردان بسیاری در بختیاری هستند که با خوانش شاهنامه، روایت داستان های ملی و نقالی آن ،انتقاد دهنده ی این فرهنگ به فرزندان و نوادگان خویش اند. دختران و پسران نوجوان، به زیبایی شاهنامه و روایت های پهلوانی و آموزههای اخلاقی آن را در مجالس و همایش ها بازخوانی و نقل میکند. هنرمندان خنیاگر بختیاری، به سبک بختیاری، این ابیات و داستان ها را به صورت خوش، خوانده و چراغ این اثر را همچنان، روشن و پرفروغ نگه داشته اند.
این مدرس دانشگاه با نگاهی به نقش شاهنامه در فرهنگ و هنر بختیاری گفت: خوشنویسان، نقاشان، تصویرگران و تندیس سازان بختیاری، این اثر را به دنیای خویش کشاندهاند و به زیبایی از آن، بهرهمند شده و میشوند.
سوگ سرودها و سوگینهخوانیها با استفاده از ابیات و اشعار شاهنامه، یا بازسرایی غم سرودهها با وزن و بحر ادبی شاهنامه و حزن انگیزه بودن این سخن سنتهای عشایری چون موکندن، خراشیدن چهره در مرگ عزیزان، بریدن دم اسب، بر دهل کوبیدن و نوحهخوانی دسته جمعی و... نمونههایی از آیینهای شاهنامهخوانی است که هنوز در بختیاری رواج دارد.
خواندن شاهنامه یا شهنومه از دوران مکتب خانهها تا کنون و داشتن شاهنامه در کنار کتابهای مذهبی دینی و آثار ادبی چون دیوانهای نظامی، سعدی، مولوی، حافظ و... نیز از رفتارشناسی ایشان نسبت به فرهنگ کهن خویش است. نبردهای مهمی چون، نبرد و غمنامهی رستم و سهراب، رستم و اسفندیار، جنگ هماون و شکست افراسیاب، کشته شدن سیاوش و مرگ مظلومانه فرود و... را اکثر بختیاریها و حتی کسانی که از خواندن و نوشتن محروم بودند؛ ازبر میدانستند.
دکتر قنبری عدیوی تاثیر شاهنامهی فردوسی را در پرورش روحیهی میهن دوستی و عشق به فرهنگ و زبان ایرانی مهم خواند و گفت: در نبردهای سپاه بختیاری و قاجار در فتح تهران، آنها شاهنامه میخواندند و با این ابیات شورانگیز سواران بیباک و بصیرتمند خود را به نیروی ایمان و اراده مجهز میکردند. ایران دوستی، ایثار جان و مال برای وطن، عشق به زبان و فرهنگ ایرانی و خانواده دوستی، گرامی داشت بزرگان، احترام به پدر، حرمت نهادن به بانوان و زنهای صاحب نام بیبیها، صلح و جنگ به هنگام، دشمن ستیزی و دشمن شناسی، اتحاد و همدلی، اطاعت از فرماندهان، مشورت و هماندیشی، نیایش و سپاس، پس از نبردها و موفقیتها و هزاران سنت پسندیده در فرهنگ همتباران ما آموزههای کاربردی و تاثیرگذاری است که از فرهنگ غنی ایرانی و به ویژه« شه نامه» حکیم ابوالقاسم فردوسی، به آنان ارث رسیده است.
وی ترویج فرهنگ شاهنامه خوانی را یک رسالت فرهنگی دانست و برگزاری همایشها، مهروارهها، جشنوارهها و نشستهای شاهنامهخوانی و شاهنامهپژوهی، قصهگوییهای شاهنامه، ساخت پویانمایی، انیمیشن، فیلم و تئاتر درباره این آثار ارزنده را کمترین قدرشناسی ملت ما به پیشگاه این فرزانگان و فرهیختگان جاوید دانست و گفت: شاهنامه سند افتخار ملی ما و شناسنامهی هویتی ایران و ایرانی خواهد بود و شایسته و بایسته است که هر ایرانی در کتاب خانهی خویش نسخهای زیبا و کامل از این سند خانوادگی و کتاب آموزنده مهر و اخلاق، خداپرستی و اهریمن ستیزی، وطن دوستی و دشمنشناسی را داشته باشد و با خوانش و بهرهمندی از آن در پاس داشت این میراث بزرگ اهتمام کند. شاهنامه کتاب خرد و دانایی است. تاریخ، ادب حماسه ایران برای زندگی و خوب زیستن است. شاهنامه، کتاب فرزانگی و نمادی از تمدن و فرهنگ مداری دیروز، امروز و فردای هر ایرانی است. شاهنامه آموزش مهارتهای زندگی است برای ارتباط با خویش و دیگران، مهارت خوب زندگی کردن، مهر ورزیدن، نرد عشق باختن در کمال سلامت روح و اندیشه، شاهنامه پیام راستی و درستی است، پیام انسان بودن و آفرینش زیباییها.
شاهنامه چراغ هدایتگری است برای شناخت راه از چاه، برای مبارزه با ضحاک ماردوش و حمایت از فریدون روشن روان، راهی است برای انتخاب مسیر کیخسرو در برابر افراسیاب تورانی، راهی است برای مبارزه با نفس، سودابه، گرسیوز و نابخردان عالم. شاهنامه فقط یک کتاب نیست؛ دنیایی از هنر و زیبایی، عشق، مهر و ادب زندگی است. برای بودن، ماندن و نورافشاندن.