به گزارش روابط عمومی اداره کل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان کرمانشاه، به مناسبت بیستو پنجمین جشنوارهی بینالمللی قصهگویی، قدم زدن در دنیای قصهها با رحمت غلامی داور بخش استانی جشنوارهی قصهگویی صورت پذیرفت .
رحمت غلامی داور بخش استانی بیستو پنجمین جشنوارهی بینالمللی قصهگویی خود را چنین معرفی کرد: متولد ۱۱ اسفند ۱۳۶۹، کارشناس ارشد ادبیات نمایشی از دانشگاه تربیت مدرس تهران، شاعر، نویسنده، نمایشنامهنویس، قصهگو، طراح و کارگردان تئاتر و مربی فرهنگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان کرمانشاه، میباشم که از جمله مواردیاست که میتوان به آن اشاره داشت.
وی پیشینهی خود را در دنیای قصهها چنین تشریح کرد: من عضو کانون بودم و از طریق کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با جشنوارهی قصهگویی کانون آشنا و از سال ۱۳۸۷ به صورت جدی در حوزهی قصهگویی فعالیت دارم، در جشنوارههای استانی و منطقهای قصهگویی کانون برگزیده و شایستهی تقدیر بودم و در این سالها به دلیل علاقه و کار و مطالعات تخصصی در این حوزه، به عنوان مدرس کارگاهها و ورکشاپهای قصهگویی در کانون و نهادهای دیگر به آموزش قصهگویی برای نوجوانان و بزرگسالان مشغول بودم، مهمترین عنوان و موفقیت در این حوزه، تقدیر و کسب گواهی ISC از وزارت آموزش و پرورش بوده که در جشنواره ملی هویت کودکان ایرانی اسلامی دریافت کردم و ...
غلامی قصهگویی را اجرای یک روایت برای مخاطب دانست و افزود: قصه گویی به عنوان یکی از هنرهایی که از آغاز با بشر بوده و حتی قبل از اختراع زبان که جزئی از زندگی روزمره انسانها بوده است زمانی که با زبان بدن روایتهایی را برای هم تعریف مینمودند که هدف یا انتقال پیامی بود و یا سرگرم نمودن همنوعان خود، قصهگویی روایتگری و نقل کردن در شکلگیری فرهنگ تمدن یک جامعه خیلی مهم است، جامعهای که کودکان و نوجوانان عضوها یا عناصر تاثیرگذار و سرنوشتساز آن هستند، چرا که نسلی که امروز در حال تربیت میباشند جامعهی سالهای آینده را خواهند ساخت، اگر قصهگویی با نگاه درستی به آن پرداخت شود، مسائل تربیتی، اجتماعی، فرهنگی، دینی و حتی شاید گاهی نیاز باشد که مباحث سیاسی را از این طریق درست به کودک و نوجوان انتقال نماییم، آنها از طریق این روایتگری میتوانند، آموزشهایی را بهصورت غیر مستقیم دریافت نمایند و مطالبی را به این شکل در ذهن خود پرورش دهند که در آینده بتوانند از همین مطالب و آموزهها برای پیشبرد زندگی شخصی و یا حتی اجتماعی جامعهی خود استفاده نمایند.
وی ادامه داد: علاوه بر این، قصهگویی را اگر برای کودک و نوجوان نه به عنوان مخاطب بلکه به عنوان کسانیکه خودشان درگیر هنر قصهگویی هستند نگاه کنیم اثرات فراپیامی نیز میتواند برای آنها داشته باشد، از این جهت وقتی این قشر در حوزهی قصهگویی به صورت تخصصی وارد میشود، در جمعهای حرفهای به عنوان فرد ارائه دهنده، اعتماد به نفس و تسلط کافی را برای ارائهی مطالب خود در هر سطحی و در هر مکانی خواهد داشت و به اندازهی کافی مهارت را کسب مینماید، هنر قصهگویی اگر درست با کودک و نوجوان کار شود باعث میشود که آسیبها و تنشهای بیانی و بدنی آنها همچون استرس، جویده صحبت کردن، خوردن کلمات و امثال اینها حل شود و قصهگویی میتواند کودک و نوجوان را به اصالت اولیهی خودش برگرداند، حتی قصهگویی به نوع ارتباط با دیگران به ویژه والدین، هم به صورت فردی و هم اجتماعی کمک میکند و به رفع تنشهای تعاملی میانجامد. قصهگویی برای کودک و نوجوان بسیار مهم ست و در پرورش درونی و بیرونی آنها به شکل مهمی اثرگذار میباشد .
