قصه گویی برای کودکان از ضرورت های زندگی است

محمد دهریزی در نشست تخصصی قصه گویی گفت: قصه باید بخشی از زندگی مربی باشد.

به گزارش روابط عمومی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان: محمد دهریزی گودرزی در خصوص قصه‌گویی و توجه به جایگاه آن اظهار داشت: ما دوست داریم در درجه اول قصه بخشی از زندگی مربی باشد و خیلی سازمانی به آن نگاه نکنند و فقط به عنوان ابزاری در برهه‌هایی از زمان مانند زمان برگزاری جشنواره قصه را تمرین و اجرا نکنند، بلکه به عنوان یک ظرفیت اجتماعی از آن استفاده شود، یعنی ما انسان قصه‌گو داشته باشیم که در تمام ابعاد زندگی حتی برای حل یک موضوع اداری بتواند به کسی که مراجعه می‌کند از روش قصه‌گویی استفاده کند و در برهه‌ای از زمان هم از آن به عنوان ابزار استفاده کند.

وی عنوان کرد: جشنواره‌ها و مسابقات برانگیزاننده است و به بعضی افراد کمک می‌کند تا خودشان را بشناسند و از این طریق قصه‌گوی اجتماعی باشند. با توجه به اصلی که می‌گویند هر کسی نفس می‌کشد یک قصه‌گوست و اتفاقا قصه‌گوی با استعدادی هم هست، همه مربیان ما می‌توانند قصه‌گوهای خوبی باشند که هم در زندگی شغلی و هم در زندگی اجتماعی خودشان از آن استفاده کنند.

مدرس دوره آموزشی قصه‎گویی بیان داشت: آرمان ما این بوده و هست که آموزش وپرورش در برنامه خودش ساعاتی را حداقل برای داستان خواندن و داستان‌خوانی اختصاص دهد. در سالهای گذشته این موضوع به شورای عالی آموزش و پرورش رفت اما رأی نیاورد، با این حال بسیاری از معلمها که خودشان این ضرورت را حس می‌کنند، در دل ساعتهای درسی‌شان این فضا را باز کرده‌اند و از قصه‌خوانی استفاده می‌کنند.

چیزی که خیلی خیلی برای من اهمیت دارد این است که یک قصه باید مناسب باشد. یک دیدگاهی در دنیا وجود دارد که می‌گوید ضرورتی ندارد در یک مدرسه کتابخانه‌ای با 400 عنوان کتاب خوب، بد،ضعیف، بازاری و عالی باشد ولی ضرورت دارد که هر دانش‌آموز در هر مقطع تحصیلی 40 کتاب را خوانده باشد.

دو نکته‌ در این میان مهم است؛ اول وجود معلمی که برای داستان ارزش قائل شود و ارزش آن را بداند و دوم داستانی که دانش‌آموز می‌خواند جزو 40 داستانی باشد که باید دانش‌آموز در آن مقطع تحصیلی بخواند و از آن مقطع عبور کنند.اگر قرار باشدآموزش و پرورشبرنامه‌ای در این خصوص داشته باشد باید هم به ساعات قصه‌خوانی در برنامه آموزشی فکر کند و هم به گزینش کتاب مناسب و این دو عنصر باید در کنار هم قرار گیرند.

تغییر رویکرد به قصه‌گویی بسیار مهم است

ما طرز تلقی خودمان را از قصه گفتن تغییر بدهیم وقتی از قصه گفتن صحبت به میان می‌آید فکر می‌کنیم اول باید بگردیم یک کتاب پیدا کنیم بعد جای مشخص و زمان مناسبی را پیدا کنیم. همه اینها مانع قصه گفتن هستند  اگر طرز تلقی‌مان را نسبت به قصه‌گویی تغییر دهیم حتی پدر و مادری که از صبح در محل کارش بوده می‌تواند از رویدادهای روزمره خودش قصه بسازد و اگر فرصت تمرین قصه را ندارد بهترین زمانی که می‌توانیم قصه‌گویی را تمرین کنیم در زمانهایی است غیر از قصه‌گویی. مثلا وقتی که کارهای روزمره را انجام می‌دهیم قصه‌گویی از رویدادهای روزمره را تمرین کنیم  که این زمان زیادی نمی‌برد.

 وقتی از پدر و مادرها می‌پرسیم چرا از قصه استفاده نمی‌کنید پای کمبود وقت را به میان می‌کشند در حالی که واقعا وقت نداشتن مسئله ما نیست در اولویت نبودن قصه مسئله ما است. در زمانی که دندانمان درد می‌کند و وقت ندایم یک دفعه چهار ساعت وقت پیدا می‌کنیم و دندان را درمان می‌کنیم. چرا؟ چون در آن زمان درمان دندان یک اولویت است. اگر برای یک خانواده قصه جزو اولویت‌هایش باشد در رو یک ربع ده دقیقه وقت برای قصه گفتن پیدا می‌شود. خانم جولیا کامرون در یکی از کتابهایش می‌گوید وقت را باید از شکافهای زندگی دزدید. بنابراین می‌شود از لابه‌لای کارهای روزمره وقت را دزدید و از آن استفاده کرد.

استفاده از قصه و قصه‌گویی تاثیرات مثبت اجتماعی و روانی از قبیل تقویت قدرت حافظه، تکلم، جمله‌سازی، اعتمادبه‌نفس و همچنین آشنایی با ادبیات و آداب و رسوم و رفتارهای اجتماعی در کودکان و نوجوانان دارد که هم در کودکی و نوجوانی و هم در بزرگسالی می‌تواند در موفقیتهای آنان اثر چشمگیری داشته باشد.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 6 =