وی در خصوص جشنوارهی قصهگویی در کانون بیان داشت: جشنوارهی قصهگویی در کانون بهعنوان هنری که کانون متولی اصلی آن در ایران شناخته شده، سالیان بسیاریاست که در حال برگزاری میباشد و هر سال در حال تثبیت جایگاه خود بیشتر از سالیان گذشته در جامعه است، قصهگویی هم مانند خیلی از دیگر شاخههای دیگر با اینکه هنر بومی_سنتی شناخته میشود اما باید خودش را با توجه فرهنگ، تمدن و رسانه و بهویژه از دید هنری اگر به آن نگاه کنیم به روز نماید تا بتواند با کودک و نوجوان که مخاطبان اصلی این هنر هستند ارتباط و تعامل بیشتری برقرار نماید.
وی افزود: در اینکه نگاه ما به قصهگویی بهعنوان یک هنر حرفهای باشد اشکالی وارد نیست، همچون برخی از کشورهایی که مانند تئاتر در سالنهای خود قصهگویی را اجرا میکنند و برای اجرای آن بلیط فروشی میشود و مخاطبان قصهگویی میبینند، در ایران که سابقهی درازی در این زمینه دارد، بهخصوص کانون که در این حوزه سالهاست در حال فعالیت است و هنرمندان بسیار خوبی هم در این زمینه داشته و پرورش میدهد، بهتر است به این قضیه حرفهایتر نگاه کنیم و به قصهگوهای گروهی و تعاملی با مخاطب هم فکر کنیم، تعاملی به این معنی که مخاطب را بیشتر از آنچه که به عنوان ارتباط با مخاطب است در نظر بگیریم و فراتر برویم و قصهگوهایی را با ساختارهای جدیدتری ارائه دهیم.
غلامی به قصهنمایشها اشاره داشت و تصریح کرد: بحث قصهنمایشها، ساختار یا سبکی که تلفیقی باشد از هنر نمایش که به طبع میتواند خیلی تاثیرگذار و بدیع باشد و این موارد را به جشنوارهی قصهگویی اضافه نماییم تا مخاطبان بیشتری به سمت خود جذب نماید و تثبیت جایگاه قصهگویی کمک نماید و علاوه بر این قصهگویی اگر بتواند به عنوان یک هنر گستردهتر در استانهای مختلف، بیشتر در گردش باشد جایگاه عمیقتری پیدا خواهد کرد چون در سالهای خیلی قبلتر روال این بوده که جشنوارهی ملی را چند سال یک بار در استانهایی غیر از پایتخت برگزار میگردید و این باعث میشد که مردمان آن استان در طی روزهای برگزاری جشنواره با حجم فرهنگی بالایی مواجه شوند که جذب افراد بیشتری را نیز در پی داشت.
داور استانی جشنواره، یکی از خاطرات خود را از قصهگوییهایش چنین بیان کرد: یکی از سالهای حضور در جشنوارهی قصهگویی، قصهای که گفتم، شخصیت قصه در آن اشاره میکرد که " خون آدمها آبیاست " و وقتی دستی بریده میشود و خونی بیرون میآید آنوقت قرمز میشود! جذابیت این مساله برای من این بود با اینکه در هر جایی آن را بارها قصهگویی کرده بودم، اکثر مخاطبانیکه قصه را میشنیدند به سراغ من آمده و میگفتند که ما همین لحظه از طریق تلفن همراه یا موارد دیگر در دسترس، جستجو نمودیم که ببینیم واقعن چنین است و آیا این قضیه علمیاست یا خیر! و این برای من خیلی شیرین بود که این قصه توانسته بود این تاثیر را بگذارد که مخاطبان را کنجکاو کند آنچه را که ممکن است بارها دیده باشند، همان لحظه در مورد صحت آن یقین حاصل کنند و به اطلاعات بیشتری در زمینهی مبحث قصه برسند و این خوشحال کننده بود .